محرکها
بازاریابی
سایر
قیمت
ترفیع
محصول
مکان
اقتصادی
تکنولوژی
سیاسی
فرهنگی
سیستمهای تحت کنترل فروشنده
سیستم لجستیک
پشتیبانی فنی
خدمات به مشتری
۱.پرداخت
۲.تحویل
۱.عوامل هوشمند
۲.امنیت
۱. مراکز خرید
۲.امکان مقایسه کالا
۳.قابلیت سفارشی کردن کالا
شکل ۲-۶: مدل توربان و کینگ
مرور تاریخی نوستالژی
جوهانس هافر[۴۹] در سال ۱۶۸۸ میلادی برای اولین بار واژه نوستالژی را جهت اشاره به احساس غربت و یا دلتنگی برای خانه مطرح کرد. هافر اصطلاح نوستالژی را از کلمه یونانی Nostalgias مشتق کرد که Nosos به معنی بازگشت به وطن و دیار خود و Algia به معنی درد میباشد. تشخیص اولیه نوستالژیک به سربازانی اتلاق میشد که خانه خود را ترک کرده و مریض احوال شده بودند. بعدها استفاده از اصطلاح نوستالژی بیشتر رواج یافت و افرادی را در بر میگرفت که خانه خود را ترک کرده بودند و معمولا به مهاجران ارجاع داده میشد (۶۷). نوستالژی یک بیماری روانی در نظر گرفته میشد، این بیماری علائمی مانند غم و اندوه، اختلال در خواب، کاهش قدرت عضلانی، گرسنگی، تشنگی، ضعف حواس، تپش تند و نامنظم قلب، نالههای مکرر و اختلالات ذهنی را شامل میشد، این علائم نشان میدادند که نوعی آشفتگی در مغز بوجود می آید که باعث ایجاد حس دلتنگی برای سرزمین مادری می شود (۶۸). درمان موجود برای نوستالژی بازگشت فرد به سرزمین مادری خود بود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
استاروبینیسکی[۵۰] (۱۹۶۶) بیان میدارد از آنجا که در آن مقطع زمانی طبقه بندی بیماریها امری رایج بود، هافر اصطلاح نوستالژی را به عنوان نوعی بیماری ابداع کرد. او همچنین دلیل شناخته شدن بیماری نوستالژی را ترس مردم در زمان انتشار نوع خاصی از یک بیماری را قلمداد کرد، که به نوبه خود باعث انتشار اطلاعات در مورد نوستالژی در بین مردم میشد (۶۹). بنابراین نوستالژی به راحتی مورد بحث قرار میگرفت و بدون شک، ابلاغ آن در جامعه منجر به همهگیر شدن بیماری نوستالژیک میشد.
پژوهشگران مطالعه بر روی نوستالژی را از انجاییکه مرتبط با تمنا و دلتنگی برای خانه بود تا قرن بیستم و بعد از آن ادامه دادند (۷۰، ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴، ۷۵، ۷۶، ۷۷). در آخرین تحقیق، ریشوی[۵۱] (۲۰۰۲) نوستالژی را به عنوان روشی برای کنار آمدن با ترک یا دوری از خانه خانه توصیف می کند (۷۶). تجربه نوستالژیکی به رفتاری برای فرار از واقعیت و گوشهگیری تلقی شده بود، و به مهاجران این امکان را میداد که هنگامی که از نوستالژی برای اندیشیدن درباره هویتشان بدور از خانه سابقشان استفاده میکردند احساس بهتری داشته باشند چالش پیش روی مهاجران این بود که با توسل به اینکه چه اندازهای از هویت سابق خود را حفظ کنند چگونه خود را با محیط جدید تطبیق دهند، و چه اندازهای از آن را تغییر دهند. این فرایند به عنوان درونسازی و سازش با مقتضیات محیط در رشته روانشناسی شناخته شده است. اصطلاح نوستالژی بسته به محبوبیت و مدت زمان استفاده از آن در طول تاریخ تغییر کرده است به طوری که تعریف اولیه آن با تعریف فعلی آن دیگر یکی نیست. معنی نوستالژی از یک بیماری پزشکی مرتبط با احساس دلتنگی به هیجانات (۷۸، ۷۱) و خاطرات (۷۹، ۸۰، ۸۱، ۸۲) تغییر یافته است. برخی از رشتههایی که به تکامل نوستالژی کمک کرده اند عبارتند از جامعه شناسی (۷۸، ۸۳، ۱۹)، مطالعات فرهنگی (۸۴)، تاریخ (۸۵)، تجارت (۸۶، ۸۷، ۱۳، ۸۸، ۸۹، ۱۴، ۸۱، ۲۰، ۱۸، ۹۰، ۲۴، ۹۱، ۹۲، ۹۳) و مدیریت ورزشی (۱۲، ۱۵، ۹۴، ۹۵، ۹۶، ۲۵، ۶، ۹۷، ۹۸).
