|
|
به باور آن ها، به کارگیری اصطلاح توانمند سازی به عنوان پارادایم جدید انگیزش، زمانی گسترش یافت که رقابت جهانی ضرورت انجام پژوهش های متعدد برای یافتن شکل های جدیدی از مدیریت که افراد را تشویق به ریسک پذیری، تعهد و نوآوری می کند، اجتناب ناپذیر ساخت. این روند، به ویژه در حوزه های رهبری و فرهنگ سازمانی، یعنی حوزه هایی که در ان ها تحقیقات نشان دادند چگونه رهبران فرهمند و تحول گرا میتوانند از طریق القای آرمان گرایی، ایجاد ایمان قوی و اعمال کنترل های کلی در کارکنانشان نیرو به وجود آورند، که از اهمیت بیشتری برخوردار گردید. این تحقیقات بر اهمیت ترغیب به انجام وظیفه به جای تحمیل آن ها، با معنادار ساختن کارها و با هویت ساختن مشاغل تأکید ورزیدند. توماس و ولتهووس در چارچوب این بعد از پارادایم جدید انگیزش، توانمند سازی را در سطح تجزیه و تحلیل وظایف به کار گرفتند. آن ها توانمند سازی را به عنوان فرایند افزایش انگیزش درونی وظیفه طبقه بندی کردند. انگیزش درونی وظیفه، اشاره به تجارب مثبتی دارد که افراد به طور مستقیم از وظیفه شان کسب نموده و شامل شرایط نیرو زایی است که به آن ها در ارتباط مستقیم با آن وظیفه، انگیزش و رضایت مندی میدهد. این تجارب عبارت است از: احساس مؤثر بودن با آن وظیفه، احساس شایستگی داشتن، احساس معناداری و احساس داشتن حق انتخاب است(محمدی، ۱۳۸۰)
جدول(۲-۱): ابعاد توانمند سازی کارکنان از دیدگاه های مختلف انگیزشی و شناختی
ابعاد توانمند سازی
نظریه پردازان
حس خودکار آمدی و خود اثر بخشی
کانگر و کاننگو(۱۹۸۱)
احساس مؤثر بودن،احساس حق داشتن انتخاب، احساس شایستگی، احساس معنا دار بودن
توماس و ولتهوس(۱۹۹۰)
مؤثر بودن، داشتن حق انتخاب، شایستگی مداری
اسپریتزر[۱۳](۱۹۹۵)
احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب، احساس مؤثر بودن، احساس معنا دار بودن، احساس داشتن اعتماد به دیگران
میشرا (۱۹۹۷)
۲-۳ دلایل توانمند سازی
محرک های محیطی متعددی وجود دارد که سازمان ها را به توانمند سازی کارکنانشان ترغیب نموده اند. در این میان، مهم ترین آن ها عبارتند از:
الف- اثرات فناوری بر محیط های کاری: رشد سریع فناوری، تمام جنبههای سازمان ها را به نوعی تحت تاثیر قرار داده است. تغییرات سریع فناوری، باعث تغییر ماهیت کارها شده و رایانه ها، رباط ها و دستگاه های کاملا خودکار جایگزین مشاغل تکراری شده اند. این ابزار تغییرات شدیدی در نوع مهارت های مورد نیاز افراد و اعضای سازمان ایجاد کردهاست. بدیهی است برای رویارویی با چنین چالشی کارکنان باید توانمند شوند یعنی در تمامی جهات رشد کنند.
ب ـ افزایش انتظارات مشتریان: امروزه، مشتریان به کمک اینترنت قادرند وسایل مورد نیاز خود را به طور مستقیم و در بهترین قیمت رقابتی خریداری کنند. افزایش انتظارات مشتریان باعث افزایش انتظارات سازمان ها از کارکنانشان شده است. تحت این شرایط، نه تنها سلسله مراتب دستوری- کنترلی مناسب نخواهد بود بلکه برعکس، کارکنان باید بیاموزند ابتکار عمل داشته باشند، خلاق باشند، در درون تیم های خود گردانی که برای انجام وظایف سنتی مدیران( از قبیل بودجه بندی، پاداش، کنترل کیفیت، استخدام و غیره) توانمند شده اند به خوبی ایفای نقش کرده و مسولیت بیشتری برای اقداماتشان بپذیرند.
