|
|
مطابق ماده ۵۸۸ ق.ت: «شخص حقوقی میتواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی شود که قانون برای افراد قائل است مگر حقوق و وظایفی که بالطبیعه فقط انسان ممکن است دارای آن باشد مانند حقوق و وظایف ابوت و بنوت و امثال آن.»
مثلاً وقتی میگوییم فلان شخص دارای شخصیت حقوقی است منظور این است که شخص صلاحیت و توانایی آن را دارد که در اجتماع دارای حقوقی شود و بتواند آن را اجرا کند یا طرف تکلیف قرار گیرد.
شناخت شخصیت حقوقی برای جمعیت یا مؤسسهای به این معنا است که:
-
- عمدهای از اشخاص طبیعی که اعضای آن جمعیت یا مؤسسه هستند دارای منافعی مشترکند.
-
- این منافع مخصوص آن ها بوده و به کلی از منافع سایر افراد جداست.
- اعضای این گروه از نظر روابط حقوقی با اشخاص ثالث، تمام آن ها حکم واحدی را دارند.
مثلاً قراردادی که یکی از اعضای به نمایندگی از اعضای دیگر امضا میکند، تمام اعضا را متعهد میسازد.
نتیجه شناسایی شخصیت حقوقی:
-
- نمایندگی تمام اعضای گروه؛
- تکلیف دارایی و حقوق و تکالیف.
شخصیت حقوقی در اصطلاح حقوقی دو معنای متفاوت دارد:
-
- اهلیت: شخصیت حقوقی در اصل به معنای صلاحیت دارا شدن حقوق و تکالیف و نیز صلاحیت اجرای آن ها است.[۳۰] شخصیت حقوقی در این معنا به مفهوم اهلیت است که در زبان فرانسه به «Personnelite jurdique» تعبیر میشود. استعمال شخص حقوقی به این مفهوم در نظام حقوقی ایران معمول نیست و در هیچ متن قانونیای به کار نرفته است.
- دستهای از افراد و اموال: آنچه در کتابهای حقوقی و لسان قانونگذار رواج یافته، مفهومی متفاوت با معنای بالا است. شخص حقوقی به دسته از افراد که دارای منافع و فعالیت مشترکاند و نیز به پارهای از اموال همانند وقف، اطلاق شده است.[۳۱] این نوع شخصیت حقوقی در حقوق فرانسه «personne moral le»، در حقوق افغانستان «شخص حکمی» نامیده میشود. این نوع شخص حقوقی، دستهای از افراد و یا اموال است که به حکم قانونگذار و اعتبار عقلای واجد اهلیت مستقل از افرادشان هستند. براین اساس اگر به این اشخاص، شخص حکمی گفته شود بهتر است تا شخص حقوقی؛ زیرا افراد هم شخصیت حقوقی دارند. به تعبیر دیگر، شخصیت حقوقی دو مصداق دارد: افراد و دستهای از افراد، و یا اموال که عقلا و قانونگذار برای آن شخصیت فرض کردهاند.
استعمال اصطلاح شخص حقوقی به معنای دوم، آن چنان که در حقوق ایران معمول است، خالی از مسامحه نیست؛ زیرا تمام افراد اعم از اشخاص حقیقی و اشخاص حقوقی دارای شخصیت حقوقی هستند، ولی شخصیت دسته اول ذاتی است و دسته دوم به حکم قانونگذار واجد شخصیت شناخته میشود.
از شخص حقوقی تعریفهای متعدد شده است، اما بهترین تعریف این است: شخص حقوقی هنگامی پدید میآید که دستهای از افراد که دارای منافع و فعالیت مشترکاند یا پارهای از اموال که به اهداف خاصی اختصاص داده شدهاند، در کنار هم قرار بگیرند و قانون آن ها را طرف حق و تکلیف بشناسد و برای آن ها شخصیت مستقلی قائل باشد.[۳۲]
در واقع شخص حقوقی دستهای از افراد که دارای منافع و فعالیت مشترک هستند یا پاره ای از اموال که به اهداف خاص اختصاص داده شده است، در کنار هم قرار گیرند و قانون آن ها را طرف حق و تکلیف بشناسد و برای آن ها شخصیت مستقلی قایل شود مانند دولت، شهرداری، دانشگاه، شرکت های تجاری، انجمنها[۳۳] در خصوص ماهیت شخص حقوقی سه نظریه، وجود فرضی، وجود واقعی و نفی شخصیت حقوقی ارائه شده است.
طرفداران نظریه وجود فرضی معتقدند جمعیتها و گروهها از اعضای خود جدا نیستند و اشخاص مستقلی را تشکیل نمیدهند. اشخاص واقعی همان اشخاص طبیعی هستند و شخص حقوقی، فرضی و ساخته قانونگذار است که بدون دخالت و تصمیم دولت ایجاد نمیشود. اما قائلین به نظریه وجود واقعی میگویند اشخاص حقوقی موجودات اجتماعی هستند که نقش آن ها در زندگی اجتماعی و حتی در حیات دولت ضروری است.
