-
- معنویت در کار دربر گیرنده مفهومی از احساس تمامیت ،پیوستگی در کار و درک ارزش های عمیق در کار (گیبنز[۶۲]، ۲۰۰۱،۲).
-
-
- معنویت در کار دربرگیرنده تلاش برای جستجو و یافتن هدف غایی دریک فرد برای زندگی کاری،به منظور برقراری ارتباط قوی بین فرد و همکاران و دیگر افرادی که به نحوی در کارش مشارکت دارند و هم چنین سازگاری یا یگانگی بین باورهای اساسی یک فرد باارزش های سازمانش میباشد(میترف و دنتون، ۱۹۹۹).
-
-
- معنویت در کار درک و شناسایی بعدی از زندگی کاری یک فردکه درونی و قابل پرورشی است و به واسطه انجام کارهایی با معنا در زندگی اجتماعی پرورش مییابد (آچمز و دوچن،۲۰۰۰،۱۳۷).
-
- معنویت در کار سفری به سوی یک پارچگی و معنویت که برای افراد و سازمان کمال و پیوستگی در کار را فراهم می آورد(گیبنز،۲۰۰۱،۳).
-
- معنویت در کار حالات معینی از فرد است که به وسیله ابعاد فیزیکی[۶۳] ،عاطفی[۶۴]، شناختی[۶۵] ،میان فردی[۶۶]،معنوی [۶۷]و عرفانی[۶۸]،وصف پذیر است (کینجرسکی و اسکریپنک،۲۰۰۴، ۳۴).
- معنویت در کار،تلاش درجهت پرورش حساسیت نسبت به ارتباط فرافردی ،ارتباط درون فردی ،ارتباط میان فردی و ارتباط برون فردی در زندگی کاری به منظور بالندگی در رسیدن به تعالی انسانی میباشد.این تعریف در بر گیرنده همه ابعاد وجودی انسان است یعنی ابعاد زیستی ،اجتماعی ،روانی و معنوی (رستگار،۱۳۸۵).
در این تحقیق مبنای کار تعریف معنویت کاری توسط آچمز و دوچن میباشد که عبارتند از:درک و شناسایی اینکه بعدی از زندگی کارکنان درونی و باطنی است که این بعد قابل پرورش است و به واسطه انجام کارهای با معنا در زندگی افزایش مییابد(آچمز و دوچن،۲۰۰۰،۱۳۷).
۷-۱-۲- رویکردها و پارادایم های معنویت در محیط کار از دیدگاه محققان مختلف
۲-۱-۷-۱- دیدگاه اول:
برخی از محققان به جای ارائه تعریفی دقیق از معنویت به رویکردهای مختلف آن توجه کردهاند. یک دستهبندی متداول از رویکردهای مختلف معنویت در محیط کار که توسط چند گروه از محققان ارائه شده است، عبارت است از:
رویکرد درونگرا / متافیزیکی[۶۹]
رویکرد دینی[۷۰]
رویکرد اگزیستانسیالیستی / سکولار[۷۱] (کریشناکومار و نک،۲۰۰۲؛ و ؛ گیبنز، ۲۰۰۰)
اگر آرای افراد مخالف دین و معنویت را نیز در نظرگرفته شود باید رویکرد زیر را نیز اضافه گردد:
رویکرد مخالفان معنویت (بوژ[۷۲] ،۲۰۰۰)
در ادامه به طور خلاصه به بیان هر یک از این رویکردها پرداخته می شود:
۲-۲-۷-۱-۱- رویکرد درونگرا / متافیزیکی
در این نگاه معنویت نوعی آگاهی درونی است که از درون هر فرد برمیخیزد و فراتر از ارزشها و باورهای برنامهریزی شده است. در حقیقت در این رویکرد معنویت فراتر از قوانین و ادیان ملاحظه میشود (کریشناکومار و نک، ۲۰۰۲؛ گایلوری[۷۳]، ۲۰۰۰)). برای مثال گرابر[۷۴] (۲۰۰۰) بیان میکند که معنویت از امور رسمی و تشریفاتی اجتناب میکند و امری غیرحرفهای، بدون سلسله مراتب، و جدا از روحانیون و مراکز مذهبی است. همچنین در این رویکرد معنویت شامل احساس همبستگی و ارتباط میان خود و دیگران میباشد (آچمز و دوچن، ۲۰۰۰؛ نک و میلیمن، ۱۹۹۴).
با این که تأکید این دیدگاه بر درون انسان است ،شامل احساس پیوند درونی فرد با کارش و با دیگران نیز میباشد .همچنین در این رویکرد معنویت شامل احساس همبستگی و ارتباط میان خود و دیگران میباشد (آچمز و دوچن،۲۰۰۰).مثلا میتروف و دنتون معنویت را نوعی احساس عمیق درباره پیوند کامل یک فرد با خودش ،و با دیگران و با کل جهان می دانند(میتروف و دنتون،۱۹۹۹، ۸۲). افراد معتقد به معنویت درون گرایانه،عقیده دارند بر عکس ادیان که نگاهی به بیرون انسان دارند؛معنویت درونگرا به درون انسان و کشف قلمرو پادشاهی درون توجه دارد(مارکز و دیگران،۲۰۰۵،۸۲). در این رویکرد،باور بر این است که تمام موجودات زنده و غیر زنده در درون خود دارای نیرویی مقدس و هستی بخش هستند که باید آن را درک کنند. در واقع برعکس ادیان که دارای یک فلسفه خداشناسی مشخص ونیزسیستمی از اصول ،عقاید و دستورات هستند که برای همه یکسان است ،معنویت درون گرا عقیده دارد که هر کس در هر جایی باید مسیر شخصی خود را برای یکی شدن با نیروی مقدس درونی خود را بیابد.
در محیط کار نیز معتقدان به رویکرد درون گرا عقیده دارند که تنوع معنوی افراد باید به رسمیت شناخته شود و در واقع افرادباید راهی بیابند که بدون آسیب زدن به بقیه،به اموری معنوی خود نیز بپردازند(مارکز و دیگران ،۲۰۰۵، ۸۳).
همچنین در این رویکرد معنویت شامل احساس همبستگی و ارتباط میان خود و دیگران میباشد(آچمز و دوچن ،۲۰۰۰؛نک و میلیمن،۱۹۹۴).
۲-۲-۷-۱-۲- رویکرد دینی
این رویکرد معنویت را جزئی از یک دین و مذهب بخصوص میداند (کریشناکومار و نک، ۲۰۰۲). برای مثال مسیحیان باور دارند که معنویت نوعی «دعوت به کار» میباشد؛آن ها کار را مشارکت در خلاقیت خداوند و وظیفهای الهی میدانند. به ویژه پروتستانها که پیرو عقاید مارتین لوتر هستند، عقیده دارند که خداوند به طور مداوم در حال خلق است و کار کردن مشارکت با خداوند است. هندوها عقیده دارند باید تلاش کرد و نتیجه را به خداوند میسپارند (منتن، ۱۹۹۷). بوداییها کار سخت را ابزاری میدانند که سبب بهبود در زندگی فرد به عنوان یک کل میشود و نهایتاً موجب غنیسازی تمام و کمال زندگی و کار میشود . این دیدگاه در اسلام معمولا در قالب اخلاق کار اسلامی[۷۵] مطرح میشود. اخلاق کار اسلامی مسلمانان را به تعهد بیشتر به سازمان، همکاری، مشارکت، مشورت، بخشش، گذشت و … تشویق میکند. طرفداران آیین تائو و کنفوسیوس برای همکاری و کار تیمی ارزش زیادی قائل هستند (کریشناکومار و نک،۲۰۰۲، ۱۵۶). در مقایسه با سایر رویکردها، رویکرد دینی بحثبرانگیزترین رویکرد است. برای مثال گانتر (۲۰۰۱) ادعا میکند اغلب آمریکاییها به خداوند باور دارند و اغلب آن ها همچنین به آزادی مذهبی نیز معتقدند.
۲-۲-۷-۱-۳- رویکرد اگزیستانسیالیستی / سکولار
در این رویکرد هدف اصلی یافتن معنا در کار و محیط کاری میباشد (کریشناکومار و نک، ۲۰۰۲؛ تیلور و دیگران، ۱۹۹۶؛ نک و میلیمن، ۱۹۹۴).برخی از پرسشهای اگزیستانسیالیستی که در این رویکرد مطرح میشود عبارت است از:
چرا من کاری را انجام میدهم؟
معنا و مفهوم کار من چیست؟
این کار من را به کجا خواهد برد؟
دلیل وجود من در سازمان چیست؟
این پرسشها در محیط کار برای افراد مطرح میشوند و پاسخ دادن به آن ها بسیار مهم است. افرادی که پاسخ این پرسشها را بیابند، احساس معنای بیشتری خواهند داشت، رضایت و در نتیجه آن بهرهوری و عملکرد آن ها نیز افزایش مییابد؛ ولی افرادی که در کار روزمره خود احساس معنا نکنند دچار «ضعف وجودی» خواهند شد، از خود بیگانه میشوند و این امر میتواند بهرهوری و عملکرد آنان را به شدت کاهش دهد و موجب احساس ناکامی گردد.
۲-۲-۷-۱-۴- رویکرد مخالفان معنویت