تبیین ابعاد نگرشهای کارآفرینانه
توفیق طلبی “دیوید مک کللند” از جمله صاحبنظرانی است که سهم زیادی در تبیین موفقیت در افراد داشته است. به نظر وی، افراد در تعامل با محیط خود، نیازهایی را آموختهاند که عبارتاند از:
۱- نیاز به موفقیت(توفیق طلبی): تمایل به برتری یا موفقیت و تلاش برای پیشرفت برای نیل به مجموعهای از استانداردها.
۲- نیاز به قدرت: تمایل به کنترل دیگران برای تأثیرگذاری بر آنان.
۳- نیاز به تعلق یا وابستگی: تمایل به دوستی، همکاری و روابط متقابل شخصی با دیگران.
در تئوری مک کللند، توجه عمده بر نیاز به موفقیت است. تمرکز نیاز به موفقیت بر برتری جویی، رقابت، اهداف چالشی و پافشاری برای انجام کار و فایق آمدن بر مشکلات است. شخصی که نیاز به موفقیت در او در حدی بالا است، شخصی است که در جستوجوی عملکرد بالاتر است، از مسایل و اهداف چالشی لذت میبرد و پشتکار و روحیه رقابتی در فعالیتهای کاری دارد.(احمد پور داریانی و مقیمی ،۱۳۸۵،ص۵۰)
کارآفرینان، همیشه به دنبال مبارزه بوده و احساس اکتساب را دوست دارند. بنابرین استانداردهای بالایی را برای کار خود در نظر میگیرند. آن ها محصولاتی با کیفیت بالا تولید و بر اساس مرغوبیت و راندمان رقابت میکنند. آن ها از مواجه شدن با رقابت ترسی ندارند و در حقیقت از رقابت لذت میبرند.
استقلال طلبی کارآفرینان موفق به خودشان اعتقاد دارند. آن ها بر این باور نیستند که پیروزی یا شکست پروژه اقتصادیشان در گرو سرنوشت، بخت و اقبال یا نیروهایی از این قبیل است. آن ها معتقدند که شکستها و پیروزیها در اختیار خودشان بوده و میتوانند بر عواقب اعمال خود تأثیر بگذارند. این صفت با انگیزه دستیابی به موفقیتهای عالی، میل به مسئولیتپذیری شخصی و اعتماد به نفس، سازگاری دارد.(دانلد اف . کوراتکو، ریچارد ام.هاجتس،۱۳۸۳،ص۱۳۴)
کارآفرینان مسئولیت شخصی را قبول مـــیکنند. یکی از انگیزه های اصلی برای دنبال کردن آینده، کارآفرینی است. کارآفرین ترجیح میدهد که خودش تصمیم بگیرد و در جریان آن، تمام کوشش، دانش، مهارت و سرمایه خود را نیز به کار میگیرد. اگر شکست بخورد، فقـط مـیتواند خود را مقصر بداند و اگر موفق بشود، فقط صلاحیت کارآفرینی خود را تأیید کردهاست. لذا کارآفرینان خستگی را زیاد احساس نمیکنند و در برابر مشکلات به دنبال راه حل گشته و سریعاً برای حل آن ها اقدام میکنند. آن ها میدانند با کار مؤثر، به اهداف خود خواهند رسید و در این راه هماره به دنبال بازتاب عملکرد خود هستند.
اعتماد به نفس بیش از هر عامل دیگری، سر سپردگی کامل به موفقیت به عنوان یک کارآفرین میتواند بر موانع و مشکلات غلبه کند. عزم راسخ و تعهدی خستگیناپذیر برای پیروزی غالباً موانعی را از سر راه بر میدارد که بسیاری از اشخاص آن ها را دست نیافتنی میدانند. آن ها همچنین میتوانند کمبودهای شخصی خود را جبران کنند. غالباً، کارآفرینانی با پروژه های اقتصادی که پتانسیل بالایی دارند و طرحهایی که شامل سرمایهگذاری برای پروژه های اقتصادی میشوند، میتواند انتظار داشته باشند که سرمایهگذاران تعهد آن ها را به طریق متفاوت بسنجند. مثالها عبارتند از اشتیاق در به رهن گذاشتن منزل، کم کردن از میزان خرجی، فدا کردن وقت خانواده، و کاهش دادن استانداردهای زندگی .(دانلد اف . کوراتکو،ریچارد ام.هاجتس،۱۳۸۳،ص۱۳۳)
کارآفرینان اعتماد به نفس دارند و به خاطر اعتماد به نفس خود، شهرت دارند. آن ها بر این باورند که میتوانند انتظاراتی که از آن ها هست برآورده کنند. به عبارت دیگر، آن ها امکان موفقیت خود را بیش از آن چیزی که هست، در نظر میگیرند. ظاهراًً کارآفرینان واقعی به خاطر اعتماد به نفس بالایی که در خود میبینند و برای دیگران غیرقابل لمس است، موفق میشوند.
