برای بیان این قسمت باید بگوییم که تقیه شیوهای برای مبارزه است یعنی نوعی تاتیک برای مبارزه با انحرافات است که از این طریق بتوانیم دین و جان و مال خود را حفظ کنیم. این نکته را نیز اضافه کنیم که این روش برای مبارزه، روشی دائمی نیست بلکه در جای خود و با توجه به شرایط میبایست از آن استفاده کرد و الّا در جایی که شرایط برای گفتنِ سخنِ حق و یا گرفتن حقی، مساعد است و هیچ خطری شخص را تهدید نمیکند نباید از تقیه استفاده کرد. ولی در آخرالزمان به دلیل این که آن شرایطِ مساعد، مهیا نیست استفاده از تقیه کاربرد بیشتری خواهد یافت. لذا در روایتی امام صادق فرمود: «إِذَا تَقَارَبَ الزَّمَانُ کَانَ أَشَدَّ لِلتَّقِیَّهِ»[۳۴۵]: هنگامی که زمان (ظهور) نزدیک شد تقیّه شدیدتر میگردد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
از دیگر نمودهای تقیه، سکوت کردن در آن روزگار است که در روایتی جابر بن عبدالله انصاری برای ارائه راهکار در مقابله با بلاها و انحرافات آخرالزمان از امام باقر سؤال کرد: «یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا أَفْضَلُ مَا یَسْتَعْمِلُهُ الْمُؤْمِنُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ»؟ بعد امام فرمود: «حِفْظُ اللِّسَانِ وَ لُزُومُ الْبَیْتِ»[۳۴۶]: ای پسر رسول خدا! شایستهترین کاری که مؤمن می تواند در آن زمان انجام دهد چیست؟ ایشان فرمودند: نگه داشتن زبان و خانه نشینی.
و در روایت دیگری رسول خدا فرمودند: «ثَلَاثٌ مُنْجِیَاتٌ تَکُفُّ لِسَانَکَ وَ تَبْکِی عَلَى خَطِیئَتِکَ وَ تَلْزَمُ بَیْتَکَ»[۳۴۷]: سه چیز نجات دهنده است: زبانت را نگه دار، و بر گناهانت گریه کن و ملازم خانهات باش.
۴-۱-۵- کناره گیری از مردم
امام رضا فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ تَکُونُ الْعَافِیَهُ عَشَرَهَ أَجْزَاءٍ تِسْعَهٌ مِنْهَا فِی اعْتِزَالِ النَّاسِ وَ وَاحِدَهٌ فِی الصَّمْت»[۳۴۸]: بیاید روزگاری بر مردم که سلامتی در آن ده جزء داشته باشد که از آن ده جزء، نه قسمت آن در کناره گیری از مردم و یک بخش آن در سکوت میباشد.
بهتر است این روایت را از دو جهت مورد بررسی قرار دهیم:
الف. مراد از «الناس» در این روایت چه دستهای از مردم هستند که باید از ایشان دوری کرد؟
ب. چرا بیشترین قسمت سلامتی را دور بودن از این دسته از مردم بیان فرموده است؟
در پاسخ به قسمت اول باید گفت که احتمال زیاد مراد از «مردم» اکثریت آنان و تفکر حاکم بر ایشان است که آن تفکر نیز در اغلب موارد غلط میباشد.
و در پاسخ به سؤال دوم باید گفت که در روایتی داریم که امام باقر فرمود: « یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ یَکُونُ فِیهِ أَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ کَانَ جَالِساً فِی بَیْتِه»[۳۴۹]: روزگاری بر مردم خواهد آمد که بهترین مردم به لحاظ وضع روحی کسی است که در خانهاش نشسته باشد.
که مراد از خانه نشینی توجه به امر تربیت خانواده خود میباشد و نه گوشه نشینی و دست روی دست گذاشتن. که در قسمت مقابله با ضعف تربیتی در خانوادهها به این مطلب بیشتر میپردازیم.
و در روایت دیگر امام صادق فرمود: «طُوبَى لِعَبْدٍ نُوَمَهٍ عَرَفَ النَّاسَ فَصَاحَبَهُمْ بِبَدَنِهِ وَ لَمْ یُصَاحِبْهُمْ فِی أَعْمَالِهِمْ بِقَلْبِهِ فَعَرَفُوهُ فِی الظَّاهِرِ وَ عَرَفَهُمْ فِی الْبَاطِنِ»[۳۵۰]: خوشا به حال مرد گمنامى که مردم به او توجّهى ندارند، او مردم را مىشناسد و با جسمش با ایشان همدم است ولى در دل خویش و در کردارشان با آنان همراه نیست، مردم ظاهر وى را شناختهاند، و او بر باطن مردم آگاهى یافته است.
