نمی آید و آرزوها از بین می روند و از ترس عذاب دلها افسرده و غمگین می باشند و صداها با خشوع و فروتنی و آهسته می باشند و دهان پر از عرق می شود و ترس از کیفر گناهان، بی اندازه است و از هیبت صدای منادی برای تمییز حق از باطل و جزای خیر و شر و عقاب و کیفر بخشیدن ثواب و پاداش، گوشها به لرزه درآید. روزی است که دیگر جای بازگشت و جبرانی وجود ندارد و پشیمانی دیگر سودی ندارد (فیض الاسلام خطبه ۸۲).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱۶-۷-۴ رعایت عدل و انصاف
یکی از راه های اثر بخشی و نفوذ مدیران در درون زیردستان، عملکرد عادلانهی آنان می باشد. کسانی که بر اساس عدالت در بین مردم عمل می کنند، اگر هر زمان دستوری صادر نمایند همگان با میل و رغبت درونی جهت اجرای اوامر آنان حرکت می کنند. چنانچه امیرالمومنین (ع) می فرمایند: کسی که عادل باشد، حکمش نفوذ خواهد کرد(غررالحکم، ج ۲، ص ۱۵۹).
اجرای عدالت برای همه لازم و پسندیده است، ولی برای مدیران و کسانی که با دیگران ارتباط
گستردهتری دارند و قدرت اجرایی شان بیشتر است ضروریتر و ارزشمندتر خواهد بود. مدیران باید عدالت و مساوات را حتی در نگاه کردن، سلام و احوالپرسی و… رعایت کنند. در این مورد نیز حضرت علی (ع) در نامه ۲۷ نهج البلاغه می فرمایند: «از این رو مدیر مسلمان باید همیشه حرکات، برخوردها و رفتار خود را زیر نظر داشته باشد، تا اینگونه نباشد که عدهای را با آغوش باز بپذیرد و با آنان خلوت کند، اما عدهای دیگر را با بی میلی و بی مهری نابجا از خود دور و مایوس نماید. همچنین امام علی (ع) در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر فرمودهاند: دوست داشتنیترین چیزها در نزد تو، در حق میانهترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودی مردم گستردهترین باشد که همانا خشم عمومی مردم خشنودی خواص را از بین می برد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر کند.
۱۷-۷-۴ عدم تعلق به دنیا
همانطور که می دانیم هدف از آفرینش انسان، زندگی در این دنیا نیست، بلکه زندگی دنیایی، مقدمهای بر زندگی جاوید اخروی است و دنیا سرای گذر است و آخرت جای ماندن، پس مدیر در جامعه اسلامی نباید به عزت و ارجمندی و فخر کردن در دنیا دل ببندد و به زیور و نعمت آن فریفته شود، زیرا دنیا شیرین و به شهوتها خواسته های بیهوده پیچیده شده است. حضرت امام علی (ع) در نامهای به امام حسن در این رابطه می فرمایند: بدان ای پسرم، جز این نیست که تو برای آخرت آفریده شدهای نه برای دنیا، و برای فنا به عالم هستی گام گذاشتهای نه برای ابدیت، و برای مرگ نه برای زندگی، و قطعی است که تو در این دنیا در جایگاهی قرار گرفتهای که، باید کوچ کنی و به قدر کفایت از آن برخوردار شوی، چون تو در مسیر آخرت هستی (فیض الاسلام، نامه۳۱).
همچنین امام علی(ع) دل بستن به دنیا را منشأ همه خطاها می دانند(بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۵۸) و در خطبه ۲۲۱ به پرهیز و دوری از دنیایی سفارش می کند که بسیار مکر کننده و فریب دهنده و بازی دهنده است.
۱۸-۷-۴ امانتداری
وظیفه امانتداری از دستور موکد دین مقدس اسلام و از وظایف عقلی و انسانی می باشد و بهترین فرد برای سپردن کار و مسئولیت، کسی است که در کار توانا و امین باشد، اگر کسی بندهی حقیقی خدا نباشد برای یک مدیر نیز همکار خوبی نخواهد بود. حضرت علی (ع) در نامهای که به اشعث بن قیس فرستاده چنین می فرمایند: مدیریت و حکمرانی برای تو طمعه نیست، ولی آن مسئولیت در گردن تو امانت است و کسی که از تو بالاتر است از تو خواسته که نگهبان آن باشی(فیض الاسلام، نامه، ۵ ص ۸۳۹). همچنین حضرت در نامهی خود می فرمایند: کسی که امانت را خوار شمارد و دست به خیانت آلاید و خویشتن و دینش را از آن منزه نسازد، درهای خواری و رسوایی را در دنیا به روی خود گشوده است و در آخرت خوارتر و رسواتر خواهد شد(دلشاد تهرانی، ۱۳۷۷، ص۱۵۶). مسئولیتهای دولتی و حکومتی امانتی است که اگر به دست مدیران سپرده شود باید جز مقداری که شرع و قانون اجازه می دهد از آن امکانات بهره برداری نکنند بنابراین باید در انتخاب مدیران دقت لازم به عمل آید تا از افرادی مطمئن و امانتدار باشند چناچه حضرت علی (ع) می فرمایند: ای مالک فردی را به همکاری بپذیر که در امانتداری چهره موجه و شناخته شده باشد(نهج البلاغه، نامه، ۵۳، فیض الاسلام).
