طرح پژوهش
غیر منعطف و تغییر ناپذیر و از پیش تعیین شده
منعطف و تغییر پذیر
شیوهی ارائه گزارش
غالباً براساس روش آکادمیک و فصول مشخص شده ارائه میشود
غالباً توصیفی و به شیوههای داستان گونه، تاریخچهای، حکایتی و غیره
موضوع مورد مطالعه
آزمودنیهایی که باید روی آنها اعمال آزمایش صورت گیرد.
به عنوان شرکتکنندگان و مشارکتکنندگان مطرح میشوند.
۳-۳- نقشه پژوهشی تحقیق
به اشتراک گذاشتن نتایج تحقیق با خبرگان این حوزه و بازنگری و تصحیح چند باره پیش مدل
فرایند جمع آوری داده ها
بررسی ادبیات تحقیق خارجی
مشاوره با اساتید و خبرگان کانون
بررسی ادبیات تحقیق داخلی
۳-۴- روش تحقیق
با توجه به مطالبی که در فصل دوم ارائه شد، در ادبیات کانونهای ارزیابی، مدل جامع و بومیسازی شده برای عوامل مؤثر بر موفقیت استقرار مراکز سنجش شایستگی، ارائه نشده است و متغیرهای مهم در این حوزه باید شناسایی و کشف شود و لازم است برای تحقیق بیشتر، فرضیاتی ارائه شود. لذا با توجه به هدف این تحقیق که همانا ارائه مدل عوامل مؤثر بر موفقیت استقرار مراکز سنجش شایستگی میباشد، با انجام بررسیهای اولیه تصمیم بر آن شد تا از روش تئوری بنیادی(نظریه برخاسته از زمینه، تئوری زمینه دار ، نظریه مبنایی، گراندد تئوری) برای ارائه نظریهای در سطح متوسط اقدام نمائیم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۴-۱- گراندد تئوری[۶۰]
این طرح کیفی در سال ۱۹۶۷ در جامعه شناسی و توسط دو پژوهشگر به نام های بارنی گلیزر و آنسلم استراوس ایجاد شد. این دو بر این باور بودند که نظریههای به کار رفته در پژوهشها اغلب نامناسب بوده و با مشارکتکنندگان تحت مطالعه همخوانی ندارند. بنابراین ایدههایشان را در چندین کتاب نظم ونسق بخشیده و بیان کردند. بر خلاف جهتگیریهای نظری و پیشینی موجود در جامعه شناسی، نظریه داده بنیاد بر این است که نظریهها باید مبتنی بر دادههای میدانی، به ویژه مبتنی بر اقدامات، تعاملات و فرایندهای اجتماعی افراد باشند. از این رو، نظریهی داده بنیاد به منظور ایجاد یک نظریه ( کامل به همراه شکل و فرضیات ) از اقدامات، تعاملات، یا فرایندها، بر اساس طبقات اطلاعاتی به هم مرتبط مبتنی بر دادههای گردآوری شده از افراد طراحی شده است[۱۰۳].
در واقع نظریهی زمینهای، روشی است که نظریهها، مفاهیم، فرضیهها و قضایا را به جای استنتاج از پیش فرضهای قبلی، سایر پژوهشها یا چارچوبهای نظری موجود، به طور مستقیم از دادهها کشف میکند. زمانی که گردآوری و تحلیل دادهها متوقف شد، نظریهی حاصل، درک عمیقی در ارتباط با موجودیتهای مورد مطالعه فراهم میکند. این کار، نظریه را به عنوان یک فرایند، مورد تأکید قرار میدهد، یعنی به جای یک فرایند تکمیل شده، آن را موجودیتی پیوسته در حال تکوین تلقی میکند. قابلیت تعمیم در اینجا عامل مؤثری است. زیرا هدف درک پدیده است نه کنترل آن و منظور ادراک شرایط در یک محیط خاص و به همان شکل موجود است، نه پیشبینی آنچه که ممکن است در محیطهای مشابه اتفاق بیافتد و تحقیق بر آن است که چرایی رفتارهای افراد را درک کند[۱۰۹].
گراندد تئوری آفرینش نظریه به روش استقرایی و تلاش برای درک درست و احساس مناسب از وقایع روزمره است. همچنین تلاشی است برای درک دنیای مشارکتکنندگان آن طور که خود آنان ساختهاند.گراندد تئوری میتواند بین مفاهیم ارتباط برقرار کند و از وقایع و امور مادی، مفاهیم انتزاعی تولید کند که شاید با پژوهشهای کمی به دشواری قابل انجام هستند. حاصل گراندد تئوری نظریهای است که از نظر وسعت در طبقهبندی نظریههای میانی قرار گیرد و از نظر نوع، یک نظریهی اسمی یا مبتنی بر دادههاست و بنابراین میتواند فاصلهی تئوری و عمل را کاهش دهد[۱۰۹].
به اعتقاد استراوس و کوربین (۱۹۹۸) عوامل زیر باید در تعیین میزان بنیان تجربی پژوهش با روش نظریه بنیانی، مورد توجه قرار گیرند:
۱- چه مفاهیمی ایجاد شدهاند؟
۲- آیا مفاهیم به طور نظاممند با یکدیگر مرتبط هستند؟
۳- آیا تعداد زیادی پیوند مفهومی وجود دارد و مقولهها به خوبی بسط یافتهاند؟ آیا مقولهها از تراکم مفهومی[۶۱] برخوردار هستند؟
۴- آیا گونههای مختلف، نوسان ها و تغییرات در نظریه ملاحظه میشوند؟
۵- آیا شرایطی که در آن نوسان وتغییرات یافت میشوند، در پژوهش وجود دارند و تشریح میشوند؟
۶- آیا یافتههای نظری، با اهمیت و معنادار هستند؟
۷- آیا نظریه میتواند در طول زمان، آزمون پذیر باشد؟ آیا نظریهی مذکور، بخشی از موضوعات مورد بحث در بین گروههای اجتماعی و متخصص مرتبط است؟[۱۰۹]
این روش هنگامی مناسب است که نظریهای برای تبیین یک فرایند وجود نداشته باشد. ممکن است در پیشینه مدلهایی ارائه شده باشد اما بر مبنای نمونهها و جمعیتهایی غیر از جمعیت و نمونه مدنظر پژوهشگر کیفی ایجاد و آزمون شده باشند. همچنین ممکن است نظریههای موجود ناقص باشند چرا که به متغیرهای بالقوه ارزشمند مدنظر پژوهشگر نپرداختهاند. به لحاظ کاربردی نیز ممکن است ضرورت ارائه یک نظریه برای تبیین چگونگی تجربه یک پدیده توسط افراد احساس شود و نظریه داده بنیاد ایجاد شده توسط پژوهشگر چنین چارچوبی را فراهم میآورد[۱۰۳].
۳-۵- مراحل روششناسی نظریهی بنیادی
با ملاحظه نکات فوق، در ساختن نظریه بنیادی، پنج مرحله تحلیلی کلی (نه به معنی دقیق آن متوالی) میتوان تشخیص داد. این مراحل عبارتند از طراحی تحقیق، جمع آوری اطلاعات، مرتب کردن دادهها، تحلیل دادهها و مقایسه ادبیات. البته هر یک از این مراحل را میتوان به فعالیتهای جزئیتری تقسیم کرد. تقسیمبندی ارائه شده صرفاً جنبه توضیحی دارد. جدول ۳-۲ شرحی از این مراحل و فعالیتهای مربوط به هر مرحله میدهد.
جدول ۳-۲: فرایند ساختن نظریه بنیادی[۲۸]