ج- ضرورت انعطاف پذیری سازمان ها: در شکل سنتی سازمان ها با ساختار سلسله مراتبی و قدرت متمرکز در رأس هرم، تغییرات عمده ای در حال رخ دادن است. به اعتقاد بسیاری از مدیران عالی، در محیطی که شدت رقابت جهانی و فناوری های نوین از ویژگی های آن به شمار می رود دست بر داشتن از کنترل متمرکز باعث افزایش انعطاف پذیری سازمان ها خواهد شد. در این میان توانمند سازی کارکنان بهترین فلسفه عدم تمرکز است(محمدی،۱۳۸۲)
۲-۴ برنامه های توانمند سازی
توانمند سازی کارکنان، مستلزم سه پیش نیاز محیط سازمانی، سبک رهبری و ویژگی های حرفه ای است. این پیش نیازها، بستر لازم برای موفقیت برنامه های توانمند سازی را فراهم می آورند. همراه پیش نیاز ها، دو اهرم دیگر یعنی عدم تمرکز قدرت و پاداش مبتنی ر عملکرد میتواند به عنوان مکمل برنامه ها عمل کنند. در این راستا متناسب با هر سطح از برنامه های توانمند سازی، کارکنان از میزان مشخصی آزادی عمل برخوردار شده و میتوانند با توجه به نوع عملکردشان(فردی یا گروهی) از پاداش های لازم برخوردار گردند. در اولین سطح برنامه های توانمند سازی(یعنی غنی سازی شغلی)، کارکنان در چارچوب وظایف شغلی شان آزادی عمل یافته و با توجه به نوع عملکردشان که به طور عمده فردی است از پاداش های لازم برخوردار میگردند. در نظام پیشنهاد ها، به کارکنان اجازه داده می شود در خصوص مشکلات و فرایند های کاری اظهارنظر ارائه دهند و در صورت کاربردی بودن پیشنهادات شان پاداش دریافت کنند. به همین ترتیب، با حرکت به رأس هرم بر عمق و دامنه قدرتشان در سازمان افزوده شده، با تشکیل تیم های کاری از اختیار تصمیم گیری و مشارکت در هدف گذاری برخوردارند و در ازای موفقیت تیم شان، پاداش دریافت می دارند.
پیش نیازها برای اجرای برنامه های توانمند سازی کارکنان وجود دارد که بدون آن ها توانمند سازی کارکنان غیر ممکن خواهد بود. این پیش نیاز ها عبارتند از:
الف- ویژگی های حرفه ای[۱۴]:
ویژگی های حرفه ای کارکنان همانند زمین حاصل خیزی است که آماده ی کشت است. برخی ویژگی های حرفه ای که لازمه توانمند شدن کارکنان هستند. این ویژگی ها عبارت است از:
الف-۱- آموزش:آموزش به این جهت ضروری است که افراد را قادر میسازد به نوعی دانش و شناخت کلی دست یافته تا به عنوان عضوی از یک تیم در تغییر سیستم، فعالانه ایفای نقش کنند. این نوع آموزش، شامل فنون رهبری، مهارت های حل مشکل، ارتباطات و آماده سازی کارکنان برای ایفای نقش تیمی است.
الف-۲- ارشاد: ارشاد اشاره به راهنمایی هایی دارد که افراد با تجربه به افراد کم تجربه ارائه میدهند تا بیاموزند و رشد کنند. سودمند ترین رفتارهای فرد هادی، رفتارهایی هستند که توان بالقوه افراد را شناسایی، به الگو سازی نقش ها و ارتقای مسئولیت پذیری و فرصت ها کمک میکنند. این قبیل رفتارها، بر احساس عزت نفس و اطمینان افراد می افزاید.
الف-۳- تعلق حرفه ای: افراد باید به حرفه ی خود عشق بورزند و وظیفه سازمان است با اجرای برنامه های متناسب در اعضای خود تعلق حرفه ای ایجاد کنند. تعلق حرفه ای، باعث رشد شخصیتی افراد شده و ابزاری را برای شکل دهی به رفتار آن ها را فراهم می آورد.
۲-۲۸- پیشینه پژوهش
پژوهشهای زیادی درباره اثر بخشی طرحواره درمانی بر روی اختلالات آسیبها و سندرمهای متعددی انجام شده است اما طبق بررسیهای انجام شده، پژوهشی که به طور مستقیم به بررسی رابطه رضایت از زندگی با طرحوارههای ناسازگار اولیه پرداخته باشد در دسترس پژوهشگر این پژوهش قرار نگرفت. ولی در پیشینه موجود، رابطه بین طرحوارهها و برخی تفکرات غیر منطقی[۳۰۵] مورد بررسی قرار گرفته که به برخی ازجدیدترین آن ها اشاره خواهد شد.
۲-۲۸-۱- خارج از کشور:
یانگ در خصوص افرادی که طرحواره رهاشدگی دارند میگوید این افراد از برقراری روابط صمیمانه اجتناب میکند چون میترسند که فرد مورد نظر را از دست بدهند. آن ها ممکن است همسری انتخاب کنند که نمیتواند متعهد باشد و رابطه پایداری برقرار کند تا در نتیجه آن طرحواره آن ها تاییدگردد (یانگ، کلوسکو[۳۰۶] و وشایر[۳۰۷]، ۲۰۰۳).
