۲٫۳٫۵٫ تشکیل سرمایه انسانی از طریق آموزش و پرورش
آموزش و پرورش تنها در دبستان، دبیرستان و دانشگاه نیست، بلکه هر نوع آموزش و یادگیری، چه به صورت رسمی و یا غیررسمی در داخل و یا خارج از این محلها را نیز شامل میشود. هزینههای تحصیلات اضافی و آموزش ضمن خدمت به عنوان سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه انسانی تلقی میشوند، زیرا چنین سرمایهگذاریهایی در آینده منبع بازده اقتصادی خواهند بود. بازده اقتصادی آموزش و پرورش برای کسانی که در این مورد سرمایهگذاری و هزینههای گوناگون را تقبل میکنند تا حد بسیار زیادی مسلم و محتوم است. سرمایهگذاری در آموزش و پرورش یا از طریق هزینههای دولتی و یا از طریق بخش خصوصی چه به صورت اعطای وامهای بلاعوض و چه به صورت مشارکت در هزینهها و پرداخت شهریه توسط والدین یا خود دانشجویان انجام میپذیرد. در سرمایهگذاری در آموزش ضمن خدمت نیز دولت، بخش خصوصی و غالبا خود کارگران سهیم میباشند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سرمایهگذاری در سرمایه انسانی دارای دو نوع بازده است: بازده پولی و درآمدی، و بازده غیرپولی و یا غیردرآمدی. پژوهشهای تجربی نشان داده است افرادی که از تحصیلات بالاتری برخوردار هستند، در شرایط متعارف درآمد بیشتری کسب میکنند. اندازهگیری بازده غیرپولی و غیردرآمدی سرمایهگذاری در آموزش و پرورش اگرچه مشکل است لیکن دارای اهمیت ویژهای میباشد، چه بسا این بازده غیرپولی در کشورهای در حال توسعه آثار مهمتری از درآمدهای پولی در بلندمدت از خود به جای بگذارد. مشارکت اصلی آموزش و پرورش عبارت از اشاعه دانش چه به صورت آموزش مهارتها و چه به صورت بهبود قوه تشخیص میباشد. مشارکت آموزش و پرورش در کارایی و بهرهوری تولید را میتوان به سه عامل و یا سه اثر متفاوت تقسیمبندی کرد: ۱- اثرکاری ۲- توانایی تخصیصی و ۳- توانایی ابداع.
-
- اثر کاری عبارت است از تواناییهایی که بر اثر آموزش و پرورش و یا آموزش ضمن خدمت در نیروی کار به وجود میآید. این تواناییها سبب میشوند تا نیروی کار بتواند وظایف محوله را سریعتر و با کیفیت بهتری انجام دهد. بدین ترتیب آموزش و پرورش هم در مهارت یدی و هم در مهارت فکری دارای اثر مثبت و موثر میباشد.
-
- توانایی تخصیصی عبارت است از توانایی انتخاب بهترین متغیرهای مناسب و ممکن. این توانایی مستلزم قوه شناخت، دانش، مهارت و همچنین قضاوت میباشد. چنین تواناییهایی فقط از طریق آموزشهای رسمی و ضمن خدمت میسر است. توانایی تخصیصی در کارایی تولید از اهمیت خاصی برخوردار است.
-
- توانایی ابداع: بی شک ابداع و نوآوری میتواند در افزایش بهرهوری، بسیار موثر باشد. شاید ارتباط بین آموزش و پرورش و قوه ابداع خیلی متقاعدکننده نباشد. لیکن روشن است که قوه تشخیص، دانش و مهارت کسب شده میتواند از طریق سیستم آموزشی و آموزشهای ضمن خدمت، قدرت ابداع و خلاقیت و اعتماد به نفس را در نیروی کار ارتقا دهد. بعد از آموزشهای رسمی، آموزش ضمن خدمت اهمیت زیادی دارد. زیرا این آموزش در اشاعه دانش و مهارت سهم بسزایی دارد. در حالیکه در نظام آموزش مدرسهای روی قوه شناخت و تحلیل علمی تاکید بیشتری میشود، در آموزش ضمن خدمت، یادگیری مهارتها از اهمیت ویژهای برخوردار است (عمادزاده، ۱۳۸۵).
۲٫۳٫۶٫ تشکیل سرمایه انسانی از طریق آموزش ضمن خدمت
آموزشی که توسط کارفرمایان ارائه میشود اشکال گوناگونی دارد:
-
- آموزش از طریق انجام کار، در این حالت کارآموز در مراحل تولید واقعی مشارکت دارد.
-
- آموزش از طریق مشاهده، در این حالت کارآموز بدون مشارکت در کار و قبل از احراز قابلیتها و مهارتهای لازم به کار گماشته نمیشود.
-
- آموزش در آموزشگاهها و خارج از محیط کار که یا توسط موسسات و یا از طریق نظام آموزشی ارائه میشود.
آموزش ضمن خدمت تمام اشکال انتقال دانش را شامل میشود، چه آنهایی که از طریق کارفرما اداره میشود و چه آنهایی که توسط کارآموزان تامین مالی میشود. دو نوع آموزش ضمن خدمت عبارتست از:
الف- آموزش عمومی: آموزش عمومی، یک نوع سرمایهگذاری در ظرفیت نیروی کار میباشد تا آنان را برای انجام کارهای عمومی آموزش دهد. این نوع آموزش نه تنها در موسسه آموزش دهنده، بلکه در سایر موسسات قابل استفاده است و افرادی که چنین آموزشهایی دیدهاند، برای انجام یک رشته وظایف و مشاغل کلیدی و اساسی در موسسات تولیدی آمادگی لازم را به دست میآورند. این چنین آموزشهایی طبیعتا قدرت کسب درآمد نیروی کار را ارتقا میبخشد.
ب- آموزش تخصصی: آموزش تخصصی نوعی سرمایهگذاری در ظرفیت نیروی کار است تا مشاغل و حرفههای تخصصی را یاد بگیرد و در شغل خاصی که برای آن آموزش کافی دیده، باقی بماند. حال چنانچه افرادی که آموزش تخصصی دیدهاند، کار و شغل خود را ترک گویند، کمتر احتمال دارد که به زودی شغل مشابهی بدست آورند. در اینگونه تغییر فرصت شغلی معمولا خود نیروی کار، بیشتر از موسسه آموزش دهنده متضرر میشود. بدین ترتیب احتمال ترک شغل در حالت آموزش تخصصی ضعیفتر به نظر میرسد. در واقع بیشتر آموزشها، در عین حال که عمومی هستند جنبه تخصصی نیز دارند (عمادزاده، ۱۳۸۵).
۲٫۳٫۷٫ بررسی تطبیقی اجزای سرمایه انسانی از نظر صاحبنظران مختلف
در جدول ۲-۲ مولفههای سرمایه انسانی از نظر محققان مختلف بیان شده است.
جدول ۲- ۲ : مقایسه مولفههای سرمایه انسانی از نگاه چند صاحب نظر (Bolen , Vergauwen & Schnieders, 2005)
بنتیس ۱۹۹۸
بروکینگ ۱۹۹۶
ادوینسون و مالون ۱۹۹۷
سویبی ۱۹۹۷
روس وروس ۱۹۹۷
لین ۱۹۹۸
۱
هوش
۲
استعداد