نارساخوانی و حافظه فعال
بسیاری از تحقیقات اخیر در مورد شناخت در دانش آموزان با ناتواناییهای یادگیری بر تواناییهای حافظه تأکید داشتهاند. همانند کارهایی که بر روی سبکهای شناختی صورت گرفته، تحقیقات روی فرایندهای حافظه دانش آموزان با ناتواناییهای یادگیری نیز ناشی از این واقعیت هستند که معلمان آن ها را با عملکرد روزانه این دانش آموزان مرتبط میدانند معلمان به طور سریع میپذیرند که بسیاری از دانش آموزان با ناتواناییهای یادگیری، مشکلات زیادی در ارتباط با حافظه دارند. وقتی آن ها درباره این دانش آموزان صحبت میکنند مشکلات زیادی در ارتباط با حافظه دارند. این دانش آموزان در تکالیف مربوط به حافظه دچار مشکل هستند (بیل و تیپت[۱۹۶]، ۱۹۹۲؛ هولم و اسنولینگ[۱۹۷]، ۱۹۹۲؛ سوانسون و ساکس-لی[۱۹۸]، ۲۰۰۱؛ ترجمه علیزاده، ۱۳۹۰).
در حافظه فعال مغز در حالی که وظیفه شناختی دیگری انجام میدهد، اطلاعات دریافتی را فعالانه پردازش میکند. برای مثال حافظه فعال ممکن است اطلاعات جدید را به اطلاعاتی که از قبل در ذخیره حافظه بلندمدت وجود دارند، ارتباط دهد یا راهبرد دیگری برای سازماندهی اطلاعات مانند تقطیع[۱۹۹] (شکستن اطلاعات به تکالیف کوچکتر)، خوشهبندی[۲۰۰] (طبقهبندی اطلاعات)، یا مرور[۲۰۱] (تمرین آن) انتخاب کند. اطلاعات حافظه فعال ممکن است به علت تداخل (ورود اطلاعات دیگر و پس زدن اطلاعات قبلی)، جایگزینی (جایگزین شدن اطلاعات جدید به جای اطلاعات قبلی)، یا نابود شدن (اطلاعات پردازش نشوند) از بین بروند. ظرفیت حافظه فعال متفاوت است، اما نسبت به ظرفیت حافظه درازمدت ناچیز است؛ بنابرین اطلاعات برای مدت کوتاه در آنجا نگهداری میشوند (هالاهان و همکاران، ۲۰۰۶).
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد، اهمیت مشکلات مربوط به حافظه فعال و کارکرد اجرایی در خواندن برای دانش آموزان با ناتواناییهای یادگیری بیشتر از مشکلات حافظه کوتاهمدت است. در تحقیقی روی بازشناسی واژه و درک مطلب خواندن، پژوهشگران از تکالیفی استفاده کردند تا فرایندهای واج شناختی، درستنویسی و معنایی همه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری را ارزیابی کنند (سوانسون و آشبیکر[۲۰۲]، ۲۰۰۰). به علاوه محققان با بهره گرفتن از تکالیفی مانند گستره جمله (مجموعهای از جملات ارائه میشود سپس از دانش آموزان پرسشهای درک مطلبی پرسیده میشود و بعد از آن ها خواسته میشود آخرین کلمه را در هر جمله به یاد بیاورند)، گستره دیداری-فضایی (تشخیص وجود نقطهها در خانه های یک جدول) و تکلیف شمارشی (شمردن نقطهها در کنار دیگر قسمتهای موجود در عکس)، حافظه فعال را ارزیابی کردند. محققان، مهارتهای عملکردی فراشناختی یا اجرایی را نیز با پرسشنامهای که در آن دانش آموزان پس از گوش کردن به یک داستان یا خواندن آن باید به پرسشهای استنباطی پاسخ بدهند، مورد ارزیابی قرار دادند. در تمام این تکالیف دانش آموزان با ناتواناییهای یادگیری به طور معناداری ضعیفتر از خوانندههای ماهر عمل کردند و محققان به این نتیجه رسیدند که تواناییهای حافظه فعال میتواند نحوه عملکرد هر گروه را در تکالیف بازشناسی واژه و درک مطلب خواندن دچار مشکل هستند (به نقل از هالاهان، ۲۰۰۶؛ ترجمه علیزاده، ۱۳۹۰).
گستره پژوهشی
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
شکوهی یکتا و همکاران (۲۰۱۳) در پژوهشی آموزش حافظه فعال دیداری-فضایی بر اساس علوم عصبشناختی و تاثیر آن بر توجه کودکان نارساخوان را بررسی کردند. بدین منظور ۳۵ دانش آموز نارساخوان ۸ تا ۱۲ ساله به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش طی ۶ هفته ۳۰ جلسه با نرمافزار BWS آموزش حافظه فعال دریافت کردند. نتایج حاکی از آن بود که آموزش حافظه فعال دیداری فضایی گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل غنیتر ساخته و همچنین تاثیری انتقالی در تکالیف اجرایی توجه همچون توجه صرف، هشیاری بصری و سرعت بصری دیده شد که بعد از آموزش بهبود یافتهاند.
نریمانی و سلیمانی (۱۳۹۲) در پژوهشی با هدف اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی (حافظه فعال و توجه) و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی ۳۲ دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی را به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جای دادند. سپس گروه آزمایش تحت ۲۱ جلسه آموزش توانبخشی شناختی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان دارای اختلال ریاضی و گروه کنترل در حافظه فعال، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. بدین معنی که حافظه فعال، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی در گروه آزمایش بعد از آموزش توانبخشی شناختی افزایش یافته است.
شریفی و همکاران (۱۳۹۲) در پژوهشی با هدف ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل در ﻛﻮدﻛﺎن ﻧﺎرﺳﺎﺧﻮان و ﻋﺎدی ۳۰ دانش آموز نارساخوان و ۳۰ دانش آموز عادی را مورد مطالعه قرار دادند. ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎی اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ بین حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنادار وجود دارد و ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل در ﺧﻮاﻧﺪن در ﺳﻄﺢ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪای ﭘﺎﻳﻴﻦﺗﺮ از ﻛﻮدﻛﺎن ﺑﻫﻨﺠﺎر ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ؛ بنابرین دانش آموزان نارساخوان با مشکلات جدی در حافظه فعال روبرو هستند.
کریمی و عسکری (۱۳۹۲) در مطالعهای با هدف اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ آﻣﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﺑﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﻜﺮد خواندن دانش آموزان نارساخوان، ۳۰ دانش آموز نارساخوان پایه سوم و چهارم ابتدایی را به شیوه نمونهگیری خوشهای یک مرحلهای انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی کردند. آﻣﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﻃﻲ ۱۵ ﺟﻠﺴﻪ روی گروه آزمایش انجام ﮔﺮﻓﺖ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ آﻣﻮزش حافظه ﻓﻌﺎل ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﻮاﻧﺪن داﻧﺶ آموزان ﻧﺎرﺳﺎﺧﻮان را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﻴﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻣﺴاله ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ حافظه ﻓﻌﺎل ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ در ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﻮاﻧﺪن دارد و ﻧﻘﺺ در اﻳﻦ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺿﻌﻒ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﻮاﻧﺪن ﻣﻲﺷﻮد.