شعر در همهی ادوار و زبانها بیانی است، خیال انگیز و تصویری که واقعیات، حالات، احساسات و عواطف شاعر را به تصویر میکشد. (احمد نژاد، ۱۳۸۵: ۱۲) و تخیل ابزار مهم و سازندهی شعر است که با نوعی تصرف ذهنی شاعر همراه میشود و بین او و طبیعت ارتباط برقرار می کند به طوری که شاعر از این رهگذر میتواند با طبیعت و مظاهر آن ارتباط برقرار کرده و حالات و روحیات خود را درآنها نقاشی کند و تصاویر زیبا بیافریند که هم احساسات و عواطف خواننده را تحریک کند و هم باعث القای معانی شود.
صور خیال در شعر از اهمیت فراوانی برخوردار است و در بیشتر نوشتههای پیرامون علوم بلاغی از صور خیال و اهمیت و تأثیر آنها و همچنین تقسیم بندی آنها سخن به میان آمده است. در تقسیم بندی صور خیال اختلافاتی وجود دارد؛ اما پر کاربردترین صورتهای خیالی از نظر اغلب کسانی که در این باره تحقیق و مطالعه کرده اند عبارتند: تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، تشخیص و تمثیل است. از دیدگاه دکتر شمیسا تشبیه استعاره، مجاز، کنایه، سمبل، اسطوره، صورت مثالی و تمثیل را ازجمله صورتهای خیالی تلقی میکند که کلام را مخیّل و تصویری میکنند. شفیعی کدکنی ضمن بررسی دیدگاه بلاغیون و قدما دربارهی خیال و صورتهای خیالی اعتقاد دارد که تشبیه، تمثیل، استعاره، کنایه، اغراق و مبالغه و تشخیص ازجمله صور خیال رایج در کلام ادبی محسوب میشوند.
تصاویر خیال در شعر فرخی متنوع و بسیار وسیع است. اما از عمق چندانی برخوردار نیست. « خیالش هر چند وسیع است، لیکن عمق ندارد، معانی فلسفی و اخلاقی در دیوانش به ندرت دیده میشود. پس اگر خیالش همان طور که وسیع است؛ عمیق و اشعارش چنانکه روان است؛ دارای معانی دقیق میبود، دیوانش از مهمات کتب به شمار میرفت ( فروزانفر، ۱۳۸۷: ۱۱۵). مایه و زمینه اصلی تصاویر شعری وی طبیعت و امور حسی است. آوردن تصاویری که یک طرف آنها امور عقلی و غیر مادی است نیز در حوزهی خیال وی به چشم میخورد. او از جمله شاعرانی است که امور و مسائل بیرون از حوزهی طبیعت را به کمک تصویرهای طبیعی حسی میکند و این ویژگی به محسوس و ملموس بودن شعر وی کمک میکند. با توجه به اشعار فرخی و بسامد تصاویر آن صور خیال به کار گرفته شده در شعر وی عبارتند از: تشبیه، کنایه، استعاره، تشخیص، صفتهای هنری، تمثیل و مجاز که به شرح زیر میآید:
۲-۳-۱٫ تشبیه: تشبیه مانند کردن چیزی است به چیز دیگر در داشتن صفتی مشترک که این برای مشبه جنبهی ادعایی دارد؛ یعنی مانندگی مبتنی بر کذب است نه صدق؛ به این معنی که بین مشبه و مشبه به شباهتی وجود ندارد و این شاعر است که بین طرفین تشبیه مشابهت را ادعا و برقرار می کند (شمیسا، ۱۳۹۰: ۶۸). « تشبیه یادآوری همانندی است که از جهتی یا جهاتی میان دو چیز مختلف وجود دارد، تشبیه اخبار از شبه است و آن عبارت از اشتراک دو چیز در یک یا چند صفت و یادآور شده اند که همهیصفات را نمی توان بر شمرد و گفتهاند که تشبیه وصف کردن چیزی است به چیزهای مشابه و نزدیک بدان از یک جهت یا جهات مختلف » ( شفیعی کدکنی، ۱۳۸۸: ۵۳).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
