۴۱۱٫۸۵۱
.۷۱۱
Lower-bound
۲۹۲٫۶۵۷
۲۱۵٫۰۰۰
۱٫۳۶۱
در نهایت می توان گفت که با توجه به یافته های این آزمون، نمی توان فرض صفر را تأیید کرد و نگرش مصرف کنندگان ایرانی نسبت به پوشاک ساخته شده در کشور ترکیه، بطور معنا داری با نگرش آنها نسبت به پوشاک ساخت شده در کشورهای ایران و چین متفاوت بوده و مثبت تر است.
نتیجه گیری و پیشنهادات
مقدمه
در طول فصل های گذشته به موضوعی پرداختیم که امروزه توجه بسیاری از محققان و فعالان حوزه ی بازاریابی و رفتار مصرف کننده را به خود جلب کرده است. این موضوع به تمایزی آشکار در رقابت جهانی، برای برخی محصولات اشاره می کند که این بار نه به خاطر کیفیت آنها و یا نوآوری ها، بلکه به خاطر تأثیر بسزای کشور محل ساخت آن محصول، بر ذهنیت مصرف کننده می باشد. این تأثیر، گویای برخی اثرات ضمنی و نامشهود است که گاه، بسیار قوی تر از اثرات عینی و مشهود عمل می کنند. اگر چه این موضوع از ابتدای پیدایش تجارت و مبادله در عرصه ی بین الملل وجود داشته است اما توجه به آن بصورت علمی و نظام مند، سابقه ی چندانی نداشته و از موضوعات روزآمد این حوزه می باشد. از این رو ما نیز سعی کردیم تا در این مطالعه به بحث درباره ی ابعاد این موضوع پرداخته و از منظری خاص، کشورمان را در این حیطه مورد بررسی قرار دهیم. بنابراین، اگر چه دامنه ی وسیعی از ابعاد مختلف این موضوع به ذهن می رسید، اما با توجه به مجال اندک پایان نامه ی کارشناسی ارشد، قسمت مشخصی از آن انتخاب شد. این قسمت شامل بررسی نگرش مصرف کننده ی ایرانی نسبت به کشور محل ساخت پوشاک با مقایسه سه کشور ایران، ترکیه و چین می باشد. با این وصف، دامنه ی بررسی های ما در این تحقیق به سه موضوع مشخص محدود شده است: در ابتدا از بین تمام سازه های رفتاری، سازه ی نگرش را انتخاب کرده ایم، سپس صنعت پوشاک را از بین کسب و کارهای مختلف برگزیده و با توجه به شرایط محیطی تنها به بررسی اثر کشور محل ساخت برای سه کشور ایران، ترکیه و چین پرداخته ایم. این کوچک سازی دامنه ی بررسی ها به افزایش دقت و کیفیت در به دست آوردن نتایج تحقیق می انجامد. البته زوایای مختلف این موضوع در فصل دوم مورد بررسی کامل قرار گرفته و چارچوب اجرایی طرح و نتایج تحقیق، هر کدام در فصل های سوم و چهارم ارائه شده است. بدین ترتیب، در این فصل از پایان نامه، به بحث درباره ی نتایج به دست آمده پرداخته، سپس برخی کاربردهای مدیریتی، پیشنهادات نظری، رهنمودهایی برای تحقیقات آتی و محدودیت های تحقیق را یادآور می شویم.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بحث و نتیجه گیری
در این قسمت از پایان نامه به شرح و بررسی بیشتر نتایج بدست آمده از پایان نامه پرداخته و مباحث کلیدی ادبیات تحقیق را در این چارچوب مرور می کنیم. همانطور که در فصل های پیشین نیز عنوان کردیم هدف از این تحقیق رسیدن به جوابی برای سؤالات کلی زیر بود، که البته هر یک از این سؤالات خود در چند سؤال فرعی مورد بررسی قرار گرفتند:
نگرش مصرف کننده ی ایرانی نسبت به پوشاک ساخت هر یک از کشور های ایران، ترکیه و چین چگونه است؟
آیا مصرف کنندگان بین پوشاک ساخته شده در کشورهای نام برده، تمایز قائل می شوند؟
در صورت وجود تمایز، پوشاک کدام یک از کشورهای مورد مطالعه را بر دیگری ترجیح می دهند؟
همانطور که در محتوای مباحث مربوط به ادبیات تحقیق نیز مشاهده کردیم، سازه های تصویر کشور (CI)، تصویر کشور- محصول (PCI) و همچنین نگرش نسبت به محصول (Product Attitude)، همه از ساختار سه جزئی نگرش پیروی می کردند و تمام بررسی های ما نیز در همین چارچوب انجام گرفت. یعنی ابتدا سعی شد تا تجزیه و تحلیل ها را بر مبنای ساختار سه جزئی نگرش انجام، سپس به یک جمع بندی کلی برسیم. حال در این قسمت از پایان نامه به شرح بیشتر نتایج به دست آمده و بحث درباره ی هر یک از آنان می پردازیم.