اگرچه تعاریف فرهنگ عامهپسند از نوستالژی معمولا به بازنگری احساسات از گذشته اشاره دارد، اما هدف دانشگاهیان[۵۲] به کارگیری تعریفی است که تمام جنبه های نوستالژی را در بر گیرد. این تعاریف محققان را در چارچوببندی تحقیقات خود یاری می دهند. مرچانت و فورد[۵۳] (۲۰۰۸) تعاریف مختلفی که مححقان از نوستالژی داشتند را به چهار مقوله گسترده؛ زمانی، احساسی، تحریککننده و جامع تقسیم بندی نمودند(۸۱). از این دستهبندی برای بحث و نقد تعاریف فعلی نوستالژی استفاده می شود. ناگفته نماند که محققان در هر رده تعاریف را طبقه بندی کردند.
تعریف داویس[۵۴] (۱۹۷۹) از نوستالژی میل و اشتیاق برای گذشته است. این تعریف نشاندهنده مقوله زمانی تقسیم بندی مرچانت و فورد میباشد زیرا این تعریف اشاره به گذشته اشاره دارد. تعریف داویس بیان میدارد که نوستالژی میل شدید برای چیزی است که در یک دوره قبل از زمان حال اتفاق افتاده باشد (۷۸).
مقوله های احساس و محرک در تعریف بلک[۵۵] (۱۹۹۰) از نوستالژی نشان داده شده است. بلک نوستالژی را به عنوان “حالتی مشتاقانه[۵۶] که بوسیله شئی، صحنهای، رایحهی یا قطعهای از موسیقی ارتقا مییابد” (۹۹). همه این اشیاء، صحنه ها، بوها و موسیقیها محرکهای نوستالژی هستند. مقوله احساس به حالت اشتیاق که در زمان یک حالت نوستالژیکی ایجاد شده مرتبط می شود. تعریف میل و اشتیاق از آن جا که نوعی احساس نوستالژی را توضیح میدهد که می تواند هم مثبت باشد و هم منفی بسیار حائز اهمیت است.
مقوله های زمان، احساس و محرک در تعریف هالبروک و اسچیندلر[۵۷] (۲۰۰۳) از نوستالژی نشان داده شده است. از آنجا که این سه مقوله در تعریف هالبروک و اسچیندلر از نوستالژی نشان داده شده، پس تعریف آنها به تعریفی جامع تبدیل شده است. هالبروک و اسچیندلر نوستالژی را به عنوان “سلیقه (علاقه کلی، نگرش مثبت یا اثر مطلوب) نسبت به چیزی (انسان، اماکن، تجربیات و یا اشیا) که در دوران جوانی فرد (در اوایل بلوغ، در دوران بلوغ، در دوران کودکی و یا حتی قبل از تولد) بیشتر رایج بوده است (محبوبیت، مد روز و یا توزیع گسترده)” (۱۴). جنبه زمانی این تعریف بیشتر از مفهوم گذشته را شامل می شود و حتی به زمان قبل از تولد نیز برمیگردد. از آنجایی که حس نوستالژیکی یک فرد می تواند زمان قبل از تولدش را نیز در بر گیرد، بنابراین فرد می تواند برای چیزی که تجربه مستقیمی از آن ندارد حس نوستالژیکی داشته باشد؛ که به آن نوستالژی نیابتی گفته می شود. احساس ذکر شده در تعریف به تجربه مثبت اشاره دارد. این تعریف به هیچ شرایط منفیای اشاره ندارد. منظور از محرکهای ذکر شده در تعریف، مقاصد (افراد، اماکن و یا اشیاء) میباشد.
تعریف استرن[۵۸] (۱۹۹۲) از نوستالژی مقوله های زمان و احساس را شامل می شود. استرن نوستالژی را به عنوان “حالتی احساسی که در آن فرد برای تصویر آرمانی یا شکلی سالم از دوره زمانی گذشته میل و اشتیاق نشان میدهد” (۹۱). جنبه زمانی تعریف به دوره زمانی تعریف نشده اشاره دارد. مقوله احساس تعریف نیز تعریف نشده است. در این تعریف توجه به این نکته مهم است که مفهوم گذشته و دوره زمانی به عنوان “تصویر آرمانی یا فاصله زمانی با اهمیت” دیده می شود و خاطرهای کاملا مثبت از گذشته را نشان میدهد.
باکر و کندی[۵۹] (۱۹۹۴) در تعریفی جامع از نوستالژی این چنین به آن پرداختند: “میل و اشتیاقی احساسی یا تلخ و شیرین برای تجربه، محصول و یا خدمتی مربوط به گذشته” (۸۶). جنبه زمانی تعریف به گذشته مربوط می شود. احساس به حالت تلخ و شیرین مربوط می شود، که با احساسات منفی و مثبت تحریک می شود. محرکهای نوستالژی تجارب، محصولات و خدمات میباشند. توجه به این نکته مهم است که این تعریف برای اولین بار تجارب و خدمات را نیز شامل میشد.
هولاک و هاولنا[۶۰] (۱۹۹۸) تعریف جامع دیگری را از نوستالژی پیشنهاد کردند. آنها نوستالژی را به عنوان “حالت، احساس و یا هیجانی مثبت و پیچیده که بوسیله بازخورد از چیزی (اشیاء، افراد، تجربیات و خاطرات) مرتبط با گذشته بوجود می آید” تعریف می کنند(۸۹). این تعریف خاطرات را به عنوان محرک نوستالژی نشان میدهد.
فایرلی[۶۱] (۲۰۰۳) نیز تعریفی جامع ارائه میدهدد. فایرلی نوستالژی را به عنوان “میل و اشتیاق (علاقه کلی، نگرش مثبت یا اثر مطلوب) نسبت به چیزی (انسان، اماکن، تجربیات و اشیا) که برخواسته از دوران جوانی فرد (تجربه شخصی) یا به صورت نیابتی و شاید هم از طریق اجتماع و یا رسانه (تجربه نیابتی) میباشد” (۱۲). تعریف فایرلی و تعریف هالبروک و اسچیندلر بسیار شبیه به هم هستند، اما تعریف فایرلی برخی نکات قابل توجه را ارائه میدهد. نکته قابل اشاره در تعریف فایرلی معرفی جامعه و رسانه به عنوان کاتالیزور نوستالژی است و احتمال اینکه، نوستالژی بوسیله تجارب نیابتی (دست دوم) ایجاد شود را بیان میدارد. در نتیجه، نوستالژی را میتوان از طریق واسطههای اجتماعی مانند خانواده، دوستان، آموزش و پرورش، دین و رسانه گسترش داد. به عبارت دیگر، افراد میتوانند تجارب نوستالژی نیابتی داشته باشند. استفاده از رسانه به عنوان ابزار اجتماعی فرصت به وجود آمدن نوستالژی را افزایش میدهد، نظر به اینکه این امر می تواند از طریق تلویزیون، سینما، روزنامه، مجله و اینترنت صورت گیرد.
جدول ۲-۱: خلاصهای از تعاریف نوستالژی