استعداد” در فرهنگهای لغت به معنای “توانایی ویژه و طبیعی” و “ظرفیت دستیابی به موفقیت” تعریف شده است.
فصل دوم
(ادبیات و پیشینه پژوهش)
۱٫۲٫ مقدمه
در این فصل محقق بر آن است که ابتدا مبانی نظری پژوهش خود را بیان کند و سپس به بررسی پژوهشهای پیشین در این موضوع خاص بپردازد و در پایان نتیجهای از ادبیات پیشینه مطرح نماید.
۲٫۲٫ مبانی نظری
۱٫۲٫۲٫ استعدادیابی
استعدادیابی موضوعی است که در دنیای ورزش اهمیت ویژهای دارد. شناسایی عوامل موفقیت راه را برای رسیدن به قله افتخار هموار می کند. این که مشخص شود چه ویژگیهایی ورزشکاران معمولی را از ورزشکاران نخبه متمایز میسازد کاری بس دشوار است که موضوع پرداختن به استعدادیابی را دشوارتر ساخته است.
پیشرفت از سطوح ابتدایی به سطوح نخبگی در ورزش فرآیندی بسیار پیچیده است. این فرایند نیازمند شناسایی و انتخاب افراد با استعدادی است که شرایط لازم جسمانی، مهارتی و رفتاری برای موفقیت در یک رشته ورزشی خاص را داشته باشند.
فرایند کشف ورزشکاران با استعدادیابی شرکت در یک برنامه تمرینی سازماندهی شده، یکی از مهمترین موضوعاتی است که امروزه در ورزش مطرح میباشد. لذا در ورزش به عنوان یک هنر، کشف افراد بااستعداد و انتخاب آنها در سنین پایین، سپس هدایت، کنترل و ارزیابی آنها در صعود به بالاترین سطح از مهارت اهمیت زیادی دارند. تا آنجایی که به ورزشکاران نخبه مربوط می شود، کار و زمان مربی باید برای کسانی صرف شود که دارای تواناییهایی بالقوه باشند. در غیر این صورت، استعداد، زمان و انرژی مربی تلف شده و یا بهترین شکل آن این است که ورزشکار متوسطی به وجود خواهد آمد. بنابراین هدف اصلی استعدادیابی، شناسایی و انتخاب ورزشکارانی است که بیشترین توانایی را برای رشته ورزشی خاص دارا باشند. (ا. بومپا، تئودور، ۱۳۸۲).
در عالم ورزش، شناسایی استعداد مفهوم جدیدی نیست. با این حال به این موضوع توجه علمی و درست و حسابی نشده است. در اواخر سال ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ در اکثر کشورهای اروپای شرقی، روشهای ویژهای برای شناسایی ورزشکارانی که دارای تواناییهای بالقوه بالایی بودند، کشف شد. برخی از این روشهای مورد استفاده در انتخاب ورزشکاران مستعد توسط متخصصان کشف و تنظیم شد. این دانشمندان در پی آن بودند که مربیان را در انتخاب ورزشکاران مستعد برای یک رشته ورزشی خاص، نسبت به تواناییهای لازم برای آن رشته آگاه سازند. نتایج حاصله در این مورد، غیرقابل تصور و حیرت انگیز بودند. بیشتر افرادی که در بازیهای المپیک ۱۹۷۲ مدال گرفته بودند، به ویژه از کشور آلمان شرقی که به طور علمی انتخاب شده بودند ; نتیجه فرایند شناسایی استعدادها بود(ا. بومپا، تئودور، ۱۳۸۲).
۱٫۱٫۲٫۲٫ تعریف استعدادیابی
“استعداد” در فرهنگهای لغت به معنای “توانایی ویژه و طبیعی” و “ظرفیت دستیابی به موفقیت” تعریف شده است.
ریلی و ای. ام ویلیامز عقیده دارند استعدادیابی عبارت است از “فرایند شناسایی ورزشکاران فعلی که توان بالقوهای برای نخبه شدن دارند”.
رینگر در تعریف کاربردی استعدادیابی اعتقاد دارد: استعدادیابی یعنی پیش بینی اجرا» (عملکرد) از طریق سنجش ویژگیهای جسمانی، روانی و اجتماعی و همچنین تواناییهای تکنیکی (آقا علی نژاد، ۱۳۸۰).
۲٫۱٫۲٫۲٫ فواید استعدادیابی
استفاده از معیارهای ویژه برای استعدادیابی فواید و امتیازات متعددی دارد:
زمان لازم برای رسیدن به اجراهای ورزشی بهینه توسط ورزشکاران برگزیده را کاهش میدهد.
صرف کار، انرژی، استعداد و تواناییهای مربی را کاهش میدهد. ورزشکارانی که دارای تواناییهای بالاتری هستند، موجب افزایش کارآیی برنامه های تمرینی مربی میشوند (ا. بومپا، تئودور، ۱۳۸۲).
توانایی شرکت در مسابقه و نیز تعداد ورزشکارانی را که به اجراهای ورزشی بهینه دست مییابند افزایش میدهد. در نتیجه تیم ملی هماهنگی به وجود خواهد آمد که در مسابقات بین المللی توانا و قدرتمند ظاهر خواهد شد (ا. بومپا، تئودور، ۱۳۸۲).
اعتماد به نفس ورزشکار را بالا میبرد، چراکه اجراهای ورزشکار نخبه در مقایسه با ورزشکاران هم سن انتخاب نشده به طور قابل توجهی بالاتر است (ا. بومپا، تئودور، ۱۳۸۲).
کاربرد تمرینات علمی را میسر میسازد و بدین طریق متخصصان و کارشناسان علوم ورزشی با انگیزه بیشتری کار خود را ادامه خواهند داد (ا. بومپا، تئودور، ۱۳۸۲).
۳٫۱٫۲٫۲٫ عوامل اصلی در استعداد یابی
کانسنت و فلورسکیو۱(۱۹۷۱) ظرفیت حرکتی، ظرفیت روان شناختی و کیفیتهای زیست حرکتی (شامل تیپ بدنی و اندازه های پیکر سنجی) را به عنوان عوامل اصلی برای اجرا و استعدادیابی، شناسایی کردند. اگر چه، این سه عنصر عوامل اصلی همه ورزشها هستند، لیکن اهمیت آنها در هر ورزشی متفاوت است (ا. بومپا، تئودور،۱۳۸۲).
۴٫۱٫۲٫۲٫ والدین و استعدادیابی
مشخص است که والدین به عنوان حامی ورزشکار نقش مهمی در گرایش یا عدم گرایش یک فرد به یک ورزش خاص دارند. درگیری و انتظارات والدین با موفقیت و لذت و همچنین فشار و استرس مرتبط است “بلوم” اعتقاد دارد والدین میخواهند در سالهای اول شرکت بچهها در مسابقات (و همچنین تمرینات) نقش حمایت کننده داشته باشند آنها تصمیم گیرنده اصلی هستند. در اواسط، والدین و ورزشکاران نقش مشارکتی بیشتری از خود نشان می دهند و در اواخر، ورزشکاران خود را به بهبود اجرای کامل ملزم می کنند در حالیکه نقش والدین کاملا محدود می شود و صرفا حمایت مالی را انجام می دهند.
بچهها باید تصمیم بگیرند که یک ورزشکار نخبه شوند نه والدین مطلوب نیست که والدین تصمیم بگیرند که زندگی یک کودک (نوجوان) باید در جهت یک ورزشکار نخبه شدن یا یک ورزش خاص باشد (خود کودک باید تصمیم گیرنده اصلی باشد). ممکن است والدین علیرغم میل باطنی یک نوجوان تصمیم بگیرند او را در ورزش دلخواهشان شرکت دهند. این موضوع می تواند علاوه براتلاف وقت، سبب سرخوردگی و کناره گیری فرد از آن رشته ورزشی شود و چه بسا او را نسبت به محیط ورزش بدبین کند. فرصتهای ورزشکار نخبه شدن کاملا محدود است لذا بر اساس این واقعیت نمی توان به طور خودخواهانه با تصادفی کودک را به سمت یک ورزش خاص سوق داد.
بنابراین، اگرچه نقش حمایتی خانواده و دوستان در زندگی ورزشکاران نخبه مهم است ولی موضوع استعدادیابی پدیدهای علمی و تخصصی است که فقط باید بر اساس اصول علمی تعریف شده و با نظر و مشاور کارشناسان و متخصصین علمی صورت گیرد.
۲٫۲٫۲٫ مفهوم آمادگی
توانایی سازگاری با یک رفتار مشخص آمادگی نامیده می شود. یک برنامهی منظم تمرین که مبنای علمی داشته باشد، چارچوبی برای آمادگی ورزشکار است. پیشرفتهای ورزشی در گرو رسیدن به سطح بالاتر آمادگی است.
۱٫۲٫۲٫۲٫ آمادگی جسمانی
آمادگی جسمانی یعنی داشتن قلب، عروق خونی، ریه و عضلات سالمی که فرد بتواند به بهترین نحو، کارها و وظایف محوله اش را انجام داده و با شور و نشاط در فعالیتهای ورزشی و تفریحات سالم شرکت کند. باید توجه داشت این تعریف شامل عامه مردم می شود. اما زمانی که صحبت از بخش ورزشی و ورزشکار در میان باشد، عواملی چون تغذیه مناسب و کافی، نوع کار، میزان استراحت، نداشتن اضطراب و فشارهای عصبی بسیار با اهمیت بوده و نمی توان نقش آنها را در برنامه یک ورزشکار نادیده انگاشت.
بعضی محققان، سه دلیل را برای برخورداری از آمادگی جسمانی بیان داشته اند:
۱) کمک برای پیشگیری از بیماریهای ناشی از کم تحرکی مانند بیماریهای قلبی، فشار خون، دیابت، پوکی استخوان و مانند آنها
۲) رسیدن به حداکثر توان ذهنی
۳) داشتن احساس خوشایند و سبک بالی و با انرژی بودن
بنابراین به طور خلاصه آمادگی جسمانی برخورداری از یک انرژی پویا و سرزنده است که نشان دهنده سلامت سیستمهای مختلف بدن و کارکرد خوب آنهاست.
۳٫۲٫۲٫ توان بی هوازی
حداکثر توانائی تحمل اسید لاکتیک متعاقب فعالیتهای شدید را توان بی هوازی گویند. توان بی هوازی دررشتههای ورزشی سرعتی حائز اهمیت است (آقا علی نژاد و همکاران، ۱۳۹۱).
۴٫۲٫۲٫ توان هوازی
عبارت است از توانائی فرد در جذب، حمل و به مصرف رساندن اکسیژن در هنگام فعالیتهای طولانی مدت (آقا علی نژاد و همکاران، ۱۳۹۱).
۵٫۲٫۲٫ آمادگی قلبی- عروقی(تنفسی)
توانایی بدن برای رساندن و مصرف اکسیژن در کار و ورزشهای شدید و طولانی مدت را آمادگی قلبی عروقی گویند. هم چنین استقامت دستگاه گردش خون به عنوان توانایی سیستم گردش خون در انتقال اکسیژن هنگام تداوم فعالیتهای ورزشی تعریف شده است.
استقامت قلبی تنفسی مستلزم توانایی قلب و ششها برای تأمین اکسیژن عضلات در حال کار به مدت زمان طولانی است. به عبارت دیگر، توانایی دستگاههای گردش خون و تنفس برای تنظیم و بهبودی ناشی از اثرات فعالیت بدنی متوسط تا شدید تند راه رفتن، دویدن، شنا یا دوچرخه سواری است که به آن استقامت یا آمادگی هوازی نیز میگویند. اجرای چنین کاری به توانایی حمل اکسیژن جهت کار عضلات و توانایی این عضلات برای انقباض و استفاده از اکسیژن بستگی دارد. هر قدر بدن بتواند اکسیژن بیشتری جذب کند، به همان اندازه نیز کار بیشتری را می تواند انجام دهد و بدن با خستگی کمتری نیز روبرو می شود.
۶٫۲٫۲٫ حداکثر اکسیژن مصرفی(VO2 max)
۲- تعدیل ظرفیت تقاضا از طریق:الف) نیروی کمکی و پاره وقت
ب) شیفت بندی متناسب با نیازهای متغیر نیروی کار و متناسب باتقاضا
ج)افزایش شیوه سلف سرویس
۳- در انتظار نگاه داشتن مشتری: البته این حرکت خطرناک است چون موجب نارضایتی مشتری می شود
۲-۱۲-۶-ناملموس بودن خدمات :
* خدمات عقاید و مفاهیم هستند و کالاها .
* برای تضمین منافع یک مفهوم خدماتی شرکت باید به سرعت گسترش یابد رشد کند و رقبا را کنار بگذارد .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
* نام تجاری یکی از ابزارهای تامین و تضمین حوزه های بازار و تثبیت یک نام تجاری است .
* مشتری در خرید خدمات باید به شهرت سازمان بسنده کند چون مثل کالا نمی توان قبل از خرید آن را آزمایش کند .
* گاهی دولت این تضمین را می دهد مثل ثبت شرکت و اعمال قوانین و مقررات که به مشتری این اطمینان را می دهد که عملکرد در حد قابل قبولی است . (بهزاد امیر حسینی، ۱۳۸۲)
۲-۱۲-۷- ناهمگونی :
* تلفیق ماهیت ناملموس بودن از یک طرف باعث مشارکت یک مشتری در سیستم خدماتی می شود از سوی دیگر منجربه متفاوت شدن خدمات از یک مشتری به مشتری دیگر می شود .
* تعامل بین مشتری و کارکنان خدماتی فرصت تجربه یک کار انسانی کامل را فراهم می آورد .
* در کارهای خدماتی که تماس با مشتری محدود است معرفی تکنولوژی اطلاعات باعث کاهشی چشم گیر در سطح بهره گیری از نیروی کار می شود .
* توجه شخصی موجب تنوع و تغییر پذیری خدمات می شود .
* طراحی و توسعه استانداردها و آموزش کارکنان به روش های مناسب کلید و رمز ثبات در کیفیت خدمات ارائه شده است .
* یکی از راه های نظارت و کنترل هریک از کارکنان توجه به شکایتهای مشتری است .
* یک کارمند ناراضی می توان آسیب و ضرر جبران ناپذیری به شرکت بزند زیرا او تنها رابط شرکت با مشتری است . بنابراین باید مراقب دیدگاه ها و اعمال شرکت باشد .(عبدالوند،۱۳۸۱، ص ۲۴)
۲-۱۳-چالشهای مدیران خدمات:
چالشهای مدیران خدمات:(SCHEMENNER،۱۹۸۶٫P27 )
۲-۱۳-۱-روش های تاگوچی
این روش ها نام خود را از گنیچی تاگوچی گرفته اند، کسی که از ایده (طرح تقویت) محصولات به منظور تضمین عملکرد مناسب آنها در شرایط سخت حمایت می کرد. این ایده می گوید که از نظر یک مشتری، کیفیت یک محصول با عملکرد آن در شرایط سخت ثابت می شود. و هزینه ناشی از کیفیت پایین محصول را براساس میزان و اندازه انحراف از هدف محاسبه کرد. باز هم به رویه های عملیاتی استاندارد مورد استفاده هتل ارزان قیمت برای ارائه خدمات یکسان به همه میهمان ها و هم چنین همیشه آماده بودن اتاق ها توجه کنید.
نمودار تابع خسارت کیفیت تاگوچی (فیتزسیمونز-۲۰۰۱-ص۸۱ )
این ایده می گوید که از نظر مشتری کیفیت یک محصول در شرایط سخت اثبات می شود .
