در همین زمینه، بروچت و همکاران (۲۰۰۸) برای پیشبینی جریان های نقدی آتی، به بررسی نقش مؤلفه های وجوه نقدی و اقلام تعهدی سود حسابداری پرداختند. آن ها جریان های نقدی عملیاتی آتی را علاوه بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیرهای وابسته پیشبینی نموده و دریافتند که به طور متوسط اقلام تعهدی نسبت به جریان های نقدی عملیاتی جاری، جریان های نقدی آتی را بهتر پیشبینی میکنند. آن ها علاوه بر این محدودیت های قدرت پیشبینی اقلام تعهدی را برای پیشبینی جریان های نقدی آتی بررسی نمودند و دریافتند که احتمال مشارکت اقلام تعهدی مثبت در پیشبینی جریان های نقدی آتی بیشتر بود، سهم اقلام تعهدی در نوسانات جریان نقدی افزایش و در حوزه اقلام تعهدی اختیاری[۳۱] و موارد خاص کاهش یافته بود.
لورک و ویلینگر (۲۰۰۹) به بررسی توانایی جریان های نقدی عملیاتی گذشته و سود عملیاتی گذشته، برای پیشبینی جریانهای نقدی عملیاتی آتی پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که جریانهای نقدی گذشته نسبت به سود عملیاتی گذشته، بهتر میتواند جریانهای نقد عملیاتی آتی را پیشبینی کند و معمولا این پیشبینی در شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچک، به شکل دقیقتری صورت میگیرد. نتایج تحقیق محمود آبادی و منصوری (۱۳۹۰) نشان میدهد که متغیرهای اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری توانایی پیشبینی جریان های نقدی آتی را ندارند. آن ها دلیل این امر را در ناکارایی بازار سرمایه و ضعف گزارشگری مالی و در تهیه اطلاعات به هنگام عنوان نمودند.
تحقیقات انجام گرفته پیرامون بازده سهام و ارزش شرکت عمدتاًً متغیر بوده به گونه ای که سهامداران متوجه آن ها شده و از این منظر به آن می نگرند. در حالی که متغیری مانند جریان نقدی عملیاتی بر اساس اطلاعات حسابداری محاسبه می شود متغیرهایی چون اقلام تعهدی بیشتر بر پایه سیاست های شرکت برآورد میگردند که کمتر به سیاست های مدیریتی وابسته است و در این راستا تا حد زیادی از تداخل و دستکاری مدیریتی مصون می ماند. بنابرین، این مطالعه در تلاش است تا تعیین نماید قیمت گذاری سهام چقدر تحت تاثیر اطلاعات خاص حسابداری همانند جریان نقدی عملیاتی قرار میگیرد. به عبارت دیگر، رابطه بین جریان نقدی عملیاتی به عنوان متغیر مستقل و قیمت سهام به عنوان متغیر وابسته با تعریف اینکه آیا متغیر وابسته میتواند توسط متغیرهای مستقل توصیف شود تعیین میگردد (خدادادی و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱-۱۹ محتوای اطلاعات وجوه نقدی آزاد و ارزش بازار شرکت
در صورت حساب جریان نقدی معمولاً وجوه نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی نشان دهنده توانایی شرکت برای تولید جریان های نقدی است. کمیل و همکاران بر این باورند که وجوه نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی نه تنها باید در دارایی های ثابت جدید سرمایه گذاری گردند، به طوری که شرکت بتواند فعالیت های عملیاتی جاری خود را حفظ کند، بلکه بخشی از این سرمایه ها باید در میان سهامداران به عنوان سود سهام یا بازخرید سهام به منظور جلب رضایت آنان توزیع گردد. بنابرین، وجوه نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی به تنهایی نمی تواند به عنوان قابلیت واحد کسب و کار در ایجاد جریان های نقدی در نظر گرفته شود (مارتین و پتی، ۲۰۰۰).
