گزارشهای مالی، منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم گیریهای اقتصادی به شمار میرود که مدیران، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان جهت رفع نیازهای اطلاعاتی خود از آن ها استفاده میکنند از آنجایی که اطلاعات به صورت یکسان در اختیار استفاده کنندگان قرار نمیگیرد، بین مدیران و سرمایه گذاران عدم تقارن اطلاعات ایجاد میشود. عدم تقارن اطلاعات وضیعتی است که مدیران در مقایسه با سرمایه گذاران، دارای اطلاعات افشا نشده بیشتری در مورد عملیات و جوانب مختلف شرکت در آینده میباشند. همین امر سبب میشود که مدیران انگیزه و فرصت مدیریت سود را داشته باشند؛ مدیران از مدیریت سود میتوانند برای گرفتن امتیازاتی از سهامداران استفاده کنند، به عنوان مثال برای افزایش پاداش یا کاهش احتمال برکناری مدیر بخاطر عملکرد ضعیف آن و غیره.
مضافاً اینکه آنچه در بازارهای سرمایه باید مورد توجه قرار گیرد این است که بسیاری از افرادی که اقدام به سرمایه گذاری میکنند، مردم عادی هستند که تنها راه دسترسی آن ها به اطلاعات مهم، اطلاعیه هایی است که از جانب شرکت ها منتشر می شود. حال اگر در بین سرمایه گذاران افرادی باشند که از نظر بار اطلاعاتی نسبت به سود در وضعیت بهتری باشند قادر خواهند بود تا بر عرضه و تقاضای بازار تأثیر گذاشته و به اصطلاح، منجر به بروز شکاف قیمتها می شود.
چرخه عمر شرکت از جمله مواردی است که باید در تجزیه و تحلیل فعالان بازار مورد توجه قرار گیرد. نظریه چرخه عمر بر این فرض استوار است که بنگاه های اقتصادی نیز مانند تمامی موجودات زنده چرخه عمر دارند، شرکتها در مراحل مختلف چرخه عمر خود از نظر مالی و اقتصادی دارای نمودگرها و رفتارهای خاصی هستند، بدین معنی که رفتار مدیر در افشا اطلاعات و همچنین در اعمال مدیریت سود یک شرکت تحت تأثیر مرحله ای از چرخه عمر است که شرکت در آن قرار دارد.
۱-۲) بیان مسئله
مطالعات نشان میدهد که مدیران از طریق انتخاب سیاستهای خاص حسابداری، تغییر در برآوردهای حسابداری و مدیریت اقلام تعهدی، سودهای گزارش شده را تعدیل میکنند. یکی از اهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکا بر صورتهای مالی تصمیمات نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند، پس نیاز حرفه حسابداری به آن شیوه از گزارشگری میباشد که منابع تمام استفاده کنندگان به صورتی مطلوب رعایت شود (مشایخی و صفری، ۱۳۸۵، ۳۶).
تقارن اطلاعاتی درصورتی وجود دارد که مدیران و بازار اطلاعات یکسانی درباره شرکت دارند. بنابرین مدیران و بازار، عدم اطمینان درباره شرکت را یکسان تحمل میکنند. اما در صورت وجود عدم تقارن اطلاعاتی، مدیران به دلیل دارا بودن اطلاعات خصوصی و محرمانه درباره شرکت، اطلاعات بیشتر و بهتری نسبت به بازار، در اختیار دارند .یعنی به اطلاعات شرکت قبل از اطلاع بازار دسترسی دارند. اطلاعات خاص شرکت، درطول زمان از طریق رویدادهای افشا کننده اطلاعات به بازار انتقال مییابد. بازار تا قبل از افشا مقداری عدم اطمینان درباره شرکت دارد. عدم تقارن اطلاعاتی شرکت برابر است با کل عدم اطمینان درباره شرکت، زیرا احتمال میرود مدیران و بازار به یک اندازه از تأثیر متغیرهای بازار بر ارزش شرکت آگاهی داشته باشند. واکنش بازار به اعلان سود میتواند اولین معیار عدم تقارن اطلاعاتی شرکت ازطریق افشای اطلاعات باشد. عدم تقارن اطلاعاتی میتواند بر حسب محیط اطلاعاتی، کثرت اعلانهای عمومی و تعداد معاملات شرکت تعیین شود و همچنین تحت تأثیر رفتار مدیران یا بازار قرار گیرد. به عنوان نمونه، وقتی اعلان عمومی خبری درباره شرکت انجام میگیرد با فرض ثابت بودن سایر عوامل، ممکن است بازار درباره وضع واقعی شرکت آگاهتر شود و عدم تقارن اطلاعاتی کاهش یابد (احمدپور و عجم، ۱۳۸۹).