تاگوچی معتقد بود کیفیت محصول نتیجه توجه دایم و مستمر به ویژگیهای طرح است .
۲-۱۳-۲-روش پوکا –یوکه (مصونازاشتباه ) :
اشتباهات عرضه کننده خدمات را می توان به سه دسته تقسیم کرد: اشتباه در وظایف، اشتباه در برخوردها و اشتباه در چیزهای ملموس قابلیت کنترل املای کلمات در بسته نرم افزاری مایکروسافت آوت لوک تضمین می کند ای –میل،قبل از غلط یابی و اصلاح غلطها، ارسال نشود.
از آن جا که مشتریان نقشی فعال در تحویل خدمات بازی می کنند باید به آنها کمک کرد تا از ارتکاب اشتباهات خودداری کنند. این اشتباهات به سه دسته تقسیم می شوند: اشتباهات در آمادگی، مواجهه و راه حل بهره گیری از طرح فیزیک برای کنترل کارکنان و دیدگاه و رفتار مشتریان روشی اساسا مهم برای جلوگیری از بروز اشتباهات به شمار می رود. از آن جا که برای مدیریت مداخله در فرایند خدمات دشوار است و نمی تواند به راحتی یک سیستم ارزیابی کیفیت را اجرا کند (یعنی، بازرسی و آزمایش، محدود کردن مداخلات مستقیم و اعمال روش های پوکا –به ارائه خدمات بدون اشتباه کمک میکند.
* این روشها فهرست خلاصه ها یا روشها و ایستگاهها یی اند که نمی گذارند کارکنان اشتباه کنند .
* اشتباهات در خدمات هم می تواند توسط خدمت دهنده روی دهد هم مشتری
از نظر جوران عبارتند از :
۱- هزینه ناکامی داخلی (نقایص کشف شده قبل از ارسال )
۲- هزینه های کشف (ناشی از بازرسی مواد خریداری شده در خلال تولید ۹
۳- هزینه های پیشگیری ( برای جلوگیری از بروز مجدد نقایص و معایب کشف شده در بار اول )
۴- هزینه ناکامی خارجی( ناشی از نقایص کشف شده بعد از ارسال )
کنترل فرایند خدمات :
اشتباهات عرضه کننده خدمات را می توان به ۳ دسته تقسیم کرد .
۱- اشتباه در برخورد
۲- اشتباه در وظایف
۳- اشتباه در چیزهای ملموس
اشتباهات مشتریان در دریافت خدمات :
۱- آمادگی :
۲- مواجهه :
۳- راه حل :
* از انجا که برای مدیریت مداخله در فرایند خدمات دشوار است و نمی توان به راحتی یک سیستم ارزیابی کیفی را اجرا کرد یعنی بازرسی و آزمایش را محدود کردن مداخله مستقیم و اعمال روش های پوکا یوکه به ارائه خدمات بدون اشتباه کمک می کند.( فیتز سیمونز، ۲۰۰۱)
بیابانگرد(۱۳۸۲) عوامل فردی را متشکل از موادی همچون هوش، انگیزه، عزت نفس، هدف گزینی، شیوه های مطالعه و میزان دقت و تمرکز می داند. هوش را می توان از عمده ترین و تعیین کننده ترین عوامل موثر در عملکرد تحصیلی به شمار آورد. هوش هر فرد را می توان به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم کرد که هوش عمومی شامل توانایی است که اغلب خاصیت انسان را نشان می دهد. هوش اختصاصی نیز استعداد و توانایی خاصی است که فرد یک یا چند زمینه خاص دارد. طبق این تعریف آخر به دروس مختلف آموزشگاهی دانش آموزان دقت کنیم خواهیم دید که نوعی رابطه بین آن ها وجود دارد. در واقع این گونه نیست که آن دانش آموز در یک درس بسیار قوی و در درس دیگر ضعیف باشد از طرف دیگر ممکن است کمی تفاوت دیده شود مثلا در درس علوم بهتر از تاریخ باشد هوش اختصاصی هم وراثت و هم محیط(فرصت های یادگیری) عوامل تعیین کننده مهمی در توانایی های هوشی هستند. وراثت دامنه یا حداکثر هوش یک فرد را مشخص می کند در حالی که محیط تعیین می کند که فرد در کجای دامنه قرار دارد. در مقابل هوش که تقریبا ذاتی است، انگیزه ها پدیده ای اکتسابی فرض می شود در روانشناسی تربیتی و یادگیری اصطلاح انگیزش در مورد عاملی به کار می رود که دانش آموزان یا به طور کلی یادگیرنده را برای آموختن درس به تلاش و کوشش وامی دارد و به فعالیت او شکل و جهت می دهد. انگیزه تحت تأثیر عوامل گوناگونی همچون نیازها(جسمانی و شناختی) رغبت ها، محرک ها، امیال، گرایش ها، فشارهای محیطی قرار می گیرد. در محیط آموزشگاهی به انگیزه بیشتر از هوش تأکید می شود و عقیده بر این است از میان دانش آموزان دارای هوش معمولی کسانی موفق تر هستند که انگیزه بالاتری دارند. از طرفی انگیزه می تواند درونی و بیرونی باشد.کسانی که دارای انگیزه بیرونی هستند تلاش هایشان فقط برای دستیابی به چیز دیگری است اما کسانی که دارای انگیزه درونی هستند کار را صرفا برای خود و رضایت درونی خود انجام می دهند. عقیده بر این است که انگیزه درونی از قابلیتی به مراتب بالاتر برای رساندن دانش آموزان به پیشرفت و موفقیت برخوردار است هدف گزینی از جمله عوامل موثر و مهم فردی در عملکرد تحصیلی است دانش آموزانی که برای تحصیل خود اهدافی در نظر می گیرند از آن هایی که هدف خاصی را دنبال نمی کنند موفقیت بیشتری را تجربه خواهند کرد. داشتن هدف باعث می شود دانش آموزان برای رسیدن به آنها تلاش کنند اگر این اهداف متناسب با توانایی او باشد و تلاش لازم را انجام دهند موفق خواهد شد و این موفقیت باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و انگیزه او برای تعیین اهداف بعدی می گردد. و اگر اهدافی فراتر از سطح توانایی های خود برگزینند دچار شکست می شود و این شکست به نوبه خود ممکن است انگیزه، عزت نفس و عملکرد تحصیلی وی را تحت شعاع قرار دهد. دانش آموزانی که از انگیزه درونی بالایی برخوردار هستند اهدافشان را به قصد افزایش دامنه مهارت ها و شایستگی هایشان تدوین می نماید و دانش آموزانی که دارای انگیزه بیرونی بالا هستند اهدافی را بر می گزینند که بتوانند با آن ها شایستگی خود را به دیگران نشان دهند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
عقیده دانش آموزان دسته اول این است که تلاش بیشتر منجر به عملکرد تحصیلی بالاتر می شود آن ها از شکست خود درس می گیرند و از آن در جهت موفقیت های بعدی استفاده می کنند. در حالی که دسته دوم یادگیری را وسیله ای برای پیشی گرفتن از دیگران تلقی می نمایند و هنگامی که به این هدف برسند دچار ترس شده و احساس می کنند ارزش وجودیشان مورد تهدید قرار گرفته است. تحقیقات نشان داده است که دانش آموزان مضطرب جزء دسته دوم هستند در مورد این موضوع نگرانی دارند که چگونه می توانند خوب باشند آن ها تمرکز خود را به جای آنکه کاملا بر تکلیف یا وظیفه تحمیلی خویش معطوف نمایند صرف افکار مزاحمی همچون ارزیابی منفی دیگران و عملکردشان می کنند در نتیجه اضطراب حاصل از این افکار بر حافظه و عملکرد تحصیلی تاثیر منفی دارد.
۲-عوامل آموزشگاهی
مواردی همچون مدیر مدرسه، معلم، اهداف و محتوا ی برنامه های آموزشی، روش ها و امکانات آموزشی را می توان از جمله عومل برشمرد به طور کلی مجموعه انتظارات در اختیار دانش آموزان قرار می دهد می تواند سهم بسزایی در موفقیت یا عدم موفقیت تحصیلی دانش آموزان داشته باشد(ویس کرمی،۱۳۸۱).
۳-عوامل خانوادگی،اجتماعی
تأثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و روانی خانواده بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در پژوهش های متعددی به اثبات رسیده است. مهمترین عوامل خانوادگی موثر در پیشرفت تحصیلی عبارت اند از: شرایط اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده، تعداد اعضای خانواده، اشتغال کودکان، اشتغال مادران و ارتباط بین اولیا و مربیان(بیابانگرد،۱۳۸۲).
شرایط عاطفی حاکم بر خانواده مهترین عامل در شکل گیری نگرش دانش آموزان نسبت به امر تحصیل است. عمدتا فقر فرهنگی بعضی از خانواده ها که به علت بی سوادی والدین است باعث می شود تا توجه به تحصیل فرزندان مبذول نگردد. از طرفی در برخی از خانواده های سطح بالا که از تحصیلات نسبتا خوبی برخوردارند جو حاکم بر خانواده به گونه ای است که به علم و تحصیل ارزش فراوانتری اختصاص داده می شود. در این خانواده ها از فرزندان انتظار می رود تا مدارج بالای علمی را طی نمایند و گاهی اوقات فشاری که به فرزندان برای خوب کامل بودن و براورده ساختن انتظارات وارد می آید ممکن است اضافه تر از توانایی و ظرفیت آن ها باشد و عدم تعادل میان انتظار و توانایی ها منجر به بروز مشکلات متعددی در دانش آموزان می گردد. وقتی در اجتماع معیارهای مادی از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار باشد فرهنگ پژوهش و مطالعه در روحیه تک تک اعضای آن شکل نگرفته باشد. مسلم است که ذهنیت آن جامعه نیز با ارزش تحصیلی و کسب دانش بیگانه است.همان طور که ملاحظه گردید عوامل متعددی می تواند عملکرد دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند به همین دلیل است که مساله بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان یا حداقل جلوگیری از افت تحصیلی آنان مساله پیچیده و دشواری است. در واقع کنترل تمامی عوامل تأثیر گذار بر عملکرد بسیار مشکل است متغییر کمال گرایی به عنوان یکی از عوامل تاثیر خاص خود را بر عملکرد تحصیلی می گزارد این متغییر خود می تواند از شرایط تربیتی خانوادگی، آموزشگاهی و اجتماعی متاثر باشد. خانواده و مدرسه و اجتماع کمال گرا می تواند دانش آموزان کمال گرا را پدید آورد، این دانش آموزان با نحوه تفکر خاص خود مبتنی بر این که برای هر مساله تنها یک راه حل کامل و بی عیب و نقص وجود دارد و اگر نتواند آن را انجام دهند دچار یاس و نا امیدی می شوند و با وظایف و فعالیت های آموزشگاهی برخوردار می کنند. عدم برآورده ساختن انتظارات خود و دیگران با کیفیتی کامل و بدون اشتباه دانش آموزان را دچار وسواس می سازد و اگر نتواند به هدف کامل نائل آید احساس گناه، سرزنش و افسردگی خواهند نمود این عوامل به نوبه خود بر عملکرد خود تاثیر می گذارد.
دوعاملی که ارتباط نزدیک با عملکرد تحصیلی دارند ۱- پیشرفت و۲-افت تحصیلی می باشد که درادامه درمورد آن ها توضیح می دهیم:
انگیزه پیشرفت تحصیلی
سازه انگیزش پیشرفت تحصیلی به رفتارهایی که با یادگیری و پیشرفت در مدرسه مربوط است اطلاق می شود. به طور کلی انگیزش پیشرفت تحصیلی، نیرویی درونی است که یادگیرنده را به ارزیابی همه جانبه عملکرد خود با توجه به عالی ترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است سوق می دهد و با اثر گذاشتن بر انواع مختلف فعالیت های تحصیلی به تمایل فرد برای رسیدن به هدف های تحصیلی اشاره دارد. انگیزش تحصیلی با هدف های ویژه، نگرش ها و باور های خاص، روش های نائل شدن به آن ها و تلاش و کوشش فرد در ارتباط است. تحقیقات مختلف بر متمایز بودن جهت گیری انگیزشی دانش آموزان در موقعیت های مختلف تاکید دارند (شهنی ییلاق و همکاران،۱۳۸۴).
انگیزش پیشرفت تحصیلی یکی از ملزومات یادگیری به حساب می آید و چیزی است که به رفتار شدت و جهت می بخشد و در حفظ و تداوم آن به یادگیرنده کمک می کند. با این انگیزه افراد، تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تکلیف، رسیدن به هدف، یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود دنبال می کنند تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب کنند(یوسفی و همکاران،۱۳۸۸).
مولا[۶۷](۲۰۱۰) انگیزش پیشرفت را عالی ترین شاهراه یادگیری دانسته است. بدین معنی که هرچه انگیزه فرد برای دانستن، آموختن و تحصیل بیشتر باشد، فعالیت و رنج و زحمت بیشتری برای رسیدن به هدف نهایی متحمل خواهد شد. وقتی فرد از انگیزه پیشرفت بالایی برخوردار باشد، به تکالیف درسی به خوبی توجه می کند، تکالیف درسی را جدی می گیرد و علاوه بر آن سعی می کند اطلاعاتی بیش از آنچه در کلاس درس به او می آموزند، یاد بگیرد. همچنین برای یادگیری، مهارت های لازم و راهکارهای مناسب را می یابد. بدیهی است که موفقیت در یادگیری نیز، سبب احساس توانمندی بیشتر و افزایش علاقه به موضوع یادگیری می شود(ظهیری ناو و رجبی،۱۳۸۸).
از نظر عابدی(۱۳۸۴) انگیزش پیشرفت تحصیلی تمایل فراگیر است به آن که کاری را در قلمرو خاصی به خوبی انجام دهد و عملکردش را به طور خود جوش ارزیابی کند. از این رو غالب رفتارهایی که انگیزش تحصیلی را نشان می دهند عبارتند از پافشاری برانجام تکالیف دشوار، سخت کوشی یا کوششش در جهت یادگیری در حد تسلط و انجام تکالیفی که به تلاش نیاز دارد. بنابراین انگیزش تحصیلی یک حالت روان شناختی است و زمانی حاصل می شود که انسان خود را دارای کفایت لازم و خود کنترلی بداند(یوسفی و همکاران ،۱۳۸۸). خود کنترلی به دو بخش تقسیم می شود: فرصت کنترل و توانایی کنترل. فرصت کنترل عبارت از فرصتی است که به دانش آموز داده می شود تا برای امر تحصیل خود تصمیم بگیرد و توانایی کنترل عبارت از موقعیتی است که دانش آموز باید در آن احساس کفایت داشته باشد تا بتواند بر آن کنترل و تسلط داشته باشد(سبحانی نژاد و عابدی ،۱۳۸۵).
مک کللند، انگیزش پیشرفت را یکی از صفات شخصی و نسبتا ثابت آدمی تعریف کرده است که ریشه های آن را می توان در دوران کودکی جستجو کرد. وی چندین فرضیه را در زمینه انگیزش پیشرفت مطرح می کند:
-
- افراد از نظر درجه ای که پیشرفت را تجربه ای رضایت بخش تلقی می کند با هم تفاوت دارند.