با توجه به اهمیت مبحث ”ملی گرایی[۲۲۰] “ در زمینه ی پژوهش های ” کشور محل ساخت“، در این مطالعه سعی کرده ایم تا علاوه بر پاسخ دادن به سؤالات فوق الذکر، نگاهی مجزا به مسئله ی ملی گرایی نیز داشته باشیم. نتایج به دست آمده از بررسی ملی گرایی در بین مصرف کنندگان ایرانی، در ادامه ی مباحث همین فصل آورده شده است.
چگونگی نگرش مصرف کننده نسبت به کشور محل ساخت
یکی از چالش های اساسی ما در این تحقیق، مانند هر تحقیق علمی دیگری دستیابی به یک ابزار جمع آوری داده ی قابل اعتماد و شایسته بود. در این راستا و برای نیل به این مهم یک پرسشنامه ی ساختار یافته طراحی شد که در آن، نظر مصاحبه شوندگان را در مورد پوشاک ساخته شده در سه کشور ایران، ترکیه و چین به دست آورده ایم. البته این پرسشنامه از جامعیت بیشتری نسبت به تحقیقات مشابه برخوردار بود. مثلاً در مطالعه ای که از سوی پترسون و تای[۲۲۱] (۱۹۹۱) انجام گرفته است، تنها ابعاد شناختی پوشاک مورد پرسش قرار گرفته و دیگر ابعاد موضوع نادیده گرفته شده اند. در ادامه ی بحث، با بهره گرفتن از سه قسمت عمده از پرسشنامه، داده هایی جمع آوری شد که بر ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری مصرف کنندگان دلالت داشت. داده های مورد نظر باید ما را در تأیید یا رد فرضیه های تحقیق یاری می کردند. چندین فرضیه برای یافتن پاسخی مناسب به سؤالات این قسمت تدوین شد. بدین ترتیب که ابتدا سعی شد تا ابعاد نگرش را برای هر کشور به تنهایی مورد بررسی قرار دهیم، سپس به توصیف نگرش کلی نسبت به آن کشور بپردازیم. برای قسمت اول، فرضیه های H1 ، H3 وH5 که در فصل سوم ارائه گردیدند، تدوین شدند. با آزمون این فرضیه ها ابتدا سعی شد که ابعاد مختلف نگرش را برای هر کشور مورد بررسی قرار دهیم سپس آنها را نسبت به یکدیگر نیز مقایسه کنیم. به عنوان مثال نتایج تجزیه و تحلیل ها برای کشور ایران نشان داد که تفاوت معناداری بین اجزای نگرش نسبت به پوشاک ایرانی وجود دارد و بعد رفتاری نگرش برای این کشور از دیگر ابعاد آن قوی تر می باشد. همچنین توانستیم دریابیم که نگرش مصرف کنندگان نسبت به پوشاک ایرانی، در هیچ یک از اجزای خود، به سطح مورد انتظار ما نرسیده و بنابراین نه از لحاظ شناختی و نه از لحاظ عاطفی و نه رفتاری مثبت نمی باشد. این نتایج همه، در دامنه ی بررسی های فرضیه H1 قرار داشت.
فرضیه ی H3 این بررسی ها را برای کشور ترکیه انجام داد. در این بررسی ها دیده شد که بعد شناختی نسبت به دیگر ابعاد نگرش نسبت به پوشاک ترک قوی تر بود. همچنین مشاهده شد که نگرش مصرف کنندگان در تمام اجزای شناختی، عاطفی و رفتاری نسبت به پوشاک ترک مثبت می باشد.
اما نتایج بررسی ها برای کشور چین (فرضیه H5) بیانگر سطح پایین نگرش مصرف کنندگان نسبت به پوشاک چینی بود. این بررسی ها نشان داد که اگر چه بعد شناختی برای پوشاک چینی از بار مثبت بیشتری برخوردار است، اما هیچ یک از اجزای نگرش نسبت به پوشاک چینی مثبت نبوده و حتی از میانگین پایین تری نسبت به پوشاک ایرانی برخوردارند. این یافته ها با نتایج مطالعه ی کرمی و دیگران[۲۲۲] (۲۰۱۱) نیز سازگار است. زیرا در آن مطالعه نیز مشاهده شده است که مصرف کنندگان ایرانی نگرش مثبتی نسبت به عموم محصولات چینی ندارند.