۱۹-۷-۴ مشورت کردن
مشورت از روش های عاقلانه و هماهنگ با فطرت اولیه انسانی بوده و در مقابل آن، خودکامگی و خودرأیی، از اخلاق زشت و منکر شمرده شده است. برای مدیر، مشورت امری لازم است و برای آنان که مسئولیت بالاتری دارند، لازمتر است. در واقع از اصول اساسی مدیریت توانا و شایسته اسلامی مشورت کردن با افراد آگاه و متخصص است. حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: کسی که استبداد رأی داشته باشد، هلاک گردد و کسی که با بزرگان مشورت کند در عقل آنان شریک
می گردد(نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱، ص۶۶۵).
در سازمانها اگر مدیران سعی کنند که افراد را در امور، شرکت داده و از نظرات آنان در تصمیمات استفاده کنند مطمئناً می توان موافقت آنها را در تصمیمات بهتر جلب کرد و از مقاومت آنها در برابر تغییرات و تصمیم گیریهای جدید بکاهند. در این باره باز حضرت علی(ع) می فرمایند: (ای مالک) جلسات خود را با دانشمندان و حکیمان بیشتر کن و از آنها زیاد نظر خواهی کن، در آنچه که صلاح کار و صلاح مملکت تو در آن است و در آنچه که زندگی مردم در گذشته بدان استوار بود.(نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه۵۳) و در جای دیگر نیز می فرمایند: در گفتنِ سخن حق و در مشورت با اهل فن برای اعتدال، خودتان را بی نیاز تصور نکنید.
۲۰-۷-۴ داشتن حسن شهرت و نداشتن سوء پیشینه
از معیارهای مهم دیگر که در نهج البلاغه حضرت علی (ع) در انتخاب مدیران از آن نام می برند سابقه نیکو داشتن است. به طوری که آن حضرت پس از تصدی حکومت والیان، و فرماندارانی را که دارای سابقه سوء بودند و نسبت به مردم ظلم و ستم نموده بودند را عزل نمودند. همچنین آن حضرت در نهج البلاغه در عهد نامه مالک اشتر، حسن شهرت و سوابق خوب افراد را یکی از ملاکهای گزینش معرفی می کنند و می فرمایند: کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و… که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند … و آینده نگری آنان بیشتر است، انتخاب کن، در نامه ۵۳ نیز به مالک توصیه می نمایند که «با کسانی همنشین باش که از خانواده های شریف و خوش نام و کسانی که دارای سابقه نیکو باشند. بدترین وزیران تو کسی است که پیش از تو، وزیر بدکاران بوده و در گناهان آنان شرکت داشته باشد. پس مبادا چنین افرادی محرم راز تو باشند! زیرا که آنان، یاوران گناهکاران و یاری دهندگان ستم کارانند. تو باید جانشینانی بهتر از آنان داشته باشی که قدرت فکری امثال آنان را داشته، اما گناهان و کردار زشت آنان را نداشته باشند. پس خوش سابقهترین افراد را برای امور مردم تعیین و منصوب کن تا در تودهی مردم اثر مثبت داشته باشد(نهج البلاغه، نامه ۵۳).
۲۰-۷-۴ پاکی و صلاحیت خانوادگی
یکی دیگر از معیارهای شایستگی مدیران، پاکی و صلاحیت خانوادگی آنها در گزینش و انتخاب
می باشد که امام در نامه ۵۳ برآن تاکید نموده و آن را به عنوان میزانی در کنار سایر موازین مطرح نموده است و حضرت به مالک توصیه می نمایند: کارگزارانی را انتخاب کن که از خانواده های نجیب و شایسته و پیش قدم در اسلام باشند(نهج البلاغه، نامه ۵۳).