-
- افراد با انگیزه پیشرفت بالا در مقابل افرادی که انگیزه پیشرفت کمتری دارند، موفقیت های مشتمل بر مخاطره متوسط و همراه با آگاهی از نتایج و پیامد کار را بیشتر ترجیح می دهند.
-
- افرادی که انگیزه پیشرفت بالایی دارند، به انجام دادن کارهای تولیدی و همراه با ابداع و خلاقیت بیشتر تمایل دارند. در آغاز دهه۷۰ هرمنس تلاش کرد تا با جمع آوری منابع ضمن مشخص کردن مولفه های انگیزش پیشرفت، آزمون معتبری برای اندازه گیری آن ارائه کند. وی معتقد است که می توان بر اساس پژوهش های انجام شده در زمینه انگیزش پیشرفت و پاسخ های آزمودنی ها به مواد آزمون ها مؤلفه های سازنده انگیزش پیشرفت را مشخص کرد. بنابر دیدگاه وی، انگیزش پیشرفت از مؤلفه های سطح آرزو، رفتار مخاطره آمیز، ارتقا طلبی، مسئولیت پذیری، پشتکار، آینده نگری، رفتار شناختی، انتخاب دوست و رفتار موفق تشکیل شده است (پور کریمی، ۱۳۸۸).
عوامل تأثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی
۱-عوامل فردی
الف) هوش: در بین عوامل فردی، یکی از عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی افراد، هوش و توانایی های ذهنی اوست. داک ورث وسلیگمن[۶۸] (۲۰۰۵) بیان می کنند که مباحثات جالبی در زمینه رابطه و روند علی پیشرفت تحصیلی و هوش وجود دارد. بعضی محققان هوش و پیشرفت تحصیلی را به عنوان دو سازه مشابه می بینند. دیگران باور دارند که رابطه بین هوش و پیشرفت تحصیلی دوجانبه است. عده ای از محققان در حال حاضر به رابطه علی پیشرفت تحصیلی و هوش معتقد هستند(داک ورث وسلیگمن،۲۰۰۵).
ب) انگیزش: انگیزش به عنوان یک عامل فردی نقش مهمی را در پیشرفت تحصیلی ایفا می کند. در گذشته این باور وجود داشت که هوش مهمترین عامل تعیین کننده برای موفقیت تحصیلی است. بعد از سال ها تحقیقات در زمینه یادگیری و انگیزش، مربیان و متخصصان تعلیم و تربیت دریافتند که دانش آموزان با بهره گرفتن از راهبردهای مناسب انگیزشی، رفتاری و یادگیری می توانند تبدیل به یادگیرندگان موفقی شوند. انگیزش بالا و مشارکت در یادگیری به طور همسویی با پیشرفت تحصیلی و کاهش نرخ ترک تحصیل در ارتباط است(اندرسون[۶۹]،۲۰۰۴؛ به نقل ازمیرزایی،۱۳۹۱).
کازیدی و لین[۷۰] (۱۹۹۱) به بررسی چگونگی تاثیر خانواده بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی پرداختند. آن ها در بررسی خود نشان دادند که انگیزش به عنوان یک متغیر رابط میان خانواده و پیشرفت تحصیلی ایفای نقش می کند.
گاتفرد[۷۱] (۱۹۹۰) در پژوهشی که انجام داد رابطه مثبتی را بین انگیزش و پیشرفت تحصیلی به دست آورد. به طور ویژه، کودکان و نوجوانانی که انگیزش درونی تحصیلی بالاتری را نشان می دادند دارای سطح پیشرفت و هوشی بالاتری بودند. او همچنین دریافت که انگیزش درونی اولیه با انگیزش و پیشرفت تحصیلی بعدی رابطه دارد.
فورتیروهمکاران[۷۲] (۱۹۹۰) نشان دادند که شایستگی تحصیلی ادراک شده ارتباط مثبتی با انگیزش درونی دارد. همچنین به نظر می رسد که احساس شایستگی و خود تعیینی در بافت مدرسه یک احساس انگیزش خودمختارانه را نسبت به تحصیل به وجود می آورد که این به نوبه خود منجر به پیشرفت تحصیلی بالاتر می شود. شایستگی تحصیلی ادراک شده و خود تعیینی تحصیلی ادراک شده به طور مثبتی بر انگیزش تحصیلی تاثیر می گذارد که این به نوبه خود بر پیشرفت تحصیلی و حضور در مدرسه تاثیر می گذارد.
پ)خودپنداره و حس کنترل پایین: افرادی که ترک تحصیل می کنند خودپنداره پایین تری نسبت به همسالان خود که در مدرسه می مانند دارند. ترک تحصیل کنندگان تمایل بیشتری برای این باور دارند که آنها کنترل کمتری بر روی سرنوشت خودشان دارند. ترک تحصیل کنندگان همچنین یک حس پایینی از کارآمدی یا مسئولیت دارند. ما نمی دانیم که اعتماد به نفس پایین علت عملکرد ضعیف در مدرسه است یا عملکرد ضعیف در مدرسه علت اعتماد به نفس پایین است. تحقیقات از دیدگاه اخیرتر (عملکرد ضعیف در مدرسه علت اعتماد به نفس پایین است) حمایت می کند، این تحقیقات بیان می کنند که بهبود عملکرد مدرسه ممکن است اعتماد به نفس را افزایش دهد(سعیدی وهمکاران،۱۳۹۰).
ت) بیگانگی از مدرسه: ترک تحصیل کنندگان دبیرستانی یک احساس تعلق قوی نسبت به تحصیل و مدرسه ندارند و خیلی علاقمند به درس و مدرسه نیستند. ترک تحصیل کنندگان رضایت کمتر و تلاش کمتری را در مدرسه گزارش می دهند، مشارکت کمتری در فعالیت های فوق برنامه دارند، نگرش مثبت تری نسبت به کار تا مدرسه دارند و تمایل کمتری برای تحصیلات عالی دارند(مولا،۲۰۱۰).
ث)مشکلات رفتاری: دانش آموزان ابتدایی که به میزان بالایی پرخاشگر هستند با احتمال کمتری از دبیرستان فارغ التحصیل می شوند. تا سن ۱۸-۱۷ سالگی، کودکانی که بیش فعال هستند با احتمال بیشتری عملکرد ضعیفی دارند و در مدارس ویژه حضور می یابند یا ترک تحصیل می کنند. ترک تحصیلی کنندگان به میزان فراوان تری از مدرسه فرار می کنند یا غیبت و تاخیر دارند و آن ها غالباً جریمه و محروم می شدند. آموزش مهارت های اجتماعی در سال های اولیه نوجوانی یک راهبرد موثری برای پیشگیری از سیگار کشیدن و فعالیت های جنسی پیش از موقع و شکست تحصیلی است(اندرسون،۲۰۰۴؛ به نقل ازمیرزایی،۱۳۹۱).
ج)مصرف الکل و مواد: نوجوانانی که به مصرف مواد و الکل می پردازند به احتمال کمتری دبیرستان را به پایان می رسانند. تحقیقات هیچگونه نتیجه گیری روشنی در مورد اینکه مصرف مواد به عنوان علت یا پیامد مشکلات تحصیلی باشد به دست نداده اند(اندرسون،۲۰۰۴؛ به نقل ازمیرزایی،۱۳۹۱).
چ)رفتارهای بزهکارانه: دانش آموزان دبیرستانی که با سیستم های قضایی سر و کار داشته اند با احتمال بیشتری نسبت به همتایان خود ترک تحصیل می کنند(اندرسون،۲۰۰۴؛ به نقل ازمیرزایی،۱۳۹۱).
