کیفیت به عنوان تقویت و بهبود:این مفهوم تأکیدش بر پیگیری بهبود مستمر و پیشبینی شده با تصور دست بایی به کنترل کیفیت در اخلاق دانشگاهی و دانشگاهیان خوشان بدانند که کیفیت در هر نقطه ای از زمان است(میزاکاسی،۲۰۰۶).
نگرش ها درباره مفهوم کیفیت
نگرش پنجگانه برای توضیح مفهوم کیفیت در ارتباط با یک محصول (فرآورده) یا خدمت وجود دارد( افتی و همکاران،۱۳۹۰) :
۱- نگرش غیرمحسوس (فلسفی): کیفیت عبارت است از یک پدیده بینقص و کمال مطلق. این نوع کیفیت را نمیتوان اندازهگیری کرد، بلکه هنگام مواجهه با آن، میتوان آن را تشخیص داد.
۲- نگرش محصولگرا (معیارهای محصولگرا یا خدمتگرا): این نوع کیفیت، به عنوان موجودیت بخشی از محصول یا خدمت تعریف میشود..
۳- نگرش مصرفگرا (با توجه به نیاز مشتری): کیفیت، عبارت است از تأمین مطلوب رضایت مصرفکننده با شعار “درست مناسب مصرف”[۳۳]. این نوع کیفیت با احساس شخصی هر مصرفکننده اندازهگیری میشود. بنابرین میتوان به وسیله پرسشنامه، نظر مصرفکننده را دریافت و این نوع کیفیت را اندازهگیری کرد.
۴- نگرش ساختگرا (دیدگاه تولیدی- فنی): کیفیت عبارت است از انطباق کامل مقادیر از قبل تعیینشده با مشخصات فرآورده یا خدمت. این نوع کیفیت را میتوان در فرایند تولید اندازهگیری کرد. هنگامی که اندازهگیری در فرایند امکانپذیر نباشد مشکلآفرین خواهد بود.
۵- نگرش ارزشگرا (دیدگاه قیمت و نتیجه): کیفیت عبارت است از مقایسهای از آنچه که به دست میآید در مقابل قیمتی که برای آن پرداخت میشود. این نوع کیفیت، با حدس شخصی هر یک از مشتریان، قابل اندازهگیری است. این حدس فقط در مقایسه با محصولات یا خدمات مشابه امکانپذیر میباشد.
کیفیت در آموزش:
کیفیت از جمله مفاهیمی است که در ۵۰ سال اخیر، ابتدا در فعالیت های صنعتی بدان توجه شده است. به تبع این امر در سال های اخیر توجه به مفهوم کیفیت و کاربرد آن در نظام های آموزشی نیز بیش از پیش گسترش یافته است (بازرگان،۱۳۸۰).
تعریف کیفیت در آموزش چالش مهمی میباشد؛چون با حساس ترین موجود روی زمین یعنی انسان سر و کار دارد(موخوپادیای[۳۴]،۲۰۰۰ ؛ ترجمه اسحاقی و همکاران،۱۳۹۰).کیفیت در آموزش و پرورش و در مدارس بهتغییراتی گفته میشود که در رفتارهایدانشآموزان بروز میکند(عزیزی،۱۳۷۹). پس تنها معیار معتبر کیفیت، تغییر رفتار مطلوب دانشآموزاناست. کیفیت در مدارس و در سطح کلان آموزش و پرورش جلب رضایت و حتی خشنودیدانشآموزان و والدین آنان است. زیرا بهانتظارهای ایشان پاسخ میدهد(تورانی،۱۳۸۲).
کیفیت بهتر کالاها و خدمات، نتیجه فرایند مطلوب آموزش یا تعلیم و تربیت وبهعبارت دیگر ناشی از افزایش دانش، نگرش و مهارت نیروهای انسانی است. از اینرو خیلی سریع توجه بهکیفیت و ارتقای مستمر کیفیت در نزد اهل علم و دانش،مؤسسهها، مراکز علمی و فرهنگی از جایگاه ویژهای برخوردار شد. دانشگاهها،مدارس، مراکز علمی و پژوهشی جهان هر روز با نوآوریهای جدید به دنبال ارتقایکیفیت خدمات و ارائه آن بهمشتریان خود هستند. مؤسسهها و شرکتها بهخوبیاین نکته را که رضایت مشتریان و گیرندگان خدمات، توجه بهخواستهها و نیازهایآنان، تأثیر مستقیم در افزایش درآمد و سود و اعتبار اجتماعی آنان دارد رادریافتهاند. از طرف دیگر با رشد دانش و آگاهی مردم، تنوع نیازها و خواستههایآنان و همچنین پافشاری مردم و حکومتها برای بازسازی و بهسازی گسترده نظامآموزشی و درسی، توجه بهکیفیت نسبت بهگذشته اهمیت بیشتری پیدا کرده است (تورانی،۱۳۸۲: ۱۴۷).
