بن و کوی ازمون کردهاند مشکلات اخلاقی که اتفاق میافتد در بستهبندی و آن ها توسعه دادند. داراییهای که گرافیک و ایمنی وقیمتگذاری و محیط شامل اطلاعات سرمایهگذاری میشود. گرافیک فقط طبقهبندی که مربوط میشود به تقلید برند. گرافیک مهم است زیرا در فرایند خرید مصرف کننده استفاده میشود. چون به عنوان منبع اطلاعات استفاده میشود.
هاپمن و همکاران(۱۹۹۵) بررسی کردند که چه موضوعات بستهبندی در دوراهی وشک میافتد و در موضوعات اخلاقی انحراف استاندارد به واژه هایی مثل شکاف اخلاقی وعقاید گسترده فراوانی وجود داشت.
این اثر میگذارد روی نتایج موقعیتی ومحیطی مثل تجربه شخصی و هنجارهای سازمانی و هنجارهای صنعت وهنجارهای فرهنگی و پیشبینیهای اقتصادی که اثر میگذارد روی تصمیمات خاص وانتظارات سازمانی و اثراتی که روی سهامداران دارد واستانداردهای اخلاقی افرادو سازمان و اخلاق حرفهای (بون و کوری،۱۹۹۲) .
روبین و همکاران (۱۹۹۱) مقیاس چند بعدی اخلاق را توسعه دادهاند آن مطرح میشود که معیار اخلاقی / غیر اخلاقی چندین بعد دارد و افراد ممکن استفاده کنند از یک بعدی که قضاوتهای اخلاقی ایجاد کند. این ابعاد بر مبنای مفهومهای توسعه یافته در فلسفههای اخلاقی وجود دارد. پنج تئوری اخلاقی که در قضاوتهای جامعه استفاده میشود ۱-تئوری عدالت ۲-نسبیت وعلم اخلاق ۳-حکمت غایی خودپرستی (اصطلاح اگوئیسم، به معنی عقیده به خویشتن پرستی و خودخواهی وبر این باور که اصل حیات، در توجه به نفس خویشتن است «نیکولوماکیاولی ۱۵۲۷-۱۴۶۹» اگوئیسم را مبنا و پایه فلسفه معروف خود، به نام «فلسفه استبداد جدید» قرار داده است و برای رسیدن به هدف، انسان میتواند از هر وسیلهای استفاده جوید)۴-حکمت غایی سودمند گرایی (اعتقاد به اینکه نیکی و بدی هر چیزی بستگی به درجه سودمندی آن برای عموم دارد)
تئوری عدالت عمدتاً مهم است در بازاریابی که اهدافش توسعه قوانین است که حاصل آن نتایج منصفانه و معقول است.
مدیران باید در نظر بگیرند رویههای عادلانه را در ارتباط با مشتریان و درستکاری و صداقت میتواند این رابطه را توسعه بدهد (روبین و همکاران،۱۹۹۱).
نسبی گرایی در اخلاق اشاره میکند که باورهای اصلی تابع فرهنگ یا فرد است بنابرین یک قوانین جهانی برای پذیرش عموم وجود ندارد (روبین و همکاران،۱۹۹۱) این تئوری ممکن نشان بدهد چرا رشوه در بعضی کشورها پذیرفته شده است و در بعضی پذیرفته نیست.
علم اخلاق به وظایف و مسئولیتهایی که یک فرد دارد برای انجام دارد مربوط است بازاریابها باید به رسمیت بشناسند که مشتریان حقوق خاصی دارند و شرکت مسئولیت خاصی در قبال مشتریان دارند. این مسئولیتها شامل میشوند:
۱-محافظت ۲-اطلاعات کامل ۳- فراهم کردن و اجازه انتخاب دادن ۴- گوش دادن (روبین و همکاران،۱۹۹۰)
تئوریهای حکمت غایی عمدتاً به نتایج اعمال مربوط میشوند که آیا نتایج خوب هستند (بون و کوری،۱۹۹۲)
خودپرستی به نتایج نسبی افراد تمرکز دارد در مغایرت با سودمند گرایی به نتایج بر جامعه به طور عمومی توجه دارد. (روبین و همکاران،۱۹۹۰).
هشت بخش وجود دارد که تقسیم شده به سه بعد بعد اول شامل ساختار ارزش اخلاقی و شامل چهار بخش است: انصاف و بیانصافی درست/نادرست قابل قبول/غیر قابل قبول اخلاقی/ غیر اخلاقی/ بعد دوم ساختار نسبی است اعمالی که قضاوت میشود طبق فرهنگ قابل قبول و سنت به دو بخش به طورسنتی قابل قبول/غیر قابل قبلو و فرهنگ پذیرفته /نپذیرفته شده تقسیم میشود و بعد سوم ساختار قرار دادهای اجتماعی که شامل میشود به دو بخش شکست /نشکستن.
