۲-۳-۶-۱۱- محاسبات آماری
کلیه داده های به دست آمده با بهره گرفتن از نرم افزار MSTATC تجزیه واریانس شد و مقایسهمیانگین ها با بهره گرفتن از آزمون چند دامنه دانکن در سطح احتمال۱% انجام گردید و برای رسم نمودارها از نرم افزار Microsoft Excel استفاده شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل سوم
نتایج بحث
۳-۱- ارتفاع بوته
اثرسطوح تیمار های کودی بر ارتفاع بوته در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود (جدول ۳-۱). بیشترین ارتفاع بوته در تیمار تلقیح با نیتروکسین+بیوسولفور+فسفاته بارور به میزان ۲۸/۸۶ سانتی متر مشاهده شدو کوتاه ترین بوته ها مربوط به تیمار شاهد به میزان۸۸/۶۲ سانتی متر بود،اما در مقایسه با تیمار کود شیمیایی اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (جدول ۳-۲). در خصوص اثر کود های زیستی بر افزایش ارتفاع بوته باید اظهار داشت که این امر احتمالا ناشی از افزایش جذب عناصر غذایی به ویژه فسفر و نیتروژن و تاثیرآنها به بهبود فتوسنتز و رشد بوته اسپرس است، که با نتایج عبدالعزیز و همکاران (۲۰۰۷)در گیاه رزماری و ال قادبن و همکاران (۲۰۰۲) در گیاه مرزنجوش مطابقت دارد. کوچکی و همکاران (۱۳۸۷) طی تحقیقی روی گیاه زوفا نشان دادند که کاربرد کود های زیستی بر ارتفاع بوته تاثیری ندارد .گادر و همکاران (۲۰۰۲)در مطالعه روی گندم گزارش کردند که افزایش ارتفاع بوته به دنبال تلقیح با ازتو باکتر،از تثبیت نیتروژن،توسعه سیستم ریشه ای،تولید هورمون های رشدی گیاهو بهبود وضعیت آبی گیاه ناشی می شود که این نتایج با نتایج باتلمی و همکاران(۲۰۰۷) که افزایش ارتفاع در گیاه پیاز را گزارش کردند نیز مطابقت دارد.
نمودار۳-۱
۳-۲- تعداد برگ در بوته
کاربرد کود های مختلف زیستی و شیمیایی اثر یکسانی روی تعداد برگ گیاه دارویی اسپرس نداشت و بین تیمار ها در سطح احتمال ۱ درصد اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. بیشترین تعداد برگ به تیمار کود شیمیایی NPK به تعداد ۶/۹۳ برگ مربوط می شود که با تیمار نیتروکسین اختلاف معنی داری نداشت .کمترین تعداد برگ نیز به تیمار شاهد (عدم مصرف کود) به تعداد ۵۷/۸۶ برگ مربوط بود. از طرفی مقایسه کلی بین تیمار کود شیمیایی با کود زیستی اختلاف معنی داری وجود دارد.
برگ به عنوان اصلی ترین اندام گیاه جهت انجام عمل فتوسنتز و تولید آسیمیلات از اهمیت خاصی برخوردار است. با افزایش تعداد برگ و سطح برگ،گیاه می تواند به حد کافی از نور در ساخت و ساز مواد غذایی بهره گیرد. تاثیر نیتروژن به عنوان محرک رشد رویشی در افزایش تعداد شاخه و برگ،توسط نیاکان و همکاران(۱۳۸۳) در تحقیقی روی گیاه نعناع نشان داده شده است بنابراین برتری تیمار کود شیمیایی می تواند به دلیل اثرات مثبت نیتروژن روی رشد رویشی باشد. برتری کاربرد نیتروکسین نسبت به سایر تیمارها را می توان به اثرات مثبت باکتری های موجود در آن (آزتوباکتر-آزوسپریلیوم) نسبت دادکه علاوه بر تامین کافی نیتروژن،از طریق سنتز و ترشح مواد محرک رشد موجبات رشد و توسعه گیاه را فراهم می آورند( تیلاک و همکاران۲۰۰۵). امیدی و همکاران(۱۳۸۸) مشاهده کردند که تعداد برگ در زعفران به طور معنی داری تحت تاثیر تیمار های کودی قرار گرفت،به طوری که بیشترین تعداد برگ مربوط به کاربرد کود زیستی نیتروکسین بود.
۳-۳- تعداد انشعاب ساقه در بوته
نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین تیمار های کودی در سطح احتمال ۵ درصد اختلاف معنی داری وجود داشت. بیشترین تعداد انشعابات ساقه به تیمار نیتروکسین+فسفات بارور+بیوسولفور با تعداد ۹/۷ انشعاب مربوط بود که با تیمارهای(نیتروکسین+بیوسولفور)، (نیتروکیسن+فسفات بارور)، (تلقیح با بیوسولفور)، (تلقیح با نیتروکسین) و کود شیمیایی اختلاف معنی داری نشان نداد ولی با سایر تیمار های کودی اختلاف معنی داری داشت. کمترین تعداد انشعابات ساقه نیز در تیمار شاهد به تعداد ۸۵/۵ انشعاب مشاهده گردید.
شاخه های منشعب از ساقه اصلی چون منتهی به سرشاخه گلدار می شوند، به عنوان اجزای عملکرد تاثیر زیادی در افزایش عملکرد می گذارند. افزایش انشعابات ساقه می تواند ناشی از افزایش در ارتفاع و رشد رویشی زیاد گیاه باشد که حاصل بهبود جذب عناصر غذایی فسفر،گوگردو به ویژه نیتروژن است. نیتروژن در بخشی از ترکیبات پروتئینی،تمام آنزیمها،ترکیبات حدفاصل متابولیسمی،ترکیبات موثر در انتقال انرژی و در ساختمان دی اکسی ریبونوکلئیک اسید که انتقال خواص ارثی را بر عهده دارد،موجود است. همچنین حضور نیتروژن در ساختمان کلروفیل،تاثیر مستقیم بر رشد رویشی داردتا(سالار دینی۱۳۷۴). این نتیجه با نتایج اوجاقلو(۱۳۸۶) روی گلرنگ،عبدالعزیز و همکاران(۲۰۰۷) روی رزماری و شالان(۲۰۰۵) روی گیاه گل گاوزبان مطابقت دارد.
۳-۴- قطر ساقه
به طوری در نتایج تجزیه واریانس داده ها مشاهده می شود تیمار های کودی اثر معنی داری در سطح احتمال ۱ درصد روی قطر ساقه داشتند.نتایج حاکی از آن است که بیشترین قطر ساقه در تیمار کود شیمیایی۸/۷ میلی متر به دست آمد که با تیمار های کود زیستی نیتروکسین، بیوسولفور+ فسفات بارور و نیتروکسین+بیوسولفور+فسفات بارور اختلاف معنی داری نشان نداد و کمترین قطر ساقه نیز به تیمار شاهد ۳/۳ میلی متر مربوط بود که با سایر تیمارها اختلاف کاملا معنی داری داشت. در توجیه این نتایج می توان اظهار داشت که تامین عناصر غذایی مورد نیاز برای رشد گیاه باعث افزایش قطر ساقه گردیده است. باکتری های موجود در کود های زیستی نیز تاثیر مثبتی بر رشد گیاه داشته و باعث افزایش قطر ساقه می شوند. این امر می تواند علاوه بر تامین نیاز غذایی گیاه توسط این باکتری ها، ناشی از ترشح ترکیبات تحریک کننده رشد و هورمون های رشد باشد که توسط این باکتری ها تولید شده و رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهند. این نتایج با نتایج کوچکی و همکاران(۱۳۸۷) روی زوفا، با نتایج کادر و همکاران(۲۰۰۲) روی گندم و آسیوتی وسدرا(۲۰۰۵) روی اسفناج مطابقت دارد.
