سرمایه دانش (Knowledge): شیوه استفاده بهینه از منابع موجود در جامعه.
سرمایه اجتماعی (Effective): شبکههای اجتماعی که برای جامعه قدرت کارکرد اثربخش ایجاد میکند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در این سیر تکاملی این چهار نوع سرمایه به عنوان مکمل یکدیگر مطرح شدهاند و مشخص است که فقدان هر یک از آنها میتواند در سرعت توسعه کشورها خلل ایجاد نماید. تعریف سه نوع سرمایه قبلی نسبتا روشن است. لذا برای ارائه تعریفی برای سرمایه اجتماعی باید مشخصههایی را در آن وارد نمود که از سایر انواع سرمایه متمایز شود. سرمایه اجتماعی از نوع “اجتماعی” است و درباره رابطه افراد در اجتماع به کار میرود. بحث رابطه سرمایه اجتماعی و رشد اقتصادی در دهه ۹۰ به صورت گسترده مطرح میباشد. (م دکتر طالب بیرقتی).
همچنین سرمایه اجتماعی را میتوان به شرح زیر تقسیم نمود (مرجایی، ۱۳۸۴):
الف-سرمایه اجتماعی گروهی(bonding social capital) : این نوع سرمایه اجتماعی اغلب در بین اعضای یک خانواده و یا در میان اعضای یک گروه مذهبی وجود دارد و شبیه یک نوع «چسب» و تعلق اجتماعی است که اعضای گروه را به هم پیوند میدهد.
صلهرحم، دید و بازدیدهای خانوادگی و همچنین جلسات مذهبی و برگزاری اعیاد و مراسم مذهبی از کارکردهای این نوع سرمایه اجتماعی است.
ب- سرمایه اجتماعی بین گروهی(briding social capital): توسط گروه های عرضی ولی ضعیفتر از سرمایه اجتماعی گروهی، مشخص میشود. مشارکتهای فعالیتی، آشنایی با دیگران، دوستی بین اعضای گروههای مختلف در حقیقت میتوان این نوع سرمایه اجتماعی را بین گروهی (گروههای قوی مثل خانواده و گروههای مذهبی) قلمداد کرد.
ج- سرمایه اجتماعی ارتباطی(linking social capital): که به توسط ارتباط بین افرادی که به طبقات مختلف قدرت و یا منزلت اجتماعی متفاوتی تعلق دارند مشخص میشوند. ارتباط بین نخبگان و مردم عادی و همچنین ارتباط بین افراد از طبقات مختلف اجتماعی با یکدیگر از این نوع سرمایه اجتماعی محسوب میشود. این نوع سرمایه اجتماعی ابتدا توسط ولکاک (۲۰۰۳) پیشنهاد شد.
طبقهبندی فوق بر اساس قوت و ضعف گروههای اجتماعی صورت گرفته است. سرمایه اجتماعی ملی میتواند از ترکیبی از همه نوع سرمایههای فوق باشد که در یک مدل تجمیعی با هم ترکیب شده و سرمایه ملی را شکل میدهند. یک جامعه ایدهآل جامعهای است که سرمایه ملی اجتماعی آن جامعه در تمامی ابعاد فوق حداکثر باشد یعنی اعتماد و فداکاری و ایثار و تعاون و همکاری در بین اعضای خانواده و یا بین گروهها و بین اعضای مختلف از طبقات قدرت و منزلت اجتماعی در حداکثر کارکرد ممکن خود باشد.
