شئون قوه غضبیه عبارت است ازبدگفتن،غیبت کردن وحسادت نمودن .
هفت سنگ می زنی به ستون وشیطان را ازطرف این قوای هفت گانه خودطرد می کنی. راه شیطانی این هفت درب راکه بروی باز است بازدن هفت سنگ به آن هامی بندی وسدّ می کنی.
۲٫رمز دیگراین که هفت درجهنم رابر روی خودمی بندی وبا این رمی ها آن حقایق بر روی اصل اصیل ورکن رکین قرار می گیرد.(رفیعی قزوینی و بندرچی،۱۳۷۸،ص۴۵)
قربانی
عمل واجب در روزعید قربان برای زائران خانه خدا، قربانی کردن است. خداوند درسوره مائده قربانی درمکه راهمراه باکعبه وسیله قیام مردم بیان فرموده اند: «جَعَلَ اللهُ الکعبه البیت الحرام قیاماً للنّاس والشّهر الحرام واهدیَ والقلائد.»
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
عیدقربان یعنی پیروزی وظیفه برغریزه ،غریزه فرزند دوستی به ابراهیم می گوید: اسماعیل راذبح مکن. اما وظیفه می گوید: او راذبح نما. حضرت ابراهیم دراین دوراهی ،رضای خداوند و وظیفه رابرتمایلات شخصی وغریزه خود پیروز کرد،لذاباید آن راعیدبگیرند.
حضرت علی(ع) می فرماید: ما درجبهه ها نزدیکان خود راکه اصرار برکفرداشتند می کشتیم وهیچ غمی به دل راه نمی دادیم ،بلکه این جهاد سبب زیاد شدن ایمان مامی شد.
اگردرحدیث می خوانیم :« کلّ یومٍ لا یعصی اللهِ فهو یوم عید»، هر روزی که درآن معصیت خدانشود عید است، به این معناست که اگر دربرابر جاذبه های هوای نفس وتهدیدها وتطمیع های طاغوت های خارجی، انسان فقط درخط خداقرار گرفته ، برسر خواسته همه شیطان های درونی وبیرونی پانهد آن روزرا باید عیدبگیرد.(قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۲۲-۱۲۱)
هدف اصلی در قربانی
۱٫گذشت از مال در راه خدا
در قربانی هدف اصلی گذشت ازمال واظهارعلاقه وعشق نسبت به خداست ولذا سفارش شده بهترین حیوان
ذبح شود،ناقص العضو وضعیف نباشد ودرخریدقربانی زیادچانه نزنید.(همان،ص۱۲۴)
۲٫حفظ شعائر الهی
همان گونه که صفا ومروه ازشعائر الهی است قربانی نیز ازشعائر است. « والبدن جَعَلناها لَکُم من شَعائِرِ الله» شترهای چاق وفربه رابرای شما ازشعائر الهی قراردادیم.(همان،۱۲۶)
۳٫سیر کردن گرسنه ها
قرآن دراین باره میفرماید: « فکُلوا مِنها وأطعَموا القانِعَ والمَعتَر» ازگوشت هایی که قربانی می کنید هم خودتان بخوریدهم به قانع ومعتربدهید. قانع فقیری است که به آن چه می گیرد بسنده کند. معتر فقیری است که علاوه برتقاضای کمک ،اعتراض هم می کند،واین نشان دهنده بینش وسیع اسلام است که سفارش می کند نه خود رافراموش کنید نه دیگران راودرتقسیم هدیه واطعام پایبند تملق یا دعا وتواضع فقیرنباشید و اورا سیرکنید گرچه باشنیدن زخم زبان باشد.
۴٫تقوا
هدف اصلی درمسأله قربانی رسیدن به مقام عالی تقوا است. قرآن دراین زمینه می فرماید: «لَن یَنالُ اللهَ لُحومها ولا دِماؤُها ولکِن یناله التّقوی منکم» این قربانیانی که زائران ذبح می کنند، گوشت یاخون آنها به خدانمی رسد،بلکه هدف ازقربانی شکوفا شدن روح ایثار ونشان دادن مقدارعشق وقرب به خداوتقوا است.(همان)
عیدقربان ؛ذبح نفس حیوانیه است، زیراکه انسان درمرتبه نفس حیوانی باحیوان فرقی ندارد. پس کشتن گوسفند درواقع بیانگر ذبح نفس است. با این فرق که ذبح گوسفند ، ارتقاء به مقام اعلا نیست،ولی انسان ازذبح نفس به مقام کمال انسانیت می رسد واهلیت قرب پیداخواهدکرد.(رفیعی قزوینی و بندرچی،۱۳۷۸،ص۳۹)
۵٫شکرحضرت حق
درسوره مبارکه کوثر، خداوند متعال به پیامبر(ع) اسلام دستور می دهد، دربرابر این نعمت که کوثر رابه اوعنایت فرموده است نمازبخواند وقربانی دهد. به دیگرسخن، قربانی رانوعی تشکردرمقابل نعمت کوثرقلمداد کرده است واینک حاجی نیز به عنوانه شکرانه توفیقی که ازناحیه حق تعالی نصیب اوگشته است وبه دیاردوست آمده است باید قربانی نماید.(درویش،۱۳۸۲،ص۱۳۰)
نکته دیگراین که گوشت قربانی راباید سه قسمت کرد:
-
- سهم هدایا.
