استیو هالس[۴۸](۲۰۰۱) مفهوم مدیریت دانش را در ارتباط با مفاهیم داده،اطلاعات و دانش مطرح می سازد.وی معتقد است که مشکل اصلی در زمینه مدیریت دانش این است که سازمان ها نمی دانند که چگونه داده را به اطلاعات واطلاعات را به دانش تبدیل کنند.لذا بسیاری از سازمان ها در حد مدیریت داده و مدیریت اطلاعات باقی مانده اند.هالس،مدیریت دانش را فرآیندی می داند که سازمان ها به واسطه آن توانایی تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیدا کرده و هم چنین قادر خواهد بود،دانش کسب شده را به گونه ای مؤثر در تصمیم های خود به کار گیرند(( Hales,2002,pp 2-8.
هاینس[۴۹] مدیریت دانش را فرآیندی می داند که مبتنی بر چهار رکن است:
۱٫محتوا:که به نوع دانش (آشکار یا نهفته بودن)مربوط می شود.
۲٫مهارت:دستیابی به مهارت هایی جهت استخراج دانش.
۳٫فرهنگ:فرهنگ سازمان باید مشوق توزیع دانش و اطلاعات باشد.
۴٫سازماندهی:سازماندهی دانش های موجود(Haines,2001,p12).
کارل ویگ[۵۰])۲۰۰۲) معتقد است که مدیریت دانش یعنی ایجاد فرآیندهای لازم برای شناسایی و جذب داده،اطلاعات و دانش های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آنها به تصمیم ها و اقدامات سازمان و افراد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
«مدیریت دانش فرآیندی است که به وسیله آن سازمان ها در زمینه یادگیری،کدگذاری دانش،توزیع و انتقال دانش،کسب مهارت می کنند»(Malhotra,2000.p18).
اهمیت و ضروریت مدیریت دانش
دانش همواره مهم بوده و هست،اما در حال حاضر مهم تر و جالب تر شده است و آن ناشی از اعمال قدرت دانش برای کسب مزیت رقابتی پایدار است.تئوری پردازان بزرگ اقتصادی ، تجارت دانش را به عنوان مزیت رقابتی نهایی برای سازمان های جدید و کلید پیروزی آنها بیان کرده اند و استدلال می کنند که دانش تنها منبعی است که مشکل یا حتی غیر ممکن است که تقلید و کپی شود.مالک آن دارای یک کالای منحصر به فرد و فی نفسه است.بدیهی است چنین منبعی باید محافظت،به سازی و اداره شود و از هر تکنیک و روشی که رشد و اشاعه بهتر آن را فراهم کند،استفاده شود و از اداره آن به وسیله شانس جلوگیری شود(عدلی،۱۳۸۴،ص۴۷).
اصل اقتصادی،منابع طبیعی،نیروی کار و …. سرمایه به حساب نمی آیند.منابع اقتصادی دانش بوده و خواهد بود(Druker,1993,p3).
اهمیت سازمان بر مبنای دانش
از زمانی که دانش جایگزین زمین،نیروی کار و سرمایه،به عنوان منبع اولیه مزیت رقابتی در بازار شد،توانایی ایجاد دانش جدید،مشارکت در دانش موجود و به کار بردن دانش سازمانی برای موفقیت ها جدید اهمیت یافت .همانطور که داونپورت و پروساک(Davenport & Prusa,1997) اعتقاد دارند “سازمان ها،بیش از پیش،مبنای آنچه که می دانند خود باز می شناسند”.
دانش مفهوم نسبتاً مبهمی است که به شیوه های مختلف توسط پژوهش گران گونا گون تعریف شده است.داونپورت و پروساک(Davenport & prusak,1998) توصیف عملی زیر را برای دانش در سازمان ارائه کرده اند:
دانش ترکیب پویایی از تجربیات،ارزش ها،اطلاعات زمینه ای و بینش های کارشناسی است که چارچوبی برای ارزشیابی و یکپارچگی تجربیات و اطلاعات جدید فراهم می کند.این دانش از ذهن های آگاهانه سرچشمه و مورد استفاده قرار می گیرد.در سازمان ها این دانش،نه تنها در اسناد یا گزارش ها،بلکه در امور روزانه ها،فرآیندها،اعمال و هنجارها نهفته است.
نوناکا و تاکیوچی[۵۱]( Nonaka &takeuchi,1995) مدیریت دانش را شیوه ای برای مدیریت ایجاد دانش سازمانی می دانند واعتقاد دارند آنچه برای مدیریت دانش اساسی است،تمایز بین دانش “تصریحی” و “تلویحی” است.
دانش تلویحی به معنای دانشی است که نمی توان به عنوان یک الگو یا قانون آنرا نشان داد.ویژگی های این دانش ذهنی بودن و درونی شدن در افراد است.این دانش نمی تواند،از طریق تجربه شخصی یا سازمانی انباشته شود.نوناکا و تاکیوچی هدف اصلی از مدیریت دانش را تقویت قدرت رقابت از طریق کنترل مؤثر بر فرایند ایجاد دانش پیچیده و متقابلاً تغییر پذیر در سازمان می دانند.مدیریت دانش،فرآیندی است که به طور مؤثر دانش فردی یا سازمانی را کسب می کند،سپس در این دانش با سایر اعضای سازمان شریک می شود، در نتیجه ،دانش در حافظه سازمان ذخیره می شود تا مدیریت دانش را امکان پذیر سازد.نمودار(۲-۴) اجزای مدیریت دانش مطرح شده از سوی نانوکا و تاکیوچی را نشان می دهد.
نقشه دانش
شالوده سازمانی خط مشی های حمایتی تمایل مدیران عالی
فرهنگ سازمانی
مدیریت دانش
ابزار
روش شناسی
پیش شرطهای
مبنا
سرمایه اجتماعی
نقشه دانش
شکل ۲‑۴اجزای مدیریت دانش(منبع ۱۹۹۵،(Nonaka & Takeuchi)
مزیت های مدیریت دانش
مدیران کاملاً این واقعیت را می شناسند که دانش کمک ملموسی به سازمان است. سرمایه های دانشی ارزش های واقعی دارند که در بسیاری از موارد می توان آنها را به طور مشخصی به کمیت درآورد. برای نمونه،ارزش ثبت اختراعات از مقولات است.مدیران می توانند،به روشنی مشاهده کنند که چگونه دانش مشکلات مشتری می تواند،منجر به نوآوری،محصولات جدید و فرصت های ارزشمند جدیدی بشود.
فرآیندهای دانش
مزایا
بهترین طرز کار
پایگاه های دانش حل و قطعیت بخشی به مشکل
مستند سازی فرایند
داده کاوی
پایگاه دانش مشتری
دانش رقابتی و بازار
تسهیل بخشی به یادگیری