۲-۵-. مفهوم سرمایه اجتماعی
مفهوم سرمایهی اجتماعی از سال ۱۹۸۰ وارد متون علوم سیاسی و جامعه شناسی شد و ابتدا توسط جاکوبز، بوردیو، پاسرون و لوری مطرح شد، اما توسط کسانی چون کلمن، بارت، پاتنام و پرتز بسط و گسترش داده میشود (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۳: ۲۷۸). بن مایهی اصلی اندیشه پاتنام در این است که اگر منطقهای دارای نظام اقتصادی کارآیی باشد و از سطح بالای از یکپارچگی سیاسی نیز برخوردار باشد، باید آنها را نتیجهی انباشت موفقیتآمیز سرمایهی اجتماعی در آن منطقه دانست. از نظر وی سرمایه اجتماعی به مثابه هستهای بنیادی است که در طی قرون متمادی در تاریخ یک جامعه حفظ و تقویت شده و پایه لازم را برای دستیابی آن جامعه به توسعه سیاسی و اقتصادی پایدار فراهم میآورد. چنان که تأکید میکند »هر جا اعتماد و شبکههای اجتماعی شکوفا شوند، افراد، شرکتها، محلهها و حتی ملتها پیشرفت میکنند»(Putnam, 2000:20). به هر روی، امروزه بر اندیشمندان ثابت شده که یکی از ابعاد مهم هر توسعهای توجه به سرمایههای اجتماعی است. تا جایی که امروزه «سرمایه اجتماعی» نقشی بسیار مهمتر از «سرمایه فیزیکی و انسانی» در جوامع ایفا میکند و شبکههای روابط جمعی و گروهی انسجام بخش میان انسانها و سازمانهاست.
کلمن اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی پرداخت. کلمن به کارکرد سرمایه اجتماعی توجه دارد. به نظر او، سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه میدهد تا با بهره گرفتن از آن به منافع خود دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاع رسانی، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرده یا منع میشوند (کلمن، ۱۳۷۷: ۴۷۶). به اعتقاد کلمن، سرمایه اجتماعی میتوان به سه شکل ظاهر شود: اول، تکالیف و انتظاراتی که بستگی به میزان قابلیت اعتماد به محیط اجتماعی دارد. دوم، ظرفیت اطلاعات برای انتقال و حرکت در ساختار اجتماعی که بتوان پایهای برای کنش فراهم نمود. و سوم، هنجارهایی که توأم با ضمانت اجرایی موثر باشند (به اعتقاد کلمن عواملی که سبب ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی میشوند عبارتند از: کمک، ایدئولوژی، اطلاعات و هنجارها. از نظر وی در خواست کمک افراد از یکدیگر مقدار سرمایه اجتماعی را بیشتر خواهد کرد. هر گاه عواملی مانند رفاه و فراوانی و کمک دولت سبب شود تا افراد نیازشان به یکدیگر کمک شود، میزان سرمایه اجتماعی کمتر خواهد شد (کلمن، ۱۳۷۷: ۴۶۲). اعتقاداتی مانند لزوم کمک به یکدیگر یا عمل به سود دیگری، سبب پدید آمدن سرمایه اجتماعی میشود و از این رو آن دسته از اعتقادات مذهبی که بر ضرورت کمک و عمل به نفع دیگران تأکید دارند عامل مهمی در شکلگیری سرمایه اجتماعی هستند. اگر در درون گروههای اجتماعی، هنجارهای مؤثر و نیرومندی بر این که فرد باید منافع شخصی را رها کرده و به سود جمع عمل کند، موجود داشته باشد، سرمایه اجتماعی شکل خواهد گرفت. (کرمی ۱۳۹۱)
بررسی مفهوم سرمایه اجتماعی
برای بیان فضای مفهومی سرمایه اجتماعی از واژگان و تعابیر مختلفی چون انرژی اجتماعی( social energy)، روحیه اجماعتی(community spirit)، پیوستگیهای اجتماعی(social bonds)، فضیلت مدنی(civic virtue)، شبکههای محلی (community net work) ، لطافت اجتماعی(social ozone)، دوستیهای گسترده (extended friends hips)، زندگی اجماعتی( community life)، منابع اجتماعی، شبکههای رسمی و غیر رسمی، همسایگی خوب(good neighborliness) و چسب اجتماعی(social glue) استفاده شده است. علاوه بر این، مفهومسازیهای مختلف از سرمایه اجتماعی ناشی از زمینه نظری مورد استفاده و گرایشهای کاربردی محققان نیز میباشد. در بسیاری از متون، نوع دوستی، اعتماد، همکاری در فعالیتهای مختلف اجتماعی (کارهای اجتماعی داوطلبانه تفریح و آموزش)، شمول اجتماعی (social inclusion) و سطوح جرم و جنایت پایین، سرمایه اجتماعی و یا حداقل یکی از اجزای اساسی آن نگرسته میشوند.
