مطالب جدول فوق با بهره گرفتن از منابع ذیل تدوین شده است: شجاعی باغینی، ۱۳۹۷؛ وال و همکاران، ۱۹۹۸؛ آگراوال، ۲۰۰۶.
مطابق با جدول شماره ۳، از دیدگاه هر سه نظریهپرداز، سرمایه اجتماعی منبعی برای فعالیتهای جمعی به شمار می آید. با این وجود، در حالیکه از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی یک دارایی فرهنگی و اجتماعی است، کلمن از آن به عنوان بُعدی از ساختار اجتماعی و پوتنام از آن به عنوان یک دارایی اجتماعی جهت نیل به یک جامعه دموکراتیک یاد می کند (شجاعی باغینی، ۱۳۸۷). همچنین، در حالیکه پیرامون این نکته که سرمایه اجتماعی شکلگرفته در اجتماعات با گذشت زمان انباشته می شود بین این سه تن اتفاق نظر وجود دارد، دیدگاه های آنها پیرامون اندازه اجتماعی که سرمایه اجتماعی در آن اتفاق میافتد متفاوت است. علت چنین تفاوت دیدگاهی می تواند این باشد که بوردیو پیرامون سرمایه اجتماعی کلاس درس، کلمن پیرامون سرمایه اجتماعی خانواده و سازمان و پوتنام نیز پیرامون سطوح منطقهای سرمایه اجتماعی بحث کرده اند (وال و همکاران، ۱۹۹۸). مطابق با مطالب مذکور در جدول فوق، با وجودیکه در هر سه دیدگاه، سرمایهی اجتماعی مبتنی بر هدف و دارای نقش مهمی در کمک به اشخاص و گروه ها جهت نیل به مطلوبیتها در نظر گرفته می شود. چون بوردیو مقیاس سرمایه اجتماعی را قدرت شخصی، کلمن پیشرفت تحصیلی و توسعه انسانی و پوتنام توسعه و بهبود موفقیت ملی ذکر می کنند، دیدگاه آنها تا حدودی از یکدیگر متمایز می شود (آگراوال، ۲۰۰۶). در نهایت اینکه، در حالیکه سه دیدگاه فوق، سرمایه اجتماعی را به عنوان کنترل اجتماعی در نظر میگیرند، بوردیو سرمایه اجتماعی را نوعی کنترل اجتماعی برای محرومسازی برخی افراد و کلمن و پوتنام، سرمایه اجتماعی را به عنوان راهی برای هنجارسازی و ایجاد معیارهایی در جامعه برای تشخیص امنیت و عملکردهای صحیح و بدون نقص در نظر میگیرند (وال و همکاران، ۱۹۹۸).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ رویکردهایی پیرامون سرمایه اجتماعی
در خصوص سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چهار رویکرد متفاوت به شرح زیر وجود دارد (شجاعی باغینی، ۱۳۸۷؛ ملک محمدی و رفسنجانی نژاد، ۱۳۸۹):
رویکرد اجتماعگرا[۱۰۳]
رویکرد شبکه ای[۱۰۴]
رویکرد نهادی[۱۰۵]
رویکرد همافزا[۱۰۶]
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ رویکرد اجتماعگرا
پیروان این رویکرد، سرمایه اجتماعی را همان سازمانهای محلی نظیر باشگاهها، انجمنها و گروه های مدنی میدانند و با تأکید بر تعداد و تراکم این گروه ها در یک اجتماع، بر این باورند که نه تنها سرمایه اجتماعی ذاتاً خوب میباشد بلکه گسترش آن در یک اجتماع نیز تأثیر مثبتی بر رفاه اجتماعی افراد خواهد گذاشت. با این وجود، پیروان این دیدگاه در تحلیلشان از اجتماع، نقطه ضعف مهم آن را نادیده میگیرند، مثلاً در مواردی که اجتماعات یا شبکه ها به صورت منزوی میباشند یا در راستای اهداف متعارضی تلاش می کنند سرمایه اجتماعی سازنده به سرمایه اجتماعی منحرف یا کژکارکرد[۱۰۷] تبدیل میگردد و توسعه را با چالش روبرو می کند.