نظریه نفی شخصیت حقوقی، منکر وجود شخصیت حقوقی و فایده آن است و سعی میکند آثار شخصیت حقوقی را از طریق سایر نهادهای حقوقی همچون مالکیت جمعی و یا روابط قراردادی موجود بین اعضای گروه توجیه کند.[۳۴]
در وجود واقعی شخص حقوقی نباید تردید کرد اما آن را باید یک واقعیت اعتباری (و نه عینی و خارجی) دانست. شخصیت حقوقی ممکن است زاییده اراده جمعی، تکنیک اراده قانونگذار یا دولت باشد. نکته قابل توجه این است که همواره دولت در مقام اعمال حاکمیت در شناسایی و تعیین وظایف و اختیارات، حدود کار و فعالیت اشخاص حقوقی مداخله میکند، همان طور که بر فعالیت و حقوق و تکالیف اشخاص طبیعی نظارت دارد.[۳۵]
بحث راجع به ماهیت وجودی اشخاص حقوقی بیشتر از جنبه سیاسی مطرح شده است و بار حقوقی ندارد. برای نمونه اگر دولتی بخواهد فعالیت اجتماعی احزاب سیاسی و انجمنها را محدود کند به نظریه مجازی (فرضی) یا سایر نظریاتی که وجود اشخاص حقوقی را تنها به اعتبار تصمیم قانون یا دولت ممکن میداند، متوسل میشود. بعکس در جوامعی که اشخاص حقوقی مثل شرکتهای صنعتی و تجاری و احزاب و انجمنهای اجتماعی، اهمیت و نفوذ زیادی پیدا کردهاند، وجود آن ها حقیقی (واقعی) فرض شده است .
در حقوق ایران طبق ماده ۵۸۸ قانون تجارت شخص حقوقی میتواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی شود که قانون برای افراد قائل است مگر حقوق و وظایفی که فقط انسان میتواند آن را دارا باشد. مانند حقوق و وظایف ابوت، بنوت و امثال آن. بنابرین نظریه وجود واقعی شخص حقوقی مورد قبول قرار گرفته است .
شخص حقوقی از سوی قانونگذار ایران تعریف نشده و تنها به گونهها و ویژگیهای آن پرداخته است. از آنجا که شخص حقوقی در عرض شخص حقیقی مطرح شده است، پیشنهاد تعریف از آن، همراه با همان چالشها یا کاستیهایی خواهد بود که شخص حقیقی با آن روبهرو است. اگر ستیزِ چیستیِ شخص حقوقی، مبنی بر فرضی یا قانونی یا واقعی بودن را کنار بگذاریم ولی میتوان دو تعریف برای آن پیشنهاد داد. نخست بر پایه خواست پدیدآورندگان آن که از این نگاه، شخص حقوقی به خواست همسان چند نفر یا چند گروه برای رسیدن به هدفی همسان گفته میشود. شخص حقوقی در اینجا همان تعدد شخص حقیقی است که دارای هدف و برنامه همسانی هستند. دوم بر پایه توانایی و ظرفیت شخص حقوقی که در اینجا قانون محوریت دارد و شخص حقوقی هر نهاد یا سازمانی است که بر اساس قانون میتواند همچون انسان دارای حق و تکلیف گردد. طبق ماده ۵۸۸ قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱، شخص حقوقی میتواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی شود که قانون برای افراد قائل است مگر حقوق و وظائفی که بالطبیعه فقط انسانممکن است دارای آن باشد مانند حقوق و وظایف ابوت – نبوت و امثال ذالک. برای دارامندی حق یا گردن گذاری به تکلیف، شخص حقوقی همچون شخص حقیقی، در یک زمان پدید میآید و در یک زمان پایان مییابد.
با آنکه قوانین کنونی ایران از شخص حقوقی، تعریفی به دست نمیدهند ولی مفهوم پذیرفته شده از شخص حقوقی در گرو توانایی یک اراده مشترک برای به دست آوردن حق و سود است که از همینرو باید در برابر مسئولیتهای خویش نیز پایبند باشد.
میزان تطبیق شیوه اکتساب انتخابی بنگاه در جذب و به کارگیری تکنولوژی با استراتژی سازمان در خصوص تکنولوژی
۱۴میزان یکپارچگی عمودی و افقیمیزان و نحوه ارتباط سازمان با تامین کنندگان، مشتریان، رقبا و شرکای تجاری سازمان۱۵اهمیت تکنولوژی برای یک شرکت
۱۶اثر رقابتی تکنولوژیاثر رقابتی یا استراتژیک تکنولوژی به سه دسته تکنولوژی، ممتاز یا حیاتی، پایه و بیرونی تقسیم میگردد۱۷کشش تغییر پذیری تکنولوژی تولیدکشش تغییر پذیری تکنولوژی تولید با شاخصهای زیر قابل ارزیابی است؛ سرعت تغییر پذیری تکنولوژی تولیدی در این صنعت، فراهم شدن فرصتهای بزرگ در این صنعت به سبب تغییرات تکنولوژی، بهبود های نسبتا اندک تکنولوژی تولیدی در این صنعت، بروز و ظهور ایده های بسیاری در محصولات جدید از طریق بررسی شکافهای موجود در این صنعت۱۸پیچیدگی تکنولوژی ۱۹امکان بومی سازی تکنولوژیقابلیت تغییر و اصلاح تکنولوژی مناسب با الگوهای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر سازمان۲۰امکان کپی برداری تقلید آسانسهولت دستیابی به تکنولوژی از طریق کپی برداری و تقلید از تکنولوژیهای مدرن۲۱چرخه عمر تکنولوژیچرخه حیات تکنولوژی به چهار مرحله، پیدایش، رشد، بلوغ و افول و تکنولوژی تقسیم میشود .