از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی عبارت است از «ویژگیهای حیات اجتماعی- شبکهها، هنجارها و اعتماد- که مشارکت کنندگان را قادر میسازد تا با یکدیگر تعامل نمایند و به صورت مؤثرتر و کاراتری اهداف مشترکشان را محقق سازند. در نتیجه سرمایه اجتماعی به پیوندهای اجتماعی و هنجارها و اعتماد ملازم با آن اشاره دارد.»
در نگاه بانک جهانی سرمایه اجتماعی به نهادها، روابط و هنجارهایی اشاره دارد که کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی یک جامعه را شکل میدهند و حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی میباشد و افزایش آن موجب پایین آمدن جدی سطح هزینههای اداره جامعه و نیز هزینههای عملیاتی سازمانها گردد.
سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، در تعریف سرمایه اجتماعی چنین عنوان کرده است که سرمایه اجتماعی دلالت بر «حالاتی از سازمان اجتماعی چون مشارکت مدنی، هنجارهای تبادل و اعتماد به دیگران دارد که همکاری و تعاون را برای نفع متقابل تسهیل مینمایند».
رز(rose) با نگرشی کاملا اقتصادی به تعریف این مفهوم میپردازد از دیدگاه او سرمایه اجتماعی، وجود رسمی یا غیر رسمی شبکههای اجتماعی است که اشخاص برای تولید یا خرید کالا و دریافت خدمات در سطح خرد از آن استفاده میکنند.
سرمایه اجتماعی آثار نیرومندی بر جنبههای مختلف زندگی اجتماعی دارد. به طوری که موجب تداوم و بالندگی حیات اجتماعی و حفظ غرور اجتماعی میشود و میزان جرایم، هزینههای اجتماعی و اقتصادی و … را کاهش میدهد. سلامتی اجتماعی را ارتقاء میدهد و ترقی آموزش، برابری اجتماعی، رفاه و پیشرفت اقتصادی را موجب میشود و در سطح ملی نیز، فساد دولتی را کاهش و کارآمدی حکومت را بیشتر میسازد.
از این گذشته سرمایه اجتماعی که در واقع از ارزشها و هنجارهای جامعه، استحکام تعهدات متقابل بین افراد، گروهها و تا حدود زیادی مشارکت اجتماعی منتج میشود، حافظ جامعه و گروههای اجتماعی در بحرانهای سیاسی، اقصادی و اجتماعی است و میتواند از توقف جامعه در مرحله عقبماندگی جلوگیری کند. (م محمد سلیمانی- تربیت مدرس)
۲-۶-.آثار سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی دارای کارکردها و آثار متفاوتی است که در عرصهها و حیطههای مختلف ظهور و بروز پیدا میکند. بدین منظور ابتدا آثار سرمایه اجتماعی را بر سه حوزه بخش خصوصی، دولت و سازمان بررسی میکنیم و سپس به کارکردهای سرمایه اجتماعی میپردازیم:
۲-۶-۱- تأثیر سرمایه اجتماعی بر حوزه بخش خصوصی و بنگاهداری
اثر مثبت سرمایه اجتماعی بر بخش خصوصی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
افزایش تعلق بخش خصوصی به جامعه و تقویت حاکمیت
همسو ساختن منافع بنگاه با منافع ملی
مشارکت بخش خصوصی در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای ملی
همافزایی بین بخش خصوصی و سایر عنصر دیگر حکمرانی شایسته.
هر یک از موارد فوق به نوعی زمینه ساز افزایش فعالیتهای اقتصادی میباشد. به عنوان مثال مشارکت بخش خصوصی در تدوین قوانین و حضور فعال اصناف در سیاستگذاریها ازیک سو زمینهساز ثبات لازم برای جلب اطمینان سرمایهگذاران است و از سوی دیگر دوگانگی بین بخش خصوصی و دولت را از بین میبرد. اعتماد به سیاستگذاران که یکی از مصادیق اصلی سرمایه اجتماعی در سطوح کلان میباشد فضای یک دلی را در میان مردم شکل میدهد و شکلگیری این فضا در سطح جامعه موجب تسریع اصلاح قوانین و مقررات دست و پا گیر و بروکراتیک میشود که در شرایط فعلی یکی از موانع اصلی توسعه فعالیتهای اقتصادی میباشد.