۳-۵-عملکرد ماده خشک
نتایج بدست آمده از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تاثیر تیمار های کودی بر عملکرد ماده خشک اسپرس در سطح احتمال ۱ درصد معنی دار شده است. به طوری که در مقایسه میانگین داده ها مشاهده می گردد،تیمار شاهد با میانگین ۹۱/۷۲۱کیلوگرم در هکتار،کمترین و تیمارتلقیح با نیتروکسین(N)با میانگین ۳۴/۸۵۰کیلوگرم در هکتار،بیشترین عملکرد ماده خشک را داشتند.بین تیمارتلقیح با نیتروکسین(n ) و تیمار کود شیمیایی نیز اختلاف معنی داری مشاهده نگردید.این افزایش در عملکرد ماده خشک برگ،میتواند در ارتباط با افزایش سطح برگ،تعداد برگ ها و همچنین افزایش میزان فتوسنتز،ناشی از تاثیر عمده نیتروژن در تیمار های کودی باشد.در حقیقت عملکرد ماده خشک برگ به عنوان بخشی از عملکرد بیولوژیک به تامین مقادیر کافی عناصر غذایی مورد نیاز گیاه وابسته است وتامین مقادیر کافی نیتروژن (که حضور آن برای گیاه ضروری است)در کنار سایر عناصر باعث افزایش و بهبود رشد رویشی گیاه می گردد.
۳-۶- عملکرد بیولوژیک
تجزیه واریانس داده ها حاکی از آن است که تیمار های کودی اثر معنی داری در سطح احتمال ۱ درصد بر عملکرد بیولوژیک داشتند. به طوری که در جدول نیز مشاهده می گردید تیمار کودشیمیایی با میانگین۶۶/۴ تن در هکتار بیشترین و تیمار شاهد با میانگین ۲۴/۳تن در هکتار کمترین عملکرد بیولوژیک را دارا بودند. بین تیمار تلقیح با نیتروکسین و تیمار کود شیمیایی اختلاف معنی داری وجود نداشت. همچنین تیمارهای(نیتروکسین+بیوسولفور)، (نیتروکیسن+فسفات بارور)، (تلقیح با بیوسولفور)،با تیمارتلقیح با نیتروکسین اختلاف معنی داری نشان ندادند. عملکرد بیولوژیک، بیانگر بیوماس کل اندام گیاه(کل وزن خشک)می باشدکه جذب موثر عناصر غذایی در افزایش آن موثر است. با توجه به اینکه نیتروژن در ساختمان پروتئین، اسید های نوکلئیک، کلروفیل، آنزیم ها و اکثر ویتامین ها وجود دارد ودرواقع گلوگاه رشد گیاه می باشد، بنابراین وجود میزان کافی آن برای گیاه، تامین کننده رشد گیاه خواهد بود. در تیمار تلقیح با نیتروکسین تلقیح با باکتری های تثبیت کننده نیتروژن باعث افزایش رشد پیکره رویشی و بیوماس و در نتیجه افزایش عملکرد بیولوژیکی شده است(خلیلیان اکرامی،۱۳۸۵).
با افزایش عناصر غذایی به خاک معمولا تعداد مقصد های فیزیولوژیکی برای ماده خشک افزایش می یابد(اوجاقلو،۱۳۸۶). در سایر تیمارهای برخوردار از نیتروژن نیز این امر صادق است.تیمار شاهد به دلیل کمبود عناصر غذایی اصلی ( N,P )، از رشد و توسعه کمتری برخوردار بوده است. اسیوتی و سدرا(۲۰۰۵) در گیاه اسفناج نشان دادند که تیمار ازتوباکتر + فسفورین به واسطه تثبیت بیولوژیکی نیتروژن، حلالیت فسفات غیر متحرک و تولید هورمون های گیاهی که جدب عناصر غذایی و فرایند های فتوسنتزی را تحت تاثیر قرار می دهد،باعث افزایش رشد و عملکرد می شود(آسیوتی وسدرا،۲۰۰۵). در واقع افزایش جذب آب و مواد غذایی باعث افزایش فتوسنتز شده و این امر باعث تولید فرآورده های فتوسنتزی بیشتر و بهبود عملکرد بیولوژیک گردیده است(قریب و همکاران،۲۰۰۸).
۳-۷- وزن هزار دانه
به طوری که از نتایج حاصله از تجزیه واریانس داده ها مشاهده می گردد بین تیمارهای مورد مطالعه در سطح احتمال ۱ درصد اختلاف معنی داری از لحاظ وزن هزار دانه وجود داشت. مقایسه میانگین ها نشان می دهد که بیشترین میزان وزن هزار دانه به تیمار نیتروکسین+بیوسولفور به مقدار ۱/۲۷ گرم و کمترین میزان آن به تیمار شاهد به مقدار ۲۴/۲۰ گرم مربوط می شود.بین تیمار نیتروکسین+بیوسولفور وتلقیح با نیتروکسین اختلاف معنی داری وجود نداشت. از طرفی در مقایسه بین تیمار کود شیمیایی و کود زیستی نیز اختلاف معنی داری مشاهده نگردید
بهبود فتوسنتز به وسیله این باکتری ها ضمن افزایش وزن خشک، وزن هزار دانه و در نتیجه عملکرد دانه می شود. در واقع بهبود تغذیه گیاه باعث شده که در مرحله پر شدن دانه ها شیره پرورده کافی به دانه ها منتقل شود(صالح راستین،۱۳۸۴).با توجه به اینکه وجود گوگرد از طریق شرکت در ساختمان اسید های آمینه متیونین و سیستئین برای ساختن پروتئین و آنزیم الزامی است، بنابر این در عملکرد و کیفیت محصولات بسیار تاثیر گذار می باشد. باکتری های تیوباسیلیوس با اکسیداسیون گوگرد، اسید سولفوریک تولید می کنند. این اسید با عناصر غذایی تثبیت شده در خاک واکنش نشان داده و باعث افزایش قابلیت جذب آنها برای گیاه می شود،که در نهایت افزایش عملکرد را به دنبال خواهد داشت(بشارتی و همکاران،۱۳۷۹).گادر و همکاران(۲۰۰۲) در گندم و آسوتی(۲۰۰۵) در اسفناج افزایش وزن هزار دانه را ناشی از تاثیر باکتری ازتوباکتر بر تثبیت ازت اتمسفری و باکتری آزوسپریلیوم بر توسعه بهتر سیستم ریشه ای و جذب بهتر عناصر غذایی به ویژه نیتروژن، بیان کردند.
۳-۸- عملکرد دانه
نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان می دهد که تاثیر تیمار های اعمال شده بر عملکرد دانه در سطح احتمال ۱ درصد معنی دار است. مقایسه داده ها حاکی از آن است که بین تیمارهای مورد بررسی، تیمار کود شیمیایی با ۳/۳۳۳۹ کیلوگرم در هکتار بیشترین و تیمار شاهد با تولید ۷/۱۴۵۰ کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد دانه را داشتند. بین تیمار کود شیمیایی با تیمار کود زیستی نیتروکسین اختلاف معنی داری وجود نداشت. با توجه به اینکه عملکرد دانه برآیندی از صفات مختلف گیاهی مثل تعداد انشعابات ساقه و تعداد سرشاخه گلدار و وزن هزار دانه است و از طرفی میزان کلروفیل نیز از طریق تاثیر بر مقدار فتوسنتز می تواند بر قدرت تولید گیاه در بخش زایشی موثر باشد، بنابراین باکتری های تثبیت کننده نیتروژن از طریق افزایش این صفات، باعث افزایش عملکرد دانه نسبت به تیمار شاهد(عدم تلقیح) شده اند.
برای حصولعملکرد دانه بالا باید رشد رویشی با رشد زایشی در گیاه، متعادل و دانه ها مراحل رشدی خود را به طور کامل به پایان رسانده و بزرگ شوند. این تعادل زمانی برقرار می شود که بین عناصر لازم برای رشد رویشی (نیتروژن)، با عناصر لازم برای رشد زایشی(فسفر) تعادل برقرار باشد(باشان و همکاران، ۱۹۹۲). باکتری های موجود در کود های زیستی به کار گرفته شده در این آزمایش از طریق تامین عناصر معدنی نظیر فسفر، گوگرد، آهن، مس و روی و به ویژهنیتروژن برای گیاه، باعث افزایش اجزای عملکرد و در نتیجه عملکرد دانه می شوند(خلیلیان اکرامی، ۱۳۸۵ ). این نتیجه با نتایج کادر و همکاران(۲۰۰۰) روی گندم و آسیوتی وسدرا(۲۰۰۵) روی اسفناج مطابقت دارد. همچنین اسمار و همکاران(۲۰۰۴) بیان کردند که افزایش عملکرد دانه در گندم و جو به دنبال کاربرد آزوسپریلیو تنها ناشی از توانایی این باکتری ها در تثبیت نیتروژن اتمسفری نیست، بلکه این باکتری ها قادر به تولید مواد تحریک کننده رشد گیاهی نیز می باشند. این هورمون های گیاهی باعث توسعه رشد ریشه گیاه و در نتیجه میزان جذب آب و مواد غذایی را افزایش می دهند.
۳-۹- عملکرد علوفه تر
با توجه به نتایج تجزیه واریانس داده ها بین تیمارهای مورد مطالعه در سطح احتمال ۱ درصد اختلاف معنی داری از لحاظ عملکرد علوفه تر وجود داشت. مقایسه میانگین ها نشان می دهد که بیشترین عملکرد علوفه تر به میزان۸/۱۶ تن در هکتار در تیمار مصرف کود شیمیایی و کمترین مقدار ۹/۱۱ مربوط به تیمار شاهد بود. بین تیمار کود شیمیایی و کاربرد کود نیتروژنه اختلاف معنی داری مشاهده نگردید اما بین سایر تیمار های آزمایش یعنی کاربرد کود زیستی و کود شیمیایی اختلاف معنی داری مشاهده گردید. با توجه به اینکه نیتروژن در ساختمان پروتئین، اسید های نوکلئیک،کلروفیل، آنزیم ها و اکثر ویتامین ها وجود دارد ودرواقع گلوگاه رشد گیاه می باشد، بنابراین وجود میزان کافی آن برای گیاه، تامین کننده رشد گیاه خواهد بود. در تیمار تلقیح با نیتروکسین تلقیح با باکتری های تثبیت کننده نیتروژن باعث افزایش رشد پیکره رویشی و بیوماس و در نتیجه افزایش عملکرد علوفه شده است(خلیلیان اکرامی،۱۳۸۵). این نتایج با نتایج کادر و همکاران(۲۰۰۰) روی گندم و آسیوتی وسدرا(۲۰۰۵) روی اسفناج مطابقت دارد.
۳-۱۰- عملکرد علوفه خشک
تجزیه واریانس داده ها حاکی از آن است که تیمار های کودی اثر معنی داری در سطح احتمال ۱ درصد بر عملکرد علوفه خشک داشتند. به طوری که در جدول نیز مشاهده می گردد تیمار کود شیمیایی با ۷۲/۴ تن در هکتار علوفه خشک بیشترین و تیمار شاهد با میزان ۰۳/۳ تن در هکتار کمترین میزان عملکرد را داشتند. بین تیمار کود شیمیایی با تیمار کود زیستی نیتروکسین اختلاف معنی داری وجود نداشت. اگرچه عملکرد علوفه خشک بهترین معیار برای سنجش در آزمایشهای گیاهان علوفه ای است، اما با این حال عملکرد تر به منظور محاسبه درصد ماده خشک ضروری است. به طور کلی درصد ماده خشک تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و محیطی قرار دارد . از مهمترین عوامل ژنتیکی هم بستگی با ژن های کنترل کننده پنجه زنی، شاخه دهی و ارتفاع بوته و از مهمترین عوامل محیطی زمان برداشت را می توان نام برد(بشارتی و همکاران،۱۳۷۹ ). گرچه برداشت در مرحله ۵۰ درصد گل دهی صورت گرفته لیکن به دلیل خنکی هوا، فرصت بیشتری برای تجمع ماده خشک وجود داشت.این نتایج با گزارشات (بشارتی و همکاران،۱۳۷۹).گادر و همکاران(۲۰۰۲)درگندم و آسوتی(۲۰۰۵) در اسفناج مطابقت دارد اما با نتایج اوجاقلو(۱۳۸۶) روی گلرنگ مطابقت نداشت.