۲۲هزینه تحقیق و توسعه ۲۳ارتباط تکنولوژیک ۲۴قوانین حمایت از مالکیت معنویمیزان استقرار قوانین حمایت از مالکیت معنوی با شاخصهای، حمایت و پشتیبانی از تکنولوژی محصول به وسیله قانون ثبت اختراعات کشور، دستیابی رقبا به پتنت های محصول با هزینه های نسبتا پایین، عدم ثبت تکنولوژی محصول در کشور به سبب ترس از دستیابی یا یادگیری رقبا از تکنولوژی و تمایل به تجارت و داد و ستد مخفیانه، مورد ارزیابی قرار میگیرد .۲۵عوامل سیاسی و قانونی و اجرای تحریمهای اقتصادیعدم دسترسی به منابع تکنولوژی خارج از کشور به دلیل تحریمهای اقتصادی و عوامل سیاسی، قانونی و اجرایی با میزان دخالت دولت در عملکرد بازار، میزان حمایت دولت از فعالیتهای تحقیق و توسعه مشارکتی، ممانعتهای قانونی برای R&D از جانب نهادهای اجرایی و سوبسیدهای کلی و متداول برای R&D مورد ارزیابی قرار میگیرد .۲۶دانش مراکز تحقیقاتی خارج از سازماندانش خارجی مراکز تحقیقاتی شامل دسترسی به انتشارات و پایگاه های اطلاعاتی فنی و تخصصی خارجی، شرایط برای همکاری بخش R&D با مراکز تحقیقاتی غیر دانشگاهی، شرابط برای همکاری بخش R&D با مراکز تحقیقاتی دانشگاهی، سطح فنی و تخصصی مراکز تحقیقاتی دانشگاهی میباشد .۲۷نزدیکی به دیگر شرکتهانزدیکی شرکتهای دارای صنعت مشابه از نظر مکانی به یکدیگر۲۸سطح تکنولوژی رقبا ۲۹نزدیکی به مؤسسات تحقیقاتیمجاورت منطقه ای با مراکز تحقیقاتی دانشگاهی و مؤسسات تحقیقاتی در حوزه تکنولوژی۳۰عدم اطمینان محیطیتنازع با شاخصهای : میزان برخورد با فرصتها و تصمیمات ریسک آمیز، تنوع و تعدد رقبا در محیط که موجب میگردد مشتریان به عواید ناچیز راضی میگردند، نوسانات سطح تقاضا برای محصولات، میزان اجبار به تغییر استانداردهای تولیدی و رکود و صعود در کسب و کار مورد ارزیابی قرار میگیرد۳۱اندازه بازار ۳۲شدت رقابتشدت رقابت با تمرکز رقابت، بر قیمت طراحی محصول، رقابت بی رحمانه در این صنعت و ضربه زدن رقبا به یکدیگر مورد ارزیابی قرار میگیرد.۳۳دسترسی به منابع بیرونیدسترسی به خار جی شامل تعامل و ارتباطات بنگاه با سایر شرکتها همچون شرکتهای تامین کننده، شرکتهای مشتری، رقبا و سایر شرکتها، مجاورت و نزدیکی فاصله ای با سایر شرکتها، سطح تکنولوژی رقبا و سایر شرکتها میباشد .۳۴کیفیت تکنولوژی خارجیکیفیت منابع دانش خارجی با سطح تکنولوژیکی شرکتهای تامین کننده، سطح تکنولوژیکی شرکتهای مشتری، سطح فنی و تخصصی مراکز تحقیقاتی غیر دانشگاهی و پتانسیل برای تبادل اطلاعات در کنفرانسهای خارجی مورد ارزیابی قرار میگیرد.۳۵پیچیدگی محیطیپیچیدگی محیطی با شاخصهایی همچون، میزان تنوع خواسته های مشتریان در بازار و نیز میزان تنوع سیستمهای مختلف تولیدی برای برآورده نمودن خواسته های مشتریان مورد ارزیابی قرار میگیرد.
جدول۲-۱۳ ابعاد اکتساب تکنولوژی و تحقیقات پیشین
بعد
پژوهشگر
استراتژی
فورد (۱۹۸۸)، سوان (۲۰۰۴)، بینس(۲۰۰۴)، کروکاوا (۱۹۹۷)
تکنولوژی / توانایی تکنولوژیکی
فورد (۱۹۸۸)، چو و یو (۲۰۰۰)، چیزا (۲۰۰۱)، کروکاوا (۱۹۹۷)، همل و همکاران، دودگسون (۱۹۹۲)، ستنسما و کورلی (۲۰۰۰)، هوانگ و تانگ (۲۰۰۸)، پون و مک فرسون (۲۰۰۵)، پیسانو (۱۹۹۰)
محیط
چو و یو (۲۰۰۰)، لووی و تیلور (۱۹۹۸)، چیزا (۲۰۰۱)، ستنسما و کورلی (۲۰۰۰)، عالرد و سوان (۲۰۰۴)، همرت (۲۰۰۴)، دادگسون (۱۹۹۲)
بازار
چو و یو (۲۰۰۰)، پیسانو (۱۹۹۰)، لووی و تیلور (۱۹۹۸)، عالرد و سوان (۲۰۰۴)، همل و همکاران (۱۹۸۹)، دادگسون (۱۹۹۲)
شرکت
چو و یو (۲۰۰۰)، لووی و تیلور (۱۹۹۸)
در این پژوهش، معیارهای اکتساب تکنولوژی در قالب ۳۵ معیار شناسایی شده و همراه با توضیحات مربوطه در جدول (۲-۱۴) قابل مشاهده است. لازم به ذکر است توضیحات مربوطه از منابع مربوط به هر معیار استخراج شده است و ترکیبی از تعاریف محققان میباشد.
