برای مثال پاسخ به سوال های زیر به نوعی راهبردهای یادگیری را نشان میدهند:
این کتابرا چگونه می خوانید؟ آیا زیر جملات مهم خط می کشید یا با ماژیکآن ها را برجسته می کنید؟ آیا یادداشت برداری یا خلاصه می کنید؟
از زمانی که روخوانی ابداع شده است، دانش آموزان از این روش ها و روش های دیگر استفادهکرده اند و این گونه راهبردها از دیربازمورد بررسی قرار گرفته اند. با این حال، روانشناسان پرورشی هنوز درباره ی این که کدام راهبردهای مطالعه از همه مؤثرتر هستند، مجادله میکنند. پژوهش درباره ی راهبردهای مطالعه ینتیجه بخش، در بهترین حالت گیج کننده است. معلوم شده است که معدودی از روش های مطالعه همیشه نتیجه بخش بوده و تعدادی از آن هااصلاًنتیجه بخش نیستند. بدیهی است که ارزش راهبردهای مطالعه،به جزییات آن ها و نوع استفاده ای که از آن ها می شود، بستگی دارد (اسلاوین، ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۲).
نتایج پژوهش ها نشان میدهد، دانش آموزانی که این گونه مهارت ها (مهارت استفاده از راهبردهای شناختی) به آنان آموزش داده شده (گروه آزمایش) در قیاس با دانش آموزانیکه از این مهارت ها بی بهره مانده اند (گروه گواه)، در توانایی خواندن و فهمیدن مطالب جلوتر بوده اند. پژوهش های موجود به روشنی نشان میدهند که رفتار راهبردی یا استراتژیکی، یادگیری را افزایش میدهد. هم چنین روشن شده است که یادگیرندگانماهر می دانند که چه زمانی باید استراتژیکی عمل کنند (سیف، ۱۳۸۹).
از آن جا که موضوع ها و مباحث تحصیلی بسیار گوناگون اند و یادگیری هر یک از آن ها شیوه های خاصی را طلب میکند، آگاهی یافتن دانش آموزان و دانشجویان از راهبردهای مختلف مطالعه و یادگیری و تسلط یابی آنانبر چگونگی استفاده از آن راهبردها در کسب موفقیت تحصیلی بسیار یاری شان میدهد. (سیف، ۱۳۸۵)
راهبردهای یادگیری و مطالعه ( هم شناختی و هم فراشناختی) مهارت های قابل یادگیری هستند.مثلاً یکی از روش های موفق مطالعه و یادگیری ویژه ی متوندرسی علمی و رشی است که با نام های PQ4R یاPQRSTشناخته شده است،یا روش کاپس (CAPS) برای خواندن متن های ادبی قابل استفاده است (توماس[۳] و رابینسون[۴]، ۱۹۸۲ به نقل از سیف، ۱۳۹۰).
از مطالببالا چنینبر میآید که توماس و رابینسونبرای مباحث و موضوعاتگوناگونی تحصیلی ملزمبه نام گذاری هایی چون متونعلمی و ادبی شده اند. لذا با پیروی از چنین روشی بر آن شدیم که موضوعات گوناگون تحصیلی را با نام های جدید و بر اساس انواعهوش های کشف شده از سوی هواردگارنر[۵] و لوئیس ترستون[۶] مانندهوش های درک کلامی، سرعت ادراکی و استدلال، نام گذاری نماییم (سیف، ۱۳۹۱) به زبان ساده، پژوهشگر موضوعات و مباحث مختلف تحصیلی را بر اساس اسامی انواعهوش ها، تحت عناوین دروس درکی، کلامی و حفظی نام گذاری کردهاست.
بیان مسأله:
چنان چه ویلیامون تیل[۷] میگوید: برای جامعه ای که آموزش و پرورشآن امور را بدون بحث و انتقادمی پذیرد و بدونتفکر منعکس می کند، اینخطر در کمین است که انسان فاقد توان و نیرو در جامعه پدید آورد (شعبانی و پورظهیر، ۱۳۸۵).
