فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره ۳-۱- پرسشنامه سبک های هویت برحسب مولفه های آن ۷۳
جدول ۴-۱: شاخصهای توصیفی سبکهای دلبستگی دانش آموزان ۷۸
جدول ۴-۲: شاخصهای توصیفی سبکهای هویت دانش آموزان ۸۱
جدول ۴-۳: شاخصهای توصیفی کفایت اجتماعی دانش آموزان ۸۵
جدول ۴-۴ : ماتریس همبستگی سبکهای دلبستگی و کفایت اجتماعی دانشآموزان ۸۷
جدول ۴-۵ : ماتریس همبستگی سبکهای هویت و کفایت اجتماعی دانشآموزان ۸۸
جدول ۴-۶: خلاصه تحلیل رگرسیون چندمتغیری پیشبینی کفایت اجتماعی دانشآموزان از طریق سبکهای دلبستگی و سبکهای هویت ۸۹
فهرست نمودار
عنوان صفحه
نمودار ۲-۱٫مؤلفه های فرایند کنترل هویت (اقتباس از بورک، ۲۰۰۷) ۴۴
نمودار ۲-۲٫ پیامدهای با خورد هماهنگ و ناهماهنگ درباره هویت فرد (کرپلمن، ۲۰۰۸) ۴۵
نمودار ۲-۳ تطبیق سبکهای پردازش هویت بر اساس فرایند «تعهد و کاوشگری» ۵۷
نمودار ۴-۱: توزیع فراوانی نمرات سبک دلبستگی اجتنابی ۷۹
نمودار ۴-۲: توزیع فراوانی نمرات سبک دلبستگی ایمن ۸۰
نمودار ۴-۳: توزیع فراوانی نمرات سبک دلبستگی دوسوگرا ۸۱
نمودار ۴-۴: توزیع فراوانی نمرات سبک هویت اطلاعاتی ۸۲
نمودار ۴-۵: توزیع فراوانی نمرات سبک هویت هنجاری ۸۳
نمودار ۴-۶: توزیع فراوانی نمرات سبک هویت سردرگم ۸۴
نمودار ۴-۷: توزیع فراوانی نمرات تعهد هویت ۸۵
نمودار ۴-۸: توزیع فراوانی نمرات کفایت اجتماعی ۸۶
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان تدوین شده است . این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی است . جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه مدارس دولتی شهرستان گیلان غرب استان کرمانشاه بوده است. نمونه این پژوهش با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای تعداد ۲۴۰ نفر انتخاب شدند.و از پرسشنامه های کفایت اجتماعی ، پرسشنامه ی سبک های هویت، پرسشنامه سبکهای دلسبتگی استفاده شد. دادهها با بهره گرفتن از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار، هیستوگرام و آمار استنباطی، تحلیل رگرسیون چند متغیری و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان داد بین سبکهای دلبستگی و کفایت اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی رابطه وجود دارد. بین سبکهای هویت و کفایت اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی رابطه وجود دارد. بدان معنا که بین نمرات سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با کفایت اجتماعی دانشآموزان ارتباط معکوس و معنیداری وجود دارد اما بین نمرات دلبستگی ایمن و کفایت اجتماعی دانشآموزان ارتباط معنی داری مشاهده نشد. بین نمرات سبک هویت سردرگم و کفایت اجتماعی دانشآموزان درسطح۰۱/۰=α ارتباط معکوس و معنیداری تایید شدو همچنین بین سبکهای هویت اطلاعاتی ، هنجاری و تعهد هویت با کفایت اجتماعی دانشآموزان ارتباط مستقیم و معنیداری (۰۱/۰ P≤)تایید شد.
کلید واژه : سبک های دلبستگی ، سبک های هویت ، کفایت اجتماعی
فصل اول کلیات پژوهش
مقدمه
در مورد کفایت اجتماعی تعاریف متعددی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان ارائه شده است کفایت به طور کلی رابطهای است که هر ارگانیسم نسبت به وضع موجود با محیط خود برقرار میکند. مفهوم ضمنی آن این است که افراد درگیر فرآیندی مستمر برای ابراز استعدادهای خود واکنش نسبت به محیط و در عین حال تغییر دادن آن به گونهای مؤثر و سالم میشود (افشارنیاکان، ۱۳۸۰).
