از این رو در پایان قرن نوزدهم اتحادیه ای برای حمایت مالکیت صنعتی بین چند دولت تشکیل گردید، دولت ایران نیز طبق قانون ۱۴ اسفند ۱۳۳۷ به این اتحادیه ملحق گردیده است(جلال زاده، ۱۳۸۵).
۲-۲ تعاریف برند
تعریف برند
به طور کلی هر مفهومی برای تبیین نیاز به تعریف دارد.بسیاری از مفاهیم در نزد متخصصان گوناگون تعابیر متفاوتی دارد از آنجا که هر کدام از محققین با توجه به چهارچوب ذهنی خود به مفهوم مورد نظر می نگرند.
تعدد تعاریف و تدابیر امری طبیعی و غیر قابل اجتناب میباشد برند نیز از جمله مفاهیمی است که تعابیر مختلفی از آن وجود دارد لذا سعی شده است در این مجموعه به شاخص ترین تعاریف آن اشاره شود .
کمیته (انجمن) بازاریابی آمریکا (۱۹۶۰) اینگونه برند را تعریف میکند یک نام،واژه،سمبل یا طرح یا ترکیبی از آن ها است که هدف آن شناساندن محصولات و یا خدمات یک فروشنده با گروهی از فروشندگان به مشتریان و همچنین تمایز محصولات آن ها از سایر رقبا میباشد.یک برند به یک محصول یا خدمت ابعادی را اضافه میکند.تا آن محصول یا خدمت ازسایرین متمایز گرد.این تمایز ها میتواند کارکردی منطقی یا ملموس و حتی غیر ملموس داشته باشد .
فیلیپ کانلر نیز تعریف متشابه با تعریف انجمن بازاریابی آمریکا مطرح کردهاست : یک نام : عبارت ، اصطلاح ، نشانه ، علامت ، نماد ، طرح یا ترکیبی از آن ها که هدف ان معرفی کالا یا خدمتی است که یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان عرضه میکنند و بدین وسیله آن ها را از محصولات شرکتهای رقیب متمایز میسازد.
البته تعاریف مطرح شده جامع و مانع نیستند چرا که انتقادهایی بر آن ها وارد میباشد شاید اولین انتقاد بر تعاریفی باشد که انجمن آمریکا از برند مطرح کردهاست. در تعریف انجمن بازاریابی آمریکا بیشتر بر محصول و ویژگی های ظاهری آن متمرکز شده است.در حالی که برندها نه تنها برای محصولات مصرفی بلکه مکان ها، سازمان ها یا مردم نیز به کار میروند .
ـ تعاریف دیگری که از برند آمده
ریچارد کوچ در لغت نامه مدیریت مالی خود برند را این گونه تعریف میکند یک طرح یا نام بصری که به یک محصول و یا خدمت داده شده تا آن را از محصولات رقبا متمایز کند و به مشتریان اطمینان دهد که محصول کیفیت عالی و پایدار دارد.
برند عبارت است از تعهد و وعده ای که در هر فعالیت بازاریابی هر حرکت و تصمیم گیری سازمانی هر تعامل بیشتری در آن ها می دهید و تلاش می کنید تا در بلند مدت به آن وفادار بمانید(ژیواک، ۱۳۸۵، ص ۱۳).
فرکوهی (۱۹۸۹) بیان میدارد « برند» یک نام ، نشانه یا مارکی است که به ارزش یک محصول و اهداف کارکردی اش می افزاید (smith, 2007, p70).
محصول چیزی است که در کارخانه ساخته می شود در حالی که برند چیزی است که توسط مصرف کننده خریداری می شود.محصول ممکن است توسط رقیب کپی شود ولی برند یکه و بی نظیر است محصول میتواند با سرعت قدیمی شود حال آنکه یک برند موفق در زمان نمی گنجد (Myers, 2003.p39). از سویی یک نام و نشان تجاری موفق از ۳ منظر تحت فشار قرار دارد :
یک نام و نشان تجاری وابسته به درک مشتریان میباشد. درک و احساس مشتریان تحت تأثیر مشخصات ارزش افزوده محصول میباشد و ویژگی های ارزش افزوده باید با نیازهای مشتریان هماهنگ باشد (Rowley,2004.p229).
۲-۳ معانی نام و نشان تجاری
کاتلر برای نام و نشان تجاری معانی مختلفی بیان کردهاست (katler,2007, p188) که در زیر ارائه شده است .
ویژگیها : یک نام و نشان تجاری باعث می شود که ویژگی های خاصی به ذهن خطور کند . خودروی مرسدس بنز مؤید یک خودروی گران قیمت ، عالی ، بادوام و حیثیت (برای سرنشین) است .
منافع : ویژگی ها باید به منافع ملموس و عاطفی تبدیل شوند . ویژگی محصول ، مانند دوام میتواند به منافع «ملموس» تبدیل شود: « برای چندین سال پس نباید خودروی دیگری بگیرم ».
ارزش : نام و نشان تجاری گویای مطالبی درباره ارزشهای شرکت تولید کننده است. خودروی بنز موید عملکرد عالی ، ایمنی و حیثیت ( برای سرنشین آن) است .
فرهنگ : امکان دارد نام و نشان تجاری موید فرهنگ مشخصی باشد.خودروی بنز مؤید فرهنگ آلمانی است : سازمان یافته ، کارا ، کیفیت کارا .
شخصیت : امکان دارد نام و نشان تجاری معرف شخصیت ویژه ای میباشد. خودروی بنز میتواند مؤید رییس یا شیر حاکم در قلمروی خود باشد .
استفاده کننده : نام و نشان نمادی موید نوع مشتری است که محصولی را می خرد و مورد استفاده قرار میدهد . معمولاً خودروی بنز به وسیله مدیران ارشد و اغلب ۵۵ ساله به بالا و نه کارمند ۴۰ ساله فروشگاه خریداری می شود .
۲-۴ ارزش و اهمیت نام تجاری
۲-۴-۱ ارزش یک نام تجاری خاص برای مصرف کننده
یکی از استراتژی های ایجاد تمایز در محصولات یک شرکت نسبت به رقبا ، ایجاد ارزش یا سرقفلی برای نام تجاری است . شرکت ها از لحاظ قدرت و ارزشی که در بازار دارند با یکدیگر متفاوت هستند.در یک سو نام های تجاری ای قرار دارند که برای اکثر خریداران در بازار ناشناخته مانده اند ، و در سوی دیگر نام تجاری ای قرار دارند که شناخت و آگاهی مصرف کنندگان از آن ها زیاد است. همچنین نام های تجاری ای وجود دارند که از رجحان مصرف کننده برخوردارند یعنی خریداران آن ها را از بین نام های تجاری دیگر ترجیح داده و انتخاب میکنند و در آخر هم نام های تجاری هستند که مشتریان نسبت به آن ها کاملاً وفادارند .
یک نام تجاری قوی ، ارزش بالایی دارد . نام های تجاری از این جهت ارزش و سرقفلی دارند که وفاداری نسبت به آن ها،آگاهی از نامشان و کیفیت درک شده از آن ها بیشتر و الحاقات( تداعی معانی همراه با نام تجاری) قوی اند دارند و یا از دارایی های دیگر مثل حق امتیاز نام تجاری(داشتن امتیاز از سوی نام تجاری معتبر و شناخته شده) و یا روابط قوی با کانال توزیع برخودار میباشند (بارتا،۱۹۹۶،ص۳۱۹).
یک نام نشانی با سرقفلی ، یک دارایی با ارزش است . در حقیقت آن نام تجاری را می توان با قیمتی مشخص خرید یا فروخت . اندازه گیری ارزش واقعی یک نام تجاری مشکل است و به علت سخت بودن اندازه گیری آن ها ، شرکت ها معمولاً ارزش و سرقفلی نام تجاری خود را در ترازنامه شان نمی آورند . اما با این حال بابت این ارزش مبالغ زیادی پرداخته می شود و ممکن است نام های تجاری موفق میلیون ها دلار ارزش داشته باشند (کاتلر، ۱۹۹۶،ص۵۵۷).