و در روایت دیگری امام علی فرمود: «إِنَّ مِنْ وَرَائِکُمْ فِتَناً مُظْلِمَهً عَمْیَاءَ مُنْکَسِفَهً لَا یَنْجُو مِنْهَا إِلَّا النُّوَمَهُ قِیلَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَا النُّوَمَهُ قَالَ الَّذِی یَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا یَعْرِفُونَه»[۳۵۱]: به راستی که بعد از شما فتنههایی باشد تاریک و کور کننده و گرفتار شده از آن نجات نیابد مگر «نُوَمَه». گفته شد: «نُوَمَه» چیست؟ فرمود: او کسی است که مردم را می شناسد ولی مردم او را نمی شناسند.
و در روایت دیگری امام علی، «نُوَمَه» را این گونه معرفی می نماید: «الساکت فی الفتنه، فلا یبدو منه شیء»[۳۵۲]: کسی که در فتنه ساکت باشد و هیچ چیزی از او ظاهر نشود.
و در جای دیگر فرمود: «الَّذِی لَا یَدْرِی النَّاسُ مَا فِی نَفْسِه»[۳۵۳]: او کسی است که مردم ندانند در درون او چه میگذرد. (یعنی چیزی از خود برزو ندهد تا حلقه آویز دست مردم گردد.)
و در روایت دیگری است که امام صادق فرمود: «طُوبَى لِعَبْدٍ نُوَمَهٍ عَرَفَ النَّاسَ فَصَاحَبَهُمْ بِبَدَنِهِ وَ لَمْ یُصَاحِبْهُمْ فِی أَعْمَالِهِمْ بِقَلْبِهِ فَعَرَفُوهُ فِی الظَّاهِرِ وَ عَرَفَهُمْ فِی الْبَاطِن»[۳۵۴]: خوشا به حال بنده گمنام، که مردم را شناخته، با بدنش با ایشان رفاقت می کند و با قلبش با ایشان در عمل مخالفت نماید پس مردم او را در ظاهر بشناسند و او مردم را در باطن بشناسد.
و در روایت دیگری رسول خدا۳ در بیان راهکار فرمود: «فإذا رأیتموه فباینوهم و احذروهم فی الله فإنهم حرب لله و لرسوله و الله و رسوله منهم بریء»[۳۵۵]: پس چون این مردم را با این کیفیت دیدید از آنها فاصله بگیرید و اگر میتوانید آنها را نهی کنید و از ایشان بترسید برای خدا؛ زیرا این جماعت در حال جنگ با خدا و رسول او هستندو خداوند و رسولش از آنها بیزارند.
و در روایتی پیامبر به ابن مسعود وصیت فرمود که: «یَا ابْنَ مَسْعُودٍ … فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزَّمَانَ مِنْ أَعْقَابِکُمْ فَلَا تُسَلِّمُوا فِی نَادِیهِمْ وَ لَا تُشَیِّعُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا تَعُودُوا مَرْضَاهُمْ فَإِنَّهُمْ یَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِکُمْ وَ یُظْهِرُونَ بِدَعْوَاکُمْ وَ یُخَالِفُونَ أَفْعَالَکُمْ فَیَمُوتُونَ عَلَى غَیْرِ مِلَّتِکُمْ أُولَئِکَ لَیْسُوا مِنِّی وَ لَا أَنَا مِنْهُمْ … یَا ابْنَ مَسْعُودٍ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ مِنِّی وَ مِنْ جَمِیعِ الْمُرْسَلِینَ وَ الْمَلَائِکَهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ عَلَیْهِمْ غَضَبُ اللَّهِ وَ سُوءُ الْحِسَابِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ إِلَى قَوْلِهِ وَ لکِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ»[۳۵۶]»[۳۵۷] : پسر مسعود! هر که از نسل شما آن زمان را در یابد بر آن مردم سلام نکند، و بر جنازهاشان حاضر نگردد و مریضانشان را عیادت ننماید، که آنها به روش شما و به عقاید و به گفتههاى شما تظاهر مینمایند ولى با کردارهایتان مخالفت میورزند و بر غیر دین شما مىمیرند، آنها از من نیستند و من از آنها نیستم. پسر مسعود! بر آنها با لعنت خدا از جانب من و از طرف همه مسلمانان و ملائکه مقرب درگاه الاهی و بر آنها باد خشم وغضب الاهی و بدی حساب در دنیا و آخرت و خدای متعال هم فرمود: «از میان فرزندان اسرائیل، آنان که کفر ورزیدند، -تا آنجا که فرمود- این [کیفر] به خاطر آن بود که عصیان ورزیده و [از فرمان خدا] تجاوز مىکردند.».
و در روایت دیگری رسول خدا فرمود: «یَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَیَأْتِی مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ … لَا تُجَالِسُوهُمْ فِی الْمَلَإِ وَ لَا تُبَایِعُوهُمْ فِی الْأَسْوَاقِ وَ لَا تَهْدُوهُمُ الطَّرِیقَ وَ لَا تَسْقُوهُمُ الْمَاءَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى « مَنْ کانَ یُرِیدُ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِیها وَ هُمْ فِیها لا یُبْخَسُونَ»[۳۵۸] الْآیَهَ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى «مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ»[۳۵۹]»[۳۶۰]: اى پسر مسعود با آنان در اجتماع همنشینى ننمائید در بازار با ایشان خرید و فروش نکنید، راه را نشانشان ندهید، آبشان ندهید. خداى تعالى فرموده: کسانى که زندگى دنیا و زیور آن را بخواهند [جزاى] کارهایشان را در آنجا به طور کامل به آنان مىدهیم، و به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد. و خداى تعالى میفرماید: «کسى که کِشت آخرت بخواهد، براى وى در کِشتهاش مىافزاییم، و کسى که کِشت این دنیا را بخواهد به او از آن مىدهیم و[لى] در آخرت او را نصیبى نیست.»
و در روایت دیگری امام علی فرمود: «خَالِطُوا النَّاسَ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ أَبْدَانِکُمْ وَ زَایِلُوهُمْ بِقُلُوبِکُمْ وَ أَعْمَالِکُمْ»[۳۶۱]: با مردم با زبان و بدن در تماس باشید ولی با دل ایشان نباشید و با اعمال از ایشان فرق داشته باشید.
۴-۱-۶- صبر بر بلاها
خدای متعال در قرآن فرمودند: «لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»[۳۶۲]
امام صادق از پیامبر نقل کند که فرمود: «خَالِطُوا الْأَبْرَارَ سِرّاً وَ خَالِطُوا الْفُجَّارَ جِهَاراً وَ لَا تَمِیلُوا عَلَیْهِمْ فَیَظْلِمُوکُمْ فَإِنَّهُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ لَا یَنْجُو فِیهِ مِنْ ذَوِی الدِّینِ إِلَّا مَنْ ظَنُّوا أَنَّهُ أَبْلَهُ وَ صَبَّرَ نَفْسَهُ عَلَى أَنْ یُقَالَ أَنَّهُ أَبْلَهُ لَا عَقْلَ لَهُ»[۳۶۳]: سازگارى با مردم نصف ایمان است و نرمى با آنها نصف زندگى است. سپس امام صادق فرمود: با نیکان در پنهان آمیزش کنید و با بدکاران در آشکار، و بر آنها حمله نکنید که بر شما ستم کنند، زیرا زمانى براى شما پیش آید که از دینداران نجات نیابد، جز آنکه را مردم ابلهش دانند و خود او هم آماده باشد و تحمل کند که به او گویند ابله و بیعقل است.
و در روایت دیگری امام صادق از رسول خدا در بیان راهکارهای مقابله با انحرافات آخرالزمان نقل می کند که فرمود: «فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزَّمَانَ فَصَبَرَ عَلَى الْفَقْرِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى الْغِنَى وَ صَبَرَ عَلَى الْبِغْضَهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى الْمَحَبَّهِ وَ صَبَرَ عَلَى الذُّلِّ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى الْعِزِّ آتَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ خَمْسِینَ صِدِّیقاً مِمَّنْ صَدَّقَ بِی.»[۳۶۴]: پس کسى که به آن زمان برسد و بر فقر صبر کند، با آنکه بر ثروت توانائى داشته باشد و بر دشمنى مردم صبر کند با آنکه بر دوستى توانا باشد (یعنى بتواند از راه از دست دادن دین و پیروى هوس جلب دوستى کند، ولى نکند) و بر ذلت صبر کند، با آنکه بر عزت توانا باشد، خدا ثواب پنجاه صدیق از تصدیقکنندگان مرا به او دهد.
و در روایتی عبدالله ابن مسعود فرمود: «سیلیکم أمراء یفسدون وما یصلح الله بهم أکثر، فمن عمل منهم بطاعه الله فلهم الأجر وعلیکم الشکر، فمن عمل منهم بمعصیه الله فعلیهم الوزر وعلیکم الصبر»[۳۶۵]: زود است سلطنت کنند بر شما فرماندهانی که فساد می کنند، و آنچه را خدا اصلاح می کند بیشتر است پس هر کس از ایشان عمل کند به طاعت خدا، برای ایشان است اجر و بر شماست شکرگذاری، و هر کس از ایشان عمل به معصیت کرد، برای ایشان است گناه و برشماست صبر کردن.
و در روایت دیگری امام علی فرمود: «طُوبَى لَهُمْ عَلَى صَبْرِهِمْ عَلَى دِینِهِمْ فِی حَالِ هُدْنَتِهِمْ وَ یَا شَوْقَاهْ إِلَى رُؤْیَتِهِمْ فِی حَالِ ظُهُورِ دَوْلَتِهِمْ وَ سَیَجْمَعُنَا اللَّهُ وَ إِیَّاهُمْ فِی جَنَّاتِ عَدْن»[۳۶۶]: خوشا به حال مؤمنین آخرالزمان که در زمان صلح و آرامش بر دینشان شکیبائى ورزیدند. هان از اشتیاق به دیدار ایشان در زمان ظهور دولتشان، خدا ما و ایشان را در بهشت برین جمع گرداند.
و لذا در بسیاری از روایات داریم که حاکی از آن است که مؤمن، محکم است و در برابر بلاها زود تسلیم نمی شود و ایمانش را از دست نمیدهد، همانطور که در روایتی امام باقر فرمود: «الْمُؤْمِنُ أَصْلَبُ مِنَ الْجَبَلِ الْجَبَلُ یُسْتَقَلُّ مِنْهُ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یُسْتَقَلُّ مِنْ دِینِهِ شَیْءٌ»[۳۶۷]: مؤمن از کوه سفتتر است زیرا از کوه کم می شود ولی از دین مؤمن –در مقابل انحرافات و سختیها- چیزی کم نمی شود.
۴-۱-۷- غافل نبودن از آخرت
بعد از ذکر برخی از انحرافات، رسول خدا به ابن مسعود فرمود: «مَا یُغْنِی مَنْ یَتَنَعَّمُ فِی الدُّنْیَا إِذَا أُخْلِدَ فِی النَّارِ یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُونَ»[۳۶۸]: آن کس که در دنیا در لذت و نعمت است چه سودى مىبرد وقتى در آتش ابدى دوزخ خواهد بود (فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مىدانند و از آخرت در غفلتند).
و در روایتی امام علی فرمود: «أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمْ خَلَّتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَهَ أَلَا إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَرَحَّلَتْ مُدْبِرَهً وَ إِنَّ الْآخِرَهَ قَدْ تَرَحَّلَتْ مُقْبِلَهً وَ لِکُلِّ وَاحِدَهٍ بَنُونَ فَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَهِ وَ لَا تَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا- فَإِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ إِنَّ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل»[۳۶۹]: آگاه باشید که آنچه بیشتر از آن بر شما بیمناکم دو خصلت است: پیروى از هواى نفس و آرزوى دراز، اما پیروى از هواى نفس شخص را از حق باز دارد، و اما آرزوى دراز آخرت را به دست فراموشى سپارد، آگاه باشید که همانا دنیا پشتکنان کوچ کرده، و آخرت روى کنان (بسوى شما) روى نموده، و براى هر یک از این دو فرزندان (و علاقهمندانى) است، شما از فرزندان (و علاقهمندان) آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید، زیرا که امروز، روز عمل است و حسابى در کار نیست، و فرداى قیامت روز حساب است و عملى در کار نیست.
۴-۱-۸- استعانت از خداوند و پناه بردن به او
برای در امان ماندن از شر فتنهها و انحرافات آخرالزمان هیچ وقت نباید از دعا کردن نومید بود چنانچه در بسیاری از روایات از دعا تعبیر به سلاح انبیاء[۳۷۰] و مؤمن[۳۷۱]، وسیله دفع بلا[۳۷۲] و همچنین وسیله تقرب به درگاه الاهی[۳۷۳]، شده است.
