۲-در حقوق انگلیس[۱۵۰]
بر اساس حقوق عرفی انگلیس ، اگر آتش از ملک شروع شده و به املاک دیگر سرایت نماید و خسارت به باور آورد، شخص مذبور مسئول خسارت است. البته در خصوص اینکه «آیا در چنین مواردی مسئولیت مضیق است؟». مقداری تردید وجود داشت. طبق حقوق کنونی، شخص فوق در صورتی مسئول است که آتش سوزی در اثر تقصیر یا مزاحمت وی رخ داده باشد یا اینکه شروع آتش سوزی یا سرایت آن در اثر استفاده غیرطبیعی از ملک حادث شده باشد. در صورت اخیر نیازی نیست که خواهان تقصیر خوانده را اثبات نماید.طبق رأی صادرشده در قضیه (۱۹۶۷)[۱۵۱] ، هرگاه خوانده اشیائی را که نوعاً قابل اشتعال هستند در ملک خود به نحوی نگهداری کند که در صورت اشتعال، آتش حاصله نوعاً به املاک دیگران سرایت کند، مسئول خواهد بود. اگرچه به استناد قضیه «ریلاندز علیه فلچر»[۱۵۲] در اینگونه موارد مسئولیت خوانده مضیق است؛ اما به نظر میرسد تفاوت اندکی میان این قاعده و قاعده متداول در خصوص تقصیر وجود دارد. قاضی بلک برن در مورد قاعده فوق الذکر مربوط به قضیه «ریلاندز علیه فلچر» (۱۸۶۸) در قضیه «کمبریج واترکو. علیه ایسترن کانتیز لرد پی ال سی» (۱۹۹۴)[۱۵۳] بیان نموده که ما معتقدیم که قاعدده حقیقی موجود در حقوق آن است که یک شخص که برای تحقق اهداف شخصی اش، اموال و اشیاء دارای ماهیت خطرناک را در ملک خود جمع آوری و نگهداری میکند، در صورت سرایت آثار زیانبار ناشی از اقدامات ،به طور کامل مسئول است .مجلس اعیان قیدی را به قاعده فوق اضافه کرد مبنی بر اینکه برای تحقق مسئولیت، خوانده باید ملک خود را به صورتی غیرطبیعی مورد استفاده قرار داده باشد. به عبارتی خوانده در قبال حوادث طبیعی مثل سقوط یک سنگ در اثر سیل مسئولیتی ندارد. البته خوانده اگر در سرایت آثار خطرناک عوامل طبیعی نقشی مؤثر و اساسی داشته باشد مسئول شناخته می شود. مثل یک صخره در اثر انفجار تأسیسات صنعتی جابجا شود و خساراتی به بار آورد. یا تأسیسات صنعتی در مسیر طغیان رودخانه ساخته شده باشد.
در خصوص آتش سوزی هایی که در اثر قوه قاهره یا عمل شخص ثالث ایجاد شده اند خوانده میتواند خود را از مسئولیت مبرا بداند. البته بر اساس قضیه «گولدمن علیه هارگریو» (۱۹۶۷)[۱۵۴] دادگاه میتواند وجود تکلیفی برای خوانده جهت جلوگیری از خطرات بالقوه را احراز نماید. کلمه شخص ثالث که در فوق ذکر شد، تنها ناظر بر افرادی است که خوانده هیچ گونه تسلط و نظارتی بر آن ها ندارد. بنابرین خوانده مسئول آتش سوزی ناشی از تقصیر خدمتکار[۱۵۵] یا پیمانکار[۱۵۶] یا میهمان[۱۵۷] خود و یا هر شخصی است که برای ایجاد آتش در ملک وی از سوی او ماذون است.[۱۵۸]
«قانون جلوگیری از آتش سوزی انگلیس (متروپولیس) (۱۹۷۴)[۱۵۹] نیز مقرر میدارد که امکان اقامه دعوا علیه شخصی که ملک او به طور تصادفی دچار آتش سوزی شده و به املاک دیگران خسارت وارد کردهاست وجود ندارد. این مقرره تنها در موردی اجرا می شود که علت آتش سوزی کاملاً غیرقابل پیشبینی بوده یا دلیل آن مشخص نباشد. لذا در موارد وجود تقصیر یا مزاحمت و سلب آسایش یا استفاده غیرطبیعی از ملک، هیچ گونه حمایت قانونی از خوانده قابل استناد نیست. همچنین اگر خوانده در مهار و جلوگیری از سرایت آتشی که به طور اتفاقی ایجاد شده است تقصیر کرده باشد، مسئولیت مدنی دارد.در هر حال اگر آتشی که به طور عمدی در داخل ملک روشن شده است بدون تقصیر صاحب ملک به املاک دیگر سرایت کند، صاحب ملک مسئولیتی ندارد.[۱۶۰]
گفتار سوم: تأثیر هشدارها قبل از حادثه در تأسیسات صنعتی نفت و گاز
۱- طرح مطلب
قانون اساسنامه شرکتهای ملی نفت و گاز و ماده واحده قانون منع احداث بنا و ساختمان در طرفین خطوط لوله انتقال گاز و همچنین مقررات کمیته حریم به شرکت اجازه داده تا برای برخی از تأسیسات خود حریم ایمنی و فنی تعریف نماید و مالکیت اشخاص در محدوده حریم اعلامی، محدود میگردد که بسته به نوع کاربری اراضی و مستحدثات اطراف تأسیسات صنعتی نفت و گاز حریم ایمنی و ممنوعه آن متفاوت خواهد بود که توسط کیمته حریم شرکت های نفت و یا گاز تعیین میگردد. مثلاً یکی از عوامل اصلی در تعیین حریم، کلاس ساختمانی و ضخامت جداره لوله های انتقال فرآورده های نفت و گاز میباشد.