اسلاوین[۸] در کتابی با عنوان روانشناسیتربیتی معتقد است که «رایج ترین راهبردهای مطالعه شامل یاداشت برداری، خط کشیدن زیر مطلب، خلاصه کردن، نوشتن برای یادگرفتن،چکیده نگاری و نمودار نگاری میباشد که دانش آموزان اکثراًاز زمان ابداع روخوانی تاکنون از این روش ها به تنهایی و بدون آموزش مربی استفاده کردهاند».
با این حال، روانشناسان تربیتی هنوز درباره ی این که کدام راهبرهای مطالعه از همه مؤثرتر هستند مجادله میکنند.پژوهش درباره ی راهبردهای مطالعه ی نتیجه بخش، در بهترین حالت گیج کننده میباشد و معلوم شده است که معدودی از روش های مطالعه همیشه نتیجه بخش بوده و تعدادی از آن ها اصلاً نتیجه بخش نیستند (اسلاوین، ترجمه سید محمدی ۱۳۸۹).
و اما از آن جا که قبلاًمتذکر شدیم، راهبردهای شناختی راه های یادگیری هستند. این پژوهش به دنبال آن است که بعد از معرفی و تدریس راهبردهای شناختی به دانش آموزانپسر پایه سوم راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب، به بررسی تفاوت میزان تأثیرات مثبت، خنثی و شاید منفی اینراهبردها در یادگیری و یادداری دروس تاریخ (حفظی)، زبان انگلیسی (کلامی) و علوم تجربی (درکی) بپردازد، یا این دروس را از لحاظ مقدار تأثیری که از راهبردهای شناختی میپذیرند طبقه بندی نماید.
بدینصورت که در کلاس آزمایش (گروه آزمایش) هنگاممطالعه دروس تاریخ، زبان انگلیسی و علوم تجربی از راهبردهای شناختی استفاده می شود و در کلاس کنترل (گروه کنترل) روش یا روند همیشگی مطالعه دروس یاد شده ادامه مییابد. بنابرین متغیر مستقلدر این پژوهش، راهبردهای شناختی و متغیرهای وابسته شامل میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی در دروس تاریخ (حفظی)، زبان انگلیسی (کلامی) و علوم تجربی (درکی) میباشد.
اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
انفجار اطلاعات، پیشرفت علوم و فنون، پیچیده شدن نیازهای فردی و اجتماعی موجب شده که دیگر روش هایغیرعلمی مطالعه که برآیندیجز اتلاف وقت، هزینه و یادگیری ناقص را به دنبالندارند،قادر به رفع نیازهای پیچیده امروزی نباشند.نوآوری درفعالیت های آموزشی از جمله راه های یادگیری مقوله ای است که مقالات و کتب زیادی را به خود اختصاص داده و پژوهش های گسترده ای در این زمینه صورت گرفته است (زمانی و لیاقتدار، ۱۳۸۹).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
از طرفی موضوع ها و مبحث های تحصیلی بسیار گوناگون اند و یادگیری هر یک از آن ها شیوه ی خاصی را طلب میکند، آگاهی یافتن دانش آموزان و دانشجویاناز راهبردهای مختلف مطالعه و یادگیری و تسلط یابی آنانبر چگونگی استفاده از آن راهبردها در کسب موفقیت تحصیلی بسیار یاری شان میدهد. آگاهی از این راهبردها به معلمان نیز کمک میکند تا در هدایت دانش آموزان و دانشجویان مؤثر عمل کنند (سیف، ۱۳۹۲).
علی اکبر سیف در کتاب روانشناسی پرورشی نوین میگوید: «راهبردهای شناختی راه های یادگیری هستند» از طرف دیگر سیف معتقد است که راهبردهای یادگیری و مطالعه مهارت های قابل یادگیری هستند. به عبارت دیگر راهبردهای یادگیری را می شود به دانش آموزان آموزش داد.(سیف، ۱۳۹۱)