خلاقیت و نوآوری خلاقیت[۷۸] عبارت است از توانایی تلفیق ایده ها با شیوه ای منحصر به فرد برای برقراری ارتباط غیرمعمول بین ایده های مختلف، در حالی که نوآوری[۷۹] فرایند به کار گرفتن یک ایده خلاق و تبدیل آن به یک محصول، خدمت یا شیوه مفید است. به عبارت دیگر، خلاقیت بر توانایی تأکید دارد، نه فعالیت.( احمد پور داریانی و مقیمی ،۱۳۸۵،ص۵۸)
کارآفرینان نوآور هستند و همواره در مقابله با موقعیتها از راهها و روشهای جدید استفاده میکنند. آن ها از توانایی خود در خلاقیت لذت میبرند. از تصورات و ابتکارات شخصی خود برای یافتن راههای جدید و کنار هم گذاشتن چیزها استفاده میکنند. آن ها پر از پرسش هستند.
ریسک پذیری کارآفرینان، اشخاصی میانهرو هستند که حساب شده ریسک میکنند. آنان لزوماًً در پیفعالیتی نیستند که مخاطرهی آن زیاد باشد، بلکه مایلاند مقدار متوسطی از مخاطره را که برای شروع یک کسب و کار، معمولی تلقی میشود، بپذیرند ودر اینحد حاضر میشوند تا پول، امنیت، شهرت و موقعیت خود را به مخاطره بیندازند.( احمد پور داریانی و مقیمی ،۱۳۸۵، ص۵۶)
کارآفرینان اعتدال در میزان خطر را ترجیح میدهند. فعالیتهای با میزان خطر معتدل، آنهایی هستند که مهارت و کوشش شخص، نقش اصلی را ایفـا میکند. ممکن است شرایط مساعد هم در آن نقشی داشته باشد، اما تأثیر آن به وسیله مهارت و کوشش شخصی به حداقل رسیده تا نتیجه کار جزء مسئولیتهای خود شخص باشد.
کارآفرینان از خطر استقبال میکنند، در صورتی که خطر محاسبه شده باشد. به عبارت دیگر، آن ها مسئولیت فعالیتهایی را که در آن ها هیچ امکان موفقیتی وجود نداشته باشد و یا یک خودکشی مالی باشد را به عهده نمیگیرند. کارآفرینان برای قبول خطر باید جرئت داشته باشند و بدین وسیله سرنوشت خود را رقم مــیزنند. اما در شرایط نامطمئن تمام جوانب را برای حل مشکلات در نظر گرفته و بنا بر تناسبشان، آن ها را طبقهبندی میکنند.
۳-۲٫ پیشینه تجربی
۱-۳-۲٫ مطالعات خارجی
اکملیاح و باقری[۸۰](۲۰۱۱) در پؤوهشی با عنوان” باور خودکارآمدی و نگرش کارآفرینانه دانش آموزان دوره متوسطه مدارس فنی و حرفه ای مالزی “با جامعه آماری دانش آموزان دوره متوسطه در مالزی نشان میدهد که این دانش آموزان دارای امتیازهای بالایی در اجزای نگرش کارآفرینانه از جمله : ادراک عزت نفس، ادراک توفیق طلبی و حس توفیق طلبی میباشند.همچنین یافته های پژوهش آنان گویای این مطلب است که میانگین امتیاز باور خودکارآمدی این دانش آموزان در طیف متوسط تا عالی قرار میگیرد.آن ها در پژوهش خود به اهمیت تدریس صحیح و استراتژیهای یادگیری در جهت بهبود نگرش کارآفرینانه و باور خودکارآمدی کارآفرینانه دانش آموزان فنی پرداختهاند.