تشبیه یکی از پرکاربردترین صور خیال است که از دیرباز در آثار شاعران پارسی و عربی به کار رفته است. تشبیه علاوه بر مخیل کردن کلام و زیبایی و بلیغ بودن آن در توضیح و تبیین معنا نیز مؤثر بوده است. در اهمیّت تشبیه همان بس که به طور گسترده و فراوانی در قران کریم به کار رفته است. علمای بلاغت و اهل ادب تشبیه را ساده ترین راه برای مخیل کردن کلام و توصیف امور و پدیدههای حسی و عقلی میدانند و دربارهی آن تحقیق و مطالعه کرده اند. شاعر از راه تشبیه میتواند صورتهای ذهنی و حالات نفسانی خود را به کمک مشبه بههایی که در نظر دارد، بهتر و زیباتر به مخاطب القا کند. بی شک به واسطهی نیروی تخیل شاعر تشبیهات زیبا و مضمونهای لطیف پدید میآید زیر او در عالم خیال امور را همانند میبیند و به وسیلهی کلمات و واژهها این همانندی را در نظر ما مجسم میکند(یوسفی، ۱۳۷۳: ۴۹۳).
یکی از مهمترین و پرکاربردترین تصاویر خیالی که در شعر فرخی بسامد بالایی دارد، تشبیه است که۲۲۷۳ تشبیه یعنی؛ حدود ۰۵/۴۹ % از مجموع کل تصاویر(۴۶۳۴) به کار رفته در شعر وی را به خود اختصاص داده است ( نک: جدول و نمودار پیوست). با توجه به نمونههای استخراج شده در شعر فرخی تشبیهات وی عینی و حسی و غالباً از نوع محسوس به محسوس است. سادگی و روشنی و دوری از تشبیهات دور از ذهن و بعید مشخصهی اصلی تشبیهات وی است. وی از تشبیه در همه موضوعات شعری خود استفاده کرده است. اغلب تشبیهات بدیع او در مقدمهی قصاید یعنی تغزلات او آمدهاست. علاوه بر تغزلات در مدح و در وصف نیز تشبیهات فراوانی دارد. تشبیهات بلیغ و زیبایی چون بیت زیر:
چو زر خفچه همه پشت و برش آتش رنگ
چو نخل بسته همه سینه دایره اشکال (۴۳۱۰)
و یا در بیتی دیگر گل سرخ را به یاقوت تنک رنگ تشبیه میکند و به کمک تخیل مضمونی ساده را به تشبیهی زیبا و بدیع تبدیل میکند:
تا به یاقوت تنک رنگ بماند گل سرخ
تا بیجادهی گل رنگ بماند گل نار (۱۹۲۳)
وجود این گونه تصاویر در شعر فرخی علاوه بر ذوق فکری و ذهن خلّاق، بیانگر زندگی اشرافی، جلوههای رنگارنگ خزانهها و غنایم جنگی سلطان محمود غزنوی نیز هست که شاعر از نزدیک آنها را دیده و در محیط زندگی با این جلوههای رنگارنگ آشنا است. در خیال فرخی روی زمین در وقت شمال چون پیروزه است:
تا چو کافور شود روی هوا وقت خزان
تا چو پیروزه شود روی زمین وقت شمال (۴۲۹۰)
و یا در تشبیه بدیع دیگری روی ممدوح را به بوستانی که از آب آسمان، تر شده باشد، تشبیه میکند:
آن کیست کاندر آمد بازی کنان ازین در
رویی چو بوستانی از آب آسمان تر(۳۷۰۱)
اسب ممدوح در خیال او پاره ای از ابر سپید، روان در روز باد است:
چو روز باد، روان، پاره ای ز ابر سپید
تو ابر دیدی کو زیر زین بود هموار (۳۱۸۴)