-
- رفع خطاهای منطقی و معنایی، شامل تناقضها، استدلالهای نادرست و …
در برخی نوشته ها جملاتی وجود دارد که از نظر منطقی اشکال دارد و دلالت آنها خلاف مراد نویسنده است. این جمله ها نارساییهایی دارد که مقصود نویسنده را نمیرساند و باید ویراستار در ویرایش زبانی آن را اصلاح کند. ارژنگ معتقد است: «گاهی به علت سهلانگاری و بیدقّتی و شتاب، یا به کاربردن کلمهای نامناسب یا جاانداختن یک کلمه از زنجیرۀ گفتار، یا آوردن یک فعل برای چند کلمهای که همپایه شدهاند، ولی هر کدام نیاز به فعل خاصّی دارند، جمله های ما از لحاظ منطقی اشکالها و نارساییهایی پیدا میکند» (ارژنگ، ۱۳۹۰: ۱۵۱).
-
- سادهسازی و روانسازی متن از نظر جملهبندی
سادگی و روانی یکی از مهمترین اصول نوشتار است که باید به آن توجه داشت. این سادگی و روانی به معنی شیوا بودن عبارتها و روشنی معانی است؛ به گونهای که مفهوم و منظور نویسنده بیدرنگ در ذهن خواننده نقش بندد. رضا بابایی در بهتر بنویسیم، به نقل از برومند سادهنویسی را دوری جستن از استعارات دور از ذهن و صنایع تکلفآمیز و همچنین احتراز از آرایشهای لفظی و عبارتنگاری تعریف میکند که فهم مطلب را بر خواننده مشکل میسازد و موجب گم شدن معنی در لابهلای کلمات و عبارات میشود (بابایی، ۱۳۹۰: ۱۸۴و ۱۸۵).
-
- گزینش واژگان فارسی و برابرهای مناسب
یکی از مهمترین اصول ویرایش زبانی، درستی واژه های متن است که ویراستار موظف است با توجه به نوع نوشته، مخاطب و هدف نویسنده مناسبترین واژه را برگزیند. با توجه به اینکه واژه کوچکترین بستۀ معنایی و ابزار نویسنده برای انتقال مفاهیم است؛ لذا شناخت و کاربرد واژگان درست، یکی از رازهای نویسنده و ویراستار موفق است. از این رو، ویراستار باید به خوبی واژگان را بشناسد و گنجینۀ واژگانی بالایی را بر اثر مطالعه زیاد خویش فراهم آورده باشد تا بتواند به کمک وی آید و کاستیهای معنایی نوشتهاش را رفع کند (ذوالفقاری، ۱۳۹۰: ۱۶۱).
ذوالفقاری خطاهای واژگانی را در ۴ بخش میداند:
-
- کاربرد نادرست واژگان، تعابیر و الگوهای بیگانه؛
-
- کاربرد نادرست واژگان، تعابیر و اصلاحات فارسی؛
-
- تکرار زاید واژگان (حشو)؛
-
- عربی در فارسی (همان).
ویرایش محتوایی
یکی از انواع خدمات ویرایشی بر اساس نوع آن، ویرایش محتوایی است که متن را از لحاظ محتوایی و موارد علمی بررسی میکند. در این مرحله، ویراستار با آگاهی از گونه های نوشته و موضوع مورد نظر به بررسی و نقد و اصلاح متن از نظر محتوا میپردازد.
برخی از صاحبنظران چون سمیعی و دکتر امیر چناری، در تقسیمبندی انواع ویرایش، ویرایش ساختاری را همراه ویرایش محتوایی در نظر میگیرند و عدهای دیگر چون ذوالفقاری و نیکوبخت آن را در کنار ویرایش زبانی بررسی میکنند. دکتر امیر چناری موضوع ویرایش محتوایی ـ ساختاری را از ویرایش زبانی و فنی جدا میکند و بر این عقیده است که موضوع ویرایش محتوایی ـ ساختاری؛
-
- صحت و اهمیت اندیشه ها و مطالب اثر و
-
- انسجام و هماهنگی فصلها و بخشهای اثر از نظر کیفی و کمی است.
او برای ویراستار محتوایی ـ ساختاری ویژگیهایی را در نظر میگیرد؛ از جمله اینکه ویراستار در این نوع ویرایش باید متخصص و کارشناس ماهری در موضوع مورد نظر باشد؛ از مرجعشناسی و روش تحقیق در رشتۀ خود آگاهی کافی داشته باشد؛ همچنین ساختار نوشته های گوناگون را از جمله کتاب، مقاله، پایان نامه و … را به خوبی بشناسد. افزون بر این، باید از ویرایش فنی آگاهی نسبی داشته باشد و نشانه های ویرایشی را بشناسد (چناری، ۱۳۸۹: ۱۹۲). به این ترتیب، ویراستار در ویرایش محتوایی لازم است با آگاهی از ویرایش فنی و علایم نگارشی، محتوا و ساختار متن را با توجه به مخاطبان اثر بررسی کند.
شایان ذکر است در این نوع ویرایش، وظایف ویراستار به اعتبار نوع اثر متفاوت است؛ یعنی «در ویرایش محتوایی تألیف، ویراستار نوشته را از لحاظ محتوا بررسی میکند و دربارۀ کاستن از مطالب آن یا افزودن مطالبی بر آن، نظر میدهد، در صورت لزوم در سازمانبندی و عنوانها و نمودارها و نقشه ها تغییراتی میدهد و هرگاه مطالب نوشته از نظر علمی نادرست باشد، به اصلاح آن میپردازد؛ اما اگر نوشته ترجمه باشد، ویراستار آن را دقیق با متن اصلی مقابله میکند و اگر در ترجمه خطا یا نارسایی دیده شود یا تأثیر ساختار جمله های زبان اصلی در ترجمه وجود داشته باشد، آن را اصلاح میکند» (ارژنگ، ۱۳۹۰: ۱۴).
در کل، آنچه در ویرایش محتوایی ـ ساختاری انجام میشود، عبارتند از:
-
- حذف، کاهش یا تلخیص مطالب؛ ۲. جابهجایی و اصلاح مطالب؛ ۳. افزایش برخی نکات؛ ۴. بازبینی و تصحیح مطالب نادرست؛ ۵. ایجاد نظم و ترتیب و اسلوب.
سمیعی در ویرایش محتوایی نقل مطالب از متن به پانوشت یا تعلیقات و حواشی را به منظور پرهیز از گسستگی سخن لازم میداند. همچنین تقلیل شواهد و نقل قول زاید و درازگوییها؛ حذف مطالب غیرضروری و مطالب مبتذل و اظهار نظرهای سست و ضعیف، توضیح مطالب ضروری برای رفع ابهام، تعدیل اظهارنظرهای قطعی و دعویهای تأویل برانگیز و برقراری نظم و ترتیب در نوشته های آشفته را جزء وظایف مهم ویراستار محتوایی در نظر میگیرد (سمیعی، ۱۳۸۵: ۱۳۵ و ۱۳۶).
به این ترتیب، ویرایش محتوایی ـ ساختاری به منظور جبران کاستیها و رفع خطاهای محتوایی و ساختاری اثر صورت میگیرد و ویراستار باید با آشنایی با گونه های رایج زبانی و مقاصد و قالبهای متن ضعفهای نوشته را برطرف کند.
ویرایش به اعتبار حوزۀ محتوایی اثر
ذوالفقاری و سمیعی ویرایش را بر اساس حوزۀ محتوایی، به انواع مختلفی تقسیم میکنند:
ـ ویرایش اثر علمی ـ تحقیقی؛
ـ ویرایش اثر رسانهای ـ مطبوعاتی؛
ـ ویرایش اثر ذوقی ـ ادبی.
ویرایش اثر علمی ـ تحقیقی
ویرایش این آثار با توجه به نقش مواد پژوهشی، علمی و آموزشی اهمیت بسیاری دارد. در این نوع ویرایش، باید صحت مطالب نوشته شده و فرمولها، اصطلاحات و سوابق تحقیق و منابع استفاده شده، انسجام ساختاری و منطقی مطالب، خطاها و تناقضهای علمی متن بررسی شود و در صورت اشکال اصلاح شود.
سمیعی در این زمینه معتقد است، در کار تحقیقی شواهد پشتیبان دعویهای محقّق است؛ لذا برای بدیهیات یا آنچه مقبول مخاطبان است، شاهد آوردن لزومی ندارد و پرکردن اثر از شواهد و نقلقولهای زاید بیارزش است. همچنین، برای رعایت ایجاز، بهتر آن است قول، نقل به مضمون شود نه نقل به عبارت (سمیعی، ۱۳۸۵: ۱۴۱).
