-رجائی (۱۳۹۲) در پژوهش خود تحت عنوان رابطه شادکامی با هوش معنوی و رضایت زناشویی در کارکنان فولاد به این نتیجه رسید که بین رضایت زناشویی و شادکامی رابطه معناداری وجود دارد. بین هوش معنوی و رضایت زناشویی رابطه معنادار است.
-قلیلی و همکاران (۱۳۹۱)، به بررسی اثر بخشی آموزش شیوه حل مسئله بر رضایت زناشویی پرداختند. آزمودنیهای نمونه پژوهش شامل ۴۰ زوج در گروه آزمایشی و ۴۰ زوج در گروه گواه بوده است. نتایج نشان داد آموزش شیوه حل مسئله بر رضایت زناشویی نقش داشته است.
-اسدبیگی و سپاه منصور (۱۳۹۰) در زمینه رابطه میان عناصر سبک های عشق (صمیمیت، شهوت و تعهد) و رضایت زناشویی زنان نشان دهنده رابطه معنی دار میان عنصر صمیمیت و رضایت زناشویی بود.
-رجائی، بیاضی و حبیبی پور (۱۳۹۱) در تحقیقی نشان دادند که بین معنویت با رضایت زناشویی رابطه ی منفی وجود دارد.همچنین بین شادکامی و معنویت رابطه معنادار وجود دارد. بین رضایت زناشویی و شادکامی رابطه وجود نداشت.
-شاکریان و همکاران(۱۳۹۱) در پژوهشی که بر روی ۲۰۰ دانشجو به منظور بررسی شباهت و تضاد خصوصیات شخصیتی زوج های دانشجو و ارتباط آن با رضایت زناشویی و شادکامی انجام دادند، نشان دادند که در ﮔـﺮوه زﻧـﺎن و ﻣـﺮدان دارای اﺑﻌـﺎد ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ روان آزرده ﺧﻮ، زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﺮ دو زوج ﺑﺎ ﺛﺒﺎت ﺑﺎﺷـﻨﺪ ﺳﺎزﮔﺎری زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻌﻨﺎداری ﺑﻴﺸﺘﺮ از زﻣﺎﻧﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻫـﺮ دو زوج روان آزرده ﺧﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ.ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی دﻳﮕﺮ ﭘﮋوﻫﺶ در ﺑﺮرﺳﻲ رضایت زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ در ﺑﻌﺪ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻫﻤﺴﺎزی در ﮔـﺮوه ﻫـﺎی زﻧـﺎن و ﻣﺮدان ﻧﺸﺎن داد زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺮد ﻫﻤﺴﺎز و زن ﻧﺎﻫﻤﺴﺎز ﺑﺎﺷـﺪ رضایت زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻌﻨﺎداری ﺑﻴﺶ از زﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ دو زوج ﻧﺎﻫﻤﺴـﺎز ﺑﺎﺷﻨﺪ،به طور کلی ﻧﺘﺎﻳﺞ اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ اﻫﻤﻴﺖ ﻋﻮاﻣﻞ و ﺻـﻔﺎت ﺷﺨﺼـﻴﺘﻲ در ﺳﺎزﮔﺎری زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ را ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ و ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺼﻮﺻـﻴﺎت ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﻨﻨﺪه ﻫﺎی ﻣﻌﻨﺎداری از رضایت زﻧﺎﺷـﻮﻳﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ. بین شادکامی و رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.
-دانش(۱۳۸۴) در پژوهشی به بررسی تاثیر همانندی/تضاد در ویژگیهای شخصیتی درون/برونگرایی بر رضایت زناشویی پرداخت.نمونه مورد بررسی ۲۰۷زوج(۴۱۴آزمودنی) در حال زندگی مشترک بودند.نتایج تحقیق نشان داد که بالاترین سطح رضایت زناشویی در ازدواج میانگرا با درونگرای عادی تحقق مییابد،سطح رضایت زناشویی در ازدواج دو برونگرای عادی در مرتبه دوم قرار دارد، در ازدواج دو برونگرای مفرط و همچنین ازدواج میانگرا با درونگرای مفرط، سطح رضایت زناشویی در مرتبه سوم است.سطح رضایت زناشویی در ازدواج زن درونگرا با مرد برونگرا در مرتبه چهارم و سطح رضایت زناشویی در ازدواج زن درونگرا با مرد برونگرای مفرط در مرحله پنجم قرار دارد، و بدترین ازدواج،ازدواج زن برونگرا با مرد درونگراست که در این پژوهش،این تضاد با کمترین سطح رضایت زناشویی همراه بود.
