__________________
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
از آنجا که قصه در یک ده اتفاق میافتد و همهی شخصیتها متعلق به نظام روستایی هستند نمیتوان از طبقات خاص اجتماعی سخن گفت، با این حال در این قصه هم شخصیت اصلی و مادرش زندگی فقیرانهای دارند و در مقابلشان کدخدا و دیگر مردم روستا هستند که گویی شرایط بهتری از لحاظ اقتصادی دارند. قلی، شخصیت اصلی قصه فردی زرنگ و باهوش است و از این هوش و ذکاوت برای رهایی از فقر استفاده میکند؛ اما نکتهی قابل توجه روحیهی خودخواهانهی قلی در رسیدن به هدفش است. وی در این راه حتی از فریب دیگران و نابودیشان ابایی ندارد. سادهلوحی مردم ده را نیز میتوان چنین توجیه کرد که قصهگو برای آنکه هوش و زرنگی قلی را بیشتر جلوه دهد، مردم روستا را چنین سادهلوح تصویر کردهاست. همچنین میتواند اشاره به رکود فکری مردم باشد که بدون اندیشه و تعمق حرفی را باور و براساس آن عمل میکردند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
¨ آداب و رسوم
یکی از رسومی که بهطور ضمنی در قصه به آن اشاره شده، رسم دید و بازدید در مهمانیهاست که اکنون نیز در میان مردم رواج دارد و این مثل را همه شنیدهاند که «هر دیدی، بازدیدی دارد».
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت وثروت
_______________
■ عناصر روانشناسی
___________
■ باورهای عامیانه وخرافی
__________
■ سایر عناصر
از نکات اخلاقی که ضمن قصه به آن اشاره شده، مذمت طمع و طمعورزی است؛ به گونهای که اگر چوپان، کدخدا و مردم روستا طمع نمیکردند، زنده میماندند و چاروادارها هم زیان نمیکردند.
۳-۲۴- آقا موریز
* خلاصهی قصه
مور و موشی با هم زندگی میکردند. روزی کله پاچهای پختند که با هم بخورند. مور از غیبت موش استفاده کرد و خواست مقداری کله پاچه بخورد که در دیگ افتاد و مرد. موش وقتی آمد و جسد مور را دید خیلی ناراحت شد. بعد از آن نزد درخت رفت و ماجرا را برای درخت شرح داد. درخت در ماتم مور تمام برگهایش ریخت. کلاغ هم از ماجرا مطلع شد و پرهایش را سیاه کرد. چشمهی آب خود را خونآلود کرد. پازنها شاخ خود را به زمین انداختند. گندمها خود را وارونه کردند. دشتبان با بیلی بر دوش از راه رسید. وقتی آن اتفاقات را دید، علت را جویا شد. او نیز وقتی از ماجرای مور و موش آگاه شد با بیل بر سر خود زد و مرد.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
___________
¨ کنشهای اساطیری
__________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
___________
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
____________
¨ آداب ورسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت وثروت
______________
■ عناصر روانشناسی
______________
■ باورهای عامیانه وخرافی
_______________
■ سایر عناصر
این قصه که به طعنه و طنز عزاداری اغراق شدهای را به سخره گرفته، ضمن توجیه برخی حوادث طبیعی مثل سیاهی پر کلاغ و ریختن برگ درختان، باز هم جمود فکری و سادهلوحی بیش از حد مردم را به باد انتقاد گرفته است.
۳-۲۵- آقا موشه
این متلی تهرانی است که صادق هدایت در نوشته های پراکنده آورده، به دلیل ساختار متفاوت با قصهها به آن پرداخته نشدهاست.
۳-۲۶- آق تنگلی
* خلاصهی قصه
پسری به نام آق تنگلی بود که با مادرش زندگی میکرد. یک روز تنگلی از مادرش آش سرکه خواست مادرش او را برای تهیهی سرکه فرستاد. آق تنگلی با کلاغ، گربه، سگ و زنبور راهی خانهی قاضی شد تا از آنجا سرکه بدزدد. در خانهی قاضی، آق تنگلی با کمک حیواناتی که همراهش بود، سرکه دزدید. آن را به خانه برد و مادرش با آن سرکه آشی پخت و با هم خوردند.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
____________
¨ کنشهای اساطیری
____________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
_____________
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه، روایت دیگری از قصهی آقا تنگلو است. شخصیتهای اصلی از نظر نام نیز شبیه به هم هستند. آنچه موجب تفاوت این دو قصه شده، این است که در این قصه تنگلی از خانهی قاضی دزدی میکند و مادرش هم با وجود اطلاع از کار پسرش عکسالعملی از خود نشان نمیدهد. در صورتی که در قصهی آقا تنگلو، دزدی از خانهی پیرزنی انجام میگیرد و مادر تنگلو وقتی متوجه ماجرا میشود، برای عذرخواهی تحفهای برای پیرزن میبرد. شاید به این دلیل دزدی از خانهی قاضی را مطرح کرده که اصولا در قصههای ایرانی قاضی شخصیتی منفور و رشوهگیر است. « صاحبان مشاغل مربوط به زندگی عمومی و در این مورد به خصوص بعضی از مقامات مذهبی در قصههای عامیانه دارای محاسن و مزایایی نیستند. قاضی رشوهخوار است و مال امانت را بالا میکشد»(مارزلف،۱۳۷۱ :۴۴)، پس دزدی از خانهی وی نه تنها عملی زشت نیست، بلکه در حقیقت پس گرفتن حق مردم است. از دیگر موارد مشابه در این قصه و قصهی «آقا تنگلو» استفاده از خواص و استعدادهای ویژهی اشیاء و حیواناتی است که در محیط پیرامون وجود دارند.
¨ آداب و رسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
_____________
■ عناصر روانشناسی