یکی از نکات مهمی که همواره در مورد بازارهای سرمایه به ویژه بورس اوراق بهادار مطرح میشود، بحث کارایی بازار است که بر طبق آن تمامی اطلاعات موجود در بازار، اثرات خود را بر روی قیمت سهام منعکس میکنند. شاید بتوان از دیدگاه فرضیه بازار کارا، دلیل وجودی حسابداری را عدم تقارن اطلاعاتی بیان کرد که در آن یکی از طرفین مبادله، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار دارد. این امر به علت وجود معاملات و اطلاعات درونی به وجود میآید. آنچه در بازارهای سرمایه باید مورد توجه قرار گیرد این است که بسیاری از افرادی که اقدام به سرمایه گذاری میکنند، مردم عادی هستند که تنها راه دسترسی آن ها به اطلاعات مهم، اطلاعیه هایی است که از جانب شرکتها منتشر میشود. یک نمونه از این نوع اطلاعیهها را میتوان اعلان سود برآوردی هر سهم دانست که در آن سود پیشنهادی هر سهم از جانب شرکت پیشبینی شده و به اطلاع عموم رسانده میشود. حال اگر در بین سرمایه گذارانی که در بازارهای سرمایه مشغول فعالیت بوده، افرادی باشند که از نظر اطلاعاتی نسبت به سایرین در موقعیت بهتری قرار داشته باشند و به عنوان مثال از اعلان هایی که قرار است درباره سود صورت پذیرد مطلع باشند قادر خواهند بود تا بر عرضه و تقاضای بازار تأثیر گذاشته و به اصطلاح، منجر به بروز شکاف قیمت ها شوند. دلیل اصلی آن نیز وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه است که بر طبق آن افراد مطلع ازاعلان سود(یا هرخبر با اهمیت دیگر) را نسبت به سایرین در موقعیت تصمیم گیری مناسب تری قرار میدهد(قائمی و وطن پرست، ۱۳۸۴).
با توجه به اینکه سود یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیری های اقتصادی است، آگاهی استفاده کنندگان از قابل اتکا بودن سود میتواند آن ها را در اتخاذ تصمیمات بهتر در مورد سودآوری و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یاری دهد.
یکی از اهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکا بر صورتهای مالی تصمیمات نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند. پس نیاز حرفه حسابداری به آن شیوه از گزارشگری است که منافع تمام استفاده کنندگان بصورتی مطلوب رعایت شود. از سوی دیگر مدیران برای رسیدن به اهداف خاصی که منطقاً منافع عده ای خاص را تامین میکند ممکن است سود را طوری گزارش کنند که با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت داشته باشد. حسابرسان وظیفه دارند از طریق بررسی انطباق صورتهای مالی با چارچوب مشخص شده در استانداردهای حسابداری بر مطلوبیت صورت های مالی صحه بگذارند. در حالی که انعطاف پذیری موجود در استانداردهای حسابداری نیز در بعضی از موارد برای انتخاب روش حسابداری بر قضاوت حرفه ای حسابداران تأکید کردهاست. در واقع مشکل از آنجا ناشی میشود که مدیریت سود در بعضی مواقع باعث گمراه کننده شدن صورتهای مالی میشود، درحالی که صورتهای مالی از نظر قرار گرفتن در چارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته و حسابرسان از این نظر نمی توانند بر صورتهای مالی اشکالی بگیرند (یعقوب نژاد و همکاران، ۱۳۹۱).