-
- سهم صدقه.
-
- سهم صاحب قربانی.
این اشاره به آن است که درکشتن نفس، هم خدابهره برداری کند، هم جامعه بشر وهم خودشخص که آن ترقی ازمقام نفس است به بالاتر.(رفیعی قزوینی و بندرچی،۱۳۷۸،ص۴۰)
هرعملی که انسان انجام می دهدچنان چه همراه باقصد قربت باشدبدان معنا خواهد بود که آن راقربانی کرده است وقدمی به سوی خداوند برداشته است وبه اونزدیک شده است. کلمه (قربان) همان معنای قرب است، بدینسان نمازهم یک قربانی است. « الصّلوه قربان کل تقیً» ودرموردزکات نیز واردشده است که « أنّ الزکوه جعلت مع الصلوه قرباناً لاهل الاسلام» زکات ونمازشخص مسلمان دو قربانی هستند وعامل تقرب انسان به خداوند خواهد بود. با این که قربانی کردن برای رضای خدا درهمه جا نیکوست ،اما هیچ عملی به سان قربانی کردن درسرزمین منی عامل تقرب انسان به حق تعالی نیست .این خودیکی ازویژگی های حج می باشد.(قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۲۶)
سرّ قربانی از منظر امام صادق(ع)
حضرت امام صادق (ع) فرموده اند: «واذبَح حَنجَره الهَوی والطَّمَعَ عِندَ الذَّبیحه… واحلُق العیوب الظاهره و الباطنه بِحلق شعرکَ » و به هنگام قربانی، گردن هوس و طمع را بزن… وبا ستردن مو، عیب های ظاهری وباطنی را ازخود دورکن.(مصطفوی،۱۳۶۰،ص۹۲)
سرّ قربانی این است که حج گزار وقربانی کننده باتمسّک به حقیقت وَرَع ،گلوی دیوطمع رابریده واو رابکشد. بنابراین ،صرف ذبح گاو وگوسفند یانحرشتر ورهاکردن آن ها بدون توجه به سرّ قربانی ،مایه تعالی حج گزارنیست.(جوادی آملی،۱۳۸۳،ص۲۲۷)
ابعاد فلسفه قربانی
فلسفه قربانی دو بعد دارد:
-
- تقرب الی الله
۲٫آزادی ازجهنّم
مرحوم فیض کاشانی می فرماید : « وإمّا ذبح الهدی فَأعلَم أنَّه تقربٌ الی الله بحُکم الامتِثال، وأکمَل الهدی وأجزاءهُ وأرج أنّ یعتق بکلّ جزء منها جزوعاٍ منک من النّار» قربانی که به امتثال امرمولا انجام گردد ،موجب تقرب نزد اوست وبا هرعضوی ازاعضاء آن قربانی ،عضوی ازاعضاء خودت رااز آتش جهنم آزاد خواهی ساخت.(خداکرمی زنجانی،۱۳۷۵،ص۳۵۵)
عبدالله شبّر دراین باره فرموده است: اکنون درمنی ایستاده ای ،بایدقربانی کنی ،هرآن چه راکه غیر خداست دررا خدا ذبح نمایی ، پس امر خدارا امتثال کن وبا این کار خود رابه اونزدیک کن و به وعده خداامیدوار باش که درازاء هرجزء قربانی ،جزئی ازوجودت ازآتش جهنم رهایی یابد وهرچه بیشترقربانی کنی ،رهاییت ازعذاب آسان ترخواهد بود.(شبّر،ترجمه جباران،۱۳۷۴،ص۱۲۶)
مفهوم واژه تفث
قرآن کریم می فرماید: «ثُمَّ لِیَقضوا تَفَثَهُم ولیوفوا نُذورَهُم ولیطَّوَّفوا بِالبَیتِ العَتیق»(سوره حج،آیه۲۹) سپس موهای اضافی وناخن … رابزداییدوبه نذر خویش وفا نموده وبرگرد خانه خداطواف نمایید.
واژه تفث درلغت به معنای موهای اضافی وناخن وسایر زواید بدن است.
دیدار با امام ،مفهوم حقیقی واژه تفث
امام صادق(ع) فرمود: «ثُمَّ لِیَقضوا تَفَثَهُم » یعنی با امام خودملاقات کنند. راوی از امام(ع) توضیح خواست وسؤال نمودکه این آیه درموردگرفتن ناخن ومانند آن است. ولی امام صادق(ع) درپاسخ فرمودند که قرآن ظاهری دارد وباطنی. ملاقات با امام دراین آیه مربوط به باطن آن است. وبا تشرف به خدمت امام واستفاده از انوار امام باقیمانده آلودگی های معنوی زدوده می شودوحاجی به طهارت کامل نائل می شود.همان گونه که پایان ظاهری اعمال درمنا تقصیر وحلق است ، پایان اعمال ومناسک باطنی حج نیز با ملاقات امام خواهدبود. همان گونه که درجوامع روایی ما آمده است که «تمام الحج لقاء الامام » پایان حج ، دیدار روی امام است.(درویش،۱۳۸۲،ص۱۳۴)