جدول۲-۱۴ تعریف معیارهای تاثیرگذار بر شیوه های اکتساب تکنولوژی
معیارها
تعاریف
۱
میزان آشنایی شرکت با وضعیت بازار
میزان آشنایی شرکت با بازار که در سه وضعیت جدید و ناشناخته، جدید و شناخته شده و پایه مورد ارزیابی قرار میگیرد.
۲
میزان آشنایی شرکت با تکنولوژی مورد نیاز
میزان آشنایی شرکت با بازار که در سه وضعیت جدید و ناشناخته، جدید و شناخته شده و پایه مورد ارزیابی قرار میگیرد.
۳
وابستگی تکنولوژیکی
میزان و نوع وابستگی اجزای تکنولوژی به یکدیگر
۴
سهم بازار بالقوه
سهم بازار بالقوه به بازار دست نخورده ای که برای محصولات تکنولوژی وجود دارد اشاره میکند و به سطح سطح بزرگ، متوسط و کوچک تقسیم میگردد .
۵
موقعیت تکنولوژیک
۶
منابع و نیروی انسانی تحقیق و توسعه
ارتباطات پرسنل R&D با سایر شرکتها و مراکز تحقیقاتی
سطح تحصیلات عمومی و مهارتهای حرفه ای پرسنل R&D
میزان انتقال و جابه جایی پرسنل R&D
-
- . Lee, F., Hallahan, M. & Herzog, T. ↑
-
- . Miller, D. P. ↑
-
- . Morris, M. W. ↑
-
-
. Schaffernicht, M
↑
-
- . beginner ↑
-
- . following rule ↑
-
- . advanced beginner ↑
-
- . interpreting rules and directives ↑
-
- . competent ↑
-
- . consciously elaborated ↑
-
- . extensive planning ↑
-
- . proficient ↑
-
- . immediate (implicit) ↑
-
- . limited planning ↑
-
- . intuitive ↑
-
- . analytic ↑
-
- . context-free ↑
-
- . holistic ↑
-
- . Underwood, G., Phelps, N., Wright, C., Van Loon, E., & Galpin, A. ↑
-
- . cognitive systems ↑
-
- . perception ↑
-
- . attention ↑
-
- . working memory ↑
-
- . long term memory ↑
-
- . executive functioning ↑
-
- . decision-making ↑
-
- . metacognition ↑
-
- . social cognition ↑
-
- . Zelazo, P.D., & Muller, U. ↑
-
- . Rosenthal, R. h., & Allen, T. W. ↑
-
- . Shapiro, E. G., Hughes, S. J., August, G. J. Bloomquist, M. L. ↑
-
- . Iaboni, F., Douglas, V. I., Baker, A. G. ↑
-
- . Shue, K. L. ↑
-
- . Smith, R. ↑
-
- . Sherrington ↑
-
- . Pavlov ↑
-
- . William, J. ↑
-
- . Eysenck ↑
-
- . Brainerd, C. J., & Dempster ↑
-
- . Aron, A. R. ↑
-
- . Gottlieb, A. B. ↑
-
- . Freud ↑
-
- . Luria ↑
-
- . Harnishfeger, K. K. ↑
-
- . Moleni, J ↑
-
- . Dempster, F. N. ↑
-
- . Goldman, MM ↑
-
- . prefrontal lobs ↑
-
- . Bjorklund, D. F. ↑
-
- . perseveration ↑
-
- . Dieler, A. C. ↑
-
- . folk ↑
-
- . Verbruggen, F. & Logan, G.D. ↑
-
- . Bari, A., Eagle, D. M., Mar, A. C., Robinson, E. S. J., & Robbins, T. W. ↑
-
- . Nandam, L. S, Hester, R., Wagner, J., Cummins, T. D. R. Garner, K., Dean, A. J., Kim, B. N., Nathan, P. J., Mattingley, J. B., Bellgrove, M. A. ↑
-
- . Aron, A. R., Fletcher, P. C., Bullmore, E. T., Sahakian, B. J. &. Robbins, T. W. ↑
-
- . Skatova, A., & Ferguson, E. ↑
-
- . Rubia, K., Lim, L., Ecker, C., Halari. R., Giampietro, V., Simmons, A., Brammer, M. & Smith, A. ↑
-
- . Roessner, V., Albrecht, B,. Dechent, P., Baudewig, P., & and Rothenberger, A. ↑
-
- . Joorman, J., Yoon, K.L., & Zetsche, U. ↑
-
- . O’Brien, F., & Gormley, M. ↑
-
- . Cox, D. J., Madaan, V. & Cox, B. S. ↑
-
- . interference control ↑
-
- . noradrenaline ↑
-
- . dopamine ↑
-
- . Bari, A., Eagle, D. M., Mar, A. C., Robinson, E. S. J., & Robbins, T. W. ↑
-
- . Nandam, L. S, Robert Hester, R., Wagner, J., Cummins, T. D. R. Garner, K., Dean, A. J., Kim, B. N., Nathan, P. J., Mattingley, J. B., Bellgrove, M. A. ↑
-
- . methylphenidate ↑
-
- . Aron, A. R., Fletcher, P. C., Bullmore, E. T., Sahakian, B. J. &. Robbins, T. W. ↑
-
- . Cummins Cummins, T. D. R., Hawi, Z., Hocking, J,. Strudwick, M., Hester, R., Garavan, H., Wagner J., Chambers C. D. & Bellgrove M. A. ↑
-
- . Garavan Ross Stein ↑
-
- . frontostriatal circuits ↑