اثر بخشی طرحواره درمانی بر اختلالات محورI؛ افسردگی(یانگ، ۲۰۰۸)، اضطراب و فوبی اجتماعی (ونزل[۳۰۸]، ۲۰۰۴) همچنین افراد با عزت نفس پایین و ناراحتی روانشناختی(سیسرو[۳۰۹] و یانگ، ۲۰۰۰) اختلال خوردن (لاک[۳۱۰]، ۲۰۰۶) اختلالات شخصیت (یانگ، ۱۹۹۹) و غیره مشخص شده است.
دانگایوک[۳۱۱](۲۰۰۷) در پژوهشی به بررسی نقش واسطهای طرحوارههای شناختی ناسازگار در رابطه بین کمالگرایی[۳۱۲]و درماندگی روان شناختی[۳۱۳] پرداخته است. یافته های این تحقیق نشان داد طرحوارههای شناختی ناسازگار نظیر ترس از طرد شدن و ناکامی در پیشرفت به عنوان متغیر واسطهای بین کمالگرایی اجتماعی[۳۱۴] و اضطراب عمل میکنند. رایکه بوئر[۳۱۵]و دی بو[۳۱۶](۲۰۰۹) بیان داشتهاند که طرحوارههای یکسانی در سنین کودکی وجود دارد و افرادی که از طرحوارههای سازگار استفاده مینمایند، توانایی بهتری برای مقابله با فشار روانی داشته و زمانی که در زندگی با حادث های فشارزا مواجه میشوند، کمتر احتمال دارد که دچار مشکلات روانی شوند. چنین کسانی معمولاً رضایت از زندگی بیشتری را نیز گزارش میدهند.
بال و یانگ (۲۰۰۰) در یک پژوهش آزمایشی رابطه بین برانگیختگی عاطفی و تفکرات غیرمنطقی را با رضایت از زندگی بین دانشجویان دختر و پسر مورد مطالعه قرار دادند. نتایج پژوهش نشان داد افرادی که تفکرات غیرمنطقی بالایی دارند، آشفتگی هیجانی بیشتر و رضایت از زندگی کمتری را گزارش میدهند. آن ها همچنین دریافتند در دانشجویانی که تفکرات غیرمنطقی وجود دارد، طرحوارههای ناسازگار با نداشتن خویشتن داری، و برخی نشانه های اختلالات روانی رابطه نیرومندتری دارد.
در مطالعه دیگری تننبام و همکاران[۳۱۷] (۲۰۰۷) نشان دادند، تفکرات غیرمنطقی نظیر نیاز به تأیید دیگران، انتظار بالا از خود، دلواپسی و اضطراب، اجتناب از مشکلات و درماندگی برای تغییر با عزت نفس پایین و نارضایتی از زندگی رابطه دارد.
در پژوهش دیآندریا[۳۱۸] (۲۰۰۴)، نتایج نشان داد، طرحوارههای ناسازگار اولیه با عواطف مثبت، اعتماد به نفس و سازگاری مشارکتی زوجها رابطه منفی دارد. پژوهش دیگر نشان داد که میانجیهای شناختی از جمله طرحوارههای منفی مثل خود کمبینی در تعاملات سازگارانه و ناسازگارانه زوجها نقش اساسی دارند (برادبوری[۳۱۹] و فینچام[۳۲۰]، ۲۰۰۸).
نتایج پژوهشی که تغییرات طرحوارهها را قبل و بعداز یک دوره طرحواره درمانی گروهی بر روی گروهی از بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی بررسی کردند،نشان داد که تغییرات معناداری در طرحوارههای آسیبپذیری نسبت به ضرر و بیماری ، بیگانگی اجتماعی و نقص و شرم پس از درمان وجود دارد. در این بررسی پژوهشگران کاهش معناداری در سطح آشفتگی روانشناختی پس از درمان گروهی گزارش کردند ولبورن[۳۲۱]و همکاران (۲۰۰۰ ) به نقل از ذوالفقاری ، ۱۳۸۷)
هوفارت[۳۲۲] و سکستون[۳۲۳] (۲۰۰۲) در بررسی اختلالات شخصیتی گروه C ، دریافتند که طرحواره درمانی در افزایش خودآگاهی و کاهش روانی بیماران این گروه مؤثر است.
در پژوهشی که توسط آرنتز[۳۲۴] (۲۰۰۸) جهات مقایسه تفاوت اثر بخشی طرحواره درمانی گروهی و رواندرمانی متمرکز بر انتقال، انجام شد ۸۶ نفر از بیماران در دو گروه به مدت ۳ سال مورد درمان قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که در درمان روان تحلیلگری، افت آزمودنی بیشتر بوده و در مقایسه با طرحواره درمانی، اثر بخشی کمتری داشته است. این تحقیق که هم اکنون توسط تیم آرنتز و همکارانش هم در جریان است، (۲۰۰۸-۲۰۱۲) درمان مبتنی بر طرحواره را برای بیماران پزشکی قانونی با اختلالات شخصیت را نیز آغاز کردهاند. نتایج نشان میدهد ۹ نفر از ۱۸ نفر مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی، بهبود قابل ملاحظهای را نشان دادهاند.
لوبستال[۳۲۵]، آرنتز[۳۲۶] و سیوردا[۳۲۷] (۲۰۰۵) در مطالعهای بر روی گروهی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی[۳۲۸] ، کاربرد مدل طرحواره را مورد آزمون قرار دادند. گروه مورد مطالعه آن ها شامل ۱۶ بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، ۱۶ بیمار مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و بیمار سالم بودند. نتایج پژوهش آن ها نشان داد که شایعترین ویژگی در بیماران ضد اجتماعی ، حالت کودک پرخاشگر و تکانشی است. در حالی که این میزان در بیماران مرزی معنیدار نبود و در مقایسه با بیماران ضداجتماعی و گروه غیر بیمار ، میزان بسیار پایینی داشت. فراوانی و میزان شدت هر سه نوع آزار جسمی، جنسی و روانی در گروه بیماران مرزی، به طور معنادار بالا بود. به طور کلی یافته های این پژوهش، اثر بخشی طرحواره درمانی را در درمان این اختلالات گزارش کردهاست.
در مطالعهای که توسط جیسن[۳۲۹]و همکاران (۲۰۰۶) (به نقل از اسداللهی ، ۱۳۸۹) انجام گرفت ، ۸۸ بیمار شخصیت مرزی هر ۱۵ روز یک بار به مدت یک سال تحت طرحواره درمانی گروهی و روان درمانی متمرکز بر انتقال قرار گرفتند. نتایج حاصل ، مؤید اثربخشی هر دو رویکرد در کاهش آسیبهای روانی، اختلالات عملکردی و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی این بیماران بود.
در پژوهش دیگر که توسط موریس[۳۳۰] (۲۰۰۶) انجام شد، طرحوارههای ناسازگار اولیه، در نمونه ۱۷۳ نفری مورد سنجش قرار گرفت که نتایج نشان داد، رفتارهای پرورشی زیان بخش با حضور طرحوارههای ناسازگار اولیه ارتباط دارد. همچنین صفات شخصیتی روان رنجورانه و مشکلات روانشناختی مانند اختلالات اضطرابی، افسردگی، رفتارهای پریشان، مشکلات خوردن[۳۳۱] و مصرف مواد به طور معنیداری با طرحوارهها در ارتباط است.
-
- – Rb Rotterdam 7 April 2004, S&S 2005, 75; Mankowski 1993, p. 224. ↑
-
- – Hartenstein 2005, p. 11; Mankowski 1993, p. 225. ↑
-
- – Dicey & Morris 2006, p. 1775. Rb Rotterdam 14 September 2005, S&S 2006, 26. ↑
-
- – Hof Amsterdam 9 October 2003, S&S 2006, 64. ↑
-
- – COM/2005/650/FINAL . ↑
-
- – Report I, 21 November 2007, on the proposal for a regulation of the European Parliament and of the Council on the law applicable to contractual obligations (Rome I), (COM(2005)0650 – C6-0441/2005 – ۲۰۰۵/۰۲۶۱(COD)), Committee on Legal Affairs, Rapporteur: Cristian Dumitrescu, p. 11 of 52. ↑
-
- – Hartenstein op.cit, p. 150-151; Van der Velde 2009 ▪ W. van der Velde, ‘Rome I’, in: F.G.M. Smeele (ed.), Conflictenrecht in ontwikkeling, Zutphen: Paris 2009, p. 27. Boonk 2009 ▪ H. Boonk, ‘De betekenis van Rome I voor het zeevervoer’, TVR 2009, p. 101. ↑
-
- – Firsching & Von Hoffmann Ibid, p. 383. ↑
-
- – P. Mankowski, ‘Transportverträge’, in: C. Reithmann & D. Martiny, Internationales Vertragsrecht, Köln: Verlag Dr. Otto Schmidt 2004, p. 1219, No. 1672.p. 87-88. ↑
-
- – Boele-Woelki & Lazić ۲۰۰۷, p. 27-30; Magnus & Mankowski 2004, p. 149-153; Vernooij 2009, p. 71-76. ↑
-
- – Brussels, 14.1.2003 COM(2002) 654. The document can be found at http://ec.europa.eu. ↑
-
- – Mankowski, Ibid, p. 218. ↑
-
- – Mankowski Ibid, p. 340 and 347. ↑
-
- – Mercadal Ibid, p. 261-262. ↑
-
- – R. de Wit, Multimodal transport, London: LLP 1995, p. 342. ↑
-
- – see Chapter 8, Section 8.1.1 on the two options in the Protocol of Signature. ↑
-
- – Anglo-Saxon Petroleum Co. v Adamastos Shipping Co., [1957] 1 Lloyd’s Rep. 271. ↑
-
- – for instance Article 7 of the FBL, the FIATA multimodal transport bill of lading. ↑
-
- – Finagra (U.K.) Ltd v Africa Line Ltd., [1998] All ER (D) 296. ↑
-
- – Hartford Fire Insurance Co. v Orient Overseas Container Lines (U.K.) Ltd., (2 Nd Cir. 2000), ETL 2001, p. 212 (Bravery). ↑
-
- – M.E. Crowley, ‘The limited scope of the cargo liability regime covering the carriage ofgoods by sea: the multimodal problem’, TLR ۲۰۰۵,, p. 1482. ↑
-
- – See for instance Rb Haarlem 22 May 2001, S&S 2002, 42 ,see OLG Düsseldorf 1 July 1993, TranspR 1995, p. 77-80 and OLG Hamburg 19 December 2002, TranspR 2003, p. 72-74. ↑
-
- – M.Giuliano & P. Lagarde, Report on the Convention on the law applicable tocontractual obligations, [1980] O.J. No. C-282, www.tm.gov.lvor www.uninova.sk, Article 3, No. 4. ↑
-
- – The same experts rebutted the argument that depeçage might be used to avoid certain mandatory provisions by pointing out that Article 7 RC would prevent this where necessary. Giuliano & Lagarde 1980, Article 3, No. 4. ↑
-
- – See for instance Kahler v Midland Bank LD., [1950] AC 24. ↑
-
- – Mankowski, Ibid, p. 23. ↑
-
- – وسیله معین ↑
-
- – K. Ramming, ‘Internationalprivatrechtliche Fragen der Multimodal-Beförderung’, TranspR ۲۰۰۷, p. 279-300, p. 281. ↑
-
- – § ۴۵۲a HGB. ↑
-
- – در فارسی به معنای قابلیت تفکیک است. ↑
-
- – به معنی قواعد تعارض قوانین میباشد. ↑
-
- – Basedow, Ibid, p. 39.0 ↑
-
- – Hartenstein, Ibid, p. 10. ↑
-
- – See Van Beelen 1993, op.cit ↑
-
- – Rb Rotterdam 18 January 2006, S&S 2009, 4. ↑
-
- – Basedow op.cit, p. 40-42. ↑
-
- – see D. Rabe, ‘Die Probleme bei einer multimodalen Beförderung unter Einschluß einerSeestrecke’, TranspR ۲۰۰۰, p. 194; Koller op.cit, p. 1189; Basedow op.cit, p. 41-42; Ramming op.cit, p. 340. ↑
-
- – See also Section 10.4.2 of this Chapter on the German multimodal carriage legislation. ↑
-
- – Mankowski ‘Transportverträge’ ۲۰۰۴, p. 1223, No. 1680; Ramming 1999, p. 341; Hartenstein 2005, p. 13. ↑
-
- – Rabe 2000, p. 194; Drews 2003, p. 15. ↑
-
- – دادگاه فدرال آلمان ↑
-
- – BGH 25 October 2007, I ZR 151/04; BGH 18 June 2009, I ZR 140/06. Article 2 CMR see Chapter 4, Section 4.3.5 on the hypothetical contract hinted at by Article 2 CMR. ↑
-
- – R. Herber, ‘comment on OLG Hamburg 19 August 2004, TranspR 2004, p. 402-404’, TranspR 2004, p. 404-406. ↑
-
- – به معنای نظر غالب است. ↑
-
- – Koller VersR 2000, p. 1189. ↑
-
- – See for instance Rb Rotterdam 5 January 2005, S&S 2005, 87; Rb Rotterdam 16 February 2005, S&S 2007, 102; Rb Rotterdam 19 July 2006, S&S 2007, 52; Rb Haarlem 22 May 2001, S&S 2002, 42. ↑
-
- – Article 35 EGBGB. See also Article 4(2) EGBGB which causes a choice of law to be no more than a choice for the law in question minus its conflict of laws or private international law rules. Hartenstein 2005, p. 13. ↑
-
- – Rome Convention Article 15. ↑
-
- – OLG Hamburg 19 December 2002, TranspR 2003, p. 72-74; OLG Hamburg 19 August 2004, TranspR 2004, p. 402-404. See also OLG Düsseldorf 12 December 2001, TranspR 2002, p. 33-36. The OLG Dresden supported a different opinion however. It did not deem a choice of law clause choosing the law of the country of loading, which was Germany, to cause German law to apply automatically to all ‘Teilstrecken’. OLG Dresden 14 March 2002, TranspR 2002, p. 246. Before the Transportreformgesetz a general choice of law was also deemed to apply to the separate transport stages, see OLG Düsseldorf 1 July 1993, TranspR 1995, p. 77-80. ↑
-
- – مقدمه قانون مدنی ↑
-
- – Art. 27 EGBGB ↑
-Cherian و Jacob در سال ۲۰۱۲ در تحقیقی با عنوان ” بازاریابی سبز: مطالعه ای در خصوص رفتار مصرف کننده در برابر محصولات دوستدار محیط زیست” به معرفی مفهوم بازاریابی سبز می پردازند و شیوه های گوناگونی را که مصرف کنندگان مختلف را با مفهوم بازاریابی سبز مرتبط میسازد، مورد بررسی قرار میدهند. این مطالعه نشان داد که بسیاری از مصرف کنندگان دانش سبز بودن را ندارند؛ به همین دلیل شرکت ها نه تلاشی برای توسعه محصولات سبز میکنند و نه اهمیتی برای بسته بندی سبز قائل میشوند.
-Leonidou در سال ۲۰۱۲ در مقاله ای با عنوان ” سبز کردن آمیخته بازاریابی” به ارائه مدلی تئوری می پردازد و در آن مسائلی را پیشبینی میکند که عبارتند از:۱- نقش برنامه های بازاریابی در عملکرد شرکت ها ۲- تأثیر منابع ضعیف و ریسک گریزی مدیران ارشد بر توسعه این برنامه ها و ۳- عوامل وضعیتی که این روابط را پی ریزی میکند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که محصول سبز و توزیع سبز تأثیر بلقوه ای بر عملکرد بازار محصول شرکت ها دارد در حالی که قیمت گذاری و ترفیع سبز بر میزان بازگشت سرمایه شرکت ها تأثیر دارد.
– Sengupta در سال ۲۰۱۲ مقاله ای با عنوان ” سرمایه گذاری در فناوری پاک و ردیابی تحریف در بازار مصرف کنندگان سبز” را کار کرد که این مقاله ضمن تحلیل رفتار سرمایه گذاری و قیمت گذاری یک شرکت که سعی در نسبت دادن فناوری تولید شرکت با قیمت محصولاتش در جهت مطلع ساختن مصرف کنندگان آگاه محیطی دارد، به این نتیجه دست یافت که با افزایش آگاهی مصرف کنندگان ، آن ها برای محصولاتی که با فناوری پاک تولید میشوند، حاضر به پرداخت هزینه بیشتر هستند.
– Verru در سال ۲۰۱۳ در تحقیقی با عنوان ” تأثیر رفتار مصرف کننده بر بازاریابی سبز” به یافتن دلیل این مهم پرداخت که چگونه رفتار مصرف کنندگان توسط بازاریابی سبز شرکت ها تحت تأثیر قرار میگیرد. پرسشنامه ای برای فهم این موضوع که مصرف کنندگان چه درکی از بازاریابی سبز دارند و تا چه حد از همکاری های زیست محیطی آگاه هستند؛ طراحی شد. نتایج نشان داد که شرکت ها باید تعامل خود را با مصرف کنندگان سبز بیشتر کنند و ویژگی هایی نظیر قیمت و کیفیت مهم تر از مسئولیت های زیست محیطی است.
– Manjunath در سال ۲۰۱۳ مقاله ای با عنوان ” بازاریابی سبز و تأثیر آن در سازمانهای تجاری هند” چاپ کرد. هدف این مقاله مطالعه تأثیر عوامل بازاریابی سبز در سازمانهای تجاری هند و همچنین ابزارهای بازاریابی بر بخش فناوری اطلاعات بود.این مقاله همچنین به مفهوم محصول سبز، آمیخته بازاریابی سبز و چالش های این حوزه پرداخته است.
نتیجه گیری:
بر اساس یافته های یعقوبی(۱۳۹۰) که در پیشینه تحقیق آورده شده است، امروزه نگرانی مردم راجع به مسائل زیست محیطی و مسائل ناشی از آن بیشتر شده است و مصرف کنندگان برای اتخاذ تصمیمات خرید خود آگاهانه تر عمل میکنند و محصولاتی را انتخاب میکنند که به محیط زیست آسیبی وارد نمی کنند. ماندگاری(۱۳۹۱) در تحقیق خود به این مسئله اشاره میکند که رفته رفته با توجه به فشارهای دولتی، سازمان های حمایت از محیط زیست و تغییر نگرش مشتریان، شرکت ها برای حفظ جایگاه خود در بازارهای رقابتی، ملزم به به کارگیری رویکرد بازاریابی سبز هستند و برای پیروز شدن در عرصه رقابت سبز نیاز دارند تا ارتباطشان را با مشتریان زیاد کنند. بنابرین واحدهای تولیدی و خدماتی، باید فرایندهای تولیدی و طراحی کالا و خدمات، را مطابق با استاندارد های محیط زیست مهندسی مجدد نمایند. خورشیدی(۱۳۹۱) اعتقاد دارد، اگر مصرف کنندگان از کیفیت کالای سبز اطمینان پیدا کنند، نسبت به خرید این کالاها اقدام خواهند نمود اما با توجه به یافته های Jacob(2012) بسیاری از مصرف کنندگان دانش سبز بودن را ندارند؛ به همین دلیل شرکت ها نه تلاشی برای توسعه محصولات سبز میکنند و نه اهمیتی برای بسته بندی سبز قائل میشوند و به گفته Sengupta(2012) با افزایش آگاهی مصرف کنندگان، آن ها برای محصولاتی که با فناوری پاک تولید میشوند، حاضر به پرداخت هزینه بیشتر هستند.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
۳-۱- مقدمه
تحقیق عبارت است از مجموعه فعالیت های منظم، منسجم و هدفمند که در پی دستیابی به یکی از خواسته ها به صورت عینی و معتبر، مشاهده، بررسی و استخراج میشوند و نتیجه گیری نهایی صورت میگیرد(خاکی،۱۳۸۷،ص۸۸). روش تحقیق را می توان به عنوان مجموعه ای از قواعد، ابزارها و راه های معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیت ها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات دانست. اتخاذ روش تحقیق علمی تنها راه دستیابی به دستاوردهای قابل قبول و علمی میباشد(خاکی،۱۳۸۷،ص۲۰۱). به طور کلی هر تحقیق در ابتدا در پی طرح مشکل یا مسئله ای طرح می شود، مشکل یا مسئله است که سؤالات زیادی را در ذهن محقق ایجاد می کند و در برخی مواقع موجب پیدایش فرضیاتی می شود. در این حالت پژوهشگر با جمع آوری اطلاعات و آمار مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آن ها به پاسخ سؤالات پژوهشی و تأیید یا رد فرضیات مطرح شده می پردازد. مباحث مطرح شده در این فصل عبارتند از: فرایند اجرای پژوهش، روش های اجرای پژوهش، جامعه و نمونه آماری، روش ها و ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات و همین طور روش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات.
۳-۲- فرایند اجرای تحقیق
در این پژوهش ابتدا به بررسی ادبیات پژوهش بر اساس مسأله بیان شده پرداخته شده است، سپس متغیرهای اصلی تحقیق شناسایی و برای مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه در شهرستان رشت استدلال شده است. داده های مورد نیاز برای سنجش و اندازه گیری داده های فوق به صورت پرسشنامه جمع آوری شده سپس این داده ها تبدیل به امتیازات مربوط شده و برای تجزیه و تحلیل با بهره گرفتن از نرم افزار۱۸ LISREL و ۸٫۵۳ SPSS آماده شده اند. در ادامه با محاسبه مشخصه های توصیفی متغیر و جداول مربوطه، توزیع صفت های متغیر بررسی و در نهایت به آزمون فرضیه اقدام شده است.
۳-۳- روش اجرای تحقیق
۴۹/۰۰۴/۰-هنجاری
۱۶/۰۴۰/۱۱/۰سردرگم-اجتنابی
با توجه به نتایج مندرج در جدول (۴-۵)، سبک های دلبستگی و سبکهای پردازش هویت اثر معناداری بر ترس از صمیمیت در دختران داشتهاند (۰۰۱/۰P<، ۱۲/۶=F). نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که زیر مقیاس نزدیک بودن(۰۰۱/۰P<، ۲۳/۰- =β) و وابستگی (۰۰۱/۰P<، ۲۱/۰- =β)، به صورت منفی و معناداری ترس از صمیمیت را در دختران پیش بینی می کنند اما مؤلفه اضطرابی نتوانسته است به صورت معناداری ترس از صمیمیت را در دختران پیشبینی کند. علاوه براین، هیچکدام از سبک های پردازش هویت نیز نتوانسته اند به صورت معناداری ترس از صمیمیت را در دختران پیشبینی کنند. لازم به ذکر است که مجموع متغیرهای پیش بین، ۱۷ درصد از واریانس ترس از صمیمیت را در دختران تبیین نموده اند.
جدول ۴-۶- پیشبینی ترس از صمیمیت، بر اساس سبک های دلبستگی و سبکهای پردازش هویت در پسران
P
t
β
R
P
F
متغیر های پیش بین
۰۰۱/۰
۶۳/۵
۴۳/۰-
۳۱/۰
۵۶/۰
۰۰۱/۰
۶۵/۱۰
نزدیک بودن
سبک های دلبستگی
۳۰/۰
۰۶/۱
۰۹/۰-
وابستگی
۲۴/۰
۱۸/۱
۱/۰
اضطرابی
۱۰/۰
۶۷/۱
۱۲/۰-
اطلاعاتی
سبک های پردازش هویت
۱۲/۰
۵۵/۱
۱۲/۰
هنجاری
۱۱/۰
۵۹/۱
۱۲/۰
سردرگم-اجتنابی
نتایج مندرج در جدول (۴-۵) نشان می دهد که سبک دلبستگی و سبک های پردازش هویت اثر معناداری بر ترس از صمیمیت در پسران داشته است (۰۰۱/۰P<، ۶۵/۱۰=F). نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که زیر مقیاس نزدیک بودن (۰۰۱/۰P<، ۴۳/۰- =β) به صورت منفی و معنادار ترس از صمیمیت را در پسران پیش بینی می کند اما زیرمقیاسهای وابستگی و اضطرابی و نیز سبک های پردازش هویت، نتوانسته اند به صورت معناداری ترس از صمیمیت را در پسران پیشبینی کنند. لازم به ذکر است که مجموع متغیر های پیش بین، ۳۱ درصد از واریانس ترس از صمیمیت را در پسران تبیین نموده اند.
-
- – Collins, Cooper, Albino & Allard ↑
-
- – Erikson ↑
-
- – Montgomery ↑
-
- – Marcia ↑
-
- – Berzonsky ↑
-
- – Identity processing styles ↑
-
- – Informational ↑
-
- – Normative ↑
-
- – Diffuse and avoidant ↑
-
- -Manne & Badr ↑
-
- – Hook, Gerstein, Detterich and Gridley ↑
-
- – Bartholomew ↑
-
- Mikulincer, Florian and Tolmacz ↑
-
- – Vangilisti & Beck ↑
-
- – Boles ↑
-
- – Collins & Read ↑
-
- – Gittleman, Klein, Smider & Essex ↑
-
- – Clore and Byrne ↑
-
- -Social Exchange Theory ↑
-
- ۳- Homans ↑
-
- – Interdependence Theory ↑
-
- ۵- Kelley & Thibaut ↑
-
- – Fehr ↑
-
- – Equality Theory ↑
-
- -Traupmann ↑
-
- – Cognitive Consistency ↑
-
- – Developmental Theory ↑
-
- – Altman and Taylor ↑
-
- – Affection ↑
-
- – Expresivencess ↑
-
- – Compatibility ↑
-
- – Cohension ↑
-
- -Sexuality ↑
-
- – Conflict resolution ↑
-
- – Autonomy ↑
-
- – Identity ↑
-
- – Emotional intimacy ↑
-
- – Psychological intimacy ↑
-
- – Intellectual intimacy ↑
-
- – Intellectualization ↑
-
- – Role-Taking ↑
-
- -Empathy ↑
-
- – Sexual intimacy ↑
-
- – Physical intimacy ↑
-
- – Spiritual intimacy ↑
-
- – Aesthetic intimacy ↑
-
- – Social & Recreational intimacy ↑
-
- – Temporal intimacy ↑
-
- – Armsden & Greenberg ↑
-
- -Zimmerman & Becker- Stoll ↑
-
- – Terry ↑
-
- – Ditommaso, Mc Nulty, Ross & Burgess ↑
-
- – Smith, Morphy & Coat ↑
-
- – Koleva & Rip ↑
-
- – Franklin ↑
-
- – Guerreo & Jones ↑
-
- – Berk ↑
-
- – Bartholomew & Horowitz ↑
-
- – Fraley ↑
-
- – Spangler ↑
-
- – Levine & Miller ↑
-
- – Mussen, Kagan, Hustone & Conger ↑
-
- – Sigelman & Rider ↑
-
- – Slavin ↑
-
- – Bogaerts, Vanheule and Declercq ↑
-
- – Bermernton and Cappbell ↑
-
- – Weizman and Ancaram ↑
-
- – William James ↑
-
- – Grotevant ↑
-
- – Glasser ↑
-
- – Self ↑
-
- – Baumeister ↑
-
- – Cooly ↑
-
- – Mead ↑
-
- – Winn ↑
-
- – Berk ↑
-
- – Schwartz ↑
-
- – Identity status ↑
-
- -Waterman ↑
-
- – Cote ↑
-
- – Kurtines ↑
-
- – Meuus ↑
-
- – Exploration ↑
-
- – Commitment ↑
-
- – Diffusion Identity ↑
-
- – Foreclosure Identity ↑
-
- – Moratorium Identity ↑
-
- – Achievement Identity ↑
-
- ۱- Archer & Waterman ↑
-
- – Adams & Marsha ↑
-
- – Macek & Nurmi ↑
-
- – Berzonsky & Kinney ↑
-
- – Magai, Hunziker, Mesias & Culver ↑
-
- – Zilber & Goldstein ↑
-
- – Rognoni, Galati, Costa & Crini ↑
-
- – Cordova, Gee & Warren ↑
-
- – Dunham ↑
-
- – Suslow Dannlowski, Arolt & Ohrmann ↑
-
- – Sadikaj, Moskowitz & Zuroff ↑
-
- – Simpson ↑
-
- – Feeney & Noller ↑
-
- – Bpielage, Arrindell & Luteijn ↑
-
- – Ferrante ↑
-
- – Besharat ↑
-
- – Duriez & Soenens ↑
-
- – Li ↑
-
- – Vleioras ↑
|
|