۲-۱۲ نظریات مخالفان وموافقان ارائه تکلیف به دانش آموزان
تکلیف شب در شرایط فعلی مدارس،امری لازم به نظر میرسد،اما تکالیفی که طولانی و خسته کننده نباشد،انگیزه انجام آن در شاگردان به وجود آمده باشد و با توانایی آنان از نظرجسمی و ذهنی مطابقت کند. از همان زمان که بچه ها تمرینات درسی خود را روی لوح کوچک سنگی انجام میدادند، تا به امروز که کاغذ و الوان کتابچه های کلاسور، وسیله انجام این وظیفه آموزشی است،مسئله تکلیف شب ومباحثات مربوط به آن همواره برای دانش آموزان ،معلمان و اولیاء مطرح بوده و نظریات موافق و مخالف آنان را برانگیخته است(کردی،۱۳۷۷).
آنان که مخالفت دارند،برخی تکلیف شب را به خصوص در سطح ابتدایی کاری بیهوده می دانند و عقیده دارند که کودکان پس از سپری کردن یک روز طولانی خسته کننده در مدرسه وقتی که خانه میرسند ،بهتر است که اوقات خود را به استراحت ،بازی و یا اشتغال به یک کار سر گرم کننده و به هر حال فعالیت غیر درسی بگذرانند.این قبیل اولیاء که اغلب تحصیلات بالا و موقعیتی مناسب در اجتماع دارند ، به استناد به گفته برخی پزشکان عقیده دارند که بسیاری ازعقب ماندگی های تحصیلی ناشی از خستگی ذهنی کودکان است و این امر استدلال میکنند که حجم زیاد دروس و کمبود وقت برای برای استراحت و تفریح باعث می شود کودکان نتواند مطالب درسی را به خوبی هضم کنند و موقع خواندن تمرکز خود را نیز از دست میدهند و به صورت شاگردانی کسل،بی توجه ومایوس درمی آیند.نکته دیگر که دلیل مخالفت برخی ازاولیاء مربیان تعلیم وتربیت از جمله نویسنده فرانسوی ، «فیلیپ مریو»است،او معتقد است که تکالیف درسی خانه،به خصوص اگر سنگین وپیچیده باشد میتواند تبعیضات اجتماعی را تشدید کند،زیرا تنها دانش آموزانی که از وجود پدر و مادر تحصیل کرده و محیط خانوادگی مطلوب بهره مند ند میتوانند در محیطی آرام و پر انگیزه برای انجام تکالیف،کار کنند و از نظارت و کمک اولیای خود در جایی که دچار مشکل میشوند،برخوردار گردند.بدیهی است چنین امکاناتی برای دانش آموزان متعلق به قشر محروم جامعه وجود ندارد.اتاق های کوچک و پر جمعیت ،بی سوادی یا کم سوادی اولیاء، به عهده داشتن مسؤلیت هایی در اداره خانه و …انجام تکالیف در خانه را برای این کودکان بسیار دشوار میسازد . لذا تکلیف شب اغلب وسیله درگیری و ایجاد مشکلات بین این قبیل دانش آموزان و معلمان می شود.اما عده ای هم که موافق انجام تکلیف شب توسط دانش آموزان بوده اند دلایل خود را چنین ارائه داداه اند که وقتی با معلمان درباره ارائه تکلیف سخن می گوییم،اغلب آن هاعقیده دارندکه این اولیای دانش آموزن اند که بر دادن تکالیف درسی در خانه تأکید دارند.
اولیایی که موافق ارائه تکلیف هستند آن را وسیله ای برای تشخیص تواناییهای درسی فرزندشان می دانند و معتقدند که با نظارت برتکالیف متوجه میشوند که آنان مطالب راتا چه حد آموخته اند وچه کمبود هایی دارند.این قبیل اولیا معتقدند که تکالیف درسر شاگردان ،میتواند وسیله ای برای برقراری ارتباط بین خانه و مدرسه باشد،زیرا اولیا از طریق نظارت بر تکالیف متوجه میشوند که در مدرسه چه می گذرد و چه تغییراتی درمحتوا،روش ها و برنامه های درسی شده است.این امر باعث می شود که آنان در مواردی به مدرسه مراجعه نمایند و معلم فرزندشان را ملاقات کنند(بازرگان،۱۳۷۷).
۲-۱۳ اهمالکاری در انجام تکالیف درسی
اهمالکاری در انجام تکالیف تحصیلی یکی از مشکلاتی است که دانشآموزان با آن مواجه میشوند. بسیاری از دانشآموزان در انجام یک تکلیف تحصیلی تعلل میکنند و مرتب با خود قرار میگذارند که مثلاً فردا تکالیفشان را انجام خواهند داد. بسیاری از این دانشآموزان آرزو دارند که بتوانند تکالیف خود را به موقع انجام دهند. اهمالکاری را به عنوان « تمایل به دوری از انجام یک فعالیت،وعده به انجام دادن آن در زمان دیگر و استفاده از بهانهها و عذرهای متفاوت برای توجیه این تأخیر و دوری از سرزنش ناشی از آن » تعریف کردهاند.در تعریف اهمالکاری تجربه ذهنی ناراحتی ناشی از این تأخیر را نیز اضافه نمودهاند و با در نظرگرفتن اینکه اهمالکاری در امور تحصیلی و به ویژه آماده شدن برای امتحانات پایان ترم، شیوع بیشتری دارد آن را به عنوان گرایش به:الف) به تأخیر انداختن مداوم یا تقریبا مداوم تکالیف و ب) تجربه اضطراب مداوم یا تقریباً مداوم مرتبط با این تأخیر، تعریف کردهاند.