-
-
-
-
-
-
- اطلاعات عمومی شرکتها
-
-
-
-
-
با تحلیل وضعیت شرکتها مشخص گردید که بالاترین درصد فراوانی مربوط به تأسیس شرکتها قبل از سال ۱۳۷۰ میباشد که حدود ۴۶% میباشد. شرکتهایی که دارای سابقه صادراتی کمتر و مساوی ۶ سال و همچنین ۷-۱۰ سال میباشند بیشترین درصد را به خود اختصاص دادند که حدود ۲۸% برای هر دو گزینه است. در این قسمت سؤالی تحت عنوان کشورهای مقصد صادراتی با گزینههای کشورهای اروپایی، آسیایی، خاورمیانه، آفریقایی، آمریکا، استرالیا؛ گنجاندهشده بود که مشخص گردید اکثر شرکتهای مواد غذایی(حدود ۳۵%) با کشورهای خاورمیانه دارای روابط تجاری هستند. که این امر نشاندهنده این است که اکثر شرکتها به نزدیک بودن شرکای تجاری و تسهیل روابط با آنها توجه داشتهاند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
-
-
-
- نتایج بهدستآمده از آمار استنباطی
-
-
-
در این بخش از فصل پنجم، به بررسی فرضیه های تحقیق پرداخته می شود. همانطور که ذکر شد این تحقیق در مدل اصلی داری ۱۰ فرضیه اصلی میباشد. در ادامه به هرکدام از آنها اشاره و نتایج بهدستآمده از پژوهش با یافتههای سایر پژوهشگران موردبحث قرار میگیرد.
“فرضیه اول“
گرایش کارآفرینانه تأثیر مثبتی بر عملکرد صادرات دارد.
کوین و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیق خود نشان دادند که شرکتها با گرایش کارآفرینی بالا به شبکه اینترنت بیشتر متعهد هستند و عملکرد صادراتی بهتری نسبت به شرکتهایی با گرایش کارآفرینی پایین دارند. از طرفی دیگر در پژوهش کبیری و موکشاپاتی (۲۰۱۳) یک رابطه مثبت بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد صادرات وجود دارد. هدف از این مطالعه مقایسه گرایش کارآفرینانه در مؤسسات فعال و غیرفعال در صادرات و بررسی نقش گرایش کارآفرینانه بر عملکرد صادرات است. نتایج نشان میدهد که تمام ابعاد گرایش کارآفرینانه بر عملکرد صادراتی شرکتهای موردمطالعه تأثیر مثبتی دارد. برخی پژوهشها نشان میدهد که با درنظر گرفتن متغیرهای میانجی، بهتر میتوان رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمان را تشریح کرد.
همانگونه که ویکلوند و شفرد[۲۱۳] (۲۰۰۳) توضیح دادهاند بااینکه محققان گرایش کارآفرینانه، هم اثر مستقل این گرایش بر عملکرد و هم اثر وابسته به همراه متغیرهای محیط خارجی را بررسی کردهاند، درعینحال بر اساس نظر لامپکین و دس (۱۹۹۶)، نقش میانجیگری متغیرهای داخلی سازمان در تبیین رابطه بیانشده را نادیده گرفتهاند.
در تحقیقی که فرناندز و آلگره در سال (۲۰۱۵) انجام دادند مشخص گردید که گرایش کارآفرینانه بر عملکرد صادرات بهصورت مستقیم اثرگذار نیست.این پژوهشگران به بررسی اثر گرایش کارآفرینانه با نقش میانجیگری دو متغیر عملکرد نوآوری و قابلیت یادگیری سازمانی بر عملکرد صادرات پرداختند که درنهایت این رابطه تأیید گردید. ازنظر این پژوهشگران کارآفرین بودن مهم است، اما اگر شرکت درزمینه یادگیری و نوآوری توانمند نباشد گرایش کارآفرینانه بهتنهایی باعث افزایش عملکرد صادراتی نمیگردد.
در مدل وانگ[۲۱۴] (۲۰۰۸) قابلیت یادگیری سازمانی بهعنوان متغیر میانجی در رابطه گرایش کارآفرینانه و عملکرد کلی شرکت در نظر گرفته میشود. یافتهها از دادههای بهدستآمده از ۲۱۳ شرکت انگلیسی با اندازه متوسط و بزرگ نشان میدهد که یادگیری سازمانی اثر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد را به حداکثر میرساند و گرایش کارآفرینی بر عملکرد کلی شرکت بهصورت غیرمستقیم اثرگذار است.
نتایج تحقیق رضوی و همکاران (۱۳۹۰) نشان میدهد که گرایش کارآفرینانه از طریق مشتری مداری تأثیر بیشتری روی عملکرد دارد. بر اساس یافتههای تحقیق حاضر، مشتری مداری (بهویژه خدمترسانی) نقش مؤثری بر ارتباط گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی شعب بانک ملت ایفا میکند. ازاینرو، مدیران این بانک میتوانند با ترویج و بهکارگیری رفتارهای مشتریمدارانه بهویژه خدمترسانی و شناخت نیاز مشتریان، فعالیتهای کارآفرینانه بانک را برای ایجاد مزیت رقابتی و سود بهتر پوشش دهند (مانند توسعه همیار بانک در تمامی شعب و استقرار سیستم مدیریت روابط مشتری).
در مطالعات اچبارن[۲۱۵] و همکاران(۲۰۱۰) بیان شده که باید اثر متغیرهای سازمانی مثل ساختار سازمانی و اندازه و سن شرکت را در نظر گرفت. در شرکتهای تازه تأسیس، کارآفرینی تأثیر بیشتری بر عملکرد صادرات دارد و از طرفی در ساختارهای سازمانی هرمی که تصمیمگیری توسط مدیر ارشد و در رأس سازمان صورت میگیرد کارآفرینی تأثیری بر عملکرد صادرات نخواهد گذاشت. در رابطه با اثر کارآفرینی بر عملکرد صادرات، بیشتر شرکتهایی که موردبررسی ما بودند قبل از سال ۱۳۷۰ تأسیس شده اند؛ این عاملی است که بر اساس مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که کارآفرینی به دلیل جوان نبودن شرکتهای موردمطالعه اثری بر عملکرد صادرات نداشته باشد. لی[۲۱۶] و همکاران(۲۰۰۹) به مطالعاتی اشارهکردهاند که گرایش کارآفرینانه، به سازمانهای کوچک-سازمانهایی تازه تأسیس- این توان را میدهد تا از رقبای خود کاراتر باشند و عملکرد سازمان خود را بهبود ببخشند.