در حقوق مسئولیت مدنی مالک مکلف است اشخاص را از خطرهای احتمالی ناشی از مال خود آگاه سازد. تعهد به آگاه سازی، معنی وسیعی دارد و راهنمایی و هشدار دو جلوه این آگاه سازی است،اخطار و هشدار برای جلوگیری از خطری است که ممکن است حادث شود.[۱۶۱] هشدار شامل خطرها و عیوبی است که برای مالک و بهره بردار اینگونه تأسیسات شناخته شده و قابل پیشبینی اند و برای دیگران ناشناخته و غیرقابل پیشبینی و اگر خطرها آشکار باشد به نظر وظیفه ای برای راهنمایی و هشدار نیست، بنابرین لازم نیست که هشدار دهیم که گاز قابل اشتعال است. بلکه در صورتی که فشار خط لوله گاز خارج از تصور مردم عادی است، باید میزان فشار و خسارات احتمالی ناشی از انفجار گاز با این فشار و میزان حریم لازم و فاصله قانونی را به مجاورین خط لوله هشدار داد.
هشدار باید کامل باشد و تمام خطرهای ناشی از تأسیسات صنعتی را در بر بگیرد. هشدار دادن بعضی خطرها و مغفول گذاشتن برخی دیگر، مسئولیت را کاهش نخواهد داد. بیان ناقص خطر و یا وجود اشتباه در هشدار نیز رافع مسئولیت مالک نمی باشد.
۲– قاعده (تحذیر)اَعذَرَ مَن حَذَّر و مسئولیت ناشی از مالکیت تأسیسات صنعتی
مبنای چنین حکمی را می توان حدیثی صحیح از ابوالصحاح کنائی از ابوعبداله دانست که خلاصه آن این است که در زمان امیرالمؤمنین (ع) گروه کودکانی مشغول گردو بازی بودند هنگامی که یکی از آنان گردویی را به سمت دوستش پرتاب کرد، گردو به دندان وی برخورد کرده و دندان وی را می شکند. مرافعه نزد حضرت علی (ع) برده می شود و کودک پرتاب کننده گردو اقامه بیّنه می کند که وی پیش از پرتاب، به دوستش هشدار داده بوده است.(حَذارِ= مواظب باش!) حضرت علی به قصاص حکم نداد و فرمودند: آن کسی که هشدار میدهد معذور است. مفاد این عبارت در یک مثل عربی نیز هست «فقد اعذر من انذر»[۱۶۲] بنابرین این روایت دلالت دارد بر اینکه اگر فرد در مقام انجام کاری، سایرین را از وجود خطری که ممکن است آنان را دچار خسارت مادی یا جانی نماید، آگاه کند و به نحو مقتضی هشدار دهد و دریافت کننده هشدار با وصف اطلاع، خود را در معرض خطر قرار دهد، هشدار دهنده معذور خواهد بود و تحت شرایطی از مسئولیت مدنی و کیفری مبری میباشد.
مالک تأسیسات صنعتی حق دارد که از مردم و مجاورین تأسیسات انتظار داشته باشد تا به هشدارهایش توجه کنند. فرض کنید خطر انفجار خطوط لوله انتقال نفت و گاز به وسیله تابلوهای هشدار دهنده در محل عبور خطوط لوله گاز به اطلاع همگان رسیده باشد و مع الوصف شخصی منزل خود را در حریم ممنوعه و مورد هشدار بسازد و اتفاقاً در اثر انفجار خط لوله به وی و خانواده و اموالش خسارت وارد شود. در این صورت با توجه به این قاعده به نظر میرسد مسئولیتی متوجه شرکت گاز نباشد. هر چند بر اساس قواعد عمومی مسئولیت و بحث رابطه سببیت برخی دادگاه ها در هر حال مالک را به جهت خطرناک بودن نوع فعالیت تأسیسات از باب جبران خسارت مسئول شناخته اند. در اینجا خود زیان دیده، مباشر در ضرر است و علیه خود اقدام کردهاست.
۳– قاعد تحذیر و رابطه سببیت