اما همانطور که گفتیم بعد از این قسمت می خواستیم نگرش کلی مصرف کنندگان را نسبت به پوشاک هر کشور، توصیف نماییم. بدین منظور فرضیه های H2، H4 و H6 (رجوع شود به فصل ۳، بخش دوم) تدوین شدند. نتیجه ی آزمون این فرضیه ها این شد که نگرش مصرف کننده ی ایرانی نسبت به پوشاک ترک مثبت ولی به پوشاک ایرانی و چینی مثبت نمی باشد. سطح مورد انتظار ما برای مثبت بودن نگرش، این بود که میانگین مقیاسها بزرگتر- مساوی ۳ باشد (البته با توجه به مقیاس ۵ درجه ای لیکرت). به نظر می رسد که این واقعیت دامنگیر بسیاری از کشورهای در حال توسعه است. به عبارتی دیگر در این کشورها محصولات بومی از لحاظ قیمت و کیفیت پایین تر از محصولات کشورهای توسعه یافته دانسته می شوند. به عنوان مثال، نیلام کینرا[۲۲۳] (۲۰۰۶) در مطالعه ی خود، همین نتایج را برای مصرف کنندگان هندی به دست آورده است. البته در جوامع یاد شده، میزان قابل توجهی از ملی گرایی نیز در بین مصرف کنندگان مشاهده شده است که در قسمت های آتی به آن می پردازیم.
رتبه بندی اثرات COO برای سه کشور ایران، ترکیه و چین
در این قسمت به نتایج به دست آمده برای سؤال های ۲و۳ که در ابتدای این فصل بیان شدند می پردازیم. همانطور که در فصل پیش نیز مشاهده شد، برای بررسی تمایز بین سازه ها و اجزاء، از آزمون آنوای مکرر استفاده کردیم. بدین منظور باز طبق روال گذشته ابتدا تفاوتها را در اجزای نگرش مورد مطالعه قرار داده، سپس کل سازه ی نگرش را برای سه کشور مذکور، مورد مقایسه قرار دادیم. در بررسی مورد اول مشاهده شد که تمایز آشکاری بین اجزای نگرش برای هر سه کشور ایران، ترکیه و چین وجود دارد. در این راستا کشور ترکیه در هر سه جزء شناختی، عاطفی و رفتاری از دو کشور دیگر در جایگاه بالاتری قرار گرفت (فرضیه هایH7-1 و H7-2 و H7-3 ). البته این برتری در مورد فرضیه ی اصلی این قسمت یعنی H7 نیز مشاهده شد. بدین معنا که نگرش مصرف کنندگان ایرانی نسبت به پوشاک ساخته شده در کشور ترکیه، تفاوت معنی داری با پوشاک ساخته شده در دو کشور ایران و چین داشته و از آنان مثبت تر است. شاید یک دلیل عمده برای رسیدن به این نتیجه، جوان بودن جامعه ی آماری است. همانطور که پترسون و تای (۱۹۹۱) نیز در یافته های خود بدان اشاره کرده اند، قشر جوان تمایل بیشتری به محصولات و حتی سفر به کشورهای خارجی داشته و همین نکته موجب تأثیر بر ارزیابی های آنان می گردد. البته قابل استنباط است که این قشر، بیشتر بر شنیده ها و یا مطالعات خود از آن کشورها تکیه کرده و کمتر از نزدیک، این موضوع را تجربه کرده اند.
اوینئی[۲۲۴] (۲۰۰۹) نیز در یافته های خود که از مصرف کنندگان نیجریه ای به دست آورده است، مهمترین منبع اطلاعاتی را در این زمینه برای ارزیابی ها، تبلیغات و شایعات دهان به دهان می داند. برای همین است که برای کشورهای ترکیه و چین، میانگین جزء شناختی بالاتر از دیگر اجزای نگرش بوده و برای ایران جزء رفتاری، میانگین بالاتری نسبت به اجزای دیگر دارد (قسمتهای ب، ج و د فصل چهارم). البته در تمام تجزیه و تحلیل های یاد شده، نگرش مصرف کنندگان نسبت به پوشاک ساخته شده در کشور ایران، مثبت تر از نگرش آنها نسبت به پوشاک ساخته شده در کشور چین بود که به نظر می آمد متأثر از عامل ملی گرایی باشد.
حال در یک نگاه کلی، فرضیات طرح شده و نتایج رد یا تأیید هر یک از آنان را در جدول زیر، نشان می دهیم.
جدول رد و یا تأیید فرضیه های تحقیق
عنوان
فرضیه
تأیید یا رد
H1
تفاوت معنا داری بین ابعاد سازه ی نگرش نسبت به پوشاک ایرانی وجود دارد.
تأیید