در اجرای نیازسنجی ممکن است موانعی وجود داشته باشد که در زیر برخی از آن ها ذکر می شود:
۱) مشکلات مالی: اجرای نیازسنجی مستلزم صرف هزینه های قابل توجهی است که سازمان به دلیل مشکلات مالی ممکن است نتواند نیازسنجی را به طور کامل انجام دهد (دعایی، ۱۳۸۵).
۲) عدم وجود نیروی متخصص: فقدان نیروی متخصص و با تجربه از موانع اجرای نیازسنجی است که در این صورت آموزش افرادی که مستقیماً درگیر هستند ضرورت مییابد (همان منبع).
۳) مقاومت کارکنان: مقاومت کارکنان در برابر نیازسنجی میتواند به دلایل زیر باشد:
– عدم انگیزه برای مشارکت در اجرای نیازسنجی
– نگرانی از اینکه اطلاعات به دست آمده از نیازسنجی ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد
– ترس از به خطر افتادن منافع و موقعیت خود در سازمان چرا که اجرای نیازسنجی در نهایت به تغییر در برنامه های سازمان و بهبود منجر خواهد شد (محمدی چمردانی، ۱۳۸۵) در جمع بندی می توان گفت چنان چه مدیران سازمان، آموزش را به منزله هزینه بپردازند و نه سرمایه گذاری اجرای نیازسنجی و برنامه های آموزشی با موفقیت همراه نخواهد بود. یقیناً حمایت سیاستگذاران اصلی سازمان، ضامن اجرای نیازسنجی موفق و درستی خواهد بود.
۲-۲-۱۷ اصول نیازسنجی
فتحی واجارگاه (۱۳۸۵) چهار اصل را به عنوان اصول نیازسنجی بر شمرده است:
- اصل تداوم
به دلیل تغییرات مداوم محیطی و درونی و ضرورت اثر بخشی سازمان و برنامه های آموزشی، نیاز سنجی باید مداوم صورت گیرد.
- اصل جامعیت
به دلیل اهمیت و جایگاه اطلاعات حاصل از نیازسنجی در برنامه ریزی، لازم است اطلاعات جامعی شامل همه ابعاد و ارکان و از جهات گوناگون و با بهره گرفتن از روش های مختلف گرد آوری و تجزیه و تحلیل شود.
- اصل عینیت و اعتبار
این اصل ایجاب میکند که از روش های عینی تر استفاده و داده ها از اعتبار و عینیت لازم برخوردار گردند.
- اصل مشارکت
پیچیدگی موقعیت و جامعیت نیازسنجی برخورداری از همکاری یک تیم نیازسنجی را ایجاب میکند.
دو اصل زیر نیز توسط عباس زادگان و ترک زاده (۱۳۸۶) به اصول فتحی واجارگاه افزوده شده است:
اصل واقع بینی: عاملین نیازسنجی باید پیش از اجرای طرح نیازسنجی، نسبت به مطالعه و شناخت هدف، حوزه، سطح و محیط نیازسنجی و واقعیات عمل نمایند.
اصل رعایت ملاحظات فرهنگی: توجه به جوّ و خصوصیات فرهنگی حاکم بر سازمان نیازسنجی از دو سو لازم است. اول از آن جهت که این ویژگی ها عملاً در کار ما نمود پیدا میکنند و حتی آن را جهت میدهند و دوم آن که لازم است طرح ریزی نیازسنجی و انتخاب روش ها و ابزارها و حتی تعبیر و تفسیر اطلاعات متناسب با موقعیت فرهنگی و کلی سازمان انجام شود.
به نظر محقق انجام نیازسنجی مستلزم تعهد و احساس مسئولیت تمامی افراد درگیر است به گونه ای که موفقیت و یا شکست هر برنامه نیازسنجی به آن بستگی دارد.
۲-۲-۱۸ انواع نیازسنجی
کافمن (۱۹۷۲) با توجه به موارد کاربرد از شش نوع نیازسنجی به شرح زیر نامبرده است:
- نیازسنجی آلفا[۱۳]
این نوع نیازسنجی با بررسی، تهیه و تنظیم و اجرای انواع سیاست ها و خط مشی ها ارتباط دارد. در نیازسنجی آلفا، اقدامات و فعالیت ها با آن چه که باید باشد مرتبط است و بررسی معایب و مسائل موجود در درجه اول اهمیت قرار ندارند. هدف اصلی ممکن است تغییر اهداف و مقاصد فعلی باشد و این امر ممکن است به طرح اهداف و مقاصد جدید و تدوین برنامه های نو منجر شود. کافمن نیازسنجی آلفا را از آن جا که یک مسیر معیّن را برای شناسایی تغییرات و انجام آن ها به طور عمیق و یا نقطه شروع کاری ممکن میسازد، اساسی ترین نوع نیازسنجی میداند.