-
- . Chambers, C. D., Garavan, H., & Bellgrove, M. A. ↑
-
- . Piagetian ↑
-
- . Diamond, A., Cruttenden, L., & Neiderman, D. ↑
-
- . stop-signal ↑
-
- . Logan, G. D., Cowan, W. B., & Davis, K. A. ↑
-
- . Mischel, W., Shoda, Y., & Peake, P. K. ↑
-
- . stop-signal reaction time (SSRT) ↑
-
- . Logan, G. D., Schachar, R. J., & Tannock, R. ↑
-
- . Leblanc,N., Chen,S. Swank, P. R., Ewing-Cobbs, L., Barnes, M., Dennis, M., Max, J., Levin, H. & Schachar, R. ↑
-
- . Williams, B. R., Ponesse, J. S., Schachar, R. J., Logan, G. D., & Tannock, R. ↑
-
- . Kramer, A. F., Humphrey, D. G., Larish, J. F., & Logan, G. D ↑
-
- . false belief task ↑
-
- . McLeod, B. D. Wood, J.J., & Weisz J.R. ↑
-
- . Gotlib, IH. & Hammen, C. ↑
-
- . May, C. P., Zacks, R. T., Hasher, L., & Multhaup, K. S. ↑
-
- . Joormann, J., Yoon, K. L., & Zetsche, U. ↑
-
- . go-nogo ↑
-
- . Jongen, E. M., Brijs, K., Komlos, M., Brijs, T., & Wets, G. ↑
-
- . Ross, V. Ross, Jongen, E., Brijs, T., Ruiter, R., Brijs, K., & Wets, G. ↑
-
- . Adrian, J., Postal, V., Moessinger, M., Rascle, N, & Charles, A. ↑
-
- . incompatibility test ↑
-
- . Baldock, M.R.J., Mathias, J., McLean, J., & Berndt, A. ↑
-
- . Cascio, C. N. et al. ↑
-
- . O’Brien, F., & Gormley, M. ↑
-
- . Sexton, E. ↑
-
- . Ferguson, S. A. ↑
-
- . Greene, A. ↑
-
- . Hatakka, N., Keskinen, E., Gregersen, N.P., Glad, A., & Hernetkoski, K. ↑
-
- . Vissers, J.A.M.M., Van Betuw, A.M., Nägele, R.C., Kooistra, A. & Harteveld, M ↑
-
- . Christie, N. ↑
-
- . Langford, D. ↑
-
- . Raftery, S.J. & Wundersitz, L.N. ↑
-
- . risk tolerance ↑
-
- . reflection on one’s own driving behavior ↑
-
- . visual scanning ↑
-
- . off-road ↑
-
- . Gregersen, N. P. ↑
حقوق در جهت انجام وظیفه ی خود باید به صورتی عادلانه و منصفانه ایجاد و اجرا شود به گونه ای که بتوان احترام عمومی را جلب نماید .این مطلب بدین معنی است که باید عملی که جرم شناخته می شود و نیز محدوده و میزان مجازات ،توسط اکثریت مردم جامعه پذیرفته شود .بنابرین مهم است که حقوق ارزش های روزمره را منعکس نماید .(کلارکسون،۱۳۷۴،صص ۲۵۸ و ۲۵۹)
همچنین مخالفان مجازات مثل اعدام عادانه و مفید بودن این کیفر اعتقادی ندارند و میگویند علی رغم کثرت این مجازات همیشه با مجرمانی مواجهیم که جرایم مستحق مجازات اعدام را بی محابا و بدون ترس از این کیفر انجام میدهند .این گروه به برگشت ناپذیر مجازات اعدام نیز اشاره دارند که در صورت اشتباه یا غرض ورزی راهی برای جبران آن وجود ندارد.(نوربها،۱۳۸۰،ص ۴۱۵)
به لحاظ موازین فعلی حقوق بشر مجازات هایی چون شلاق ،رجم و قطع بر خلاف کرامت انسانی بوده و شکنجه شمرده می شود از دید حقوق بشر چنین مجازات هایی ولو به حکم دادگاه و به عنوان مجازات جرم ارتکابی پس از رسیدگی و ثبوت آن اجرا شود ،حکم شکنجه را دارد و عملی غیر انسانی و ناقص حقوق بشر شمرده می شود (رضائی،۱۳۸۲،ص ۱۰۲)
در کشور ما عملا دادگاه ها در صدور حکم اعدام با امساک برخورد میکند و در جهت محدودیت آن قدم برمی دارد.با این همه ایران از زمره کشورهایی است هر ساله از نظر تعداد مجازات اعدام در کنار برخی دیگر از کشور هایی چون ایالات متحده امریکا و چین مورد سوال کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل قرار میگیرد.(پور سعید،۱۳۸۳،ص ۱۴۰)
۴-۶-پدیده مجرمانه واکنش های اجتماعی
جامعه برای تنظیم روابط اجتماعی میان مردم و حفظ اساسی ترین ارزشهای حاکم بر روابط آن ها ناچار است علیه بزهکاری و هنجار شکنی از خود واکنش نشان دهد ، ولی این واکنش نباید همانند واکنش فردی زیان دیده و یا خویشاوندان او خشن و کورکورانه باشد و نوعی انتقام جویی تلقی شود.هدف از مجازات ، انتقام نیست ، دفاع از حقوق اجتماعی است . اصولا جرم در زندگی اجتماعی مفهوم پیدا میکند.ممکن است نوعی واکنش اجتماعی در قبال جرم داشت ولی مجازات نباشد.