در این کلام امام معیار صلاحیت خانوادگی را پاکی و پیش قدم بودن فرد در مسلمانی اشاره
می نمایند، زیرا انها دارای اخلاق گرامیتر و ناموس درستتر و طمعهای کمتر و نسبت به عاقبت کارها دارای اندیشه می باشند. همچنین امام(ع) به مالک اشتر توصیه می نمایند: و از آنان که گوهری نیک دارند و از خاندان پارسا و صالحاند و از سابقهای نیکو برخوردارند فرماندهان را برگزین» (دلشاد تهرانی، ۱۳۷۷، ۶۶).
۲۱-۷-۴ ساده زیستی
ساده زیستی در دین اسلام بسیار سفارش شده است، هم بر انان که دارای مقامهای دولتی هستند و هم برای غیر آنان، یکی از موفقیتهای مردان بزرگ بخصوص انبیای عظام ساده زیستی آنان بوده است. مدیران سازمانها اگر عادت به ساده زیستی داشته باشند کاردستان و زیر دستان وقتی ببینند مسئولانشان به حداقل اکتفا می کنند، بالطبع آنان نیز به مقدار امکاناتی که دارند قانع می شوند. حضرت علی (ع) در نامهای برای فرماندارش در بصره نوشتند:«آیا قناعت می کنم که به من بگویند زمامدار و سردار مومنین هستی! در حالی که در سختیهای روزگار با آنان همدرد نبوده و یا در تلخکامی همراه ایشان نباشم؟ پس مرا نیافریدهاند که خوردن طعامهای نیکو بازم دارد، مانند چهارپای بسته شدهای که اندیشهاش علف اوست، یا مانند چهارپای رها گشتهای که خاکروبهها را به هم می زند تا چیزی یافته بخورد، پر می کند شکنبه را از علفی که به دست آورد و غفلت دارد از آنچه برایش در نظر دارند (فیض الاسلام، نامه ۴۵، ص ۹۷۲).
امام علی (ع) در ادامه می فرمایند که زندگی پیغمبران، قناعت و سادگی بود، سیاست الهی آنها هم دلها را جذب می کردند ولی نه با جلال و دبدبه های ظاهری، بلکه با جلال معنی که توام با سادگی بود و لذا می بینیم که امام علی (ع) نیز در زمان خلافت خود، کاملا این اصل را رعایت می کرد.
۲۲-۷-۴ شجاعت
در این ویژگی شجاعت یعنی به موقع گفتن و عمل کردن و دستور دادن. رهبرانی که شجاع باشند یکی از عوامل مهم ایجاد قدرت شخصی را دارا هستند، اما اگر با آفت سطحی نگری آن را بیمار کنند، نه تنها به قدرت شخصی نائل نمی شوند، بلکه موجب تنفر و بیزاری پیروان خود می گردند. در این باره حضرت علی(ع) می فرمایند: باید برگزیدهترین و بهترین کارگزار تو کسی باشد که سخن تلخ حق را به تو زیاد بگوید و کمتر تو را به کاری که خداوند به دوستانش شایسته نمی داند بستاید، اگرچه سخن تلخ و کمتر ستودنش سبب دلتنگی تو گردد(نهج البلاغه، نامه ۵۳، به نقل از حسین زاده،۱۳۸۶، ص۶۶).
۲۳-۷-۴ عبرت از پیشینیان
عبرت و اعتبار از پیشینیان سر منشأ رشد و عامل مهمی برای رفع موانع کمال است، هنگامی که انسان از نتایج و ثمرات گناهان و جنایات و آلودگیهای دیگران مطلع شود و عاقبت و پایان کار آنها را مد نظر داشته باشد و آنها را عبرت زندگی خویش قرار دهد، قلب و دل خویش را از آلودگیها و علائق شهوانی وخویهای حیوانی پاک کرده و با دلی نورانی ومنزه درمقام اطاعت وبندگی حق تعالی برخواهد آمد. حضرت علی(ع) در خطبههای ۹۸ و ۸۲ ضمن پند و اندرز به مردم، آنان را به عبرت گرفتن از گذشته پدران شان توجه می دهند. در خطبه ۱۰۲ اندیشیدن و عبرت گرفتن ازگذشتگان را اندوخته بینایی بیان می نمایند. آن حضرت عبرت گرفتن را یکی از انواع یقین می دانند و می فرمایند: یقین بر چهار گونه است: بینا شدن در زیرکی، رسیدن به حقایق، عبرت گرفتن از دیگران، روش پیشینیان(فیض الاسلام، حکمت۳۰). ایشان همچنین در نامه ۲۱ خطاب به امام حسن می فرمایند: ای پسر من، هرچند من به اندازه همه آنان که پیش از من بودند زندگی نکردم، اما در کارهایشان نگریسته و در سرگذشتهایشان اندیشه و تامل نموده و در آنچه از آنان مانده سیر کردهام. مدیر می تواند به
بهره گیری و عبرت از گذشته و تجربیات آن، مسیر آینده را طی نماید و سعی و تلاش کند که کارنامه خوبی از خود به جای گذارد.