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ رویکرد شبکه ای
این رویکرد به عنوان دومین رویکرد پیرامون سرمایه اجتماعی محسوب می شود که تلاش می کند به بیان نقاط قوت و ضعف بحث سرمایه اجتماعی بپردازد. پیروان این رویکرد با تأکید بر اهمیت انجمنهای افقی و عمودی بین افراد و روابط درون و بین واحدهای سازمانیافته نظیر گروه های اجتماعی، بیان می کنند که وجود پیوندهای اجتماعی درون گروهی به ایجاد احساسی از هویت و هدف مشترک در بین افراد خواهد انجامید (استن و همکاران، ۱۹۹۹).
لازم به ذکر است، این رویکرد دارای دو ویژگی شاخص به شرح ذیل است: اولاً از نظر آنها سرمایهی اجتماعی شمشیری دو لبه است یعنی ضمن اینکه می تواند به ارائه خدمات ارزشمندی به اعضای یک گروه یا اجتماع بپردازد، ممکن است منجر به پیامدهای منفی نیز شود. مثلاً ممکن است وفاداری افراد به یک گروه آنقدر زیاد باشد که آنها را از کسب اطلاعات جدید و تلاش جدی جهت پیشرفت باز دارد.
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۳ ـ رویکرد نهادی
از منظر پیروان رویکرد پیرامون نهادی به سرمایه اجتماعی، قابلیت های گروهای اجتماعی برای اقدام در جهت منفعت جمعی، بر پایه کیفیت نهادهای رسمیای که آنها را در خود جای دادهاند، تعیین می شود. لذا از منظر آنها در حالیکه شبکه های اجتماعی و جامعه مدنی عمدتاً محصول بستر سیاسی، حقوقی و نهادی موجود میباشند، عملکرد آنها نیز تابعی از انسجام داخلی، اعتبار، شایستگی و پاسخگو بودن آنها در قبال گروه است (شجاعیباغینی، ۱۳۸۷).
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۴ ـ رویکرد همافزا
این رویکرد تلاش دارد تا آنچه که از رویکردهای شبکه ای و نهادی حاصل شده است را تلفیق نماید. لذا از نظر پیروان این رویکرد، سه وظیفهی اصلی پژوهشگران و سیاستگذاران عبارت است از: شناختن ماهیت و میزان روابط اجتماعی، نهادهای رسمی و تعامل بین آنها؛ بسط راهبردهای نهادی بر پایه فهم روابط اجتماعی به ویژه میزان سرمایه اجتماعی وحدتزا در جامعه یا اجتماع محلی و در نهایت تشخیص شیوه ها و ابزارهایی که از طریق آنها پیامدهای مثبت یا منفی اجتماعی چون همکاری گسترده، اعتماد و کارایی نهادی، فرقهگرایی، انزواطلبی و فساد اجتماعی پدید می آید (شجاعیباغینی، ۱۳۸۷).
لازم به ذکر است، با وجود تحقیقات متعدد پیرامون سرمایه اجتماعی و ابعاد سازندهی آن، این موضوع همچنان به عنوان یک موضوع مورد اختلاف به شمار می آید و هر کس از منظر و رویکردی بدان نگریسته است. با این جود، بر اساس مطالعات انجام شده پیرامون سرمایه اجتماعی و با اتخاذ رویکردی سیستمی پیرامون این مفهوم، علاوه بر اینکه امکان شناسایی و احصاء ابعاد و عوامل تشکیلدهنده سرمایه اجتماعی برای محققان، صاحبنظران و مسئولان آموزشی فراهم میگردد، در درک، تبیین و پیش بینی جامع این مفهوم نیز به آنها یاری میرساند.
