(فروغی،کلیّات، ص ۱۵۵)
«سعدی درباره این گروه بیش از همه در باب «احسان» بوستان و باب دوم گلستان «در اخلاق درویشان» سخن گفته است. او نسبت به این گروه دیدگاه مثبت تری دارد زیرا که به اصول اخلاقی بیشتر پایبند هستند و اغلب کار می کنند و زحمت می کشند و به قول سعدی «نان از عمل خویش می خورند» و این کار و تلاش روزانه باعث می شود که خصایل اخلاقی در وجودشان عمیق تر شود و از لحاظ ایمانی نسبت به افراد طبقات بالایی و میانی قوی تر هسند، انگیزه سعدی از راهنمایی های اخلاقی اش که مفهوم نیکوکاری در مورد طبقات مختلف اجتماعی را در بر
می گیرد، فراهم آمدن جامعه ای هماهنگ در زمینه تفاهم و احساس دوستی، غمخواری و یاری نسبت به دیگران است.» (هخامنشی، ۱۳۵۳: ص ۱۷۱)
۴-۱۶- دیگرارزشهای اجتماعی آثار سعدی
شاید بتوان گفت هیچ شاعری در آثار خود به اندازه سعدی به مسائل اجتماعی ، توجّه نکرده است و آن ملاحظاتی که درمورد جامعه مطرح می کند فکر شخصی او نیست بلکه مسائلی هستند که جامعه زمان سعدی را فرا گرفته بودند زیرا می دانیم که در روزگار سعدی، مغولان بر ایران چیره شده بودند و مقاومت مردم در برابر آنها در هم شکسته شده بود. اگر بخواهیم همه ارزش های اجتماعی آثار سعدی را در اینجا مطرح کنیم مجال بحث نیست بنابراین بعضی از آنها را در اینجا ذکر می کنیم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴-۱۶-۱- عدالت
آشکارترین ویژگی اندیشه های سعدی، خصلت عدالت خواهی آنهاست. زیرا سعدی نه تنها شاعری تواناست بلکه متفکّری اجتماعی است و او به همه ابعاد زندگی اجتماعی توجّه کرده و در مورد آنها سخن گفته است از شیوه فرمانروایی گرفته تا نیکوکاری، احسان، توبه، روزگار جوانی و احوال پیری. لذا باید به او به عنوان یک کارشناس مسائل اجتماعی نگاه کرد. نهی ستم و برقراری عدالت که در آثار او به ویژه در قصایدش، بسیار به چشم می خورد این مسأله را کاملاً تأیید می کند.
«سعدی درباره عدالت اجتماعی بسیاربه اظهار نظر می پردازد. وی درحکایت دو برادر که هر دو پادشاه بودند، یکی به عدل و داد رفتار کرد، کشورش آباد شد و دیگری ظلم کرد و قدرتش رو به زوال رفت. (بوستان، باب اوّل، حکایت ۹)
نقش عدل را لازمه پیشرفت و آبادانی ملک و رفاه رعایا و آکنده شدن خزانه از سیم و زر
می داند. نهی ظلم و بیداد و برقراری عدالت اجتماعی در آثار سعدی، شواهد بسیار دارد.» (تنکابنی، ۱۳۸۲: ص ۲۸
۴-۱۶-۲- حاکمیت قانون وضوابط برامور
اجرای به جا وبه موقع قوانین در هر جامعه ای، لازمه بقا و دوام آن جامعه است یعنی از هر جهت باید قوانین بر جامعه حاکم باشد و همه افراد ملزم به رعایت آنها هستند. هر چند از دیدگاه سعدی همه افراد جامعه، در مقابل قوانین اجتماعی برابر نیستند.
«پادشاه را به عنوان نماد اجرای قوانین و ضامن احقاق حقوق ضعیفان و کسانی که آماج جور و ستم قرار می گیرند ، مخاطب قرار می دهد.» (تنکابنی،۱۳۸۲:ص۳۶) عدالت، در این بیت به معنای اجرای قوانین می باشد.
«چو مشرف دو دست از عدالت بداشت
و رو نیز بر ساخت با خاطرش
بباید بر او ناظری بر گماشت
ز مشرف عمل بر کَن و ناظرش»
(بوستان، باب اوّل، حکایت ۱)
۴-۱۶-۳-گماردن افراد صالح در رأس امور
برای اینکه قوانین درهر جامعه ای به طور کامل اجرا شود به طوری که به هیچ کس ظلمی نشود
و حقّ هیچ کس ضایع نشود؛ باید افراد صالح، شایسته و کاردان مسئول انجام کارها شوند و تنها در همین صورت است که جامعه رو به تعالی می رود و عدالت برقرار می شود.
«سعدی در آثار خود صلاحیت مباشران امور ملک را منوط به این دانسته که از ظلم و جور پرهیز کنند» (همانجا)
«گَرَت مملکت بایدآراسته
سپه را مکن پیشرو جز کسی
مده کار معظم به نوخاسته
که در جنگ ها بوده باشد بسی
به خردان مفرمای کار درشت
رعیّت نوازی و سرلشکری
نخواهی که صنایع شود روزگار
که سندان نشاید شکستن به مشت
نه کاریست بازیچه و سرسری