همچنین فیکلرد در تحقیق خود در آمریکا ۱۹۸۰ علائم و نشانه های استرس را در چهارسطح (بسته به شدت استرس) به شرح زیر پیشنهاد می کند:
۱ـ افزایش ضربان قلب، تند شدن تنفس، افزایش فشار خون، تغییرات فیزیولوژیکی
۲ـ تهییج، اضطراب، تنش عدم توانایی در تمرکز افکار، ناآرامی و بی قراری
۳ـ سردرد، دردشکم و سایر دردهای بدنی
۴ـ زخم معده، حمله قلبی، اعتیاد، بیماری های حاد روان وروان پریشی(C.S.Leong , 1996 ,1345-1363)
۱۰-۲-۲ مدل های استرس
۱-۱۰-۲-۲ مدل هانس سلیه
هانس سلیه را می توان نخستین کسی دانست که مفهوم استرس را به عنوان پدیده ای تازه در دنیا مطرح کرد و کاربرد سنتی را ملغی دانست سلیه استرس را به درجه فرسودگی و از هم گسیختگی براثر فشار زندگی تعریف کرد. سلیه برای توجیه این که چگونه استرس طولانی موجب تغییرات ساختارهای اندام های درونی می شود الگویوطی آن حالتی را توصیف نمود که بوسیله یک سندرم آشکار می شود یعنی بوسیله یک سری جریانات و حوادث پشت سر هم آشکار می شود اولین سندرم را سندرم سازگاری عمومی GAS[18] نامید. بر اساس الگوهای هانس سلیهسه مرحله واکنش فیزیولوژیکی مخرب وجود دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
الف: در مرحله اول بدن وارد مرحله هشدار یا عکس العمل یا آماده باش می شود. بدن دستگاه عصبی خود مختار را برای برخورد با رویدادهای استرس زا بسیج می کند در واقع این مرحله پاسخ پیچیده ای است که به تعبیر سلیه از عامل فشار نشات میگیرد.
ب: در مرحله دوم یعنی مرحله مقاومت ، فعالیت همپاتیک می شود: در واقع در این مرحله بدن دستگاه عصبی خود را برای هم خوانی با در خواست های استرس زا هماهنگ می کند در این مرحله فرد می کوشد توازن تعادل حیاتی خود را نیز حفظ کند: در این مرحله بدن برای مبارزه با فشار آماده می شود.
ج: مرحله تخلیه تحلیل رفتگی یا فرسودگی است که بدن بالاخره قدرت مقاومتش را از دست می دهد و چنانچه مرحله استرس زا ادامه یابد ممکن است از حال رفتن یا مرگ اتفاق افتد (پور اسدی ،۱۳۸۳؛۳۲-۳۳)
هانس سلیه را می توان نخستین کسی دانست که در ۱۹۵۶ استرس را به عنوان پدیده تازه ای در نوع خود به طور کامل شرح می دهد.
سلیه که توجه خود را بر پاسخ بدن در برابر خواسته هایی که بر آن وارد می شوند متمرکز کرده بود ، معتقد بود که این پاسخ ، اسخی غیراختصاصی است منظور او از این اصطلاح آن است که خواسته هایی که بدن با آن ها رو به رو می شود خواه درونی خواه بیرونی ، هر چه باشند. پاسخ فردی که در معرض استرس قرار می گیرد از الگوی عام و یکسانی پیروی می کند و این الگوی معین را سندرم سازگاری عمومی نامید.
سندرم سازگاری عمومی
نمودار۴-۲ سندرو سازگاری عمومی (افروز ،۱۳۸۷ ؛۲۱)
از نظر سلیه ، انسان ها به مقداری از فشار های جسمی ، روحی و روانی برای زندگی سالم نیازمندند .او این فشار های روانی را فشار روانی مثبت می خواند اما انسان ها دارای نقطه اوج و یا حداکثر تحمل برای این قبیل فشارها هستند.
نقطه اوج
فشارهای روانی خوشایند فشارهای روانی ناخوشایند
خط فشار روانی
نمودار ۵-۲ تحمل فشار روانی (افروز ،۱۳۸۷ ؛۲۱)
۲-۱۰-۲-۲ مدل استرس روانی لازاروس و همکاران
طبق نظریه لازاروس (۱۹۸۴) ماهیت استرس تغییر و فرایند است و بیشتر رویارویی استرس زا از طریق فرآیندی سه مرحله صورت می گیرد.
مرحله اول : مرحله پیش بینی که در این مرحله فرد باید برای رویداد استرس زا آماده باشد و فکر کند که به چه چیزی شبیه است و چه پیامد هایی ممکن است به همراه داشته باشد.
مرحله دوم :مرحله انتظار در این مرحله شخص می کوشد که با رویداد استرس زا کنار بیاید مرحله انتظار ، شامل زمانی است که فرد منتظر پس خوراند است که آیا پاسخ های کنار آمدن وی کافی است یا خیر .