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۵ ـ سطوح سرمایه اجتماعی
پیرامون سطوح سرمایه اجتماعی میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. به عنوان نمونه از نظر گروهی از محققان، سرمایه اجتماعی قابل تفکیک به سه سطح خرد، میانی و کلان میباشد که در ادامه به توضیح مختصری پیرامون هریک پرداخته شده است (شجاعی باغینی، ۱۳۸۷):
۱ ) سطح خرد (فردی)
سرمایه اجتماعی فردی بیانگر مجموعه ای از منابع میباشد که اعضای شبکهی فردی از طریق برقراری رابطه با دیگران بدان دست مییابند و قابل تفکیک به دو بُعد شناختی و ساختاری میباشد. در توضیح این دو بُعد میتوان گفت بر خلاف سرمایه اجتماعی ساختاری که بسیار محسوس و قابل لمس است و به اشکال مختلف سازمانهای اجتماعی شامل نقشها، قواعد و رویههای معمول سازمانی می پردازد؛ سرمایه اجتماعی شناختی، مفهومی انتزاعی است که بیانگر ابعاد غیر ملموس، نگرشها و هنجارهای رفتاری، ارزشها، اعتماد و تعاملات میباشد (گروتر و باستلار[۱۰۸] ، ۲۰۰۱). علاوه بر تقسیم بندی مذکور از سرمایه اجتماعی فردی، از منظر فلپ (۲۰۰۲) نیز سرمایه اجتماعی مشتمل بر سه بُعد به شرح ذیل میباشد:
حجم شبکه (تعداد افراد موجود در شبکه)
منابع موجود در شبکه
میزان دسترسی به این منابع
۲) سطح میانی (جمعی)
بر خلاف سرمایه اجتماعی فردی که افراد به آن به عنوان ابزاری جهت نیل به خواسته های خود نگاه می کنند (بوردیو، اریکسون و لین[۱۰۹]، ۱۹۹۹) در سرمایه اجتماعی جمعی، سرمایه به عنوان امری دانسته میشود که به طور جمعی تولید می شود و کل اجتماع از آن بهرهمند میشوند. به عبارتی از این نظر سرمایه اجتماعی دارای یک نفع جمعی است که در قالب هنجارهایی مانند اعتماد تجلی مییابد. در این رابطه پوتنام (۲۰۰۰) با تعیین دو بُعد ساختاری (شبکه های اجتماعی) و فرهنگی (هنجار اجتماعی)، پیوندهای بین افراد (شبکه های اجتماعی) و هنجارهای اعتماد و معامله به مثل را که از این پیوندها ناشی میشود را سرمایه اجتماعی مینامد.
۳) سطح کلان (نهادی)
مطابق با این سطح، یک شبکه خاص سرمایه اجتماعی در درون یک سیستم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کلانتری قرار دارد که ضمن شکلدهی به ساختارهای اجتماعی آن شبکه، توسعهدهنده هنجارهای اجتماعی آن نیز میباشند. لذا توجه به آن در تحلیل و توسعه سرمایه اجتماعی یک سیستم حائز اهمیت است.
از منظر گروه دیگری از محققان سطوح سرمایه اجتماعی قابل تفکیک به سطوح سهگانهای به شرح زیر است ( شجاعی باغینی، ۱۳۸۷؛ کمیسیون بهرهوری استرالیا، ۲۰۰۳):
الف) سطح پیوندی[۱۱۰] (محکمکننده)
این سطح از سرمایه اجتماعی، به روابط بین گروه های نسبتاً همگن ( مانند یک گروه مذهبی، قومی و …) اشاره دارد که به دلیل عدم پیوستگی با سایر سازمانها و تقویت پیوندهای اجتماعی درونگروهی جنبه انحصاری به خود میگیرد.
ب) سطح پلزننده[۱۱۱]
این سطح از سرمایه اجتماعی نیز به فعالیتهای فراگیری اشاره دارد که مشتمل بر افراد متعددی با خاستگاههای متفاوت (گروه های ناهمگن) میباشد که به خاطر یک هدف مشترک با یکدیگر کار می کنند.