از این رو به منظور سنجش توانایی یک واحد کسب و کار، محاسبه و ارزیابی جریان های نقدی آزاد در کنار وجوه نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی ضروری است. از سوی دیگر، ارزش هر شرکت تا حد زیادی به توانایی آن شرکت در تولید وجوه نقدی آزاد و روش استفاده از آن ها بستگی دارد. این معیار مهم با توجه به برنامه های کاربردی متعددی که به سرمایه گذاری مجدد، افزایش سود سهام و بازخرید سهام و بازپرداخت بدهی در سررسید اشاره دارد برای سرمایه گذاران و طلبکاران از آنجایی که این سرمایه ها برای صندوق های پوششی، توزیع سود سهام و بازپرداخت بدهی در سررسید در نظر گرفته میشوند بسیار قابل توجه و بی اندازه مهم هستند. به همین دلیل، افزایش وجوه نقدی آزاد میتواند بر تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری و اعتمادسازی در طلبکاران برای اعتبارگذاری مؤثر باشد (رضایی وصفری، ۲۰۱۳).
در نظریه جریان نقدی آزاد آمده است که شرکت های دارای فرصت های سرمایه گذاری نسبی بالا به منظور بیشینه سازی ارزش خود معمولاً سرمایه های آزاد[۳۲] خود را در چنین فرصت هایی سرمایه گذاری میکنند تا منجر به بیشینه شدن ثروت سهامداران گردد همچنین انتظار می رود شرکت های دارای فرصت های سرمایه گذاری اندک، با توجه به فقدان فرصت های سودآور بالاتر جریان های نقدی آزاد بیشتری داشته باشند (مایکل ینسن، ۱۹۸۶)[۳۳].
هم چنین مارتین و پتی بر این باورند که معیارهای قدیمی حسابداری مانند سوددهی به ازای هر سهم و بازده دارایی ها به تنهایی نمی تواند نشان دهنده تنهایی عملکرد یک واحد کسب و کار باشد، اما این معیارها باید در کنار معیارهایی مانند جریان های نقدی آزاد واحد کسب و کار به کار گرفته شوند چرا که سود غالباً توسط مدیران واحد کسب و کار دستکاری می شود، پنهان کاری و دستکاری جریان های نقدی آزاد بسیار دشوار است. نتایج نشان میدهد که مدیریت جریان های نقدی، به خصوص جریان های نقدی آزاد، یکی از ابزارهای مهم اطلاعاتی برای مدیران و سرمایه گذاران است چرا که اهمیت فوق العاده ای در بیشینه سازی ثروت سهامداران، افزایش انگیزه و ایجاد بسترهای مناسب برای سرمایه گذاری و تامین مالی داخلی دارد (رضوانی و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱-۲۰ ارتباط بین سوددهی و اجزای آن و ارزش بازار شرکت ها
تجزیه اطلاعات سوددهی به اجزای آن شامل وجوه نقد عملیاتی، اقلام تعهدی جاری و غیر جاری ضروری است. به ویژه آنکه چنین مفهومی برای پیشبینی جریان نقدی آتی و ارزشیابی شرکت ها سودمند است. کریشنان و کومار (۲۰۰۸) نشان دادند رابطه متفاوتی بین جریان نقدی و اقلام تعهدی در سطوح بالا و پایین فرصت های سرمایه گذاری وجود دارد؛ بنابرین ارزش جریان نقدی و اقلام تعهدی میتواند در میان شرکت ها متفاوت باشد. بارتو و همکاران (۲۰۰۱) بیان نمودند که میزان ارتباط سوددهی در جریان نقدی متفاوت نبوده و به گزارشگری مالی و سایر عوامل سازمانی وابسته است. هم چنین، برخی مطالعات میزان ارتباط وجوه نقدی و اقلام تعهدی را از نظر تاثیر بر بازده سهام[۳۴] بررسی نمودند. بنابرین هنوز نتایج ضد و نقیضی درباره جدایی ارزش اقلام تعهدی و جریان نقدی وجود دارد. در تحقیقات مربوط به میزان ارتباط، الگوهای ارزیابی و بهره وری مکمل بودند و مزایا و معایب ارزشیابی توسط محققان مختلف بیان گردید.