۲-عوامل خانوادگی
الف)جایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده: یک نوجوان از خانواده با جایگاه اقتصادی اجتماعی پایین به احتمال بیشتری درس خود را قبل از به پایان رساندن دبیرستان رها می کنند و با احتمال کمتری وارد تحصیلات عالی می شوند. طبق گزارشات انجام شده به وسیله ی کمیسیون ملی کودکان نوجوانان از خانواده های کم درآمد با احتمال بیشتری فاقد مهارت های تحصیلی اساسی هستند و به میزان بیشتری یک پایه ی تحصیلی را تکرار می کنند آن ها در خطر سوء تغذیه و سلامت پایین تری هستند. خانواده های فقیر با احتمال بیشتری در حوزه های با مدارس ضعیف تر و توام با منابع کمتر زندگی می کنند. نوجوانان در خانواده های کم درآمد با احتمال بیشتری کار می کنند که ممکن است برای پیشرفت تحصیلی آن ها مضر باشد (اگر ساعت کار طولانی باشد)(مولا، ۲۰۱۰؛ به نقل از یکتا،۱۳۹۱).
ب)جایگاه قومی و اقلیتی خانواده: دانش آموزان اقلیت، نرخ ترک تحصیل بیشتری دارند اما بسیاری از تاثیرات ناشی از تاثیر جایگاه اقتصادی اجتماعی می باشد تا صرف اقلیت بودن: دانش آموزان اقلیت با احتمال بیشتری در خانواده های فقیر یا در خانواده های تک والدی زندگی می کنند، والدینشان به طور متوسط تحصیلات کمتری دارند و آنها معمولاً در مدارس با کیفیت پایین حاضر می شوند و همین مسئله و سیستم ارزشی مدرسه ممکن است با ارزش های خانوادگی و قومی متفاوت باشد(شریفیان،۱۳۸۱).
تحقیقات انجام شده روی دانش آموزان اقلیت که زبان مادری شان انگلیسی نبوده نشان داده است که توانایی های شناختی آنها پایین تر از حد متوسط بوده است. آنها ممکن است در مدرسه پیشرفت پایینی داشته باشند، به دلیل اینکه آنها برای صحبت کردن در کلاس و مشارکت در بحث یا به دلیل نگرش و دیدشان نسبت به معلمانشان تردید دارند(مگدول[۷۳]،۱۹۹۴).
پ) خانواده های تک والدی و والد خوانده: ساختار خانواده بر مشکلات رفتاری و غیبت از مدرسه تاثیر می گذارد، دانش آموزانی که در خانواده های تک والدی و آشفته زندگی می کنند بیشتر در کلاس های آموزشی ویژه قرار می گیرند. نوجوانانی که در خانواده های تک والدی و والد خوانده زندگی می کنند نمرات پایین تری نسبت به کسانی که در خانواده های کامل زندگی می کنند به دست می آورند. خانواده های تک والدی با احتمال بیشتری در طبقه ی خانواده های کم درآمد قرار می گیرند. استرس از هم گسستن خانواده دانش آموز را در معرض خطر قرار می دهد. غیبت پدر نظارت والدی پایینی را موجب می شود و در نتیجه موجب پیشرفت پایین تر خانواده می شود، اگر پدر حضور نداشته باشد مادر با احتمال بیشتری کار می کند و نظارت و کنترل کمتری در خانه دارد(شریفیان،۱۳۸۱).
ت)کار کردن مادران: تعدادی از مطالعات پیشنهاد می کند که هنگامی که مادران تمام روز کار می کنند فرزندانشان از همه سنین از پیش دبستانی تا دبیرستان عملکرد خوبی در مدرسه ندارند (شریفیان،۱۳۸۱).
ث)عدم مشارکت والدین: مشارکت والدین در مدرسه در پیوستاری از ارتباط و بازدید از مدرسه تا آموزش به فرزندان در خانه، ارزیابی کتاب ها و ارزیابی اعضای مدرسه، به رابطه بهتر خانواده مدرسه ختم می شود. بهبود ارتباط بین مدرسه و خانواده، والدین را از وضعیت فرزندان خود آگاه می سازد و اطلاعاتی درباره چگونگی کمک به فرزندانشان برای موفقیت به آن ها می دهد. نتیجه این تلاش ها و مشارکت ها، بهبود پیشرفت دانش آموزان و نگرش مثبت آن ها نسبت به مدرسه است (شریفیان،۱۳۸۱).
ج)سطح اقتصادی اجتماعی پایین: نوجوانی که در جوامع با میزان رفاه پایین و نرخ بیکاری بالا زندگی می کنند علاقه کمتری نسبت به تحصیل دارند. با این وجود، تاثیرات زندگی در جوامع کم درآمد ممکن است به وسیله ی سبک های والدی و روابط اجتماعی با اشخاص دیگر مثل دوستان و مؤسسه های اجتماعی تعدیل شود(مولا،۲۰۱۰؛ به نقل ازیکتا،۱۳۹۱).
۳-عامل همسالان
الف)فقدان دوست: دانش آموزانی که در بین دوستان خود محبوبند با احتمال بیشتری دبیرستان را تمام می کنند و وارد دبیرستان می شوند. دانش آموزان ترک تحصیل کرده خودشان را به عنوان افرادی غیر محبوب می دانستند یا در بین بچه های دیگر محبوب نبودند. دوستان دانش آموزان ترک تحصیل کرده زیاد از مدرسه غیبت می کنند، نمرات پایین تر و نگرش منفی تری نسبت به مدرسه دارند و احتمالاً برنامه ریزی کمتری برای رفتن به دانشگاه دارند(سیتو[۷۴]،۲۰۰۰).
ب)دوستان با نگرش منفی: نگرش، اشتیاق، معیارها و انتظارات همسالان بر تلاش های فردی و پیشرفت در مدرسه تاثیر می گذارد. اگر چه تاثیر همسالان یک عامل مهم در پیشرفت است، اما والدین بیشترین تاثیر را در زندگی فرد نسبت به دیگر فاکتورها (همسالان، معلمان و جامعه) دارند(سیتو،۲۰۰۰).
۴–عوامل آموزشگاهی
الف)معلمان غیر کارآمد: معلمان کارآمد دانش آموزانشان را دوست دارند و به میزان زیادی با دانش آموزان ارتباط دارند، یادگیری مشارکتی را تشویق می کنند. انتظارات بالا و در حد توانی از دانش آموزان خود دارند(عابدی وهمکاران،۱۳۸۴).
ب)برنامه درسی غیر منعطف: آموزشی که به اندازه کافی انعطاف پذیر است برای گستره ای از سبک های یادگیری مناسب است و ممکن است از دلسردی و ترک تحصیل دانش آموزان جلوگیری کند. برنامه های درسی همچنین باید ارزش ها و تجربه های دانش آموزان از قومیت ها و گروه هایی اجتماعی اقتصادی گوناگون را به حساب بیاورد و به آنها اهمیت بدهند تا آن ها از بیگانگی دانش آموزان جلوگیری کند. اگر مدارس فرصتی را برای مشارکت در تصمیم گیری به دانش آموزان بدهد، دانش آموزان رضایت بیشتری نسبت به مدرسه دارند و در نتیجه پیشرفت های بهتری بدست می آورند(عابدی وهمکاران،۱۳۸۴).
پ)فقدان سرویس های مشاوره برای کودکان در معرض خطر: دانش آموزان در معرض خطر، خصوصاً در زمان های استرس زا از سوی معلمان و مشاوران نیاز به توجه بیشتری دارند. هنگامی که دانش آموزان در معرض ترک تحصیل هستند، مشاوران در دسترس و اطلاعات درباره راه های جایگزین می تواند موثر باشد. نرخ بالای ترک تحصیل در دانش آموزان اقلیت زبانی می تواند ناشی از فقدان توجه از سوی معلمان باشد(یوسفی وهمکاران،۱۳۸۸).