به این ترتیب، باید در متون علمی اعتدال را در بهکاربردن شواهد رعایت کرد. از موضوع بحث خارج نشد، بیان روشن و صریحی داشت، مطالب منطقی و بدون تناقض را به کار برد و در نهایت از منابع موثّق و معتبر استفاده کرد.
ویرایش اثر مطبوعاتی ـ رسانهای
این نوع ویرایش که شامل ویرایش انواع رسانه های مکتوب و برنامههای تلویزیونی میشود. نسبت به ویرایش آثار علمی و تحقیقی متفاوت است؛ زیرا در آثار مطبوعاتی محدودیت زمانی و مقتضیات ناشی از موقعیت سیاسی و اجتماعی تأثیر دارد. با توجه به اینکه مخاطب این آثار، عامۀ مردماند؛ از این رو شیوۀ بیان باید جذاب، ساده و روان باشد. این آثار نباید پیچیده و مبهم باشد. سمیعی بر این عقیده است که در آثار مطبوعاتی ـ رسانهای، به جای استدلال، از عرف و قیاس خطابی و حکمت عامیانه بهرهجویی میشود. زبان مطبوعاتی باید زنده، پرتحرک، شاداب، آزاد و رنگین و نمکین باشد و نوشتۀ مطبوعاتی شاهد بازاری است، لذا عفت کلام باید در آن حفظ شود (سمیعی، ۱۳۸۵: ۱۴۲ و ۱۴۱).
افزون بر این، نثر مطبوعات و رسانه ها به دلیل سرعت در انتقال رویدادها بسیار پرشتاب است که نویسنده در آن فرصت تأمل و اندیشیدن در ساختار و بهگزینی را ندارد. بنابراین، زبان رسانهای بیپروا و نااندیشیده است. نیکوبخت ویژگیهایی را برای این زبان که از پرانحرافترین گونۀ زبان معیار است، بیان میکند؛ از جمله اینکه این زبان، متأثر از بافت و ساختار زبانهای بیگانه است؛ واژهها و ترکیبها و استعارات غریب و ناروا در آن دیده میشود؛ به زبان گفتار بسیار نزدیک است و درجۀ پروردگی و دقت در آن بسیار کم است (نیکوبخت، ۱۳۸۹: ۲۶).
به این ترتیب، دقت در ویرایش این آثار به نسبت سرعت انتقال رویدادها کم است و سختگیریهای ویرایش آثار تحقیقی ـ علمی را ندارد؛ اما ویراستار این آثار، به دلیل مخاطبان آن که عامۀ مردم هستند، موظف است ابهامات و پیچیدگیها را رفع کند و زبان ساده و روشن را به کار گیرد.
ویرایش اثر ذوقی ـ ادبی
ویرایش در آثار ذوقی ـ ادبی به گونهای دیگر است؛ زیرا زبان این آثار برای نگارش مفاهیم عاطفی و خیالانگیز به کار میرود و مطابق ذوق نویسنده است. در این نوع آثار ویرایش فنی اهمیت بسیاری دارد؛ چرا که علایم نگارشی بسیاری از مفاهیم را در نوشته منعکس میکند. آنچه در این آثار به وفور دیده میشود، خروج از زبان معیار و فراهنجاری است؛ زیرا به گفتۀ فتوحی شاعر یا نویسنده با جابهجا کردن عناصر جمله و تغییر جایگاه معمول آنها ساخت عادی نحو زبان را به هم میریزد و سبک خود را میسازد. البته فراهنجاری تنها منحصر به ساخت نحوی نیست و در سطح آوایی، ساختی و معنایی رخ میدهد (فتوحی، ۱۳۹۰: ۴۴).
بنابراین، ویراستار این آثار باید سبک نویسنده را در نظر بگیرد و آنگاه خطاها و اشکالات زبانی و بیانی را اصلاح کند. سمیعی معتقد است، ویرایش در اثر ذوقی و تخیلی بیشتر جنبۀ مشورتی و تذکار دارد؛ در مورد شعر، اگر سنتی باشد، عدول شاعر از ضوابط و قواعد صوری فن شعر ـ وزن و قافیه ـ یا انتحال به اظهار نظر ویراستار میدان میدهد. در ادبیات داستانی و نمایشی، ویراستار فقط مجاز است که حذف یا تغییر و اصلاح را توصیه و خطاها و نابههنجاریهای زبانی و بیانی را گوشزد کند (سمیعی، ۱۳۸۵: ۱۴۲).
ویرایش به اعتبار نوع اثر
ـ ویرایش آثار ترجمهای؛