۲۴-۷-۴ نظم و انضباط
نظم و انضباط از صفات بسیار خوب برای مدیران اسلامی است که باید بسیار به آن اهمیت دهند، اگر چه این صفت برای هر فرد زیبنده است. در طول تاریخ اسلام از زندگی پیامبر بزرگمان گرفته تا تمامی امامان معصوم نظم را به وضوح می توان در آن مشاهده نمود، در تایید این بحث در نهج البلاغه چنین آمده است که: مومن باید شبانه روز خود را به سه قسم تقسیم کند؛ زمانی را برای نیایش و عبادت و برای تامین هزینه زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذتهایی که حلال و مایه زیبایی هستند(نهج البلاغه، حکمت ۳۹۰، ص۷۲۵، به نقل از دهکردی و جوکار، ۱۳۸۶، ص۳۶۵).
تقوای الهی از اخلاقیات مدیر است و نظم در امور از صفات مدیران می باشد. اگر مدیر به نظم سفارش می کند، خود عملاً باید واجد آن باشد، و در عمل خود بر دیگران سبقت داشته باشد. در این باره نیز جملهی معروفی از حضرت امام علی(ع) وجود دارد که می فرمایند: شما را به تقوای الهی و نظم در امور سفارش می کنم(نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳).
۲۵-۷-۴ عنایت به کارکنان
از خصوصیات بارز و نیکوی مدیران و مسئولان این است که از مشکلات و معضلات شخصی و روحی کارکنان خود غافل نمانند. در نامه ۵۳ مالک اشتر فرمودهاند: «آنگاه به حد وافی نیازمندیهای آنان را تامین کن که این خود امکان می دهد که در اصلاح خویش بکوشند و از تصرف در اموالی که در اختیارشان می باشد بی نیاز گردند، حجت را بر آنها تمام می کند که عذری برای مخالفت با امر تو یا خیانت به امانت تو نداشته باشند». همچنین حضرت در ادامه می فرمایند: «رحمت بر رعیت و محبت و لطف به آنان را به قلبت قابل دریافت ساز و هرگز درندهی خون آشام بر آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری» (احمد خانی، ۱۳۷۹، ص ۱۵۸).
۲۶-۷-۴ مردمی بودن و جلب رضایت آنان
در نظام اسلامی تشکیلات حکومتی برای خدمت به مردم و حفظ امنیت و آسایش آنان بوجود
می آیند، بنابراین همه اهتمام کارگزاران حکومت اسلامی باید در جهت خدمت به مردم و جلب رضایت آنان صورت گیرد. زیرا مردمی بودن، یعنی شناختن دردها و گرفتاریها و مشکلات و نیازهای مردم، همراهی و همدلی با آنان در جهت زدودن گرفتاریها و رفع نیازها. حضرت علی(ع) می فرمایند: کوشش برای اصلاح امور مردم از کمال سعادت است(غررالحکم، ج ۲، ص۲۵۴).
همچنین حضرت علی(ع) خطاب به مالک اشتر می فرمایند: مهربانی و خوشرفتاری و نیکویی با رعایا را در دل خود جای ده، برای آنها همانند جانور درنده و وحشی نباش، زیرا مردم آنجا دو صنف هستند، یا مسلمان و برادر دینی تو اند یا اگر مسلمان نباشند انسان بوده در خلقت همانند تو هستند. پس شانههایت را برای آنان بخوابان، با غرور و تکبر نزد آنان منشین، و با آنها با ملایمت رفتار کن(نهج البلاغه، خطبه ۲۷ و ۵۳).
۲۷-۷-۴ احترام به سنتها
از دیدگاه اسلام، احترام به سنتهای نیک یک ملت، احترام به شخصیت آن ملت است و در مقابل نادیده انگاشتن آداب و عادات پسندیده، بی اعتنایی به منزلت آن مردم قلمداد می شود. بر همین اساس مدیر اسلامی باید در چهار چوب کارتشکیلاتی خود رعایت این اصل اخلاقی را بنماید و به خاطر حفظ حرمت افکار ملی و عقاید عمومی، سنتهای حسنه و آداب صحیح آنها را گرامی بدارد. مولای متقیان(ع) در فرمان حکومت مصر به مالک می فرمایند: ای مالک سنت نیکی را که بزرگان این ملت با عمل خود امضاء نمودهاند و موجبات الفت را در میان مردم فراهم ساخته ومردم برمحورآن به اصلاح وسعادت رسیده اندمشکن(نهج البلاغه، جواد فاصل، ص۲۷۱).