مرحله سوم : مرحله پیامد که شامل روبرو شدن فرد و واکنش های وی به پیامد موفق یا نا موفق پاسخ کنار آمدنش است .
لازاروس با طرح نظام ارزیابی شناختی ، آغاز گر دوران تفکر تعالی گرا بود. او محرک های محیطی و واکنش های فردی را دو عامل فعال بر یکدیگر معرفی کرد اما معتقد بود که هیچ کدام از آن ها به تنهایی مبین استرس نیستند بلکه در این زمینه کیفیت و رابطه بین این دو عامل از اهمیت بر خوردار است. (افروز ، ۱۳۸۷؛۲۴)
۳-۱۰-۲-۲ مدل هولفر و راهه
هولفر و راهه (۱۹۶۷) تحقیق مفصلی را در مورد اثرات رویدادهای مهم زندگی انجام دادند، در انجام این تحقیق ابزاری برای اندازه گیری رویدادهای مهم زندگی به کار گرفته شد که به مقیاس “درجه بندی سازگاری مجدد اجتماعی [۱۹](SRRS)” معروف است .
در واقع هدف هولمز و راهه از رویدادهای مهم زندگی ، رویدادهای تغییر زندگی بود و منظور از رویدادهای تغییر زندگی هر رویدادی بود که شخص را مجبور می کرد در زندگی روزمره خود با تغییر بنیادی که به سازگاری مجدد و انطباق رفتاری نیاز دارد مواجه شود . از دیدگاه هولمز و راهه رویدادهای مهم زندگی از دو طریق انجام می گیرد.
روش اول : از افراد خواسته می شود که رویدادهایی را که در طول یک دوره زمانی خاص تجربه کرده اند بیان کنند که به فهرست زمانی تجربه های اخیر[۲۰](SRE) معروف است .
روش دوم :که در این روش از مقیاس درجه بندی سازگاری مجدداجتماعی (SSRS) استفاده می شود.
۴-۱۰-۲-۲ مدل ضعف بدنی
بر اساس این نظریه ، آنچه استرس و یک اختلال روانی و فیزیکی را به هم پیوند می دهد ضعف در یک اندام جسمی خاصی است. بر اساس این نظریه بدن انسان مانند یک تایر که از نازک ترین قسمت خود هوا را بیرون می دهد عمل می کند و به عنوان مثال یک دستگاه تنفس است که خود را مستعد ابتلا به آسم نماید ، همچنین این نظریه بر این اصل استوار است که بیماری ، ناشی از تعامل بین فیزیولوژی مشخص واسترس خواهد بود. (افروز ،۱۳۸۷؛۲۸ )
۵-۱۰-۲-۲ مدل پاسخ
این مدل اساس تاکید بر پاسخ ارگانیسم دارد به عبارت دیگر پاسخ های خاصی هستند که انعکاس یک موقعیت را روی فردی که تحت فشار و استرس قرار دارند تعیین می کند. سلیه معتقد بود خواست هایی که بدن با آن روبرو می شود خواه درونی خواه بیرونی ، هرچه باشند پاسخ فردی که در معرض استرس قرار می گیرد از الگوی عام و یکسانی پیروی می کند و این الگوی معین را سندرم سازگاری عمومی نامید(GAS) . لذا می توان نتیجه گرفت که این سندرم تطابقی مثالی از مفهوم اساسی پاسخ استرس است.
۶-۱۰-۲-۲ مدل شرطی سازی
مدل شرطی سازی کلاسیک عامل تحریک یا تشدید بیماری است نه عامل ایجاد آن به عنوان مثال فردی که به گروه گل حساسیت دارد و در مقابل حمله های آسم آسیب پذیر و مستعد است ، می تواند از طرایق شرطی سازی کلاسیک به یک محرک که با گروه گل همراه شده و قبلا هم خنثی بوده است نیز حساسیت پیدا کند (افروز ،۱۳۸۷؛۳۱)
۷-۱۰-۲-۲ مدل محرک محیطی
این مدل بیانگر این مسئله است که همه رویدادهای محیطی محرک و استرس زا هستند گرچه ممکن است در بعضی ازافراد منجر به بروز پاسخ نشود، به بیان دیگر استرس از محیط به فرد منتقل می شود و در واقع استرسور های خارجی که فشار نام دارد ، برابر با مفهومی است که از استرس در فیزیک و الکتریسیته به کار می رود اما مشکل مدل محرک محیطی این است که اندازه گیری و تعریف “رویداد فشارزا” به چگونگی ارزش دادن فرد در پاسخ به آن هاست و مشکل مدل پاسخ ، عدم توانایی پیش بینی مستقل و موقعیت هایی که می تواند علائم استرس را ایجاد کند می باشد.
بر این اساس مدلی مفید، به نظر می رسد که هر دو عامل محرک و پاسخ را در نظر گرفته باشد و آن مدل استرس به عنوان کنش متقابل است که اثر هر دو عامل را به طور همزمان در نظر می گیرد.
فرد
فشار روانی