در فصل پیشین، پژوهشهای صورت گرفته در زمینه برنامه ریزی تعمیر و نگهداری در سیستمهای تجدید ساختار شده مورد بررسی قرار گرفتند. در این فصل، به تشریح مسئله برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی مبتنی بر پیشنهاد خرید، به منظور حفظ کفایت سیستم پرداخته می شود و فرمولبندی پیشنهادی ارائه میگردد. بر طبق مدل پیشنهادشده، تولیدکنندگان قادر خواهند بود تمایل یا عدمتمایل خود برای خروج در بازههای مختلف را توسط پیشنهاد خرید تعمیرات[۸۰] ، ابراز کنند. همچنین، یک مدل چندمرحلهای برای هماهنگسازی برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی پیشنهاد شده است، که بهدنبال بیشینه کردن رضایت تولیدکنندگان و حفظ شاخص های امنیت سیستم در سطح قابل قبول میباشد. راهکار تسویهی بازار نیز در نظر گرفته شده است، که این تضمینکننده خاصیت غیرانتفاعی بهرهبردار مستقل سیستم میباشد. شکل (۳-۱) نشاندهنده روند انجام مراحل مختلف روش پیشنهادی میباشد.
شکل ۳-۱: روند انجام مراحل مختلف روش پیشنهادی
در مدل پیشنهادی، بازار در نظر گرفتهشده، یک بازار انرژی الکتریکی مبتنی بر حوضچه[۸۱] میباشد. برای حل کردن مدل چندهدفهی مسئله هماهنگسازی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی، استفاده از روش الگوریتم ژنتیک پیشنهاد گردیده است.
۳-۲- ارزیابی سود واحدهای تولیدی
همانطور که در فصل پیشین اشاره شد، یک شرکت تولیدی در بازارهای انرژی الکتریکی، یک نهاد با منافع شخصی میباشد. بنابراین یک شرکت تولیدی در هنگام برنامه ریزی خروج برای تعمیر و نگهداری، قصد بیشینه کردن سود واحدهای تولیدی تحت مالکیتش را دارد. در این قسمت به بررسی مدلسازی و تشریح فرمولبندی برنامه ریزی تعمیر و نگهداری از دیدگاه تولیدکنندگان پرداخته می شود.
این قسمت شامل سه بخش میباشد. در بخش اول به خرابی غیرمنتظرهی واحدهای تولیدی و هزینه های انتظاری مربوط به نوسازی واحد تولیدی پرداخته شده است. در قسمت دوم به تشریح مسئله ارزیابی بازهی خروج از دید تولیدکنندگان پرداخته می شود. در قسمت سوم راهکاری ارائه میگردد که طبق آن، تولیدکنندگان میتوانند با توجه به نتایج ارزیابی هزینه/فایده، پیشنهادهای خرید تعمیرات مربوط به واحدهای تولیدی خود را تعیین کنند.
۳-۲-۱- هزینه نوسازی انتظاری واحد تولیدی
خرابی غیرمنتظرهی واحدهای تولیدی، یک خطر جدی را متوجهی سود شرکتهای تولیدی می کند. احتمال خرابی یک واحد تولیدی را میتوان مانند دیگر تجهیزات ماشینی، با یک منحنی وانی شکل[۸۲] مدل کرد. لذا نرخ خرابی متناظر با هر واحد تولیدی را میتوان با رابطه (۳-۱) فرمولبندی کرد [۱۵ و ۲۰].
(۳-۱)
در رابطه (۳-۱)، پارامتر مربوط به بازههای عادی، ، مربوط به بازههای اولیه و ، متناظر با دوره فرسودگی میباشند.
بر طبق نظریه قابلیت اطمینان، نرخ خطر[۸۳] و قابلیت اطمینان واحدهای تولیدی باید رابطه (۳-۲) را ارضا نمایند [۱۵].
(۳-۲)
که این رابطه معادل با رابطه (۳-۳) میباشد.
(۳-۳)
واضح است که در بازهی زمانی ۰ برابر ۱ میباشد، بنابراین میتوان با بهره گرفتن از تبدیل انتگرال، رابطه زیر را نوشت.
(۳-۴)
طرفین معادله (۳-۴) را میتوان به صورتی که در رابطه (۳-۵) آمده است، گسترش داد.