کارایی فنی تحت تاثیر عاملی مانند عملکرد مدیریت، مقیاس سازمان یا اندازه عملیات قرار میگیرد. کارایی در تحلیل پوششی داده ها از نسبت مجموع موزون خروجی ها بر مجموع موزون ورودی ها تشکیل مییابد و در مباحث اقتصادی زمانی یک بنگاه را به لحاظ فنی کارا می دانند که مقدار تولید آن بر روی منحنی تولید یکسان قرار گیرد. این امر توانایی بنگاه را در به دست آوردن حداکثر محصول از مجموعه عوامل تولید منعکس میسازد. اگر مقدار مصرف عوامل تولید بنگاه در بالای منحنی تولید یکسان قرار گیرد، این بنگاه با ناکارایی مواجه است. ناکارایی تمامی مواردی را در بر میگیرد که باعث می شود عملکرد واقعی بنگاه در سطحی کمتر از مقدار قابل حصول( با توجه به عوامل تولید) مشخص باشد. بر این اساس ناکارایی مدیریتی نیز یکی از اجزای ناکارایی است. همچنین ناکارایی با آنچه که بعضی از اقتصاددانان اتلاف منابع نامیده اند مطابقت دارد. اتلاف منابع بدین معنا است که تولید مورد نظر میتوانست با هزینه هایی کمتر از میزان صرف شده صورت گیرد( امامی میبدی،۱۳۷۹، ۳۲).
کارایی تخصیصی
این کارایی بر تولید بهترین ترکیب محصولات با بهره گرفتن از کم هزینه ترین ترکیب ورودی ها دلالت میکند. پاسخگویی به این پرسش که “آیا قیمت ورودی های مورد استفاده به گونه ای است که هزینه تولید را حداقل کند؟” با این کارایی است.( پایرس، ۱۹۹۶). به این ترتیب، کارایی تخصیصی مستلزم انتخاب مجموعه ای از عوامل تولید است که سطح مشخصی از محصول را با حداقل هزینه تولید کند. کارایی تخصیصی را کارایی قیمت نیز مینامند.
کارایی ساختاری
کارایی ساختاری یک صنعت از متوسط وزنی کارایی شرکت های آن صنعت به دست میآید. با بهره گرفتن از معیار کارایی ساختاری می توان کارایی صنایع مختلف با محصولات متفاوت را مقایسه کرد(امامی میبدی، ۱۳۷۹، ۳۳).
کارایی مقیاس
کارایی مقیاس یک واحد از نسبت کارایی مشاهده شده آن واحد به کارایی در مقیاس بهینه به دست میآید. هدف این کارایی، تولید در مقیاس بهینه است.
بعد از آشنایی با کارایی باید دانست که کارایی به عنوان یک نسبت، عموما از رابطه زیر محاسبه می شود:
=کارایی
مقایسه کارایی یک واحد با سایر واحدها در یک صنعت، کارایی نسبی نامیده می شود. به منظور بهبود کارایی به پنج طریق زیر می توان عمل کرد(امامی میبدی، ۱۳۷۹، ۳۵).:
-
- افزایش ورودی و به دست آوردن خروجی بیشتر
-
- ثابت نگه داشتن ورودی و افزایش خروجی
-
- کاهش ورودی و کاهش کمتر خروجی
-
- کاهش ورودی و ثابت نگه داشتن خروجی
- کاهش ورودی و افزایش خروجی
۲-۱۰-۲ انواع کارایی از نظر فارل
فارل در سال ۱۹۵۷ بررسی جامعی در خصوص انواع کارایی بنگاه و نحوه اندازه گیری آن به عمل آورد. اساسا سه نوع کارایی توسط فارل مطرح شد که به بیان هریک پرداخته می شود:
الف) کارایی فنی[۵] ب) کارایی تخصیصی [۶] ج) کارایی اقتصادی [۷] یا کارایی کل.
نمودار ۲-۲
بنگاه های مختلفی را در نظر می گیریم که در شرایط مساوی، تحت فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس و تکنولوژی یکسان، با دو عامل تولید (x1 , x2) به تولید یک نوع محصول (y) می پردازند. در شکل (۲-۲ )ss’ منحنی تولید یکسان برای بنگاه های کاملا کارا میباشد. بنابرین بنگاه هایی که روی منحنی ss’ قرار دارند، کارایی فنی صد در صد یا یک دارند. برابر یک شدن کارایی، به معنای کارایی فنی کامل بنگاه است. در این شکل، بنگاهی که با p مشخص می شود، از نظر فنی ناکارا است، چراکه برای تولید یک مقدار مشخص از محصول، عوامل تولید بیشتری را به کار میگیرد(فارل[۸]،۱۹۵۷ ).
اما بنگاهی که در نقطه Q قرار دارد، به لحاظ فنی کاملا کاراست، چراکه روی منحنی مرزی کارا قرار گرفته است. میزان ناکارایی فنی بنگاه p برابر با فاصله PQ میباشد. فاصله PQ مقداری است که می توان عوامل تولید را بدون کاهش در محصول، کاهش داد. بنابرین نسبت به عنوان معیاری برای کارایی فنی بنگاه p تعریف می شود. برای یک بنگاه کاملا کارا این نسبت برابر با یک خواهد بود.
حال با بهره گرفتن از نسبت قیمت نهاده ها که به وسیله شیب خط هزینه یکسان AAˊ نشان داده می شود، می توان کارایی تخصیصی را محاسبه نمود. کارایی تخصیصی برای بنگاه p به صورت زیر تعریف می شود(آماده و همکاران، ۱۳۸۸، ۱۶۸):
AE =
اگر به جای تولید در نقطه Q که دارای کارایی فنی است، در نقطه ˊQ که هم دارای کارایی فنی وهم دارای کارایی تخصیصی است تولید کنیم، RQ میزان کاهش در هزینه های تولید را نشان میدهد. به عبارتی دیگر ˊQ ترکیب بهینه استفاده از نهاده ها برای یک بنگاه کارا، جهت تولید محصول بر روی ss’ را معین میکند. بنگاهی که در نقطه Q قرار دارد، اگرچه از لحاظ فنی کارا است، ولی از لحاظ تخصیصی ناکارایی دارد، زیرا میتواند برای تولید یک واحد، به جای قرار گرفتن روی خط هزینه یکسان بالاتر، روی خط هزینه یکسان پایین تر AAˊ قرار گیرد. بنابرین ˊQ در مقایسه با سایر نقاط روی منحنی ss’ دارای کمترین هزینه تولید است و تغییر در ترکیب استفاده از عوامل تولید از Q به ˊQ علی رغم ثابت بودن کارایی فنی، حرکت به سمت کاهش هزینه های تولید و افزایش نسبت میباشد.
ترکیبی از کارایی فنی و کارایی تخصیصی را کارایی اقتصادی مینامند. کارایی اقتصادی به معنای کارایی در نحوه تولید و تخصیص عوامل تولید است. کارایی اقتصادی را کارایی هزینه نیز میگویند، زیرا هرگاه از لحاظ هزینه ای کارا عمل کنیم، بهترین تخصیص و بهترین شیوه تولید نیز به وجود میآید. این نوع کارایی، از حاصل ضرب کارایی فنی در کارایی تخصیصی به دست میآید. در واقع کارایی اقتصادی را می توان توانایی بنگاه در به دست آوردن حداکثر سود ممکن، با توجه به قیمت ها و سطوح نهاده ها دانست. از دیدگاه فارل، کارایی اقتصادی، تلفیقی از کارایی فنی و کارایی تخصیصی میباشد و نسبت را به عنوان معیاری برای کارایی اقتصادی معرفی میکند (آماده و همکاران، ۱۳۸۸، ۱۶۸).
۲-۱۱ تفاوت بهره وری و کارایی
در سال های گذشته، اصطلاح بهره وری و کارایی متناوبا توسط برخی کارشناسان کشور به صورت مترادف به کار برده شده اند، در حالی که دقیقا به یک معنی نیستند. برای روشن ساختن تفاوت بین این دو اصطلاح، یک فرایند ساده با یک عامل تولید (X) و یک محصول تولیدی (Y) را در نظر می گیریم. در نمودار (۲-۳)، منحنی OF نشان دهنده تابع مرزی میباشد؛ که نشان دهنده ارتباط میان محصول و عامل تولید است. این تابع مرزی، حداکثر تولید قابل حصول از عامل تولید را در حالات مختلف نشان میدهد، به همین دلیل نشان دهنده وضعیت تکنولوژی موجود در آن صنعت میباشد.
بنگاه هایی که بر روی این تابع تولید مرزی قرار دارند، کارا میباشند یعنی این که این بنگاه ها با بهره گرفتن از نهاده های موجود بیشترین محصول را تولید کردهاند ولی بنگاه هایی که در زیر این تابع قرار دارند، با عدم کارایی مواجه میباشد، چون با تکنولوژی موجود، میتواند تولید خود را بدون نیاز به افزایش عامل تولید، تا سطح B افزایش دهد (امامی میبدی، ۱۳۸۴، ۳۸-۴۰).