امام صادق بعد از ذکر بیش از یکصد و بیست مورد انحراف در بیان راهکار فرمود: «فَکُنْ عَلَى حَذَرٍ وَ اطْلُبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاهَ»[۳۷۴]: در این هنگام بر حذر باش، و از درگاه خداوند سبحان نجات بخواه.
و در روایت دیگری داریم که: «فمن أدرک ذلک الزمان فلیتعوذ بالله من الشیطان الرجیم»[۳۷۵]: هر کس آن زمان را درک کرد پس به خداوند از شر شیطان رانده شده پناه ببرد.
در دعائی امام حسن عرض کردند: «اللَّهُمَّ … وَ اجْعَلْ لِی مِنَ الْمُتَّقِینَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ إِمَاماً کَمَا جَعَلْتَ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلَ إِمَاماً فَإِنَّ بِتَوْفِیقِکَ یَفُوزُ الْفَائِزُونَ وَ یَتُوبُ التَّائِبُونَ وَ یَعْبُدُکَ الْعَابِدُونَ»[۳۷۶]: بار خدایا مرا از متقین در آخرالزمان قرار بده همان طور که ابراهیم خلیل را امام قرار دادی، چرا که به توفیق تو رستگاران رستگار میشوند و توبه کنندگان توبه می کنند و عبادت کنندگان، تو را عبادت می کنند.
یاری خواستن از خداوند هیچ وقت بینتیجه نخواهد بود حتی در دوران پر التهاب و گناه آلودِ آخرالزمان؛ زیرا در روایتی داریم که امام صادق فرمود: «رَأْیُ الْمُؤْمِنِ وَ رُؤْیَاهُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ عَلَى سَبْعِینَ جُزْءاً مِنْ أَجْزَاءِ النُّبُوَّهِ»[۳۷۷]: رأى مؤمن و خواب دیدنش در آخر الزمان بر هفتاد جزء از اجزاء پیغمبریست.
علامه مجلسی در بیان این روایت میفرماید:
چون خداوند در آخر الزمان حجت خود را از مردم پنهان کرده است رأى و نظر در استنباط احکام را از آنچه از ائمهشان بدانها رسیده را به ایشان تفضّل کرده است، و چون وحى را از آنها قطع کرد، به آنها بیش از دیگران خوابهاى درست داد تا برخى رویدادها را پیش از به وقوع پیوستن به آنها بنمایاند. «بر هفتاد جزء از نبوّت» شاید مقصود این است که نبوت اجزاء بسیاری دارد که هفتاد جزئش استنباط یقینى است نه اجتهاد ظنّى و هم خوابهاى درست، و این معنا که براى مردم آخر الزمان به دست می آید به اندازه آن هفتاد جزء است و مانند آنها، و اگرچه در پیغمبر اقوى است. و محتمل است که مقصود این باشد که مانند برخى از این هفتاد جزء است، چنانچه در روایت است که خوابِ درست یک جزء، از هفتاد جزء نبوّت است.
بغوى در شرح سنت گفته است: یکی از شارحین بخاری گفته است که نبوّت در این حدیث به معنى خبرگزاری است یعنى رؤیا یک خبرگزاری است از خدا، و دروغ در آن نیست، و در حمل به ظاهر آن هم، مانعى نیست، زیرا جزءِ نبوت، خود نبوت نیست و منافات ندارد که نبوت رفته است، و خواب کافر هم ممکن است درست درآید، ولى جزءِ نبوت، نباشد زیرا مقصود، خوابِ خوب، از مؤمنِ خوب است که جزءِ نبوت است. نووى در شرح مسلم گفته: … و گفتهاند مقصود این است که خواب به دلیلِ پیشگوئى که دارد مانند نبوت است و روشنگرى نبوت را دارد.[۳۷۸]
و این یعنی خداوند مؤمنان راستین را در آخرالزمان رها نکرده و ایشان را حتی از طریق رؤیاهای صادقه نیز کمک مینماید.
و در روایت دیگری رسول خدا فرمود: «إِذَا کَانَ آخِرُ الزَّمَانِ لَمْ یَکَدْ رُؤْیَا الْمُؤْمِنِ یَکْذِبُ وَ أَصْدَقُهُمْ رُؤْیَا أَصْدَقُهُمْ حَدِیثاً»[۳۷۹]: چون آخر الزمان باشد بسیار باشد که خواب مؤمن دروغ نباشد، و درستترینِ آنها در خواب دیدن، راستگوترینِ ایشان است.