آنچه در واکنش اجتماعی حائز اهمین است ، اصل تناسب سازی و عدالت است. حضرت علی علیه السلام عدالت را «قرارداد هر چیزی سر جای خودش » میداند. تفاوت قائل شدن بی عدالتی نیست ، تبعیض قائل شدن بی عدالتی است و تبعیض آن است که با شرایط و اوصاف یکسان برخورد متفاوت باشد.
واکنش اجتماعی علیه جرم به دو گونه است :واکنش اجتماعی سرکوبنده محض ( کاملا جزایی – مفهوم مجازات ) و واکنش اجتماعی حمایتی و پیشگیرانه (مفهوم اقدامات تامینی)
۴-۷- اثر هرمنو تیک حقوقی و نظریه ی مقاصدی
واژه هرمنوتیک داراى دو اصطلاح است:
۱- اصطلاح عام: در این اصطلاح، این واژه هر گونه تحقیقى را که در باره تفسیر متن صورت بگیرد، شامل میشود، از این رو هرمنوتیک، تمام نحلهها را در این زمینه در بر میگیرد و حتى مباحث الفاظ علم اصول نیز مباحثى هرمنوتیکى شمرده میشوند.
۲– اصطلاح خاص: در این اصطلاح، این واژه فقط به نحله خاصى در این باره صدق میکند و ناظر به مباحثى است که معناى متن را وابسته به فضاى فرهنگى مخاطبان قلمداد میکند.
هرمنوتیک در اصطلاح عام آن، در واقع همراه پیدایش متون پیدا شده و تاریخى به قدمت فرهنگ بشر دارد، ولى آنچه هم اکنون به نام هرمنوتیک خوانده مىشود و به عنوان دانش مستقل در مغرب زمین مطرح است سابقهاى در حدود سه قرن دارد.
براین اساس گفته شده است: هدف از هرمنوتیک ارائه روشی است تا به وسیله آن مفسر به اهداف و مقاصد مؤلف نائل گردد.اکنون به مواردی استناد می شود که تمسک جامدانه به صرف ظواهر الفاظ چه آثاری جبران ناپذیری را بر پیکریه فقه وحقوق جزایی گذشته واردآورده است در حالی که بهتر بود به قصد شارع مقدس توجه می شد.
۴-۷-۱- حکم قطع دست
در متون تاریخی عرب آمده است که،ولید بن مغیره پدر خالد که درآیه ۱۲ سوره مدثر به عنوان کسی که مال بسیار دارد وصف شده است برای قریش کیفر قطع دست سارق را سنت گذاری کردهاست.به استناد مدارک تاریخی ولید که موسس این کیفر شدید بوده است،خود دارای شغل قصابی بوده وذبائح عشیره ای را انجام می داده او برای حفظ اموال فراوانش این مجازات سنگین را وضع کرد .(ایوب البارونی،م۱۹۸۶،ص ۳۱)
بریدن دست درایران قدیم هم معمول نبودواگرگاهی این مجازات اجرا می شد،حکم مجازات ترذیلی را داشت چنان که به حکم اردشیردوم،دست کورش کوچک رابعدازکشته شدن بریدند.(پیرنیا،۱۳۸۸،ص ۱۴۴۳)
مستند حکم قطع دست سارق آیه ۳۸ سوره مائده است:
“والسارق والسارقه فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکالا من الله والله عزیز الحکیم”
دراجتهاد سنتی از آیه ی فوق وجوب قطع دست سارق برداشت می شود.فقیهان در واقع فعل قطع دست(فقطعوا ایدیهما)ظاهر در بریدن فیزیکی دست سارق گرفته اند به بیان دیگر حکم آیه را ظاهری فهم و تفسر کردهاند.وقتی مجموعه ی متون فقهی شیعه وسنی را از سده های نخستین تا کنون بررسی میکنیم می بینیم که عموماً معنای حقیقی آیه را در بریدن دست فهم کردهاند.قانون گذار جزایی ایران هم با کمترین تردیدی از روی ترجمه تحریرالوسیله همین مطلب را وضع کردهاست گویی هیچ تحولی در تصور فرهنگی او از قطع ید با تصور فرهنگی اعراب جاهلی خشن عصر نزول از جرم و مجازات و مجرم رخ نداده است.اصرار بر ثابت تلقی کردن معنای ظاهری لفظ قطع منجر به انکار واقعیت های موجود فرهنگی در سطح جهان می شود اما رفته رفته معلوم خواهد شد که بر اثر فشار واقعیات و تغییر فرهنگ،بستر عقلانی قبلی لفظ،چنان از بین می رود که مجتهد دو راه پیش روی دارد یا باید به تفسیر مجازی نص بپردازد یا با مقطعی و محلی و تاریخی دانستن اصل آیه ،قطع فیزیکی دست را در اسلام ایمانی به طور کلی انکار کند و آنگاه با تفسیر جدیدی از قرآن حکم اولیه شرع را حرمت قطع دست اعلام نماید،مفسران قائل به امکان تاویل مجازی،میتوانند به همان دلیل که عموم مفسران سنتی مسلمان آیه یدالله فوق ایدیهم را به نحو مجازی تفسیر میکنند،آیه ی قطع را هم تفسیر مجازی کنند ،این مفسران برای اینکه قائل به تاریخیت خود نصوص نشوند حاضرند به انواع تاویلت عجیب و غریب دست بزنند.
در عین حالی که الفاظ نصوص مقدس و ثابت می مانند،معنای بسیاری از نصوص سنتی با تغییر فرهنگ تغییر میکنند.بدین گونه که با تغییر فرهنگ زبان نیز تغییر پیدا میکند و ما به عنوان مثال قطع ید وارد شده در آیه که به معنای بریدن فیزیکی دست فهم می شود به معنایی تاریخی و اسطوره ای وحتی بدوی یعنی مجازی در میآید و از آن بعد،فقطعوا ایدیهما برای مسلمانان در معنای حقیقی دیگری ظهور پیدا میکند.
-
- ۱- راغب اصفهانی، المفردات فی الفاظ القرآن،تحقیق صفوان عدنان،داوودی،دمشق،دارالقرآن،ط ۱،۱۴۱۲ ص: ۸۶۲ ↑
-
- -۲فرهنگ لغت حقوقی ص ۱۵ ↑
-
- ۳- خمینی،روح الله،تحریر الوسیله،بیروت ،داراحیاء،التراث العربی،۱۴۰۲ ق،ج۲،ص۵۵۲ ↑
-
- -۱ نجفی ، محمد حسن،جواهر الکلام ، محقق قوچانی ،عباس ، دار الاحیاء التراث العربی بیروت چاپ هفتم ، ج۴۲ ص ۷ ↑
-
- – سوره قصص ایه ۱۱ و سوره کهف آیه۶۴ ↑
-
- -۱ابن فهد حلی،احمد ابن محمد المهذب البارع،قم،جامعه المدرسین۱۴۱۳،ج ۵ص۱۳۶ ↑
-
- ۲-Sex ↑
-
- ۳-Gender ↑
-
- (gender) (WHO. 2001) -4 ↑
-
- ۱-فرهنگ لغت حقوقی ص ۴ ↑
-
- ۱-حرّ عاملی، همان، ج ۱۸ص ۱۰۴ ↑
-
- ۲-حرّ عاملی، همان، ج ۲۹ص ۳۸۵ و ۳۸۴ ↑
-
- ۳-حرّ عاملی، همان: ۳۵۶ ↑
-
- ۴-نجفی، ۱۴۰۴: ۱۶۸ ↑
-
- ۱-حرّ عاملی، همان، ۲۹۴ ↑
-
- ۲-حرّ عاملی، همان: ۳۸۹ ↑
-
- ۳-حرّ عاملی، همان: ۱۸۰ ↑
-
- -۱حر عاملی همان ،ج۱۹،ص۵۵ ↑
-
- -۱اردبیلی، احمدبن محمد، زیدهالبیان فی احکام القرآن،تهران،المکتب المرتضویه ج۱ ص۶۷۱ـ۶۷۲ ↑
-
- -۱حر عاملی،همان، ج ۱۹ ص۵۵ ↑
-
- ۲-زمخشرى، تفسیر الکشاف جلد اول، ص۲۳۳: «و هى الحیاه الحاصله بالارتداع عن القتل لوقوع العلم بالاقتصاص من القاتل…. و مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى، جلد ۱-۲، ص۴۸۱ و تفسیر المنار، محمد رشید رضا، جلد دوم، ص۱۳۲٫ ↑
-
- ۱-نقل از مرحوم استاد محمود شهابى، ادوار فقه، جلد ۱، ص۱۲۵٫ و مجمع البیان ج۱-۲، ص۴۸۱ نقل از سدى ↑
-
- ۲-حر عاملی،همان ، جلد۱۹، ص۶۳٫ ↑
-
- ۳- رشید رضا ،، تفسیر المنار ، بیروت،دارالفکر،جلد۲، ص۱۲۶، ↑
-
- سوره مائده آیه ۳۲-۱ ↑
-
- ۱-راوندی،سید قطب الدین،فی ضلال القرآن، دارالشروق چاپ ۹، ۱۴۰۰ق ج۶،ص۲۶۱ ↑
-
- ۲-طباطبائی، السیدمحمدحسن، المیزان فی تفسیر القرآن، قم مؤسسه نشر الاسلامی ۱۴۰۲ ق ،ج۱ ص۴۳۳ ↑
-
- ۱-حر عاملی ،همان ،ج ۱۹ ص۹۸ ↑
-
- ۱-کلینی،بو جعفر محمد ابن یعقوب ابن اسحاق ،فروغ کافی ،تهران دارالکتب اسلامی،چاپ سوم،۱۳۶۷،ج ۷،ص۲۷۷ ↑
-
- -۲حر عاملی،همان،ص۵۲ ↑
-
- ۳-کلینی، همان،ص۲۷۶ ↑
-
- -۱حر عاملی،همان،ج ۲۹،ص۶۳ ↑
-
- ۲-حر عاملی،همان،ص۵۷و۶۴ ↑
-
- – حر عاملی،همان،ج۲۹،ص۱۹۴۱ ↑
-
- حر عاملی،همان ج: ۲۹ ص: ۱۹۷-۲ ↑
-
- ۱-حر عاملی،همان،ص ۲۰۲ ↑
-
- ۲حر عاملی،همان ص، ۲۰۶ ↑
-
- ۱- طوسی، فهرست کتب الشیعه،. تحقیق سید عبدالعزیز طباطبایی، نشر مکتبه المحقق الطباطبایی، ۱۴۲۰ق ص۴۰۲٫ قال الشیخ: ضعیف استثناه ابوجعفر ابن بابویه من رجال نوادر الحکمه. همچنین ر.ک: تنقیح المقال، ج۳، ص۱۶۷٫ الخویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۱۲۵-۱۱۹٫ ↑
