-(مثل نما). وجودمردمدانامثالزر طلاست/ بههرکجاکهرودقدروقیمتشدانند (گلستان:120) ( در فضیلت دانایی)
-(مثل نما).(نگویند از سر بازیچهحرفی/ کزآنپندینگیردصاحبهوش. (گلستان:95) (آدمهای باهوش و خردمند از هر چیز جزئی نیز، پند و عبرت میگیرند.)
-(مثل نما). وقتیافتادفتنهایدر شام/ هرکسازگوشهایفرارفتند روستازادگاندانشمند/ بهوزیریپادشاهرفتند پسرانوزیر ناقصعقل/ بهگداییبهروستا رفتند.(گلستان:155-154) (در فضیلت خرد و خردمندان)
-(مثل نما). هنر چشمهیزایندهاستو دولتپاینده.(گلستان:154) (در فضیلت هنر و دانایی)
-(مثل نما). هنرمند،هرجاکهرودقدربیندوبرصدرنشیندوبیهنرلقمهچیندوسختیبیند. (گلستان:154) (در فضیلت هنر و دانایی.)
-(مثل نما). چو کنعانراطبیعتبیهنربود/ پیمبر زادگیقدرشنیفزود. (گلستان:180) (فضیلت هنر بر پیامبرزادگی)
-(حکمت). هنربنمایاگر دارینهگوهر/گلاز خارستو ابراهیماز آذر.(گلستان:180) (در فضیلت هنر و دانایی بر اصل و نسب)
– (حکمت). بزرگیبهعقلاستنهبهسال . (گلستان:63) (فضیلت عقل و خرد بر سن وسال)
– (مثل نما). جاهلانچوبهدلیلازخصمفرومانند،سلسلهیخصومتبجنبانند. (گلستان:166) (خصومت نشان فقدان منطق است.)
– (مثل نما). ازاینبهنصیحتنگویدکست / اگرعاقلی،یکاشارتبساست..(بوستان:905) (یک اشاره برای انسان عاقل کافیست)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
– (حکمت). نکردندرغبتهنرپروران / بهشادیخویشازغمدیگران. (بوستان: 525) (نباید بر غم و اندوه دیگران شادی کرد.)
(حکمت). قلمزننگهداروشمشیرزن ( … کهحلاجودرزیچهمردوچهزن ) (بوستان: 1072) (فضیلت دانشمند وسپاهی)
-(حکمت). قلمزننگهداروشمشیرزن (… نهمطربکهمردینیایدززن ) (بوستان:1072) (فضیلت دانشمند و سپاهی)
در شتاب و عجله
-(مثل) ايبسااسبتيزروكهبمرد/ خركلنگجانبهمنزلبرد.(گلستان:93) (تأکید بر عدم قضاوت بر ظاهر اشخاص)
-(مثل) انگورنوآوردهترشطعمبود / روزیدوسهصبرکنکهشیرینگردد.( گلستان:145) (تأکید بر داشتن صبر و شکیبایی)
-(مثل). اسبتازیدوتکرودبهشتاب / شترآهستهمیرودشبوروز.( گلستان:152) (پرهیز از شتاب و عجله)
-(مثل). بهچشمخویشدیدمدر بیابان/ کهآهستهسبقبردازشتابان سمندبادپایازتکفروماند/ شتربانهمچنانآهستهمیراند.(گلستان:176) (پرهیز از شتاب در انجام امور)
-(مثل). بهتندیسبکدستبردنبهتیغ/ بهدندانگزد پشتدستدریغ.(گلستان:147)(پرهیز از عجله در تصمیمگیری و انجام امور.)
-(مثل). تاتریاقاز عراقآوردهباشندمارگزیدهمردهباشد(گلستان:71) (تأکید بر شتاب در حلّ مشکل دیگران.)
-(مثل). رفتنونشتنبهکهدویدنو گسستن. (گلستان:151) (در پرهیز از عجله و شتاب در انجام امور.)
-(حکمت). سخندانپروردهپیر کهن/ بیندیشیدآنگهبگویدسخن.(گلستان: (درنکوهشعجلهوشتابدرگفتار.)
-(حکمت). سخنتانگوییتوانیشگفت/ ولیگفتهرابازنتواننهفت. .گلستان (درنکوهشعجلهوشتابدرگفتار.)
