دامـــن بر آتـــــش دل عشاق میزند
تا ســــرمه دان سیاهی چشم تو دیده است
در چشم خویش میل زخجلت کشیده است
مگر ز خار مغیـــلان تغافلی دیده است
که چشـــــم آبله پــــا پُر آب میبینیم
قلم باشد به جای شمــــع بزم اهل معنی را
بود این معنــــــی از تاریکی پای قلم پیدا
غنی تا چند باشد سینه چاک از دست عریانی
به تــــار پیرهــــن دوزید چاک سینه او را
۵٫پیچیدگی و ابهام در کلام
زبان شعر سبک هندی که البتّه غنی هم از این دایره بیرون نیست از لحاظ ساختار جملات کمابیش آشفته است و کلمات گاه چنان جا به جا می شوند که بدین ترتیب دریافت ارتباط اجزای جمله سخت می شود. بعضی از ابیات غنی از این نظر دچار ابهامی اندک و گاه بسیار است. علاوه بر علل درونی مذکور عوامل بیرونی دیگر که وابسته به رسم الخط شعر غنی بوده از قبیل اختلاف طرز نگارش و قطع و وصل کلمات، نبود علائم سجاوندی، نقطه گذاری و اعراب گذاری، رعایت نکردن بعضی ظرایف نوشتاری سبب ساز مشکلات قرائت شعر و گاه بدخوانی و بدفهمی بعضی از ابیات غنی شده است.
- غالب قالب شعری غنی
قالب مسلّط شعر غنی به تبع دیگر شاعران سبک هندی در درجه اول غزل و سپس تک بیت است البّته رباعی ، قطعه ، مثنوی کوتاه نیز در دیوان اشعارش دیده می شود .
بررسی نسخ متعدّد از دیوان غنی حاکی این واقعیت است که او نیز به پیروی از هندیانه سرایان همعصرش تک بیتی مناسب حال می سازد و سپس آن را در غزلی که مناسب آن بیت باشد قرار می دهد این امر سبب شده تا شماره ی ابیات در برخی از غزلیاتش در نوسان باشد؛ فی المثل غزلی در یک نسخه هشت بیت دارد و برای همان غزل در نسخه ی دیگر شش بیت ضبط شده است و دو بیت باقیمانده به طور پراکنده در غزلیات دیگر او بعضاً با فاصله بسیار نقل می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در قریب به اتفاق غزلیات وی محور عمودی کلام چندان مشهود نیست ؛ ابیات کاملاً مستقلند.غالب تک بیتی های او جنبه ارسال المثلی دارد.
میفرستـــد به پــــدر پیرهـــــن خالـــی را
یوسف از دولت حسن این همه خود را گم کرد
۷٫استفاده فراوان از تمثیل و ارسال مثل و اسلوب معادله
اصطلاح اسلوب معادله ( تمثیل ) را نخستین بار دکتر شفیعی کدکنی به کار برده اند؛ اسلوب معادله یک ساختار مخصوص نحوی است و در آن صورتی است که دو مصراع کلاملاً از لحاظ نحوی مستقل باشند هیج حرف ربط یا شرط یا چیز ی دیگری آنها را ( نه فقط به لحاظ نحوی حتی در معنی ) به هم مرتبط نکند ( شفیعی کدکنی ، ۱۳۶۶ :۶۳).
شاعر سبک هندی « در مصراع اول چیزی می گوید و در مصراع دوم چیزی دیگری ، امّا دو سوی این معادله در رهگذر شباهت قابل تبدیل به یکدیگرند » ( شفیعی کدکنی ، ۱۳۶۶: ۸۴).
اگر حرکت تمّدن شعر فارسی از نظر دگرگونی صور خیال در همه ادوار بررسی شود ، روشن خواهد شد که استفاده صورت تمثیل به خصوص در سبک هندی بیش از هر دوره ی دیگر بوده است و استفاده ایشان از تمثیل گاه به حدی زیبایی و تاثیر همه انواع خیال را تحت الشعاع قرار می دهد آنگونه که در شعر صائب می بینیم . (همان : ۳۹۱)
بدین سان در می یابیم شاعران سبک هندی برای توجیه ادعاهای عجیب و غریب خود از تمثیلاتی استفاده می کنند که غالباً بر گرفته از محیط اطراف طرز استدلال و مردم کوچه بازارو حکمت عامه است مفاهیم مجرد و انتزاعی را به صورت محسوس به خواننده عرضه می کنند در نتیجه در شعر به کمک او می شتابد.