سرمایه اجتماعی بر دولت و ساختار و عملکرد آن نیز اثر میگذارد بخش بعد این اثرات را بیان میکند:
۲-۶-۲-اثرات مثبت افزایش سرمایه اجتماعی بر دولت
به طور خلاصه، در این زمینه میتوان آثار زیر را برشمرد:
افزایش کارآمدی بدنه اصلی دولت و در نتیجه اثربخشی بیشتر سیاستهای داخلی و خارجی.
کاهش تصدیگری دولت و در نتیجه تمرکززدایی، کاهش فساد و کاهش هزینههای نظارت و کنترل.
رفع تعارضات ساختاری، کاهش هزینههای بروکراسی و در نتیجه افزایش پاسخگویی.
ایجاد فرهنگ قدردانی دولت از سایر بخشها.
علاوه بر موارد فوق یکی از کارکردهای اصلی سرمایه اجتماعی افزایش قدرت پیشبینی در مورد اثرات سیاستهای مختلف دولت است بدین نحو که اگر سطح سرمایه اجتماعی در جامعه بالا باشد، عوامل بیرونی اثر کمتری بر فرایند تأثیرگذاری سیاستها خواهند داشت. و در نتیجه احتمال تحقق اهداف سیاستها افزایش مییابد به عبارت دیگر همنوایی مردم و مسئولان و اعتماد مردم به خیرخواهی مسئولین موجب خواهد شد که تمام انرژی و پتانسیل جامعه برای تحقق اهداف سیاستها متمرکز شود.
یکی از موانع توسعه فعالیت اقتصادی در کشور ما وجود و حضور دولت در بسیاری از عرصهها است کاهش تصدی دولت و تمرکز زدایی در صنایع مختلف عرصه را برای حضور بخش خصوصی و در نتیجه گسترش فعالیت اقتصادی باز میکند. این امر مستلزم ارتقا سطوح سرمایه اجتماعی در میان مردم به منظور ایجاد زمینههای فرهنگی و اجتماعی لازم جهت پذیرش بخش خصوصی است.
پذیرش و قبول سایرین از جمله مزایا سرمایه اجتماعی است که به موجب آن افراد به یکدیگر اعتماد کرده و حضور یکدیگر در جامعه را میپذیرند. متأسفانه در کشور ما پذیرش سایر گروهها و حتی سایر کنشگران توسط مردم با دشواریهای روبرو است. و این امر در کنار نگرش منفی به سرمایهداران و سرمایهگذاران موجب شده که نه سرمایهداران با علاقه و نشاط لازم وارد فعالیتهای اقتصادی شوند و نه کارمندان و کارگران (به طور کلی حقوق بگیران)، وظیفه خود را به صورت کامل انجام دهند. از سوی دیگر وجود بعضی فاکتورها مثل در آمد نفت موجب شده که دولت نیز نه برای بخش خصوصی و نه برای مردم نقش چندانی قائل نباشد و خود را حاکم بلامنازع بداند. این تفکر در نزد دولت فقط با افزایش سرمایه اجتماعی رفع خواهد شد و در آن صورت سایر گروهها مقبولیت یافته و امکان حضور در فعالیتهای مختلف را پیدا میکنند.
آثار مثبت درون سازمانی
بسیاری از نظریهپردازان مزایای متعددی را برای سرمایه اجتماعی در داخل بنگاهها و سازمانها برشمردهاند. کوهن و پروساک منافع زیر را برای سرمایه اجتماعی برشمردهاند.:
مشارکت بهتر در دانش، به علت ایجاد روابط و اعتماد متقابل، چارچوبهای مرجع مشترک و اهداف مشترک.
هزینههای اجرایی کمتر، به علت وجود سطح بالای اعتماد و روح همکاری.