-(مثل). شرطعقلاستصبر تیر انداز/ کهچو رفتاز کماننیایدباز. (گلستان:179) (در نکوهش عجله و شتاب در گفتار و رفتار)
– (مثل). کنونکوشکآبازکمر در گذشت/ نهوقتیکهسیلاباز سرگذشت..(بوستان: 3658) (تأکید بر اقدام سریع در حلّ مشکل)
– (مثل). کنونبایداینمرغراپایبست/ نهآندمکهسررشتهبردتزدست .(بوستان: 3672) (تأکید بر اقدام سریع در رفع مشکل)
در سخن و گفتار
-(حکمت).اگرچهپیشخردمندخاموشیادباست / بهوقتمصلحتآنبه،کهدرسخنکوشی دوچیزطیرهیعقلاستدمفروبستن/ بهوقتگفتنوگفتنبهوقتخاموشی.( گلستان:53) (تأکید بر سخن گفتن و نیز سکوت بجا)
-(مثل نما). تا مرد سخننگفتهباشد/ عیبو هنرشنهفتهباشد.(گلستان:59) (اهمیّت گفتار در تشخیص شخصیّت اشخاص)
-(مثل نما). چو یکبار گفتیمگو باز پس/ کهحلواچویکبار خوردند،بس.(گلستان:130) (هرچیز گفتنی، یکبار ارزش شنیدن را دارد.)
-(حکمت). زباندر دهانایخردمند چیست؟/ کلیددرگنجصاحبهنر
چو در بسته باشد چه داند کسی / که جوهر فروش است یا پیلهور. (گلستان:53) (گفتار نشانهی شخصیّت انسان است.)
-(حکمت). زیانبریدهبهکنجینشستهصمٌّبکم/ بهاز کسیکهنباشد زبانشاندر حکم. (گلستان:53) ( در فضیلت سکوت بر گفتار نا به جاست)
-(مثل نما). فهمسخنگرنکندمدّعی/ قوّتطبعازمتکلّممجوی فسحتمیدانارادتبیار/ تا بزندمردسخنگویگوی. (گلستان:91) (تأثیر متکلّم و مخاطب بر هم.)
-(مثل نما).دانا چونطلبهعطاراستخاموشوهنرنمای، نادانچوطبلغازی بلندآوازومیانتهی(گلستان:180) (در فضیلت سکوت به جا.)
-(حکمت). خبریکهدانیدلیبیازارد،توخاموشتادیگریبیارد . (گلستان:174) (مراقبت بر دادن خبر)
– (مثل نما). بلبلامژده یبهاربیار / خبربدبهبومبازگذار.(گلستان:174) (مراقبت بر دادن خبر)
– (حکمت). سخنآنگهکندحکیمآغاز/ یاسرانگشتسویلقمهدراز کزناگفتنشخللزاید / یاز ناخوردنشزیانآید.(گلستان:110)(تأکید بر خوردن و گفتن به موقع)
– (حکمت). سخنراسراستایخداوندوبن / میاورسخندرمیانسخن.(گلستان:130) (تأکیدبرسخنبهجاگفتن)
– (حکمت). خداوندتدبیروفرهنگوهوش / نگویدسخنتانبیندخموش . (گلستان:130) (تأکید بر سخن به جا گفتن)
– (حکمت). سخنیدرنهاننبایدگفت / کهبرانجمننشایدگفت. (هگلستان:171) (تأکید بر دوری از بدگویی و غیبت)
– (حکمت). حذرکنز ناداندهمردهگوی/ چو دانایکیگویو پروردهگوی. .(بوستان:2894) (در آداب سخن گفتن و پرهیز از نادانان بسیارگوی.)
– (حکمت). سخنتانگوییبر آندستهست/چو گفتهشودیابداوبر تودست. .(بوستان:2907) (در تأکید بر تأمّل در گفتار و رفتار.)
– (حکمت). حقازاهلباطلببایدنهفت .(بوستان: 3522) (با اهل باطل از حق سخن گفتن بیهوده است.)
-(حکمت). نداردکسیباتوناگفتهکار / ولیکنچوگفتیدلیلشبیار. (بوستان:2952) (در فضیلت خاموشی و سکوت.)
پند و نصیحت
-(حکمت). پند گیر از مصائبدگران/تا نگیرند دیگرانبهتوپند.(گلستان:187)(تأکید بر عبرت گرفتن از تجارب دیگران.)
-(حکمت). هرچهمیدانیازنصیحتو پند/گرچهدانیکهنشنوندبگوی.(تأکید بر نصیحت دیگران در هر شرایطی)
-(مثل نما). گر نیایدبهگوشرغبتکس/ بررسولانپیامباشدوبس.(گلستان:191) ( در وظیفهی انسان دانا در ابلاغ پیام و روشنگری)