- نیازسنجی بتا[۱۴]
در این نوع نیازسنجی، اهداف و مقاصد و سیاست های آموزشی یا غیر آموزشی درست فرض می شود. هدف نیازسنجی شناسایی فاصله یا شکاف بین عملکرد فعلی با عملکرد مطلوب است.
- نیازسنجی گاما[۱۵]
این نوع نیازسنجی، عمدتاًً ناظر بر اولویت بندی اهداف و مقاصد است و کیفیت و کمیّت آن ها مدّ نظر قرار نمی گیرد.
- نیازسنجی دلتا[۱۶]
این نوع نیازسنجی، در پی بررسی شقوق مختلف عمل با هدف مشخص کردن شیوه انجام بهینه یک کار یا وظیفه است.
- نیازسنجی اپسیلون[۱۷]
در این نوع نیازسنجی، شکاف بین نتایج حاصل و اهداف مشخص شده، تعیین و به نوعی تحلیل می شود. نتیجه این نوع نیازسنجی در گام های بعدی برنامه ریزی مورد استفاده و مبنای تغییر یا اصلاح برنامه قرار میگیرد.
- نیازسنجی زتا[۱۸]
در این نوع نیازسنجی، همواره به گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات درباره طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه پرداخته می شود و بر اساس آن در خصوص حفظ یا تغییر اجزای مختلف برنامه تصمیم گیری می شود. بنابرین ممکن است بخشی از برنامه تغییر کند بدون آن که سایر اجزای آن دچار تحوّل شوند.
۲-۲-۱۹ الگوهای نیازسنجی
یک الگو به عنوان یک فهرست منظم، یک جدول طبقات، یک نمودار و یا فرمولی برای شکل کلی تعریف می شود. که احتمالاً جزئیات آن از نظم معینی برخوردار است. طرح ریزی و اجرای پروژه های نیازسنجی آموزشی، در هر سطحی مستلزم پیروی از یک طرح و الگوی عمل مشخصی است. انتخاب یا طراحی و تدوین الگوی نیازسنجی میتواند باعث تسهیل و افزایش دقت و اعتبار فرایند نیازسنجی شود(سوریانو[۱۹]، ۱۹۹۷).
مهم ترین الگوهای نیازسنجی آموزشی عبارتند از:
- الگوی کافمن و هرمن
کافمن و هرمن[۲۰] نیازسنجی آموزشی را در یک زمینه برنامه ریزی آموزشی استراتژیک مدّ نظر قرار دادهاند.
این الگو یک الگوی عمومی بوده که می توان آن را در سطوح مختلف سازمانی، شغلی و فردی مورد استفاده
قرار داد. مراحل الگو به شرح زیر است:
– تصمیم گیری درباره استفاده از داده ها برای نیازسنجی
– تعیین سطح مورد نظر برای نیازسنجی (فراسوی کلان، کلان و خرد)
– شناسایی افراد ذیربط در نیازسنجی و برنامه ریزی
– جلب مشارکت افراد ذیربط در نیازسنجی
– جلب توافق جمعی درباره سطح نیازسنجی
– گردآوری داده های مرتبط با نیازهای درون و برون سازمانی
– فهرست کردن نیازهای شناسایی شده و تأیید و توافق جمعی درباره آن ها
– رتبه بندی نیازها بر حسب اولویت
جلب توافق همکاران درباره نیازهایی که برای چاره جویی انتخاب شده اند و باید برای آن ها چاره جویی کرد (عباس زادگان و ترک زاده، ۱۳۸۶).
- الگوی کلاین[۲۱]
این الگو بیش تر در سطح دروس و دوره های آموزشی کاربرد دارد ولی می توان آن را در هر سطحی به کار برد. این الگو نیازسنجی آموزشی را در چارچوبی قیاسی مدّ نظر قرار میدهد و بر جلب مشارکت همگانی و رویکرد های اجرایی و کاربردی نتایج حاصل از نیازسنجی تأکید می ورزد.
مراحل الگو به شرح زیر است:
– شناسایی اهداف
– مرتب کردن اهداف بر حسب اهمیت آن ها
– مشخ نمودن شکاف بین عملکرد مورد انتظار و واقعی
– مشخص کردن اولویت ها برای اجرا (سوریانو، ۱۹۹۷)
- الگوی نیازسنجی اتحادیه نظام آموزشی
از این الگو مانند سایر الگوهای عمومی، می توان در سطوح محدودتر و یا فراتری استفاده کرد. هدف اساسی این الگو نشان دادن مراحل مهمی است که در هر مطالعه نیازسنجی باید دنبال شود. مراحل این الگو عبارتند از: