بند (۲ ) ماده (۴) منشور ملل متحد این گونه اشعار می داد :
« پذیرش هر کشوری به عضویت ملل متحد که واجد شرایط مذکور]دوست دار صلح، به گونه ای که تعهدات مندرج در این منشور را بپذیرد و به نظرو تشخیص سازمان ملل قادر و مایل به اجرای آن باشد[باشد، منوط به تصمیمی است که مجمع عمومی بنابر توصیه ی شورای امنیت اتخاذ می کند » .[۱۳۵]
به هر روی چنانچه این امر به تایید شورای امنیت رسیده و با چالش اصلی فراروی خود، یعنی « وتو» مواجه نشود به طور قطع به تأیید اکثریت دو سوم اعضای حاضر خواهد رسید، چرا که تشکیلات خودگردان فلسطین تمامی پتانسیل خود را به کار گرفته است تا با هدف کسب عضویت کامل برای دولت مستقل فلسطین توجه دولت ها را به این مسأله معطوف داشته و در پی این اقدام ها و تلاش ها از حمایت و تأیید اتحادیه ی عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، حداقل دو عضو دائم شورای امنیت (چین و روسیه) و شمار زیادی از کشورهای آسیا و اقیانوسیه، اروپا و آمریکا برخوردار گردیده و در مجموعه تاکنون قریب ۱۲۲ کشور از ۱۹۳ کشور جهان، این موضوع را تأیید نموده و مورد حمایت قرار داده اند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل هم از شناسایی فلسطین حمایت کرد این مسئله را مطرح کرد که چرا پیش از این فلسطینی ها این مسئله را مطرح نکرده اند و این طرح را درخواست نکرده اند.
۳-۲- رویکرد کشورها:
۳-۲-۱- آمریکا :
بررسی رویکرد آمریکا بسته به سیاست های داخلی آمریکا و نیز لابی صهیونیستها معروف به آپیک در کنگره و کاخ سفید است. شبکه های وابسته به لابی صهیونیستی یکی از نیرومندترین مراکز نفوذ و لابی در واشنگتن هستند. هدف کاخ سفید در حمایت از اسرائیل به دلیل ارتباطات استراتژیک و تعهدات تاریخی و اخلاقی، تضمین برتری نظامی این رژیم در منطقه است. از دیدگاه کاخ سفید اسرائیل تنها الگوی واقعی دموکراسی در خاورمیانه است و دلیل تداوم منازعه در منطقه و عدم حل و فصل مشکل فلسطینی– اسرائیلی را باید در نبود وجود دموکراسی وهنجارهای غربی نزد فلسطینیان جستجو کرد.[۱۳۶]
آمریکا رسماً طی بیانیه ای اعلام کردند که اگر موضوع شناسایی کشور فلسطین در شورای امنیت مطرح شود آن را وتو خواهند کرد و اصرار دارند که این مسئله باید از طریق مذاکرات دو جانبه پیش روند و طرح یک جانبه جای بحث ندارد.
۳-۲-۲-آلمان :
آلمان به عنوان عضو غیر دائم شورای امنیت عضویت دولت مستقل فلسطینی را چالشی بزرگ برای اتحادیه اروپا ارزیابی می کند. آنجلا مرکل به نخست وزیر رژیم صهیونیستی اطمینان داده بود که حکومتش اقدامات یک جانبه فلسطین برای پذیرش در سازمان ملل را رد خواهند نمود. چالش آلمان، از آن جهت است که از یکسو در قبال اسرائیل وظایفی دارد و باید طرح فلسطین را رد کند و از طرف دیگر برلین مرتبا” روند راه حل دو دولتی را دنبال می کند و سالها است که در این راستا هزینه های زیادی را برای ساخت ادارات و سازمانهای فلسطینی متقبل شده است.[۱۳۷]
۳-۲-۳-اتحادیه اروپا :
در برخورد با شناسایی دولت مستقل فلسطینی در سرزمین های ۱۹۶۷ فاقد نظر یکسان است. برخی سران اتحادیه در اتخاذ مواضع با مقامات آمریکایی اشتراکات فکری و نظری دارند به طوری که انگلستان و آلمان از متحدان نزدیک اسرائیل سعی دارند مانع فشار همه جانبه ی بین المللی علیه تل آویو گردند. در این مسیر فرانسه برخورد دوگانه ای دارد. گرچه پاریس علنا” بر الزام شناسایی دولت مستقل فلسطینی پافشاری میکند اما با رایزنی های متعددی با سران تل آویو و اعطای برخی از امتیازات اقتصادی و تجاری و گسترش تضمین های امنیتی تلاش دارد تا همسویی فرانسه با اسرائیل را تثبیت کند.
لازم به توضیح است که اعضای اتحادیه در نخستین موضع گیری های خود به این توافق رسیده بودند که کشور مستقل فلسطین را تنها در صورت تامین شرایطی قابل قبول به رسمیت می شناسد، آنها در این زمینه طرح صلحی رانیز ارائه دادند که براساس آن مذاکرات صلح می بایست در یک سال به پایان میرسید و نتیجه آن تشکیل دو کشور کنار یکدیگر می بود. دو پارامتر مهم این پیشنهاد به رسمیت شناختن مرزهای ۱۹۶۷ و تقسیم بیت المقدس به عنوان پایتخت دو کشور بودند. اما این توافق دوام چندانی نداشت و با بالا گرفتن موج شناسایی ها که دامنه آن به داخل مرزهای اتحادیه نیز رسیده شیرازه آن را از هم پاشید. در اثر بروز همین ناهماهنگی و تلاش برای کسب وحدت دوباره که وزرای خارجه اروپا در شهر سوپروت لهستان گردهم آمدند. این مقامات سیاسی در نشست خود بار دیگر موضوع را به بحث گذاردند. شرکتکنندگان معترض این اجلاس معتقد بودند که درخواست عضویت فلسطین در سازمان ملل موجب شکاف در میان کشورهای اروپایی می شود، اعلام کردند کشورهای اروپایی باید هرچه زودتر با صدور بیانیهای مشترک و مثبت، نظر خود را در این باره اعلام کند. همچنین « کاترین اشتون » مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از جلسه گفت، این اتحادیه موضعی واحد ی را درقبال فلسطین اتخاذ نکرده و هدف ازبرگزاری نشست نیز صرفاَ رایزنی درباره به رسمیت شناخته شدن فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل بوده است.اظهارات اشتون به روشنی بیانگر این واقعیت بود که ۲۷ کشورعضو این اتحادیه به موضع واحدی در قبال تأسیس کشور مستقل فلسطین نرسیده اند.[۱۳۸]
۳-۲-۴-فلسطینیها:
در حال حاضر در فلسطین دو نوع حاکمیت وجود دارد، کرانه باختری تحت حاکمیت تشکیلات خودگردان است و نوارغزه در اختیار حماس قرار دارد. که در ابتدای آغاز این بحث نوعی خوش بینی در مواضع حماس دیده می شد و تحلیل ها هم حاکی از این بود که حماس از طرح شناسایی حمایت خواهد کرد. اما به تدریج مواضع رسمی آنها تغییر کرد و در بیانیه ای رسماً اعلام مخالفت خود را بیان کردند.
حماس معتقد است که محمود عباس دو شرط را گذاشته بود. اولا” اسرائیلی ها شهرک سازی را متوقف نمایند و در پای میز مذاکره مباحث را حل و فصل نماید یا طرح شناسایی کشور فلسطین را به سازمان ملل متحد ارائه خواهد نمود. ولی اسرائیلیها حاضر به توقف شهرک سازی نشدند. بنابراین طرح شناسایی مطرح شد و حماس معتقد بود که در هر دو صورت این موضوع به ضرر فلسطین است، چرا که در صورت مذاکره مجبور هستند که امتیاز دهند و عملاً به ضرر فلسطین ختم می شد و در مورد مسئله شناسایی کشور فلسطین نیز معتقد بودند که باز هم موضوع به ضرر فلسطین است چرا که معتقد بودند با شناسایی رسمی سرزمین موجود دیگر هیچ فلسطینی نمی تواند به مرزهای سال ۱۹۴۸ و فلسطین تاریخی ادعایی داشته باشد و برای همیشه ادعا بر سرزمین های ۱۹۴۸ به پایان می رسد. دلیل دوم بر مخالفت با موضوع شناسایی این بود که با تشکیل دولت مستقل فلسطین در واقع بحث مربوط به بازگشت آوارگان سال ۱۹۴۸ هم به پایان می رسید و هیچ پناهنده و آواره ۱۹۴۸ هیچ گونه حقی برای بازگشت نخواهد داشت. طرح شناسایی را طرح خطرناک برای آینده فلسطین ارزیابی می کردند.
اما با توجه به وجود تشکیلات خودگردان و اجماع نظر حماس و جهاد اسلامی که منتقد طرح شناسائی کشور مستقل فلسطینی هستند می توان گفت طرح شناسایی کشور فلسطین اقدامی سیاسی است که حکومت خودگردان بدون کسب اجماع گروه های فلسطینی آنرا مطرح کرده است. گروه های فلسطینی این طرح را اقدامی یک جانبه برای تاثیرگذاری بر صحنه داخلی فلسطین و جلوگیری از حذف سازمان آزادی بخش فلسطین می دانند. از منظر تشکیلات خودگردان که بر مبنای توافقنامه اسلو تشکیل شده گروه های مقاومت مشروعیت ندارد. تشکیلات خودگردان سعی نمود با انجام مصالحه فلسطینی به افکار عمومی جهان و دولتها نشان دهد که از پشتیبانی لازم برای طرح شناسایی کشور مستقل فلسطین و کسب کرسی فلسطین در سازمان ملل برخوردار است.
هر چند استدلالهای حقوقی در توجیه اعلام استقلال فلسطین از سوی کشورها یا برخی مراکز آکادمیک قابل عرضه باشد، از دیدگاه مسائل غیر حقوقی، انتقادات و نگرانی های قابل تاملی مطرح است که عبارتند از:
۱ – با توجه به اینکه ریاست محمود عباس در سال ۲۰۰۹ خاتمه یافته، آیا وی به عنوان نماینده مشروع نهضت آزادیبخش فلسطین، صلاحیت لازم برای طرح درخواست مذکور را دارد ؟
۲ – شناسایی فلسطین بر اساس ماهیت اعلامی و شناسایی به عنوان رویه غالب جامعه بین المللی، ملاک قطعی نبوده و شناسایی سایر کشورها پایه ریز ارکان این دولت تلقی می شود.
۳ – شرط اسرائیل برای استقلال فلسطین، سلب توان نظامی است. هیچ کشوری نمی تواند از حقوق ذاتی حاکمیت خود سرباز زند. در این صورت منافع ملت فلسطین مورد بی اعتنایی جدی قرار می گیرد.
۴ – گروه چهار جانبه صلح خاورمیانه مرکب از روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل خواستار مذاکره دوطرف هستند در حالی که دو شرط اساسی فلسطینی ها یعنی به رسمیت شناختن مرزهای ۱۹۶۷ و توقف شهرک سازی همواره از سوی رژیم صهیونیستی نادیده گرفته شده است.
در نظر گرفتن مهلت برای مذاکره باید منوط به نظارت بر عدم ادامه تخلفات اسرائیل از مقررات بینالمللی باشد که هرگز محقق نمی شود.[۱۳۹]
۳-۲-۵-اعراب :
اتحادیه عرب هم در ظاهر امر با یک بیانیه موافقت خود را اعلام کردند، اما در این ساختار شاید بتوان در سوریها، اردنیها و لبنانیها مواضع متفاوتی هم دید، مابقی کشورهای اتحادیه عرب به شدت از طرح محمود عباس حمایت کرده اند.
سوریه از آنجا که مسأله جولان خود را با مسئله فلسطین پیوند می داده اند و معتقدند که همه مشکلات با اسرائیل باید یکجا و در یک مجموعه حل و فصل شود، بنابراین معتقدند اگر موضوع فلسطین بخواهد حل شود ممکن است بحث جولان فراموش شود و یا کمرنگ گردد، باید برای کل مسأله مربوطه به اشغال مناطق مختلف عربی راه حل صورت گیرد. لبنانی ها هم به تبع سوریه تا حدی نظر سوری ها را دنبال میکنند .
اردن به چند دلیل نگران بحث شنا سایی فلسطین هست:
۱ – بحث جغرافیایی : اداره مسجدالاقصی در اختیار دولت اردن است. هم اکنون هم که این منطقه تحت اشغال است، کارمندان و مدیریت آن در دست دولت اردن است، با طرح تصویب شناسایی، اردن باید تمام این اختیارات را به دولت آینده فلسطین واگذار کند و عملاً جایگاهی در مسائل نخواهد داشت.
۲ – منافع سیاسی : نگرانی دیگر اردنیها به مسائل سیاسی باز میگردد. آنها معتقدند فلسطینیها در حال حاضر نسبت به اردن وزن کمتری دارند و درواقع به اردنی ها نیاز دارند و محمود عباس همواره مشورت اردنی ها را دارد. در شرایطی که کشور مستقل فلسطینی تشکیل شود. فلسطین و اردن در معادلات سیاسی به یک چشم نگریسته خواهند شد و اردن وزنه بالاتر را از دست خواهد داد و از مرکزیت اردنیها کاسته خواهد شد.
۳ – دغدغه امنیتی : اردنی ها معتقدند بعد از تشکیل کشور مستقل فلسطینی بسیاری از آوارگان که بیشترین تعداد آنها در اردن هستند به کرانه باختری بازمی گردند و این مسئله می تواند برای اردن تهدید عملی برای آینده روابط این دو خواهد بود. با توجه به سوابق تاریخی و اختلافاتی که در این زمینه وجود دارد، این نگرانی نیز وجود دارد، به هر حال اگر این آوارگان در اردن بمانند تهدید هستند، اگر بروند هم تهدید هستند اگر دولت قوی فلسطین تشکیل شود تهدید خواهد بود، اگر فلسطینی ها به نوعی در حکومت اردن مشارکت داشته باشند؛ باز هم تهدید خواهد بود : اگر چه این نگرانی امنیتی برای اردن قدیمی است.
۳-۲-۶-اسرائیل :
اسرائیل از وضع کنونی نگران است، که نگرانیهای اسرائیل را می توان به دو دسته بلند مدت و کوتاهمدت تقسیم کرد. نگرانی کوتاه مدت اسرائیل به هیجان ها و اغتشاش های احتمالی داخل فلسطین که تحت عنوان پایکوبی و شادمانی و جشن انجام می شود، مربوط است که نگران هستند که این موضوع می تواند به درگیری با شهرک نشین ها و نیروهای نظامی مستقر در کرانه باختری و شکل گیری انتفاضه ای دیگر منتهی شود که آنها نتوانند آن را کنترل کنند، که در این مورد محمود عباس اعلام کرده است که اگر این موضوع تصویب شود، حتماً نیروهای خودگردان حفاظت از این وضعیت را بر عهده خواهند گرفت و اجازه نخواهند که مردم به شهرک نشین ها نزدیک شوند و این شادمانی ها تعرضی به مناطق اسرائیل وارد نکند.در دراز مدت هم اسرائیلی ها مباحث حقوقی را مطرح می کنند و بیم آن را دارند که با این شناسایی، ابزاری شود برای فلسطینی ها که حقوقشا ن را پیگیری نمایند.
رفتار شناسی اسرائیل در طول چندین دهه نشان می دهد که این رژیم به هیچ وجه در شرایط عادی حاضر به اعطای کوچکترین امتیازی نیست، لذا این رژیم بعید است در روند عادی تن به قوانین حقوق بینالملل و الزام شناسایی ملت مستقل فلسطینی در سرزمین ۱۹۶۷ بدهد. حداکثر چیزی که برای اسرائیل در مورد شناسایی سرزمین مستقل فلسطین قابل پذیرش است، اعطای خود مختاری کنترل شده است که مشکلات امنیتی تل آویو را حل کند و بار فشار اقتصادی فلسطینیان را بر دوش اقتصاد این رژیم را هم کم کند، لذا این رژیم از طریق لابی خود در غرب به ویژه آمریکا و در کنگره تلاش است که با توسل به حق وتو آمریکا در شورای امنیت مانع به ثمر نشستن خواسته های مردم فلسطین گردد.
۳-۲-۷-روسیه وچین:
روسیه و چین از خواست مردم درجهت کسب استقلال و هویت مستقل در سرزمین های ۱۹۶۷ حمایت می کنند. صرفنظر از شناسایی دولت مستقل فلسطینی، ارتباطات سیاسی و دیپلماتیک بین مسکو و گروه های فلسطینی همواره وجود داشته است. پکن از حامیان واقعی شناسایی حقوق فلسطینیان است.
۳-۲-۸-ایران :
جمهوری اسلامی ایران طرح شناسایی کشور مستقل فلسطین را ایجاد مسیر انحرافی در چارچوب تحولات منطقه می بیند.