ت)انتقال مدرسه: تغییر مدرسه استرس زا است و ممکن است موجب مشکلات بلند مدت و ناپایدار در ارتباط با عملکرد تحصلی شود. هنگامی که دانش آموزان وارد دوره ی راهنمایی و سال های اول دبیرستان می شوند، آنها در معرض خطر عملکرد تحصیلی و مشارکت ضعیف در فعالیت های مدرسه هستند. پیچیده تر شدن ساختار دبیرستان ممکن است علت مشکلات در سازگاری باشد و منجر به مشکلات تحصیلی شود. دانش آموزانی که مدارس خود را به میزان بیشتری تغییر می دهند با احتمال بیشتری ترک تحصیل می کنند(مگدول، ۱۹۹۴)
ث) حمایت اجرایی ضعیف: یک مدیریت که یک رهبری قوی را نشان می دهد و در آموزش مشارکت می کند برای اثر بخشی مدرسه مهم است. یک مدیر خوب باید از معلمان حمایت کند و باید معلمان را برای برنامه ریزی و تصمیم گیری مشتاق کند. مدیر باید برای نشان دادن قاطعیت خود از سوی ناحیه آموزش پرورش استقلال داشته باشد(یوسفی وهمکاران،۱۳۸۸).
ج) اندازه مدرسه: مدارس بزرگتر این مزیت را دارند که منابع بیشتری در اختیار دارند، اما آن ها معایب زیادی همانند غیر انسانی کردن و جرم و مشکلات می شوند. مدارس کوچکتر به ویژه برای بچه های در معرض خطر بهتر و مورد توجه می باشد(شریفیان،۱۳۸۱).
-
- حکم رد ثمن به مشتری یا وکیل یا ولی او
پیش از این بیان شد که مشروط در بیع خیاری در مقام ثبوت به سه صورت متصور است:
-
- مشروط عبارت است از رد ثمن به خصوص مشتری.
-
- رد ثمن به اعم از مشتری یا وکیل یا ولی او به نحو عرضی.
-
- رد ثمن به اعم از مشتری یا وکیل یا ولی او به نحو طولی.
تعیین یکی از سه صورت زیر منوط به جعل جاعل است و شرط به هر یک از این سه صورت جعل شود صحیح و نافذ است و اشکالی در آن نیست.
در مقام اثبات نیز لفظ دال بر شرط بر دو گونه متصور است:
-
- لفظ در دلالت بر یکی از سه صورت فوق صراحت یا ظهور دارد.
-
- لفظ در دلالت بر یکی از سه صورت زیر مبهم است.
در این جا چند موضوع قابل بحث است:
-
- اگر شرط رد ثمن به خصوص مشتری شود:
_ آیا می توان ثمن را به وکیل یا ولی مشتری داد؟
_ اگر مشتری بمیرد خیار ساقط است یا باقی است و باید ثمن به ورثه داده شود؟
_ اگر رد ثمن به مشتری به جهت غیبت یا جنون یا سفاهت ممکن نباشد آیا خیار ساقط است یا باقی است و باید ثمن را به ولی مشرت یا حاکم یا عدول مؤمنین داد؟
-
- اگر لفظ مبهم باشد آیا شامل رد به وکیل یا ولی او و حاکم می شود یا باید به قدر متیقن یعنی رد به مشتری حمل شود؟
-
-
- اگر ولی طفل چیزی را به بیع خیاری برای طفل بخرد رد ثمن باید به طفل باشد یا به ولی ای که این بیع را انجام داده یا به مطلق ولی طفل؟
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
-
- اگر حاکمی حاکمی برای صغیر چیزی را به بیع خیاری بخرد آیا بایع می تواند ثمن را به حاکم دیگری رد کند؟
این تحقیق جای طرح این مباحث نیست. دلیل آن نیز واضح است؛ زیرا این مباحث در جایی موضوعیت دارد که بیع خیار در بین مردم جریان داشته باشد و فقیه بخواهد حکم معامله جاری در بین مردم را بیان کند. در این گونه موارد لفظ گاهی روشن و گاهی مبهم است و ممکن طرفین به تمام موارد خود تصریح نکنند و یا برخی زوایای معامله در قرارداد بیان نشده باشد. اما در جایی که فقیهی بخواهد الگویی را برای انجام نوعی خاص از معاملات یا برای مؤسسات ویژه ای همچون بانک ارائه دهد این مباحث موضوعیت پیدا نمی کند زیرا در این موارد از ابتدا فقیه الگو را طوری ارائه می دهد که ابهامی در آن از جهات مختلف وجود نداشته باشد. برای مثال اگر مصلحت بانک اقتضا کند که ثمن به بانک به عنوان یک شخصیت حقوقی داده شود یا به نماینده آن رد شود همین مطلب را صریحاً در قرارداد می آورد و یا حکم صورت حکم و جنون یا غیبت طرفین را بیان می کند و… افزون بر این در جایی که مشتری یا بایع یک شخصیت حقوقی همچون بانک است مرگ یا جنون یا غیبت درباره آن متصور نیست و باید حالات دیگر از قبیل ورشکستگی یا انحلال را در نظر گرفت و… (سید حسین میر معزی، بیع الخیار از دیدگاه فقه و اقتصاد،۱/ ۱۳۵-۱۳۶).
-
- جواز اشتراط خیار برای مشتری در صورت رد ثمن
در کتب فقیهان این بحث به صورت خلاصه آمده است. شاید یکی از دلایل آن این باشد که این صورت در بین مردم چندان متداول نبوده و به همین دلیل نص خاصی درباره آن وارد نشده یا آنکه احکام آن در غالب مواردمشابه صورتی است که در آن شرط خیار بایع به رد ثمن می شود. (ر. ک. خوانساری، منیه الطالب، ۴/۲۵۱-۲۵۲).
به هر صورت شکی در صحت این بیع نیست زیرا گرچه روایات خاصه در مورد شرط رد ثمن می باشند؛ ولی ادله عامه مانند اوفوا بالعقود و المؤمنون عند شروطهم شامل این عقد و شرط آن می گردد و شبهه ربا نیز در آن ضعیف تر است.
همچنین همه صوری که در صورت شرط رد ثمن گفته شد در صورت رد مثمن نیز جاری است و اقسام مشابهی برای این بیع می توان تصویر کرده تحت عنوان انواع مبیع، انواع رد مبیع، و انواع اشتراط مبیع ذکر کرد.
با این وجود در احکام بیع خیار بین شرط رد ثمن و رد مثمن فرق هایی وجود دارد که شیخ انصاری و به تبع ایشان فقیهان بعدی به بیان برخی از آنها اشاره کرده اند. ( شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۶-۱۴۵).
فرق های مزبور عبارتند از:
-
- در شرط رد ثمن این بحث مطرح شد که آیا تصرف در ثمن می تواند یکی از مسقطات خیار باشد؟ در آنجا به این نتیجه رسیدیم که در صورتی چنین است که شرط رد عین ثمن شده باشد و با توجه به این که بنای این عقد و تشریع آن برای استفاده از ثمن است و لذا شرط رد اعم از عین و بدل ثمن می گردد و شرط رد عین ثمن بین عقلا متداول نیست از این رو، تصرف در ثمن نمی تواند کاشف از رضایت بایع و دلیل بر اسقاط خیار باشد.
در بیع خیار به شرط رد مثمن مسأله متفاوت است گرچه در اینجا نیز کسی که مبیع را می خرد قصد استفاده از آن را دارد ولی این گونه بیع در مورد کالاهای سرمایه ای یا مصرفی بادوام است که استفاده از آن با حفظ عین ممکن است ولی ثمن معمولاً چنین نیست و استفاده از آن مسلزم تلف یا انتقال آن است. ولی در ثمن این قصد با آن شرط منافات دارد. با توجه به این فرق جای این پرسش است که آیا تصرف در مبیع مسقط خیار مشتری است؟
پاسخ آن است که اگر تصرف مغیر یا متلف عین نباشد مسلماً مسقط نیست زیرا بناء عقد بر انجام چنین تصرفاتی است ولی اگر مغیر یا متلف عین باشد در این صورت اگر شرط رد عین مبیع شده باشد یا بگوییم که اطلاق منصرف به عین مبیع است، چنانچه حق نیز همین است در این صورت چنین تصرفی دال بر رضایت مشتری به بیه و اسقاط خیار است.
-
- اگر مبیع تلف شود در شرط رد ثمن گفته شد از مال مشتری تلف شده است زیرا قاعده تلف مال کل احد علیه جاری است و قاعده « کل مبیع تلف فی زمن الخیار فهو ممن لا خیار له » جاری نیست زیرا این قاعده در جایی جاری است که کسی که مالک است خیار داشته باشدولی در شرط رد ثمن مشتری که مالک مبیع است خیار ندارد.
در شرط رد مثمن مسأله فرق می کند زیرا مشتری که مالک مبیع است خیار دارد و لذا اگر مبیع بعد از رد آن به بایع و قبل از فسخ تلف شود قاعده « کل مبیع تلف فی زمن الخیار فهو ممن لا خیار له » در آن جاری است و نتیجه آن ضمان بایع است. و اگر قبل از رد تلف شود مسأله مبتنی بر این است که آیا قاعده مزبور در مورد خیار بالفعل است یا شامل کلیه مواردی است که عقد متزلزل است. در صورت اول مشتری ضامن است و در صورت دوم بایع.
همچنین در صورت تلف مبیع خیار ساقط است زیرا ظاهر شرط استرداد عین مبیع است و با تلف مبیع شرط غیر ممکن و در نتیجه خیار ساقط است.
-
- در شرط رد ثمن گفته شد تصرف در ثمن بلا اشکال جایز و نافذ است ولی جواز یا نفوذ تصرف منافی با خیار در مبیع محل اشکال و بحث بود.
در شرط رد مثمن تصرف در ثمن و مبیع بلااشکال جایز و نافذ است. زیرا مبیع مال مشتری و متعلق حق غیر هم نسیت. در رد ثمن نیز به دلیل اینکه بناء این گونه عقود بر استفاده از ثمن است و چنانچه گفته شد استفاده از ثمن معمولاً مستلزم انتقال آن است، اشتراط استرداد عین ثمن در بین عقلا متداول نیست و لذا در این مورد نیز مطلق حمل بر اعم از عین ثمن و بدل آن می شود. با توجه به این مطلب روشن می شود که تصرف بایع در ثمن نیز جایز و نافذ است زیرا حق مشتری به عین ثمن تعلق نگرفته است.
همچنین اجاره مبیع به کمتر یا بیشتر از مدت خیار جایز است ولی جای این بحث وجود دارد که اگر بایع مبیع را به بیشتر از مدت خیار اجاره دهد آیا این اقدام او دلالت بر اسقاط خیارش می کند یا خیر؟ اجمالاً باید گفت ظاهر شرط در بیع خیار به شرط رد مثمن آن است که مثمن را به همان صورت که گرفته است باید برگرداند و چون مثمن را در حالیکه دارای منافع بود تحویل گرفته است باید با منافع آن برگرداند تا شرط محقق شود. از طرفی اجاره مثمن به بیش از مدت خیار مستلزم آن است که عین مثمن به صورت مسلوب المنفعه به بایع برگردانده شود و این خلاف شرط است. در نتیجه باید گفت اجاره مبیع به بیش از مدت خیار مسقط خیار مشتری است. ( سید حسین میر معزی، بیع الخیار از دیدگاه فقه و اقتصاد، ۱/ ۱۳۵-۱۳۸).
فصل چهارم
کاربرد بیع خیاری در بانکداری و بازارهای مالی
۴۴*۱۵
n3 = = ۱۳ مدیران صفی
۵۰
جدول۳-۱- جامعه و نمونه آماری
سطح مدیریت
جامعه آماری
نمونه آماری
معاونین
۵ نفر
۴ نفر
مدیران ستادی
۳۰ نفر
۲۷ نفر
مدیران صفی
۱۵ نفر
۱۳ نفر
مجموع
۵۰ نفر
۴۰ نفر
۳-۶ مشخصات واحد پژوهش
تشکیل شرکت آب و فاضلاب استان خوزستان را می توان نقطه عطفی در تاریخ آب و آبرسانی این مرز و بوم قلمداد نمود. کم آبی ، کیفیت نامطلوب و قطع آب از مشکلات همیشگی مردم این استان بوده است که با تشکیل این شرکت اهتمام جــدی نسبت به مرتفع نمودن این مشکلات گردید و از سال ۱۳۷۲ حجــم پروژه های عمرانی و سرمایه گذاری در جهت ایجــاد، بهبود، توسـعه و ترمیـم درتمامی زمینه های آب و فاضلاب در استان به سرعت گسترش یافت. این شرکت در اسفند ماه ۱۳۷۱ پس از تعیین سهامداران و تشکیل هیئت مدیـــره رسماً کار خود را آغاز نمود. در ابتدای امر سعی و تلاش گردید که کلیه شهرهای استان دارای ادارات آب و فاضلاب مستقل و تحت نظر شرکت تاسیس و ایجاد گردند. هم اکنون شرکت آبفا خوزستان با ۱۹۰۷ نفر پرسنل در ۵۶ شهر استان بجز اهواز، بیش از ۵۱۰هزار مشترک آب را تحت پوشش خدمات خود دارد.
۳-۷ ابزار گردآوری اطلاعات
ابزار سنجش و اندازه گیری وسایلی هستند که محقق به کمک آن ها می توتند اطلاعات مورد نیاز را برای تجزیه و تحلیل و بررسی پدیده مورد مطالعه و نهایتاً کشف حقیقت گردآوری نماید. در تعریف ابزار اندازه گیری می توان گفت: ابزار اندازه گیری و مقیاس ها وسایلی هستند که محقق به کمک آن ها قادر است اطلاعات مورد نیاز تحقیق خود را گردآوری، ثبت و کمّی نماید. ابزارهایی که محققان علوم انسانی برای گردآوری اطلاعات تاکنون توانسته اند ابداع نمایند عبارت است از: پرسشنامه، کارت مصاحبه، کارت مشاهده، آزمون، فیش، فرم ها و نظایر آن ها. این ابزار ها متناسب با نوع تحقیق و روش کار آن برگزیده و طراحی می شود(حافظ نیا، ۱۳۸۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مقیاس ابزار یا ساز و کاری است که با کاربرد آن افراد در متغییرهای مورد علاقه ما در تحقیق به گونه ای از یکدیگر تمیز داده می شوند. یک مقیاس می تواند به طور کلی تنها به گروهبندی افراد در متغییرهای خاصی بپردازد یا ابزار دقیقی باشد که با درجات مختلف افراد را بر پایه متغییرها از یکدیگر متمایز می کند. چهار نوع مقیاس اصلی اندازه گیری وجو دارد: مقیاس اسمی، ترتیبی، فاصله ای و نسبتی(سکاران، ۱۳۸۸).
سنجش دیدگاه ها و نگرش ها از امور کیفی هستند که ابزار های ویژه ای را در چهارچوب مقیاسهای اسمی- عددی برای اندازه گیری متغیرها طلب می کنند. محققان علوم اجتماعی و انسانی سعی نموده اند برای سنجش نگرش ها، تمایلات، گرایش ها و آرزوها، اقدام به طراحی و ابداع ابزارهایی بنمایند که به عنوان طیف شهرت دارند(حافظ نیا، ۱۳۸۸).
در این پژوهش از ابزار مطالعه، مصاحبه و پرسش نامه برای گردآوری اطلاعات و برای سنجش نگرش و دیدگاه نمونه های تحقیق در پرسشنامه شماره دو(تشکیل ماتریس SWOT) از طیف لیکرت همانند جدول(۳-۲) استفاده شده است.
جدول(۳-۲)
خیلی زیاد
زیاد