-بشارت و گنجی(۱۳۹۱) در تحقیقی نشان دادند که ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی همبستگی منفی معناداری دارد و سبکهای دلبستگی میتوانند این رابطه را تعدیل کنند و تنها سبک دلبستگی ایمن، توان تعدیل رابطه ناگویی هیجانی در رضایت زناشویی را دارد.
-معلمی و دیگران (۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان مقایسه ی نگرش مذهبی،شادکامی با سبک های شناختی در دانشجویان متاهل زن و مرد پرداخت. نتایج نشان داد که بین دو گروه از نظر سبک های شناختی تفاوت معنادار بود .اما بین نگرش مذهبی و شادکامی تفاوت معنادار نیست.
-کجباف، نشاط دوست و خالویی(۱۳۸۴) در تحقیقی نشان دادند که بین ناگویی هیجانی و میزان رضایت زناشویی رابطه منفی وجود دارد ونیز رابطه ی ناگویی هیجانی و سطح تحصیلات معنادار بوده همچنین رابطه منفی بین ناگویی هیجانی و تفاوت سنی معنا دار نبود. نتایج آزمون نشان داد تفاوت میانگین نمرات ناگویی هیجانی مردان و زنان و نیز زوج های رضامند و نارضامند معنا دار است.
-عطاری ( ۱۳۸۵) در پژوهش خود با عنوان بررسی رابطه ساده و چندگانه ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، برونگرایی، باز بودن، توافق و وجدانی بودن) و عوامل فردی- خانوادگی (طول مدت ازدواج، وضعیت اقتصادی، تعداد فرزندان، تحصیلات، تفاوت سنی، نوع ازدواج و سن ازدواج) با رضایت زناشویی در کارکنان اداره های دولتی شهر اهواز،نشان داد که در کل آزمودنی ها،عامل شخصیتی- روان رنجورخویی با رضایت زناشویی رابطه معنادار دارد، ولی عوامل شخصیتی- برونگرایی، باز بودن، توافق و وجدانی بودن با رضایت زناشویی رابطه منفی دارند.
-اعتمادی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی که از بین زوجینی که به دلیل مشکلات زناشویی به یکی از مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، نمونه ای شامل ۳۲ زوج با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و با بهره گرفتن از مقیاس صمیمیت زناشویی باگاروزی[۸۴] و پرسشنامه بررسی نیازهای صمیمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در ۱۰ جلسه زوجدرمانی مبتنی بر رویکرد شناختیرفتاری شرکت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که کاربرد تکنیکهای مبتنی بر نظریه های شناختی-رفتاری میزان صمیمیت و صمیمیت عاطفی-جنسی زوجین را افزایش داده است .
– پژوهشی با عنوان ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی، توسط بشارت (۱۳۸۶) بر روی ۳۵۷ دانشجو از رشتههای مختلف دانشگاه تهران از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای صورت گرفت. یافته ها نشان دادند که ناگویی هیجانی با مشکلات بین شخصی همبستگی مثبت معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه های ناگویی هیجانی می توانند مشکلات بین شخصی دانشجویان در زمینههای قاطعیت، مردم آمیزی، صمیمیت و مسؤلیت پذیری را پیشبینی کنند.
– رستمی (۱۳۸۰) دلبستگی نوجوانان به والدین و همسالان و رابطه ی آن را با آلکسیتیمیا در بین یک جمعیت ۱۰۰ نفر از والدین و ۱۰۰ نفر از همسالان کودکان شان به صورت نمونه گیری در دسترس بررسی کرد. از بین مجموعه متغیرهای دلبستگی به همسالان و والدین دو متغیر اعتماد به والدین و رابطه گرم و صمیمی با والدین بیشترین نقش را در پیشبینی آلکسیتیمیا افراد داشت.
– پژوهش مالیس، وین هیل و رودیک[۸۵] (۱۹۹۹؛ به نقل از کیقبادی، ۱۳۸۰) این پژوهش بر روی والدین (مادران) و نوجوانان ۱۳-۱۵ سال به صورت نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انجام گرفته بود. نتایج نشان داد که آلکسیتیمیا با شدت دلبستگی به مادر همبستگی مثبت دارد. نوجوانانی که در گروههای دارای دلبستگی بالا به مادر طبقه بندی شده بودند در مقایسه با همکلاسیهایشان که در گروههای دارای دلبستگی پایین به مادر قرار گرفته بودند؛ آلکسیتیمیا (ناتوانی در ابراز هیجان) کمتری را در ارتباط با دیگران داشتند.
پیشینه تحقیق در جهان
-کاپر من و لاکس[۸۶](۲۰۱۴) معتقدند بین شادکامی و رضایت زناشویی و پنج عامل شخصیت هستند رابطه معنادار وجود دارد. بین شادکامی و رضایت زناشویی رابطه منفی وجود دارد. بین شادکامی و روانرنجوری رابطه معنادار نبود.