نوع دیگری از این شکاف دانشی در سازمان پروژهمحور، بین پروژهها و سازمان ایجاد خواهد شد (شکل ۲-۲۶). در این حالت با توجه به ماهیت موقتی پروژه، دانش کسب شده از پروژه به حافظه سازمان منتقل نشده و انبوهی از درسها و تجارب و دانش حاصل از پروژه اعم از آشکار و ضمنی از بین خواهند رفت. در نتیجه دوبارهکاریهای بیهودهای برای سازمان پدیدار میگردد که نتیجه آن افزایش زمان و هزینه را برای سازمان به دنبال دارد. بهعبارت دیگر با توجه به فرایند انتشار دانش، این عمل بین پروژه و سازمان به طور مطلوب صورت نمیگیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
همچنین بهطور کلی از لحاظ محتوایی در یک پروژه سه دسته دانش قابل شناسایی است:
دانش فنی که ناظر به محصول، اجزای آن و تکنولوژی آنها میباشد؛
دانش فرایند که حاوی فرآیندهای تولید محصول و روشهای انجام کار است؛
دانش سازمانی که گویای فرآیندهای سازمانی است که برای هماهنگی و تسهیل امور در طول اجرای پروژه به کار گرفته شده است (Kasvi et al., 2003).
بخشهای مختلف دانش ذکر شده نزد افراد مختلف از اعضای تیم پروژه تا اعضا و مدیران سازمان قرار دارد و لذا دانش پروژه کاملاً پراکنده و در ابتدا تا حد زیادی وابسته به افراد است. با توجه به جابهجایی شدید نیروی انسانی در سازمانهای پروژهمحور دانش کسب شده به راحتی از سازمان خارج و شکاف دانشی بین پروژهها و سازمان ایجاد میگردد (اسکاره تهرانی و همکاران، ۱۳۸۶).
البته این شکاف دانشی به غیر از جابهجایی نیروی انسانی میتواند از عواملی چون عدم انتقال دانش پروژه به حافظه سازمان، فراموشی افراد و به طورکلی نبود نظام مدیریت دانش ایجاد گردد.
لازم به ذکر است در تحقیق حاضر منظور از شکاف دانشی در سازمانهای پروژهمحور، شکاف دانشی بین پروژهها و سازمان ناشی از عدم انتشار دانش از پروژهها به سازمان مدنظر است و قصد بر کاهش این شکاف به منظور به کارگیری از دانشهای پروژه در سایر پروژهها و پروژههای آتی سازمان میباشد.
سازمان
سازمان
پروژه
پروژه
پروژه
پروژه
پروژه
پروژه
Knowledge Gap
Knowledge Gap
شکل ۲-۲۶- شکاف دانشی بین پروژهها و سازمان در سازمانهای پروژهمحور
۲-۴-۱۳- مرور ادبیاتِ بسترهای پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانهای پروژهمحور
قاضیکلایه و همکاران (۱۳۹۱)، پس از مرور ادبیات، عوامل کلیدی زیرساخت به منظور استقرار نظام مدیریت دانش در سازمانهای پروژهمحور را مطابق جدول ۲-۲۹ معرفی نمودند:
جدول ۲-۲۹- عوامل کلیدی زیرساخت به منظور استقرار نظام مدیریت دانش در سازمانهای پروژهمحور
شاخصهای اصلی
اجزا
مأموریت و ارزش سازمان
امکانسنجی، اولویتها، نگرش مدیران ارشد، شایستگیها، ارزشهای سازمانی
ساختار و فرایندهای سازمانی
دستورالعمل دانش، ساختار فیزیکی محیط کار، رهبری، فرهنگ، مدیریت فرایند و دادهها، طبقهبندی مشاغل
فناوری اطلاعات
مستندسازی دیجیتال، شبکههای ارتباطی
فرهنگ سازمانی
سرمایه منابع انسانی یادگیری، آموزش، حمایت سازمانی، پاداش سازمانی
مایک برسنن[۱۸۷] و همکاران (۲۰۰۵)، موارد ذیل را به عنوان توانمندسازهای ضبط و انتشار دانش در محیطهای پروژهای عنوان کردهاند.
اثرات ساختار سازمانی؛
بستر فرهنگی و جو پذیرش تغییرات؛
مهارتها و قابلیتها؛