۳-۱۱- درصد پروتئین خام
نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین تیمار های کودی در سطح احتمال ۵ درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. بیشترین درصد پروتئین خام به تیمار بیوسولفور به میزان۱۴/۲۷ درصد مربوط بود که با تیمار (بیوسولفور+ فسفات بارور)، اختلاف معنی داری نشان نداد ولی با سایر تیمار های کودی اختلاف معنی داری نداشت. ولی با سایر تیمار های مورد مطالعه خصوصا تیمار کود شیمیایی اختلاف معنی داری مشاهده گردید.کمترین درصد پروتئین خام نیز در تیمار شاهد به مقدار۲/۳۲درصد مشاهده گردید. در مقایسه تیمار کود شیمیایی با کود زیستی نیز اختلاف معنی داری بین این دو تیمار مشاهده گردید.به طور کلی با افزایش عملکرد ماده خشک، میزان پروتئین خام کاهش می یابد، به طوری که رابطه معکوسی بین این دو وجود دارد. رابطه معکوس عملکرد علوفه و درصد پروتئین توسط پژوهشگران دیگر از جمله خلیلیان اکرامی(۱۳۸۵)، قریب و همکاران(۲۰۰۸) نیز گزارش شده است. همچنین تاخیر در برداشت به عنوان مهم ترین عامل محیطی در افزایش این رابطه معکوس شناخته شده است (باشان و همکاران، ۱۹۹۲) در مقایسه کیفی یونجه، اسپرس و شبدر درصد پروتئین اسپرس را بالاتر و کیفیت پروتئین(اسید های آمینه) آن را در حد یونجه و بالاتر از شبدر گزارش نمودند.
۳-۱۲- نتیجه گیری وبحث
۱-بیشترین ارتفاع بوته ،تعداد انشعابات ساقه که از نظر افزایش پیکر رویشی و عملکرد علوفه مورد اهمیت می باشد به تیمار کودی نیتروکسین+بیوسولفور+فسفاته بارور ۲ مربوط بود که اختلاف معنی داری با کاربرد کود نیتروکسین(به تنهایی) نداشت
۲- بیشترین میزان تعداد برگ، عملکرد ماده خشک و عملکرد بیولوژیگ در نتیجه کاربرد کو شیمیایی(NPK ) به دست آمد که در عین حال اختلاف معنی داری با کود زیستی نیتروکسین و نیتروکسین+بیوسولفور+فسفاته بارور ۲ نداشت.
۳-به طور کلی علت برخی اختلافات قابل مشاهده را می توان ناشی از اختلاف در میزان و جذب عناصر غذایی و همچنین متابولیسم و مسیر بیوسنتزی این ترکیبات در گیاه دانست. با توجه به اینکه کود شیمیایی و کود زیستی خصوصا نیتروکسین بیشترین مقادیر را در صفات به خود اختصاص داده بودند می توان نتیجه گرفت این دو تیمار بهترین تیمار ها برای حصول بهترین کیفیت باشند واز این رو با کاربرد کود ای زیستی امکان جایگزینی مناسب با کود های شیمیایی فراهم می باشد.
جدول ۳-۱- تجزیه واریانس صفات مورد مطالعه