کاهش میزان ترک خدمت کارکنان، کاهش هزینههای جدایی و هزینههای به کارگیری و آموزش، توجه به تغییرات پرسنلی دائمی و حفظ دانش سازمانی ارزشمند.
انسجام عملی بیشتر، به علت ثبات سازمانی و شناخت مشترک.
کوهن و پروساک اعتقاد دارند که افزودن بر آثار مثبت یاد شده، تعهد، همکاری، وفاداری، استمرار و حتی ایثار از مزایای مهم سرمایه اجتماعی است. آنان معتقدند سرمایه گذاری سنجیده در سرمایه اجتماعی میتواند به سازمانها کمک کند تا بتوانند با چالشهای بزرگ مواجه شوند و حتی آنها را به مزیت تبدیل کنند. تیمبرلیک نیز مزایایی که توسعه ثروتهای نامرئی از جمله سرمایه اجتماعی برای سازمان به همراه دارد را چنین بیان میکند: (۱) تسهیم و در اختیار گذاشتن اطلاعات زیاد با هزینه کم؛ (۲) کسب مهارتها و دانش جدید از سوی اعضای شبکه؛ (۳) کسب نفوذ و قدرت و افزایش امکانِ اعمال آن در سازمان؛ (۴) ایجاد یکپارچگی و انسجام سازمانی؛ (۵) تشکیل تیمهای کاری منعطف؛ (۶) بهبود افزایش عملکرد گروهی؛ (۷) افزایش تعهد؛ (۸) کاهش هزینه مربوط به تعاملات به دلیل سطوح بالای اعتماد در روابط و (۹) کاهش میزان ترک شغل و هزینههای استخدام و آموزش. تمامی موارد فوق مدیریت بنگاه را تسهیل میکند و زمینه را برای رشد سازمانی فراهم میسازد. کاهش هزینه حاصل از هر یک از موارد فوق، انگیزه ادامه و توسعه فعالیت را میان بنگاهداران افزایش میدهد. علاوه بر این افزایش سرمایه اجتماعی فضای همدلی را میان کارکنان و مدیران حاکم میسازد و موجب افزایش انسجام درون سازمانی میشود.
مطالعات مختلف نشان میدهد هر چه سرمایه اجتماعی در یک بنگاه بیشتر باشد مقاومت بنگاه در مقابل بحرانهای فنی، مالی و اقتصادی افزایش مییابد. علاوه بر این مطالعات تجربی نشان میدهد سرمایه اجتماعی در داخل و بین بنگاهها نرخ فساد سازمان(organization dissolution rates) را کاهش داده (penning , lee, & van Witteloostuijn, 1998) کارآفرینی(chong & gibbons 1996) و تشکیل کارخانههای جدید(walker kogut & shan, 1997) را تسهیل کرده و روابط عرضه کنندگان را تقویت میکند. سرمایه اجتماعی هم چنین شبکههای تولید منطقهای را تقویت کرده و یادگیری و آموزش بین بنگاهی را افزایش میدهد.
در تحقیق دیگری نشان داده شده است که ساختار شبکه روابط اجتماعی در داخل بنگاههای اقتصادی تأثیر مثبتی بر کارکرد و بازده این شرکتها دارند. بنابراین با قاطعیت میتوان گفت که سرمایه اجتماعی که دورنمایی از شبکه روابط اجتماعی را تشکیل میدهد، میتواند بیش از سایر مولفههای توسعه انسانی در توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع ایفای نقش نماید.
به عنوان جمعبندی مطالب این بخش، به خلاصهای از مهمترین اثرات وجود سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی سازمان اشاره میکنیم؛ اثراتی که هر یک به نوعی تشویق کننده فعالیتهای اقتصادی و زمینهساز رشد تولید کالاها و خدمات میباشند:
کاهش هزینه مبادلاتی در اقتصاد و در نتیجه کاهش هزینه تولید و افزایش سرعت مبادلات؛
تسهیل تأمین مالی پروژهها و سرمایه گذاریها و عقد قراردادها و در نتیجه امکان حمایت از خلاقیتها و رشد نوآوری و فناوری.