۳۸- سفراءُ الصباح نورٌ وَ طیرٌ تتغنّی فی مائسات الغصون ( همان ، ص۳۶۶)
پیام آورندگان صبح ، نور و پرنده ای که بر شاخسارهای آرمیده ترانه می سراید ، می باشند .
استعاره در کلمه « الصباح »
نوع استعاره : مکنیه
۳۹- وَ نسیـمٌ یُداعِبُ الدوحَ ، وَالبحرُ شجـیُّ الغنـاء عذب المَجـون ( همان ، ص۳۶۶)
و نسیم با درخت تنومند بازی می کند و دریا ترانه هایش غمگین است و سرگرمیش گوارا .
دواستعاره در کلمات « نسیمٌ » و « البحرُ» وجود دارد .
نوع استعاره ها : مکنیه
۴۰- فوقَ عرش الصباح ترشفُ طلّا مِن ثغورِالأقاح علّا ونهلا ( همان ، ص۳۶۸)
نورازبالای عرش صبح دمید درحالی که قطره های شبنم را ازدهان بابونه های سفید پی در پی سرمی کشد.
دواستعاره در کلمات « الصباح » و « الأقاح » وجود دارد .
نوع استعاره ها : مکنیه
۴۱- ها هُنا نرجسٌ یُحیی الأقاحا وَ الدَّوالی تعانِقُ التفاحا ( همان ، ص۳۶۹)
هان آنجا نرگسی است که به بابونه سلام می دهد و سبدها سیبها را در آغوش می گیرند .
دواستعاره در کلمات « نرجسٌ » و « الأقاح » وجود دارد .
نوع استعاره ها : مکنیه
۴۲- ضحکَ الرّوضُ حیــنَ فاضت عُیونُـــه ( همان ، ص۳۶۹)
باغ هنگامی که چشمه هایش پر وجاری شدند خندید .
استعاره در کلمه « الرّوضُ »
نوع استعاره : مکنیه
۴۳- هامَ صفصافهُ فناحَـت غصـونُــهُ ( همان ، ص۳۷۰)
درخت بیدش شیدا و شاخه هایش نوحه سر دادند .
دواستعاره در کلمات « صفصاف » و « غصونُ » وجود دارد .
نوع استعاره ها : مکنیه
۴۴- ذاکِرٌ أنتَ عهدَنا یا غدیرُ یَومَ کُنّا وَ العیشُ غَضُّ نضیرُ ( همان ، ص۳۷۱)
و تو ای برکه روزگار ما را به یاد داری ، روزی که مابودیم زندگی با طراوت بود و سبز .
دواستعاره در کلمات « غدیر » و « العیشُ » وجود دارد .
نوع استعاره ها : مکنیه
۴۵- خطراتُ النسیم فی وادیک صبَّحَتنی بقبلهٍ مِن فیک ( همان ، ص۳۷۳)
وزشهای نسیم در وادی تو با بوسه ای از دهانت به من صبح به خیر گفتند .
استعاره در ترکیب « خطراتُ النسیم »
نوع استعاره : مکنیه
۴۶- فیصدّنی أدبی فأبعَدُ هیبه وَ أودُّ لو أجثوعلـی قدَمیهـا ( همان ، ص۳۷۵)
ادب من مرا بازمی دارد وازترس دور می شوم در حالی که آرزو میکنم ای کاش پیش گامهایش زانومی زدم .
استعاره در کلمه « أدب »
نوع استعاره : مکنیه
۴۷- فهفا البلبلُ نحوی هاتفاً : أصغِ لشدوی ( همان ، ص۳۸۳)
بلبل به طرف من پرواز کرد در حالی که فریاد می زد : به آواز من گوش بده .
استعاره در کلمه « البلبلُ »
نوع استعاره : مکنیه مطلقه
۴۸- نقلَ الکأسُ حدیثاً عَن ثنایاکِ العِـذاب ( همان ، ص۳۹۳)
جام سخنی از دندانهای گوارای تو نقل می کند .
استعاره در کلمه « الکأسُ »
نوع استعاره : مکنیه
۴۹- هو یا روحی لُروحی کالندی للنَّرجس ( همان ، ص۳۹۴)
او ای روح من برای جانم همچون شبنم است برای نرگس .
استعاره در کلمه « روح » در « یا روحی »
نوع استعاره : مصرحه اصلیه
۵۰- فابتسمَ الحبُّ لَهُ فأحسَنَ الظنّا ( همان ، ص۳۹۵)
عشق به او لبخند زد و گمانش نیکو شد .
استعاره در کلمه « الحبُّ »
نوع استعاره : مکنیه
پایان نامه های انجام شده درباره : نقد صورت و معنی در شعر ابراهیم طوقان- فایل ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین