با وجود این همه محاسن، این گیاه ارزشمند همواره مورد تهدید عوامل مخرب قرار می گیرد. از جمله عوامل مخرب بیماری های گیاهی هستند.
از جمله بیماریهایی که پنبه را مورد تهدید قرار میدهد، پژمردگی ورتیسلیومی بوده و از مهمترین بیماریهای پنبه در اغلب نقاط جهان، از جمله ایران است.
علایم بیماری ابتدا به صورت زردی و پژمردگی در مزرعه ظاهر شده و رفته رفته برگها خشک میشوند. قسمتهائی از پهنک برگ کلروزه و نکروزه میگردد. با تهیه مقطع از ساقه نقاط قهوهای در آوندها دیده می شود. شدت علایم به حساسیت گیاه میزبان، میزان تراکم قارچ در خاک و استرین قارچ بستگی دارد
این بیماری در اثر گونه های مختلف Verticilium مثل V. albo-atrum، V. tricorpus ، V. nigrescens و V. nubilum ایجاد می شود، ولی V. dahliae Kleb گونه غالب قارچ عامل بیماری میباشد.
دو گونه اول دارای کنیدیوفورهای منشعب فراهم میباشند. گونه V. dahliae دارای میکرواسکلروتهای سیاهرنگی بوده که اندام مقاوم قارچ محسوب گشته، ولی V. albo-atrum دارای ریسههای ضخیم و سیاهرنگی میباشد.
با قرار گرفتن ریشه گیاه در مجاورت میکرواسکلروتهای موجود در خاک، این میکرواسکلروتها جوانه زده و از طریق تارهای کشنده وارد آوندهای چوبی شده و در آنجا کنیدیوفور و کنیدی تشکیل می دهند. از طریق آوند چوبی، کنیدیومها به سرعت حرکت کرده و به نقاط بالای گیاه میرسند.
قارچ V.dahliae دارای دو سویه معمولی (ss-4) و برگ ریز (T-9) میباشد (عطار و همکاران، ۱۳۸۵).
در سویه معمولی قارچ قسمت های وسط برگ را خشک کرده، ولی برگها بر روی گیاه باقی میمانند و حرکت قارچ در برگها به شکل Vمیباشد.
سویه برگ ریز هنگامی که هنوز برگ سبز است، باعث خم شدن دمبرگها[۱] میگردد. چنین برگیهائی با دست زدن یا هر نوع تکان دیگری، به راحتی از شاخه جدا می شود. بعد از مدتی گیاه کاملاً لخت شده و برگهای کوچک جدیدی تولید می کند. این سویه نسبت به سویه معمولی گرمادوست تراست.
سویه برگ ریز تا نوک گیاه گسترش یافته و باعث ریزش غوزه ها نیز میگردد. ولی سویه معمولی تا اواسط گیاه گسترش می یابد. گیاه مقاوم به استرین معمولی نسبت به استرین برگ ریز هم تا حدودی مقاوم است. برگ ریزی در اثر ایجاد لایه جداشونده در محل اتصال برگ، به دلیل تولید اتیلن یا آبسزیک اسید صورت میگیرد.
در ارتباط با کنترل بیماری، گرچه استفاده از ارقام مقاوم از مهمترین و اقتصادی ترین روشهای مبارزه با این بیماری میباشد، ولی تهیه ارقام مقاوم نیاز به زمان نسبتا طولانی دارد. از طرفی ارقام کاملا مقاومی از پنبه در مقابل این بیماری در کشور در دسترس نمی باشد. کنترل شمیائی با بهره گرفتن از قارچکشها تاثیر زیادی در کنترل بیماری و کاهش محصول ندارد. از اینرو یافتن روشهای دیگر کنترل بیماری، بهخصوص کنترل بیولوژیکی، در تلفیقی از روشهای دیگر، در مدیریت بیماری، از اهمیت زیادی برخودار است.
کنترل بیولوژی از نظر ارزانی، سهولت کاربرد و ایمنی محیط زیست، بر روش شیمیایی ارجحیت دارد. لذا امروزه بر این منطق تکیه می شود که جهت رسیدن به توسعه و کشاورزی پایدار، حفظ مسایل زیست محیطی، تولید محصول سالم و کاهش مصرف سموم کشاورزی و صرفه اقتصادی آن برای تولید کننده، گرایش به روشهای بیولوژیک، امری الزامی است. بنابراین یکی از پتانسیلهای جایگزین برای مدیریت بیماریهای گیاهی، استفاده از عوامل بیولوژیکی، از جمله جدایه های مختلف قارچ تریکودرما میباشد. تریکودرما مشهورترین و موثرترین جنس قارچی در زمینه کنترل بیولوژیکی عوامل بیماریزای گیاهی است که خوشبختانه بعضی از جدایههای آن به مرحله تولید تجاری رسیده و در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار می گیرند (Kubicek and Harman, 1998) .
گونه های تریکودرما همه جازی و از میکروارگانیسمهای غالب میکروفلور خاک به شمار میروند (Harman et al., 2004). گونه های این جنس طیف میزبانی وسیعی داشته و با مکانیسمهای مختلف آنتاگونیستی (رقابت، آنتی بیوز و پارازیتیسم) عوامل بیماریزای گیاهی مختلف را کنترل می کنند (Harman, 2006).
۲-۱- اهداف تحقیق
– جداسازی و شناسایی جدایههای بومی تریکودرما ی موجود در مزارع پنبه گنبد.
– بررسی امکان کنترل بیولوژیک بیماری پژمردگی پنبه با بهره گرفتن از جدایه های بومی گونه های مختلف تریکودرما در محیط آزمایشگاهی.
– غربال جدایههای برتر بر اساس میزان بازداری از رشد قارچ عامل بیماری، به منظور ارزیابی کنترل بیماری در محیط گلخانه.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۲-۱- کلیاتی در مورد پنبه
۲-۱-۱- مبدا گیاه پنبه
گیاه پنبه بومی مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری سراسر جهان مثل آمریکا، استرالیا، ازبکستان، برزیل، پاکستان، چین، مصر، مکزیک، هند و … است. بیشترین تنوع پنبههای وحشی نخست در مکزیک، و سپس در استرالیا و آفریقا یافت میشود. بخشهایی از الیاف پنبه در کاوشهای باستانشناسی مربوط به ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد در مکزیک و تمدن دره سند (پاکستان امروزی) پیدا شدهاند. به اعتقاد بعضی از محققین پنبه در فلوریدا از سال ۱۵۵۶ و در ویرجنیا نیز از سال ۱۶۰۷ کشت میشده است. بر همین اساس بیشترین تولید پنبه در کشورهایی مثل آمریکا، ازبکستان، چین و هند بوده است و سایر کشورها مثل برزیل، پاکستان و ترکیه در رتبه های بعدی قرار داشتند (جدی حسینی و همکاران، ۱۳۸۶).
زراعت این گیاه از زمانهای بسیار دور در نقاط مختلف دنیا که شرایط برای رشد و نمو آن مناسب بوده انجام گرفته است. در کتب گیاه شناسی و کشاورزی به کشت این گیاه در هندوستان اشاره شده و موید آن است که حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد در این کشور گیاهی کشت شده که محصول آن در ردیف پشم سفید و کیفیت آن بهتر از پشم گوسفند بوده است. پنبه یکی از گیاهان فیبری است که کاربرد زیادی در صنعت هند داشته و در سطحی حدود ۹ میلیون هکتار که حدود ۷۰% آن به صورت دیم بود، کشت میگردید (کردی و همکاران، ۱۳۸۰).
از زمان دقیق و مبدا ورود این گیاه در ایران اطلاعات دقیقی موجود نمی باشد، ولی اسناد و نوشتهها نشان آن است که زراعت پنبه در دوره هخامنشیان مرسوم بوده و لباس سربازان آن دوره از الیاف این گیاه تهیه میشده است. در یادداشتهای موجود مربوط به بعد از اسلام نیز به کشت پنبه در اطراف ساوه و شوشتر اشاره گردیده است. تا سال ۱۲۸۲ هجری قمری گونه های مختلف پنبه تحت نام های بومی، رسمی، ولایتی، قره قوزه، هندی، علی آبادی، خودرنگ، نرمه، شهری و شوشتری در نقاط مختلف ایران کشت میگردید. شواهد نشان میدهد که به احتمال زیاد پنبه از طریق هندوستان به ایران وارد گردیده، زیرا در بین انواع پنبه قدیمی ایران، نوع هندی نیز وجود داشته است. از آغاز مشروطیت که روابط تجارتی ایران با سایر کشورها شروع شده، به تدریج بذور پنبه خارجی به ایران وارد و در نقاط مختلف کشت گردید. در سال ۱۲۹۸ اولین کارخانه پنبه پاک کنی در ایران تا سیس شد (عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹).
کشت پنبه در مرو، ری و ناحیه فارس و هرات، نیشابور، ری، طبرستان، آمل، جبال، اصفهان، شوشتر، خوزستان، و آذربایجان رواج داشته است (ستوده، ۱۳۶۲). ژان شاردن، جهانگرد مشهور فرانسوی که از ایران دوره صفویه بازدید کرده، از کشتزارهای وسیع پنبه ذکر نمود. در اوایل قرن نوزدهم میلادی، کمپانی هندشرقی بریتانیا در مقابل کالاهایی مانند شکر، ادویه، رنگ و روغن، پنبه خام را از ایران به هند صادر کرد. در این عصر جهانگردانی نیز اشارهای به کشتزارهای پنبه در بسیاری از مناطق ایران (از آذربایجان تا خراسان و شرق مازندران، نواحی مرکزی، اطراف یزد، کاشان، کرمان و قم) داشتند. پنبه از محصولات تابستانی بوده که در اوایل بهار کشت و بسته به مناطق آب و هوائی در اواسط تابسنان (در آب و هوای گرم و مرطوب سواحل دریای خزر) و اوایل پائیز (در نواحی خشکتر مانند آذربایجان و نواحی اطراف شیراز) برداشت میشد. پنبههای مورد کشت آن دوره از ارقام تار کوتاه و زبر بوده، که کیفیت چندان خوبی نداشتهاند. علاوه بر آن هزینه حمل و نقل بالا، بسته بندی غیر اصولی، فنآوری ابتدایی و مسائل جنبی دیگر باعث شد که ایران موفقیت چندانی برای دستیابی به بازار اروپا نداشته باشد. پنبه علاوه بر این که منبع امرار معاش ساکنان مناطق کاشت آن بوده، ماده اولیه صنایع دستی و نساجی نیز بوده که افراد بسیاری را مشغول به کار میکرد (یغمایی، ۱۳۷۵).
سازمان پنبه ایران در سال۱۳۳۵هجری شمسی با تغییر نام سازمان پنبه و دانه های روغنی شروع به فعالیت کرده و برای نخستین بار معیارهای طبقه بندی برای محصول داخلی را ارائه داد. در سال ۱۳۳۸ اداره اصلاح نبات ایستگاه ورامین به مؤسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر تبدیل شده و متعاقب آن خدمات علمی زیادی زیادی انجام داد. در همان زمان شرکت پنبه و ابریشم باحمایت وزارت صنایع و معادن تأسیس شد، تا با تشویقهای اقتصادی مناسب، کشاورزان را به کاشت پنبه ترغیب کند. در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ ایران در میان ده یا پانزده کشور نخست تولید کننده پنبه جای گرفت. صادرات نیز به طور منظم رشد یافته و بازار آن متنوعتر شد. مصرف داخلی پنبه و پنبهدانه نیز تا حدودی به سبب گسترش صنعت منسوجات و تا اندازهای به دلیل تأسیس کارخانهای جدید برای تولید روغن خوراکی افزایش یافت.
افزایش تولید پنبه کاملاً به تحولات جدید در دشتهای حاصلخیز گرگان بستگی داشت. در آغاز دهه ۱۳۱۰ کشت پنبه در این ناحیه رواج یافته بود. در ۱۳۳۹ در اولین سرشماری کشاورزی، مازندران و گرگان ۵۶% تمام مزارع پنبه (۳۱۳۰۰۰ هکتار) و ۶۵% از کل محصول (۳۳۰۰۰۰ تن) را به خود اختصاص داده که در سال ۱۳۵۳ به ترتیب به ۶۵% و ۷۵% افزایش یافت. توسعه کشت و صنایع پنبه بیشتر دهه ۱۳۵۰، بویژه نیمه اول آن صورت گرفته، اما در سالهای بعد کاهش فاحشی یافته که دلیل عمده آن افزایش تولید نفت بوده است (سالنامه آماری کشور، ۱۳۵۶).
۲-۱-۲- اهمیت پنبه
محصول پنبه به دلیل داشتن ارزش اقتصادی و تجاری در جهان به طلای سفید معروف میباشد. خصوصیات ویژه الیاف پنبه باعث شده که علیرغم توسعه سریع و فراگیر الیاف مصنوعی، این الیاف همچنان حدود ۴۸% از مصرف جهانی را به خود اختصاص دهد و حتی در برخی موارد هیچ فرآورده دیگری، قابلیت جایگزینی با آن را نداشته باشد. قابلیت شستشو، دوام، استحکام (هنگام خشک و تر بودن)، قابلیت هدایت بخار آب، دوام شیمیایی، نرمی، قابلیت انعطاف، تغییر دادن رنگ الیاف پنبه با رنگهای شیمیایی و سهولت آب رفتن یا تجمع اولیه از خصوصیات الیاف پنبه میباشد. الیاف پنبه، نازکتر از موهای سر، ولی تا حدودی محکم هستند. گرچه آب به آسانی به داخل پنبه نفوذ کرده، ولی وقتی الیاف پنبه مرطوب می شوند، باز هم محکم هستند (ناصری، ۱۳۷۴).
جدا از اهمیت نساجی، در بین نباتات روغنی، پنبه مقام دوم را در جهان داراست و کنجاله باقیمانده آن پس از روغن کشی نقش مناسبی در تغذیه دام دارد. این ویژگیها همراه با افزایش روز افزون جمعیت بشر، باعث شده است که پنبه در بین گیاهان زراعی از اهمیت خاصی برخوردار باشد و به همین دلیل، توجه به افزایش تولید آن از درجه اهمیت بالایی قرار گرفته است (رجبی، ۱۳۷۹).
امروزه افزایش تولید این محصول از طریق افزایش سطح زیر کشت، به دلیل محدودیتهای منابع آب، خاک و سایر مسایل جنبی آن عملی نمیباشد. بنابراین توجه بهروشهای دیگری مثل بهنژادی و بهزراعی برای افزایش تولید پنبه ضروری است (ناصری، ۱۳۷۴).
اهمیت اقتصادی پنبه بهعلت آنکه این محصول در دنیای امروز موارد مصرف گوناگون دارد، از نظر اقتصادی و تجارتی دارای اهمیت فوق العادهای بوده و به علت احتیاج به انواع وسایل و لوازمی که از فرآورده های این گیاه تهیه میگردد، روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود. به طور کلی الیاف پنبه به عنوان محصول اصلی و دانه آن به عنوان محصول فرعی (درجه دوم)، نقش مهمی در صنعت و تجارت دارند (عالیشاه و همکاران، ۱۳۸۲؛ عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹؛ رضایی و همکاران، ۱۳۸۵). استفاده از پنبه در صنایع پارچه بافی، جوراب بافی، قالی بافی، تولید پتو، تهیه نخ قرقره، مبلمان منازل، لاستیک سازی، تهیه فیبر، تهیه فیلم عکاسی، پوشش کابل، پشم مصنوعی، طناب، اشیاء پلاستیک، تهیه لوازم آرایش، تهیه صابون، شمع، ورنی، نئوپان، پنبه بهداشتی، نوارهای طبی، تهیه روغن (خوراکی، صنعتی و طبی)، کنجاله برای خوراک دام و تولید کود از مصارف عمده این ماده است (برزعلی وهمکاران، ۱۳۸۳؛ عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۳- خصوصیات گیاهشناسی پنبه
پنبه گیاهی گلدار (دو لپه) از تیره Malvaceae و جنس Gossypium میباشد (شکل ۱). چگونگی رشد و نمو این نبات بستگی به شرایط جوی و محیطی دارد. در مناطق سرد و معتدل به حالت یک ساله و در مناطق گرم به صورت چند ساله و یا دائمی رشد کرده و مرد بهره برداری قرار میگیرد.
پنبه دارای یک ریشه اصلی است که در شرایط مختلف محیطی، عمق نفوذ و طول آن در خاک متفاوت است.
طول ریشه در انواع مختلف و شرایط متفاوت جوی معمولاً بین ۴۰-۶۰ سانتیمتر و گاهی ۲/۱ متر و حداکثر ۳ متر میرسد. پوست ریشه خیلی قطورتر از پوست ساقه است و ریشه تقریباً بطور عمودی در خاک فرو رفته، خیلی سریع توسعه یافته و ریشه های فرعی را بوجو می آورد. ساقه اصلی در امتداد ریشه اصلی قرار دارد. در بیشتر انواع پنبه فقط یک ساقه اصلی وجود داشته که در اطراف آن تعدادی شاخه فرعی بوجود می آید.
طول ساقه در انواع مختلف و شرایط محیطی متفاوت و بین ۶۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر تغییر مینماید. ساقه و برگهای پنبه از کرکهای ظریف و نسبتاً سفید رنگی پوشیده شده اند.
برگهای پنبه بر روی شاخهها به طور منظم ظاهر شده و در روی هر شاخه معمولاً تعداد ۸ برگ متناوب وجود داشته که هریک توسط دمبرگی بلند به شاخه متصل شده اند. رنگ برگها در اکثر نژادها سبز، ولی در بعضی نژادها سبز مایل به قرمز میباشد. برگهای پنبه دارای ۳ تا ۵ و گاهی ۷ بریدگی هستند (عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹؛ ناصری، ۱۳۷۴).
نژادهای درختی پنبه بسته به نوع و محل کشت تا ۶ متر طول دارند.
گلهای پنبه معمولاً در گلآذینهایی که روی محور زایشی قرار دارند، تشکیل میگردد. کاسه گل سر پهن یا دارای پنج دندانه است. گلبرگها کرم یا زردرنگ هستند. قوزه (میوه) پنبه برحسب اینکه مادگی ۳، ۴ یا ۵ برچهای باشد، ۳، ۴ و یا ۵ خانهای بوده و در هر خانه ۳، ۶ یا ۹ عدد تخم پنبه قرار دارد (عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹؛ ناصری، ۱۳۷۴).
تارهای پنبه که از سلولز ساخته شده و ۱۵ تا ۲۰ روز پس از باز شدن گلها کامل میشوند. الیاف پنبه پس از حدود ۵۰ روز که رشد کامل شده و در داخل هر قوزه ۱۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ تار پنبه وجود دارد (عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹).
پنبه دارای دوگونه مهم و زراعی Gossypium hirsutum و G. barbadense که هر دو بومی آمریکای جنوبی و مرکزی هستند، میباشد (ناصری، ۱۳۷۴).
الف
ب
شکل۱- تصویر واقعی (الف) و شماتیک (ب) گیاه پنبه (اقتباس شده از http://agrobreed-lu.blogfa.com/post/1495).