به علاوه میتوان گفت که هرگاه تعادل جسمی و روحی فرد به گونهای دچار اختلال شود که حالت ناخوشایندی به فرد دست بدهد و برای ایجاد توازن نیازمند به کارگیری نیروهای درونی و حمایتی خارجی باشد و در این اسلوب در بکارگیری ساز و کارهایی جدید موفق شود به شکل درست حل نماید فرایند کفایت به وقوع پیوسته است (اسلامینسب، ۱۳۸۳). اما کفایت اجتماعی به وضعیتی اطلاق میشود که افراد خود را به تدریج از روی عمد و غیرعمد تعدیل میکنند تا با فرهنگ موجود سازگار شوند، مانند رعایت عادت، عرف و یا تقلید (مصائبی، ۱۳۸۷). و این صحت نخواهد داشت جز اینکه کودک در یک محیط، این عاطفیگری و محبت مادرانه و پدرانه را بچشد و ارتباط عاطفی مناسبی با والدین خود برقرار نماید از این طریق زمینه را برای شکلگیری هویت مناسب و سازگاری اجتماعی مثبت و سازنده آماده نماید. بدون شک نوع ارتباط عاطفی با والدین یا نوع سبک دلبستگی[۱] یکی از عوامل بسیار ت
أثیرگذار است، در چگونگی شکلگیری هویت نوجوانان، هر کودکی که به دنیا میآید اولین کسی را که در بدو تولد مشاهده و لمس میکند مادر است در واقع کودک در حالی، دنیای بسته و امن جنبشی را وداع میگوید که امنیت از دست رفته را با آغوش پر مهر مادر میدان میکند و این پایگاه سرشار از عاطفه پایهگذار اولین روانبندهای عاطفی و طرحوارههای ارتباطی در نوزاد است که بیشک متضمن امنیت روانی ـ عاطفی کودک در چند سال اول زندگی است و چه بسا اثرات طولانی مدت عواطف مادری، گستره زندگی فرد را در بر میگیرد (بالبی[۲]، ۱۹۶۹).نحوه شکلگیری و پرداخته شدن سبکهای دلبستگی ارتباط وتأثیر بسیار زیادی در چگونگی بروزکفایت اجتماعی دارد چرا که کفایت اجتماعی به معنی آن است که افراد یا گروهها رفتار خود را تعدیل و با فرهنگ و هنجارهای اجتماعی انطباق نمایند (اسماعیلی،۱۳۸۰).
رشد انسان با گذر از دوران کودکی به پایان نمیرسد بلکه فرآیندی است مداوم، با گسترهای از تولد تا بزرگسالی ودر نهایت پیری، بعد از دوره کودکی، دورهای آغاز میشود که نوجوانی[۳] نام دارد. در واقع این دوره، دوره گذر از کودکی به بزرگسالی است. این دوره مرز سنی کاملاً مشخصی ندارد اما از ۱۲ سالگی آغاز میشود و تا آخرین سالهای دهه زندگی یعنی تا رسیدن به رشد جسمانی کامل، ادامه مییابد. در این دوره نوجوان به بلوغ جنسی و جسمی میرسد و هویت فردی خود را از هویت خانوادگی جدا میکند (اتکینسون و همکاران[۴]؛ به نقل از براهنی و همکاران، ۱۳۸۲).
یک وظیفه مهم نوجوانی، شکلگیری هویت[۵] است. هویت یک مجموعه به هم پیوسته است از ارزشهای شخصی مرتبط با اهداف شغلی، ارتباطات و ارزشهای مذهبی و سیالی میباشد (اریکسون[۶]، ۱۹۶۸).
هویت در روانشناسی یکی از مشخصات شخصیت فرد به شمار میرود چنانکه در اغلب تعاریف هویت، این مسأله نهفته است که ما چه تعریفی از خود داریم (حاجیانی، ۱۳۸۷). دسترسی به یک هویت با ثبات نه تنها یک حس یکپارچه از خود فراهم میکند بلکه امکان پیشرفت و سازشهای آینده را در سراسر زندگی ایجاد میکند (فابر و همکاران[۷]، ۲۰۰۳). یکی از مسائل مهم تحول انسان روند شکلگیری هویت است. این فرایند از بدو تولد آغاز میگردد و در دوره نوجوانی به اوج میرسد، در واقع یکی از تکالیف عمده نوجوانی در جامعه تشکیل هویت است (رزمی، ۱۳۸۳).
گلاسر[۸] (۱۹۸۲؛ به نقل از رزمی، ۱۳۸۳) اعتقاد دارد که هویت عبارت است از نیاز به احساس جدا و متمایز بودن از دیگران است، به نظر وی این نیاز نه تنها نیاز روانی و اساسی انسان است که همه مردم و در همه فرهنگها از بدو تولد تا مرگ دارا میباشند (گلاسر، ۱۹۸۲؛ به نقل از رزمی، ۱۳۸۳).
سلیگمن (۱۹۹۱) معتقد است که به طور کلی شکلگیری هویت موفق در نوجوانان محصول چهار عامل رشد شناختی، ارتباط با والدین، تجارب خارج از خانواده و زمینههای گسترده اجتماعی دیگر است که از میان این عوامل نقش خانواده و ارتباطات عاطفی درون آن در شکلگیری هویت مورد تأکید قرار گرفته است به گونهای که تعداد زیادی از پژوهشگران معتقدند که ارتباط کودک با والدین شکلگیری هویت او را تحت تأثیر قرار میدهد .
بیان مسأله
وقتی شخص برای رسیدن به یک نتیجه دلخواه رفتاری را بر میگزیند باید آن رفتار در دسترس باشد. مذاکره، ایفای نقش، ابراز وجود، مهارتهای محاورهای برای شروع و تداوم تعاملهای اجتماعی، مهارتهای فراگیری و یادگیری رفتار دوستانه با دیگران، از مولفه های اصلی مهارتهای رفتاری تلقی گردیدهاند) مهار تهای هیجانی و عاطفی مولفه سومی است که برای برقراری روابط مثبت با دیگران، ایجاد و گسترش اعتماد و روابط حمایتی دوجانبه، شناسایی و پاسخدهی مناسب به علائم هیجانی در تعاملهای اجتماعی یا مدیریت استرس لازم به نظر میرسد،) مهارتهای انگیزشی شامل ساختار ارزشمند فرد، سطح رشد اخلاقی و احساس اثربخشی و کنترل فرد و در .( نهایت احساس خودکارآمدی او میشود )فلنر و همکاران، ۱۹۹۰ ).
بالبی (۱۹۶۹)به نقل از یزدانی(۱۳۹۰) فرایند شکلگیری دلبستگی نوزاد و مادر را تشریع کرد و نشان داد که چگونه سیستم احساسات و رفتارهای دلبستگی، نوزاد را به مادر نزدیک و از خطر دور میسازد و جدایی از مادر اضطراب و درماندگی کودک را در پی خواهد داشت. حساسیت، پاسخگویی و حضور فعال مادر و دسترسی منظم نوزاد به وی خطوط اصلی دلبستگی ایمن را در کودک ترسیم میکند. از این پایگاه امن که متضمن اعتماد کودک به دیگران و خود میباشد رفتار اکتشافی تقویت میشود و کنشوری اجتماعی گسترش مییابد. وقتی مادر بیتفاوت با طردکننده باشد، مشخصه های دلبستگی بر محور فقدان اعتماد به خود و دیگران شکل میگیرد. بر این اساس دلبستگی محصول تجربههای واقعی فرد در مورد حساسیت، پاسخگو بودن و حضور فعال و منظم مادر در خلال سالهای نوزادی، کودکی و نوجوانی میباشد. در چارچوب روابط بزرگسالی اکثر محققان بر اهمیت دلبستگی به منزله یکی از جنبههای ارتباطی و بر استمرار تحولی آن اتفاق نظر دارند.
دوره نوجوانی دورهای است همراه با تغییرات متعدد
از لحاظ جسمانی و روحی، مهمترین مسألهای که در این دوره مطرح است مسأله تکوین هویت شخصی است به این معنی که فرد باید به پرسشهای تقلید: «من کیستم؟»، «مقصدم کجاست؟»، «جایگاه اجتماعی من کجاست؟، «شغل آینده من چیست؟» پاسخ دهد، پاسخگویی به این پرسشها که چندین سال ادامه خواهد داشت، جستجو و کاوش در مورد پدیدهای به نام هویت است. پاسخگویی به این سؤالات شاید خیلی هم آسان نباشد اما یافتن پاسخ مناسب فایده بسیار مهم به حال نوجوانان و جامعه پیرامون آن خواهد داشت. انتخاب راهها و ارزشهای ممکن برای نوجوانان چندان ساده نیست، چرا که آنها با طیف گستردهای از انتخابهای ممکن مواجه میشوند و با توجه به تنوع انتخابها باید تصمیم بگیرند (اسماعیلی، ۱۳۸۰).
در صورتی که خانواده پایگاه امنی باشد که نوجوان بتواند با اطمینان از این پایگاه به سوی دنیای بزرگترها پیش برود هویت تقویت میشود. نوجوانانی که احساس میکنند به والدینشان وابستهاند، اما در عین حال آزادند تا عقایدشان را بیان کنند هویت کسب کرده یا در حالت وقفهاند نوجوانی که هویت جعلی دارد معمولاً روابط صمیمی باوالدین دارد اما از فرصت جدا شدن سالم بیبهره بوده است و نوجوانی که دچار پراکندگی هویت است از کمترین رابطه صمیمانه برخوردار است (پالکین[۹]، ۱۹۹۴؛ به نقل از برک، ۱۳۸۳).
بدون شک خانواده و محیط عاطفی اولین پایهگذار شخصیت و ارزشها و معیارهای فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک خطمشی زندگی آینده فرد است و اخلاق و صحت و سلامت روانی فرد تا حدود بسیاری در گرو آن است. واکنش کودک نسبت به محیط خود تحت تأثیر موازین اجتماعی و فرهنگی و گروهی است که در میان آن بزرگ شده است. از آنجا که خانواده خود یک واحد اجتماعی است و ارزشها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک متصل میشود به عنوان یک واسطه از لحاظ محیط اجتماعی به کودک اهمیت فراوانی دارد. به دیگر سخن چون خانواده که کانون تولد و زایش است پیش از وی شکل گرفته است تا مرحلهای که فرزند به شعور و آگاهی کافی برسد و در تعیین سرنوشت وی تأثیر فراوانی دارد (احدی و محسنی، ۱۳۸۰).
لازم به ذکر است که در دوره نوجوانی فرد شاهد تغییر و تحولات بسیار بزرگی در عرصه جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی است که به علت این تغییرات فراگیر در بسیاری از موارد کودک و نوجوان باید تلاش بسیاری در جهت کفایت اجتماعی نماید تلاشی که اگر بستر آن یعنی عوامل خانوادگی، عاطفی و هویتی نامنسب باشد بیفایده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا بین نوع سبکهای دلبستگی، سبکهای هویت با کفایت اجتماعی رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از عوامل تأثیرگذار مهم بر شکلگیری هویت نحوه روابط عاطفی درون خانواده به خصوص مادر است. به عبارت دیگر نوزاد انسان در خانواده رشد و نمو میکند و رفتارهای اجتماعی و ارزشها را یاد میگیرد و میآموزد که چگونه با دیگران تعامل کند. بنابراین نوع سبک دلبستگی و ارتباط عاطفی درون خانوادگی میتواند زمینهساز نحوه شکلگیری هویت در آینده باشد.