-
- ۱-تنکابنی فروغ – با مجازات های اسلام آشنا شویم ص ۵۷ ↑
-
- ۲-خسرو شاهی قدرت الله – فلسفه قصاص از دیدگاه اسلام ص ۳ ↑
-
- ۳- از آن جا که این قوانین بر روى دوازده میز مفرغ نقد شده بودند به عنوان «قانون ۱۲ میز» نیز شناخته مىشوند (آلبر ماله و ژول ایزاک، تاریخ رُم، ترجمه میرزا غلامحسینخان زیرکزاده، ص۴۲٫ ↑
-
- ۱-همان، ص ۴۳ ↑
-
- -۲ ویل دورانت، قصه الحضاره، ترجمه زکى نجیب محمود، ج ۹، ص ۶۷ – ۷۱ (ترجمه و تلخیص). ↑
-
- ۳-صلاح مصطفى نوال، البلاده العربیّه و التنبیه، ص ۸۱ ↑
-
- ۱-تنکابنی فروغ – بامجازات های اسلامی آشنا شویم ص ۶۲ ↑
-
- ۲- سفر خروج، باب ۲۱، آیه ۲۸ ↑
-
- ۳-مائده آیه ۴۵ ↑
-
- -۴سفر خروج، باب ۲۱، آیه ۲۳ و سفر تثنیه، باب ۹۹، آیه ۲۱ ↑
-
- -۱علاوه بر نص قبل، در سفر خروج، باب ۱۲۱، آیه ۱۲ ↑
-
- سفر اعداد، باب ۳۵، آیه ۳۱-۲ ↑
-
- (ذلک تخفیف من ربکم و رحمه) بقره(۲) آیه ۱۷۷-۳ ↑
-
- (فمن تصدّق به فهو کفّاره له) مائده (۵) آیه ۴۵٫-۴ ↑
-
- -۵فخر رازى، التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۷٫ ↑
-
- -۶سفر خروج، باب ۲۱، آیه ۱۳ و اعداد، باب ۳۵، آیات ۱۱ – ۲۵ ↑
-
- -۱انجیل متى، باب ۵، آیه ۲۳٫ ↑
-
- -۲همان، باب ۵، آیه ۱۹ ↑
-
- ۳- مائده (۵) آیات ۲۷ – ۳۲٫ ↑
-
- -۱أتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء) بقره (۲) آیه ۲۹ ↑
-
- ۲- شورا (۴۲) آیه ۴۰٫ ↑
-
- ۳-همان، آیه ۴۱٫ ↑
-
- ۴-همان، آیه ۴۲٫ ↑
-
- ۵-نحل (۱۶) آیه ۱۲۶ ↑
-
- ۱- سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱، قم، مؤسسه نشر اسلامى، ص ۴۳۵٫ ↑
-
- -۱جواد على،کاظمی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام،بیروت،دارالملایین، ج ۵، ص ۴۸۹ ↑
-
- -۲شوری: ۴۰ ↑
-
- -۳بقره: ۱۷۸ ↑
-
- -۴نحل: ۱۲۶ ↑
-
- -۵نساء: ۹۲ ↑
-
- -۶مائده: ۴۵ ↑
-
- -۱درباره تفسیر این آیه و بحث هاى تاریخى که در ذیل آن آمده ر.ک: قرطبى، الجامع لاحکام القرآن، ج ۲، ص ۲۵۱; نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۴۲، ص ۶۶ . روایاتى در این زمینه در معناى آیه و رد تصور باطل نقل شده است. ر.ک: وسایل الشیعه، ج ۲۱، ص۲۹، ح ۳ و براى توضیح بیش تر ر.ک: ایازى، محمد علی، فقه پژوهی قرآنی، فصل سوم، و از همین نویسنده مقاله «زبده البیان و تفاسیر فقهى اهل سنت» مجله کیهان اندیشه، ش ۶۷، ص ۵۴٫ ↑
-
- -۲متقى هندى، کنزالعمال، ج ۱۶، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۹۵۴، ص ۳۷۱ ↑
-
- -۳محقق بحرانى، الحدائق الناضره ، قم ، جامعه مدرسین، ۱۳۶۳، ج ۲۳ ص ۲۰٫ ↑
-
- -۴شیخ حرّ عاملى، وسایل الشیعه، ج ۲۱، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ ق، چ دوم، ص ۳۶۵ ↑
-
- -۱(إنّ اکرمکم عندالله أتقیکم) (حجرات: ۱۳). ↑
-
- -۱تعامل و تعارض بین فقه و حقوق بشر (مصاحبه با آیت الله بجنوردی) مجله فرزانه، دوره سوم، شماره۸ ↑
-
- -۱حر عاملی،همان،ج ۲۷ – باب ۱۲ – ح ۶۱ ↑
-
- -۱آیت الله جوادی آملی، زن در آئینه جلال و جمال،تهران،مرکز نشر فرهنگی رجاء،چاپ چهارم،ص۴۰۳ ↑
|
|