چنانچه عناصر نظام آموزشی را (درونداد، فرایند، محصول، برونداد و پیامد) در نظر بگیریم میتوانیم کیفیت را بر اساس هریک از آن ها تعریف کنیم(بازرگان،۱۳۸۰).
۱-کیفیت دروندادها: میزان تطابق دروندادها با استانداردها
۲-کیفیت فرایند: میزان رضایت بخشی فرایندها
۳-کیفیت محصول: میزان رضایت بخشی بروندادهای واسطه ای
۴- کیفیت برونداد: میزان زضایت بخشی نتایج به دست آمده
۵- کیفیت پیامدها: میزان رضایت بخشی وضعیت اشتغال به کار دانش آموختگان
اخیراًً کیفیت به عنوان ارزش افزوده نیز تعریف شده است، بر اساس این تعریف کیفیت یک نظام آموزشی عبارت است از وضعیت دانش آموختگان آن از نظر دانش نگرش و تواناییهای کسب شده (بازرگان، ۱۳۸۰: ۵۹ ).
نقش ارزیابی در بهبود کیفیت آموزش و پرورش:
هر نظام آموزشی برای برآوردن نیازهای ویژه ای ایجاد می شود.در انجام این امر نخست باید نیازها را شناسایی کنیم (کافمن و هرمن[۳۵]،۱۹۹۱؛ ترجه مشایخ و همکاران، ۱۳۷۴). بنابرین باید در ابتدای فعالیت های آموزشی باید به قضاوت درباره نیاز پرداخت،این عمل را سنجش نیاز یا ارزشیابی تشخیصی مینامند.در ادامه بر اساس بر اساس نیاز ها به طراحی و برنامه ریزی نظام پرداخت .بعد از طراحی و سازمان دهی نظام باید آن را اجرا و بر فرایند اجرای برنامه را ارزیابی کرد.نقش این نوع از ارزیابی نظارت بر چگونگی انجام فعالیت های آموزشی، و در صورت لزوم تغییر جهت آن ها میباشد.نقش سوم ارزیابی در تعیین بازده فالیت های آموزشی میباشد که طراحی و تدوین آن به پایان رسیده است.این نقش ارزیابی را ارزیابی پایانی به عهده دارد.ضرورت استفاده از ارزیابی در برنامه های آموزشی به این خاطر است که حیطه نظام آموزشی گسترده است و کل جامعه را در بر میگیرد و این ارزیابی نقش خود در آینه دیدن را به عهده دارد.این فرایند به مدیران آموزش کمک تا از نقاط قوت ،ضعف،و فرصت ها و تهدیدهای خود با حمع آوری اطلاعات همه جانبه به وسیله این سه نوع ارزیابی آگاهی یابند و تصمیمات لازم را برای بهبود کیفیت مؤسسه آموزشی خود اتخاذ کنند.بنابرین ارزیابی به عنوان یکی از مهم ترین سازو کارهای مدیریت عملکرد در تولید و توسعه کیفیت در سازمان میباشد. در واقع بهبود کیفیت مستلزم ارزیابی کیفی است و این در تمام سازمان ها اعم از سازمان های صنعتی، بازرگانی و آموزشی امری کاملا عینی و مشهود است. سازمان های صنعتی و بازرگانی به دلایل مختلف تجاری- رقابتی و جلب رضایت مصرف کننده ناگزیر از بهبود کیفیتند. اجرای راهکارهای بهبود مستمر کیفیت در این گونه از سازمان ها واجب و ضروری است. اما این سازمانها با سازمان های آموزشی به ویژه مؤسسات آموزش عالی تفاوت های زیادی دارند، از یک طرف در مؤسسات آموزش عالی بر خلاف سازمان های صنعتی و بازرگانی تولید ملموس نیست و مصرف کننده مشخصی در این گونه از سازمانها وجود ندارد. این موارد تعریف، ارزیابی و تضمین کیفیت را در آن ها با مشکلاتی مواجه نموده است. به هر جهت ارزیابی کیفی یکی از مهم ترین ملزومات سازمان ها است و مؤسسات آموزش عالی از این امر مستثنی نیستند.(بازرگان،۱۳۸۰).