۴-۱-۹- داشتن وصیتنامه
امام علی در ارائه راهکارها و دفع خطرات احتمالی در آخرالزمان فرمود: «فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ الزَّمَانُ وَجَبَ التَّقَدُّمُ فِی الْوَصِیَّهِ قَبْلَ نُزُولِ الْبَلِیَّهِ»[۳۸۰]: پس هر وقت آن زمان فرا رسید پیش دستی کردن در نوشتن وصیت قبل از نزول بلا، واجب شود.
۴-۱-۱۰- خواندن نماز اول وقت
امام علی در ارائه راهکارها و دفع خطرات احتمالی در آخرالزمان فرمود: «فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ الزَّمَانُ وَجَبَ … تَقْدِیمُ الصَّلَاهِ فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا خَشْیَهَ فَوْتِهَا فِی آخِرِ وَقْتِهَا»[۳۸۱]: پس هر وقت آن زمان فرا رسید نماز اول وقت خواندن از ترس این که در آخر وقتش –بنا به دلایلی مانند مرگ و … – از شخص فوت شود، واجب است.
۴-۱-۱۱- طهارت دائمی داشتن
امام علی در ارائه راهکارها و دفع خطرات احتمالی در آخرالزمان فرمود: «فَمَنْ بَلَغَ مِنْکُمْ ذَلِکَ الزَّمَانَ فَلَا یَبِیتَنَّ لَیْلَهً إِلَّا عَلَى طُهْرٍ وَ إِنْ قَدَرَ أَنْ لَا یَکُونَ فِی جَمِیعِ أَحْوَالِهِ إِلَّا طَاهِراً فَلْیَفْعَلْ فَإِنَّهُ عَلَى وَجَلٍ لَا یَدْرِی مَتَى یَأْتِیهِ رَسُولُ اللَّهِ لِقَبْضِ رُوحِهِ»[۳۸۲]: پس هر کدام از شما به آن زمان رسید شبی نخوابد مگر با طهارت و اگر توانست در تمام اوقات شبانه روزش با طهارت باشد پس انجام دهد؛ زیرا که او نمیداند که فرستادگان خدا (یعنی فرشتگانِ قبض روح) چه موقعی برای ستاندن جانش به نزد او میآیند.
۴-۱-۱۲- رعایت تقوای الاهی و لزوم دینداری
امام علی در ارائه راهکارها و دفع خطرات احتمالی در آخرالزمان فرمود: «وَ قَدْ حَذَّرْتُکُمْ إِنْ حَذَرْتُمْ وَ عَرَّفْتُکُمْ إِنْ عَرَفْتُمْ وَ وَعَظْتُکُمْ إِنِ اتَّعَظْتُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ فِی سَرَائِرِکُمْ وَ عَلَانِیَتِکُمْ»[۳۸۳]: و شما را ترسانیدم اگر بترسید و شما را شناسانیدم اگر بشناسید و شما را موعظه کردم اگر بپذیرید پس در نهان و آشکار تقوای الاهی را رعایت کنید.
و در روایتی امام صادق فرمود: «إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَهً الْمُتَمَسِّکُ فِیهَا بِدِینِهِ کَالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ ثُمَّ قَالَ هَکَذَا بِیَدِهِ فَأَیُّکُمْ یُمْسِکُ شَوْکَ الْقَتَادِ بِیَدِهِ ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ قَالَ إِنَ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَهً فَلْیَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْیَتَمَسَّکْ بِدِینِهِ»[۳۸۴]: پس فرمود کدام یک از شما شاخه خاردار را در دستش نگه میدارد پس کمی سر مبارک را به زیر انداخت آنگاه فرمود: برای صاحب این امر، غیبتی خواهد بود پس باید بنده از خدا بپرهیزد و دین خود را محکم نگه دارد.
امام باقر در وصیتی به ابی الجارود فرمود: «أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ»[۳۸۵]: تو را به تقوای الاهی وصیت می کنم.
۴-۱-۱۳- زیرک بودن در مواجهه با انحرافات
رسولخدا فرمود: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ عَلَى دِینِهِ مِثْلُ الْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَهِ بِکَفِّهِ یَقُولُ لِذَلِکَ الزَّمَانِ إِنْ کَانَ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ ذِئْباً وَ إِلَّا أَکَلَتْهُ الذِّئْبُ [الذِّئَابُ]»[۳۸۶]: روزگاری بر مردم آید که صابر بر دینش همانند نگه دارنده آتش در کف دستش می باشد (آنگاه) به اهل آن روزگار میگوید اگر توانستید گرگ باشید که در غیر این صورت گرگان او را می درند.