ج) سطح ارتباطی[۱۱۲] (پیونددهنده)
در این سطح از سرمایه اجتماعی نیز به روابط افراد و گروه ها به صورت افقی و عمودی اشاره می شود که امکان دستیابی به شأن و قدرت اجتماعی را از طریق برقراری رابطه با گروه های مختلف اجتماعی فراهم می آورد.
نظر به آنچه گفته شد، میتوان گفت، سرمایه اجتماعی مفهومی چندبعدی و متشکل از ابعاد و عناصر متعددی است که هم بر پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان یک منبع با ارزش مینگرد و هم از طریق ویژگیهایی چون هنجار و اعتماد اجتماعی به تسهیل همکاری و هماهنگی دو جانبه بین افراد یاری میرساند. بنابراین توسعه سرمایه اجتماعی علاوه بر اینکه به انسجام درونی سازمانها از جمله دانشگاهها کمک می کند، به بهبود عملکرد اعضا و در نتیجه بهبود وجهی بیرونی دانشگاه نیز یاری خواهد رساند. لذا شایسته توجه و توسعه است.
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ رضایت تحصیلی
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۱ ـ تعریف رضایت تحصیلی
مفهوم رضایت و رضایت تحصیلی دانشجویان که بیانگر میزان احساسات و نگرشهای مثبت دانشجویان به وضعیت موجود آموزشی میباشد، مهم ترین و شایعترین موضوعات در حوزه رفتار سازمانی در شرایط پر رقابت امروز محسوب می شود (اسپکتر[۱۱۳]، ۱۹۹۷). از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران، رضایت تابع عملکرد ذهنی و انتظارات افراد است. بههمین دلیل، هر گونه احساس خوشایندی که نتیجه مقایسه عملکرد ذهنی افراد با انتظارات آنان باشد، رضایت نامیده می شود (فارسیجانی، ۱۳۸۶).
رضایت یکی از ویژگیهای رفتار فردی محسوب می شود که به واسطه فرهنگ سازمانی، موجب شکل گیری نگرشها و رفتار سازمانی افراد می شود (تسوئی و کایفدکار[۱۱۴]، ۲۰۰۷). اُلیور و دیساربو[۱۱۵] (۱۹۸۹) نیز رضایتتحصیلی دانشجویان را به معنی تناسب بین ارزشیابی ذهنی آنها با تجارب و پیامدهای متنوع ارزشیابی شده از آموزش میدانند. لذا از این منظر، رضایت تحصیلی دانشجویان متأثر از رضایت کلی آنان از میزان تحقق انتظاراتشان میباشد. سیمور[۱۱۶] (۱۹۹۳) نیز با بیان این نکته که هر چه در کلاس اتفاق میافتد و هرگونه گزینش علمی که توسط دانشجویان صورت میگیرد، منفک از تجارب کلی آنها در زندگی دانشگاهی نیست، اظهار میدارد که تجارب دانشجویان بر رضایت کلی آنها مؤثر است. کُو (۲۰۱۰) نیز رضایت دانشجویان را بیانگر چگونگی ادراک آنها از تجارب یادگیریشان دانستند، به نحوی که مطابق با تحقیقات، وجود دانشجویانی با تجارب رضایت بخش به حفظ و بهبود بقای آنها در دانشگاه خواهد انجامید (دِبورگ[۱۱۷]، ۱۹۹۹؛ کاسِک[۱۱۸] و کاسِک، ۱۹۹۱).
از نظر چو[۱۱۹] (۲۰۰۴) رضایت یکی از چهار عنصر کلیدی جهت ایجاد و توسعه تجارب رقابتی محسوب می شود به نحوی که جلب رضایت دانشجویان نه تنها به وفاداری آنها کمک خواهد کرد، بلکه منجر به حفظ و نگهداشت آنها در طولانی مدت نیز خواهد شد (آتناسپولوس و همکاران، ۲۰۰۱). از نظر برخی نیز رضایت مفهومی چندبعدی است و اغلب به منظور بررسی تجانس یا توافق بین انتظارات و نتایج، مورد بررسی قرار میگیرد (اُرپن[۱۲۰]، ۱۹۹۰).