وعده و پیمانهای بیان نشده و شفاهی مطرح نشده و شکستن/ نشکستن قراردادهای نوشته نشده دو مزیت در استفاده از معیارهای چند بخشی و مقیاس چند بعدی در اندازهگیری قضاوتهای اخلاقی است یکی اینکه اعتبار بیشتری میدهد و دوم اطلاعات بیشتر میتواند بگوید چرا بعضی اعمال اخلاقی یا غیر اخلاقی احساس میشوند. به عبارت دیگر این مقیاس کمک میکند که به فهم محقق که چه دیدگاههای اخلاقی هست پاسخگو در استفاده در ارزیابی کردن. (روبین و همکاران،۱۹۹۱)
۲-۳ کیفیت خدمات و محصول
ارزشی رابرای مصرف کننده ازطریق ارائه آن کیفیت با دلایلی برای خرید آن محصول و ازطریق تمایز آن مارک تجاری با مارکهای رقباء ایجاد می کند.
کیفیت ارائه شده سنجشی است ازاینکه تا چه اندازه خدمت ارائه شده توسط آن کالا یا خدمت انتظارات مشتریان را برآورد نموده است. کیفیت ادراک شده را در یک طیف می توان نشان داد که در یک سر آن کیفیت غیر قابل پذیرش و در طرف دیگر آن کیفیت ایده آل قراردارد، نقاط ما بین این دو حد، درجات متفاوتی از کیفیت را نشان میدهد.کیفیت واقعی موقعی حاصل میگردد که خدمت یا کالاهای ارائه شده تعیین و کنترل گردد که آیا نیازهای و خواسته های مصرف کننده رابرآورده میسازد یا خیر ؟ بنابرین ارائه خدمت یا کالا بایستی طوری طراحی گردد که بتواند این نیازها و خواسته ها رابرآورده سازد و کیفیت ادراک شده در واقع به عنوان احساس مصرف کننده نسبت به کیفیت کالا یا خدمت ، که ادراک مصرف کننده از کیفیت کل یا برتری یک محصول یا خدمت با توجه به اهمیت مشترک آن ها نسبت به گزینه های دیگر به عنوان کیفیت ادراک شده تعریف شده است(زیتمال ،۱۹۸۸)
کیفیت به عنوان یک ضرورت برای رقابت محسوب میگردد و امروزه بسیاری ازشرکتها به سمت و سوی کیفیت مشتری گرایانه به عنوان یک حربه استراتژیک حرکت می نمایند. این شرکتها برای مشتریان رضایت ایجاد نموده و ارزش را ازطریق تماسها و نشستهای سودآور برای برآوردن نیازهای مشتریان و ترجیحات آن ها ایجاد می نمایند.
کیفیت ادراک شده توسط مصرف کننده کالا بواسطه فرایند درک آن توسط مصرف کنندگان در فرایند تصمیم گیری دخیل میگردد.
کیفیت ادراک شده بالاتر موقعی که مصرف کننده تمایز و برتری یک مارک تجاری را نسبت به مارک های رقباء تشخیص بدهد اتفاق می افتد. این مفهوم تصمیمات خرید مصرف کننده را تحت تاثیر قرار داده و باعث میگردد که مصرف کنندگان یک مارک تجاری را بیش از مارک های تجاری رقباء انتخاب نمایند. سطح کیفیت بالاتر، انتخاب مصرف کننده را تحت تاثیر قرار داده که در نتیجه منجر به افزایش در ارزش ویژه مارک تجاری میگردد. برای بازاریان، کیفیت ادراک شده بالا توسط مصرف کنندگان میتواند حتی منجر به پرداخت اضافی توسط مصرف کنندگان گردیده که در نهایت موجب افزایش سود ناخالص برای شرکت میگردد.(یو و همکاران،۲۰۰۰)
کیفیت ادراک شده به عنوان یکی از منابع ارزشی برای مارک تجاری به چندین دلیل از تداعی مارک تجاری متمایز میگردد : نخست، کیفیت ادراک شد به عنوان یک هسته مهم برای تعدادی از شرکت ها محسوب می شود و برای طراحی برنامه هایی که ارزش ویژه مارک تجاری را افزایش دهد ایجاد انگیزه می کند.
ثانیاًً، با توجه به تحقیقات صورت پذیرفته نشان میدهد که این امر یعنی کیفیت ادراک شده بیشترین و مهمترین سهم را در نرخ بازگشت سرمایه گذاری را دارد.
ثالثاً ،کیفیت ادراک شده به عنوان یکی از مهمترین ابعاد خاص است که نقش بسیار مهمی در مسائل استراتژیک داشته و یک مزیت رقابتی مناسبی ایجاد می کند. (آکر،۱۹۹۱)