بنابراین از آنجا که خانواده و نوع ارتباطات عاطفی درون آن در دوره نوجوانی عاملی بسیار مهم در شکلگیری هویت نوجوان است، لذا والدین میتوانند با رجوع به الگوی تربیتی خود با بینش و بصیرت آگاهانهتری در مورد رفتار با کودک پیدا نمایند تا از گرایشی ناخواسته به الگوی تربیتی نامنناسب خودداری کنند و با شناخت کاملتر نسبت به اجرای سبک والدینی شایسته و کارآمد اقدام نمایند. همچنین لازم به یادآوری است نوجوانی به سبب اینکه تعارض و بحران است یا به گفته اهل نظر و فن دوره طوفان و فشار است؛ توجه به کفایت اجتماعی در این دوره امری بسیار ضروری است و با توجه به مطالب یاد شده بالا پیرامون اینکه نوع سبک دلبستگی میتواند عاملی تأثیرگذار بر هویتیابی نوجوان باشد و زمینه رفتار آینده را در فرد به وجود میآورد بنابراین بیلطف نخواهد بود که نحوه تأثیرگذاری و ارتابط دو متغیر یاد شده یعنی سبک دلبستگی و هویت را بر کفایت اجتماعی مورد توجه قرار دهیم چون که زمینه بروز رفتار سازگارانه و موافق با هنجارها و ارزشهای شخصی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی تا حدود زیادی در گرو آن خواهد بود که کودک ابتدا در خانواده محیط امنی داشته باشد تا در این محیط امن این هنجارها نهادینه شود و به نحو شایستهای در نوجوانی و بزرگسالی به صورت رفتارهای سازگارانه خود را بروز دهد. هویت و عوامل تأثیرگذار بر آن یکی از مسائل مهم در دوره نوجوانی است که زیاد مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. مارسیا[۱۰] (۱۹۸۷) درباره افرادی که به هویت دست یافتهاند میگوید «روش ارتباطی این افراد با جهان دارای انعطاف زیادی است آنها متفکر و درونگر هستند، زمانی که تحت تأثیر موقعیت استرسزا قرار میگیرند از نظر شناختی عملکرد خوبی دارند، اگر در معرض تغییرات ناگهانی قرار گیرند خود را نمیبازند».
لازم به ذکر است بسیاری از مشکلات و معضلات جوانان و نوجوانان ناشی از عدم شکلگیری هویت ثابت و پایدار در آنهاست. نوجوانانی که هویت کسب کردهاند یا فعالانه آن را کاوش میکنند، احساس عزتنفس بیشتری میکنند یا تفکر نقادانه بیشتری دارند و در استدلال اخلاقی پیشرفتهتر هستند. اما افرادی که هویت مناسبی ندارند، دچار مشکلات س
ازگاری میشوند، متعصب، متحجر و انعطافناپذیر هستند. بسیاری از این نوجوانان تعهدات خود را به صورت دفاعی به کار میبرند و هرگونه اختلاف عقیدهای را تهدید قلمداد میکنند. معمولاً بسیاری از آنها تفکر «برایم مهم نیست» را اختیار میکنند و تا حد زیادی گرفتار مسائل اجتماعی نامناسب نظیر بزهکاری، اعتیاد و … میشوند (برک[۱۱]، ۲۰۰۳؛ به نقل سیدمحمدی، ۱۳۸۳).
افرادی که در هنگام جستجوی هویت، اکتشاف نداشتهاند دارای شخصیت متحجر هستند و اگر با موقعیتی مواجه شوند که ارزشهای والدین در آنها کارایی نداشته باشد به شدت احساس ترس و تهدید میکنند همچنین آنها که نه اکتشاف و نه تعهد داشتهاند هیچ جه معینی در زندگی ندارند و گستردهترین دامنه آسیبشناسی را نشانمیدهند (به نقل از آقامحمدیان و همکاران، ۱۳۸۲).
اهداف پژوهش
هدف کلی
تعیین رابطه بین سبکهای دلبستگی و سبکهای هویت و کفایت اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی
اهداف جزئی
دانلود پژوهش های پیشین درباره رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین