بنابراین، بنظر می رسد که روش مرزی از راه دور ورودی تصادفی ابزار بسیار سودمندی برای رتبه بندی واحدهایی فراهم کرده است که مطابق با تحلیل پوشش داده ها کارآمد تلقی می گردند. این در مواردی بسیار مهم تلقی می گردد که رتبه بندی براساس کارآیی (عملکرد)/عدم کارآیی (عملکرد) نسبی مهم تلقی شود (برای تصمیمات سرمایه گذاری وغیره). بایستی به این نکته توجه شود که اگرچه روش مرزی از راه دور ورودی تصادفی ممکن است شاخص های « super-efficiency» را در برخی از موارد ایجاد کند، ولی در سایر موارد به سهولت مشکل بیرونی تحلیل پوشش داده ها را منعکس می کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نتایج بحث شده قویا توصیه می کنند که روش های پارامتری و غیرپارامتری می توانند به صورت موازی استفاده شوند، ولی روش مرزی از راه دور ورودی تصادفی ممکن است روش موثقی در ایجاد تمایز بین واحدهای کارآمد تحلیل پوشش داده ها نباشد. یکی از اهداف اصلی این استراتژی مدلسازی کارآمد تسهیل گروه بندی نیروهای پلیس است. زمانی که این کار انجام شد، پایه امتیازات براساس کارآیی (عملکرد) آنها از روش تحلیل پوشش داده ها و مدل تصادفی بدست می آید و نیروهای منصوب شده به این گروه ها می توانند به هدف کارآیی ( عملکرد) کلی خود دست یابند.
رتبه بندی کارآیی (عملکرد) نیروهای پلیس انگلیس و ولز:
هدف از گزارش پانل بهره وری خدمات عمومی تعیین این مورد می باشد که کدام نیروها کارآمد بوده و بایستی سرمایه اضافی به آنها تعلق گیرد، و کدام بایستی با توجه به افزایش کارآیی (عملکرد) مورد نظارت قرار گیرند. اگر همه نیروها بعنوان هدفی در نظر گرفته شوند که بایستی در یک باند یا گروه بهبود یابند، همانطور که در این گزارش پیشنهاد شده است، تعیین اینکه آیا تفاوت آماری بین این گروه ها وجود دارد بسیار مهم است. به عبارت دیگر، آیا نیروهای پلیس می توانند در باندهای کارآمد مجزا به صورت مشروع قرار گیرند.
نتیجه گیری: این تحقیق مقدمتا از مدل های کارکردی از راه دور پارامتری و غیرپارامتری برای آنالیز کارآیی (عملکرد) نیروی پلیس انگلیس و ولز استفاده کرد و از جمله اولین مطالعاتی بود که تابع از راه دور تصادفی با بهره گرفتن از فرم کارکردی انعطاف پذیری مانند Translog را تخمین زد.
نتایج بدست آمده از چهار مدل تخمین زده شده یک رابطه قوی مثبت را نشان می دهند، و این همبستگی قوی در مدل های تحلیل پوشش داده ها و مرزی از راه دور ورودی تصادفی کاملا مشهود بود. نسبت بالای از نیروهای پلیس کارآمد که تحت تکنیک Free Disposal Hull بررسی شدند، بیان کردند که این تکنیک دارای کاربرد عملی محدودی در امورپلیسی می باشد، خصوصا زمانی که روی تعیین صحیح و درست باندهایی با کارآیی (عملکرد) بالا تأکید می گردد. در مقابل، مدل مرزی از راه دور ورودی تصادفی ابزارهای ساده ای را برای ایجاد تمایز بین واحدهای مؤثر تحلیل پوشش داده ها ایجاد می کند.
در این تحقیق، از روش بسیار ساده ای برای ترکیب این دو سری از نتایج براساس میانگین امتیازات تحلیل پوششی داده ها و مرزی از راه دور ورودی تصادفی استفاده شده است و دریافتیم که ترتیب مجزای نسبتا روانی از نیروهای پلیس را ارائه داده است و هیچ یک از نیروها به صورت مشترک کارآمد محسوب نشدند، موردی که در تحلیل پوشش داده ها دیده شده بود.
نهایتا، با توجه به جنبه های عملی افزایش کارآیی(عملکرد)، گزارش پانل بهره وری خدمات عمومی تأکید بسیاری روی شناسایی باندهای نسبتا کارآمد کرده است تا بدین وسیله نیروهای اختصاصی با اهداف بهبود کارآیی (عملکرد) واقعی خود نسبت به باندهای کارآیی (عملکرد) تعیین شده مختص خود تطابق یابند. نتایج این تحقیق ثابت می کند که این امر عملی بوده و امتیازات تحلیل پوشش داده ها/ مرزی از راه دور ورودی تصادفی چهار نیروی پلیس مجزا را نسبت به باندهای کارآیی (عملکرد) با سطوح کارآیی (عملکرد) دارای میانگین های متفاوت فراهم می سازد که از لحاظ آماری معنی دار می باشند.
در خاتمه، نتایج ما از کاربرد مشترک تکنیک های کارآیی (عملکرد) نسبی پارامتری و غیرپارامتری قویا حمایت کرده و بیان می کند که بایستی در حالت پایدار و همسانی مدلسازی شوند.
۵-۳-۴-۱۱-۲- ارزیابی عملکرد واحدهای پلیس در برخی دیگراز کشورها:
۱-۵-۳-۴-۱۱-۲- به عنوان یکی از اولین پژوهش های انجام شد ، تاناسولیس[۲۰۵] در سال ۱۹۹۵ مدل CCR خروجی محور تحلیل پوششی داده ها را در انگلستان و ولز جهت ارزیابی ۴۱ واحد از نیروهای پلیس بکارگرفت. این پژوهش با انتخاب (تعداد افسران پلیس هر واحد، میزان جرایم خشن، ورود غیر مجاز و تعداد سایر جرایم) به عنوان چهار ورودی و (میزان کشفیات جرایم خشن، ورود غیرمجاز و سایر جرایم) به عنوان سه خروجی مدل به نشان دادن کاربرد روش مذکور در ارزیابی عملکرد نیروهای پلیس پرداخته است. با وجود آنکه پژوهشگر تاکید می نماید که هدف او از این پژوهش بیشتر توسعه کاربرد روش تحلیل پوششی داده ها در حوزه های جدید بوده است اما با این وجود نتایج تحقیق وی به کمیسیون بازرسی در انتخاب نیروهای شایسته کمک نمود (ملکی پویا، ۱۳۹۲: ۱۲۳).
در سال ۱۹۹۷ کارینگتون، پوتوچرى و یاساوارنگ[۲۰۶]، در پی اجرای طرح دولت ایالتی نیوساوث ولز کشور استرالیا، جهت افزایش کارآیى و اثربخشی ارائه دهندگان خدمات دولتی، به تشریح نتایج استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها در تعیین کارآیى خدمات پلیسی در این ایالت پرداختند. در این تحقیق مواردی همانند تعداد افسران پلیس، کارکنان مردمی و تعداد خودرو به عنوان ورودی (داده) و تعداد دفعات مقابله (برخورد) با جرم، دستگیری، احضار متهم، رسیدگی به تصادفات و مسافت گشت زنی پلیس به عنوان خروجی (ستاده) در نظر گرفته شده است. نتایج این پژوهش حاکی از امکان کاهش ۵/۱۳ درصدی گشت های انتظامی با مدیریت بهتر و همچنین کاهش ۶ درصدی آن ها در صورت سازماندهی مجدد و دستیابی به مقیاس مناسب بود نتایج همچنین حکایت از عدم تاثیر معنادار تفاوت محیط های عملیاتی همانند عوامل مکانی و اقتصادی – اجتماعی بر کارآیى گشت های پلیس داشته است.
۲-۵-۳-۴-۱۱-۲- نیهان و مارتین[۲۰۷] (۱۹۹۹) به بررسی مقایسه ای کارآیى پلیس در۲۰ شهر مختلف آمریکا درحالات بازده ثابت و متغیر نسبت به مقیاس با فرض کنترل یا عدم کنترل بر ر وی دو معیار محیطی »متوسط داده« و »جمعیت« پرداختند. آمار و اطلاعات مورد استفاده آنان در این بررسی از گزارش[۲۰۸] ICMA استخراج گردید در این پژوهش آنان همچنین به مقایسه بین روش DEAو دو روش تحلیل رگرسیون و تحلیل نسبتی[۲۰۹] اقدام کردند. در نهایت گزارش آنان گویای این مطلب بود که روش تحلیل پوششی داده ها نه تنها پنج شهر دارای کارآیى پائین را مشخص نمود، بلکه نشان داد که خدمات پلیس در سایر شهرها را می توان به عنوان مبنایی برای کاهش هزینه های بالقوه به کار برد. در این گزارش همچنین مزایای کاربرد این روش در وسعت بخشیدن به دیدگاه تصمیم گیرندگان در خصوص ارائه خدمات دولتی و ارزیابی کار این گونه واحدها مورد تاکید قرار گرفته است. (ملکی پویا، ۱۳۹۲: ۱۲۴).
۳-۵-۳-۴-۱۱-۲- دریک و سیمپر[۲۱۰]، در سال ۲۰۰۰ به بررسی کارآیى نسبی واحدهای پلیس انگلیس و ولز پرداختند. ورودی های (داده های) به کار رفته در این پژوهش شامل:
هزینه های نیروی انسانی در استخدام پلیس
هزینه فضای در اختیار
هزینه های حمل و نقل
سرمایه ها و سایر هزینه ها (شامل هزینه های مرتبط با فنآوری اطلاعات، ارتباطات و همچنین مبلمان و تجهیزات اداری) بوده است. خروجی ها (ستاده های) بکار رفته نیز عبارت بودند از:
نرخ کشف جرم
برخورد با جرایم رانندگی
تعداد کل تست الکل انجام شده بر روی رانندگان توسط پلیس تعداد واحدهای مورد مطالعه در این تحقیق ۴۳ واحد عملیاتی پلیس انگلیس و ولز بوده است. داده های بین سال های ۱۹۹۲ -۱۹۹۷ در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته اند.
پژوهشگران فوق بار دیگر در سال ۲۰۰۱ به بازبینی و تکمیل کار قبلی خود پرداختند و این بار با بهره گرفتن از روش های ترکیبی DEAو با لحاظ نمودن روش شناسی های منفعلانه/پاسخ گویانه و فعالانه/ پیشگیرانه استخراج شده از پیشنه پژوهش های جرم شناسی به ارزیابی کارآیى واحدهای پلیس بریتانیا ۱۹۹۸ پرداختند. داده های مورد استفاده آنان مربوط به دو بازه زمانی ۱۹۹۷- ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷- ۱۹۹۸ بوده است.
در این پژوهش کارآیى کلی، کارآیى فنی و بازده نسبت به مقیاس این واحدها مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتیجه جالب این تحقیق ارتباط معنادار و منفی بین کارآیى فنی واحدهای پلیس با اندازه آن ها بود که به معنای کارآیى فنی بیشتر واحدهای کوچک تر است همچنین بر اساس نتایج پیشنهاد شده است که جهت افزایش کارآیى واحدهای پلیس بریتانیا منابع بیشتری به موضوع کشف جرایم خشن اختصاص یابد. همچنین نتیجه پژوهش گویای عدم تناسب بین شاخص های عملکردی تعیین شده توسط کمیسیون بازرسی انگلستان و کارآیى واحدها بوده و نیاز به بازبینی و اصلاح در این شاخص ها را مورد تاکید قرار می دهد (دریک و سیمپر[۲۱۱]، ۲۰۰۱ ).
۴-۵-۳-۴-۱۱-۲- سان[۲۱۲] در سال ۲۰۰۲ و در شهر تایپه تایوان با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده ها به اندازه گیری کارآیى نسبی حوزه های پلیس پرداخت. وی با به کارگیری اطلاعات آماری مربوط به سال های ۱۹۹۴- ۱۹۹۶ کاربرد این روش را در تعیین کارآیى حوزه ها به خوبی نشان داد. وی نیز همانند تاناسولیس، تعداد افسران پلیس، تجاوز به حریم خصوصى، جرایم خشن و سایر جرایم را به عنوان ورودی و تعداد کشفیات تجاوز به حریم افراد، جرایم خشن و سایر جرایم را به عنوان خروجی مدل در نظر گرفت از نتایج حاصل می توان به تعیین کمبودهای هر یک از داده ها و ستاده های مورد بررسی و همچنین میزان کارآیى کلی، فنی و بازده نسبت به مقیاس هر یک از ۱۶ واحد مورد مطالعه اشاره نمود. مشابه با نتایج پژوهش کارینگتون و همکارن (۱۹۹۷) پژوهش وی نیز تاثیر معنادار محیط های عملیاتی مختلف بر کارآیى حوزه های پلیس را رد نمود (سان، ۲۰۰۲).
برای نخستین بار در پژوهشی در سال ۲۰۰۲ دریک و سیمپر[۲۱۳] به ارزیابی کارآیى واحدهای پلیس بریتانیا با دو روش متفاوت پارامتریک و ناپارامتریک پرداختند. ورودی های و خروجی های واحدها نیز مشابه پژوهش آن ها در سال ۲۰۰۰ در نظر گرفته شده است. در نتایج این پژوهش نیز به اهمیت تعیین بازده نسبت به مقیاس و تعیین اندازه مناسب برای واحدهای پلیس در جهت دستیابی به کارآیى بیشتر تاکید شده است. هر دو روش مورد استفاده نیز میانگین ناکارآیى واحدها را بین ۶۹/۱۵% تا ۸۸/۱۷% برای سال های ۱۹۹۲-۱۹۹۳ و ۱۹۹۳ – ۱۹۹۴ تعیین نموده اند بنابراین با بهینه سازی تخصیص منابع و سازماندهی مجدد سازمان پلیس (مربوط به بازده نسبت به مقیاس) امکان جهش بالقوه ای در میزان کارآیى واحدهای پلیس پیش بینی شده است. در این پژوهش بر استفاده همزمان روش های دیگر ارزیابی کارآیى برای غلبه بر ضعف روش DEA (حساسیت زیاد به صحت اطلاعات به کارگیری شده در مدل) و تائید نتایج حاصله به وسیله سایر روش ها تاکید شده است.
۵-۵-۳-۴-۱۱-۲- در سال ۲۰۰۲ پژوهشی بر روی واحدهای کشف جرم پلیس اسپانیا انجام شد. داده های مورد استفاده جهت ارزیابی کارآیى واحدهای دارای ورودی اشتراکی DEA مربوط به سال[۲۱۴] ۱۹۹۵ بوده و مدل بهینه شده در آن مورد استفاده قرار گرفته است. در این مدل که ابتدا توسط بیسلی توسعه داده شده است و سپس به وسیله مارمولینرو[۲۱۵] (۱۹۹۶) وتسای و مارمولینرو[۲۱۶] (۱۹۹۸) مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفته است، تلاش شده است تا یکی از اشکالات مدل های سنتی DEA را در زمینه در نظر نگرفتن منابع اشتراکی بین واحدهای مورد ارزیابی رفع گردد. در این مدل از سه ورودی تعداد کل کارکنان، تعداد خودرو و عکس اندازه جمعیت استفاده شده است. که بنا به نظر دیزتیسیو و مانسبون[۲۱۷] (۲۰۰۲) البته بکارگیری متغیر ورودی آخر چندان مناسب به نظر نمی رسد. (ملکی پویا، ۱۳۹۲: ۱۲۶).
۶-۵-۳-۴-۱۱-۲- دریک و سیمپر[۲۱۸] در سال ۲۰۰۳ بار دیگر به ارزیابی کارآیى نسبی واحدهای پلیس انگلستان و ولز پرداختند، این پژوهش با رویکرد مقایسه ای نتایج چهار روش[۲۱۹]SIDF ،[۲۲۰]FDH ،[۲۲۱]Super-Efficiency، DEA در ارزیابی کارآیى صورت گرفت بازه زمانی داده های بکاررفته در انجام این پژوهش، سال های ۱۹۹۶ – ۱۹۹۵ را شامل شده است در این پژوهش مجموع هزینه های نیروی انسانی، هزینه های سرمایه ای و هزینه های حمل و نقل به عنوان ورودی و همچنین میزان کشف جرایم، میزان کشف جرایم خشن و میزان کشف تجاوز به حریم خصوصى (شامل تجاوز به قصد سرقت و غیر آن) به عنوان خروجی های مدل در نظر گرفته شده اند. این تحقیق همبستگی زیاد بین نتایج ارزیابی کارآیى بدست آمده از دو روش DEAوSIDF را نشان می دهد.
۷-۵-۳-۴-۱۱-۲- ناکانیشی و فالکوچیو (۲۰۰۴) پس از یک بررسی جامع با رویکرد کاربردی در مبانی نظری روش تحلیل پوششی داده ها و مقایسه مدل های چهارگانه پایه این روش به طرح اصولی برای چگونگی انتخاب ورودی و خروجی های مورد استفاده در مدل پرداختند. سپس مثالی از بکارگیری روش را در ارزیابی کارآیى مراکز مدیریت ترافیک یا مراکز عملیات ترافیکی در مراحل انتخاب ورودی و خروجی و نوع مدل مورد استفاده ارائه نمودند. با وجود اینکه این پژوهش تنها تا مرحله انتخاب مدل پیش رفته است و مطالعه تجربی و محاسبات مربوط به مدل و ارزیابی عملی کارآیى را انجام نداده است با این همه ارزشمندی آن به دلیل فرموله نمودن چگونگی انتخاب ورودی و خروجی ها و نوع مدل تحلیل پوششی داده ها غیرقابل انکار است.
ورودی های پیشنهادی برای مدل در این تحقیق شامل کاهش در موانع ترافیکی (همانند ساعت -نفر تاخیر) کاهش میانگین حوادث، کاهش تعداد تلفات بودند.
همچنین خروجی های پیشنهادی عبارتند از: تعداد پرسنل صفی و ستادی مراکز، ابزارهای تشخیصی، زیرساخت های ارتباطی و سایر ابزارهای موجود (همانند تعداد رایانه).
طی پژوهشی در سال ۲۰۰۵، دریک و سیمپر، به بررسی کارآیى تعداد ۳۸ واحد از پلیس انگلیس پرداختند به علاوه آنان اقدام به مقایسه یک نوع خاص از روش پارامتریک مرزی تصادفی با نامSODF [۲۲۲] با DEA کردند کوئلی و پورلمن[۲۲۳]، (۱۹۹۹) ؛ کورنس[۲۲۴]، (۱۹۹۲) بر برتری نسبی روش تحلیل پوششی داده ها صحه گذاشته شده است. همچنین نتایج مدل بازده نسبت به مقیاس گویای ارتباط قوی غیر خطی بین میزان جرایم و کشف جرم بوده است و نتیجه گیری شده است که همین ارتباط نیز بین میزان کل جرایم و منابعی که برای کشف جرم مورد نیاز است نیز وجود دارد. بنابراین کاهش بودجه و یا نیروی انسانی پلیس موجب افزایش سطح جرایم در آینده خواهد شد (ملکی پویا، ۱۳۹۲: ۱۲۸).
۸-۵-۳-۴-۱۱-۲- دریک و سیمپر[۲۲۵] باز هم در سال ۲۰۰۵ به بررسی رویکرد جدید دولت انگلستان و ولز در زمینه نگاه اقتصادی به عملکرد پلیس پرداختند. در این مطالعه ی انتقادی آن ها تلاش نمودند تا رویکرد ردیاب عملکرد [۲۲۶] را که از سال ۲۰۰۲ توسط دولت برای ارزیابی واحدهای پلیس انگلستان و ولز بکار گرفته شده است را مورد کنکاش دقیق تر قرار دهند. در این رویکرد کاملا خروجی گرا، پنج شاخص عملکردی دارای بیشترین ارزش[۲۲۷] مورد توجه قرار گرفته اند که شامل:
کاهش جرم،
کشف جرم،
روند امنیت عمومی،
شهروند محوری،
منابع مورد استفاده مى باشند.
پس از انجام بررسی های مقایسه ای مدعی شدند که روش تحلیل پوششی داده ها نسبت به روش مزبور دارای نقاط قوت متعددی است و نتایج قابل اعتمادتری را ارائه می دهد . آنان توصیه نمودند که در روش ارزیابی تجدید نظر صورت پذیرد و به جای روش پیمایش محور[۲۲۸] ردیاب عملکرد به روش ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ها به عنوان جایگزینی قابل اعتماد استفاده شود.
۹-۵-۳-۴-۱۱-۲- در پژوهش دیگری در اسپانیا این بار اثربخشی ۵۲ واحد پلیس به وسیله گارسیا سانچز[۲۲۹] (۲۰۰۷ ) در سه بخش مجزا به وسیله روش DEAمورد ارزیابی قرار گرفت. این سه بخش شامل اثربخشی پلیس، اثربخشی کشف جرم و اثربخشی اقدامات اصلاحی است. ورودی ها شامل میزان جرایم خشن و جرایم خرد و خروجی ها شامل تعداد افراد دستگیر شده در ارتباط با جرایم خشن و افراد دستگیر شده در جرایم خرد بوده است.
گورمن و روجریو[۲۳۰] در سال ۲۰۰۸ با بهره گرفتن از یک روش سه مرحله ای تحلیل پوششی داده ها به ارزیابی کارآیى واحدهای پلیس ایالات متحده آمریکا پرداختند. تعداد افسران کادر، تعداد سایر کارکنان و تعداد خودرو به عنوان ورودی مدل و نسبت جمعیت به عکس تعداد قتل، نسبت جمعیت به عکس تعداد سایر جرایم خشن و نسبت جمعیت به عکس تعداد جرایم خرد به عنوان خروجی مدل به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان دهنده ناکارآ بودن حدود ۳۰ درصد از واحدهای مورد مطالعه بوده است. در این پژوهش انتخاب و به کارگیری متغیر تعداد قتل به عنوان بخشی از ستاده واحدهای پلیس جای سئوال دارد. زیرا به طور کلی نقش پلیس در موضوع قتل به طور عمده در مراحل پی جوئی و کشف پررنگ و مؤثر است و نه در مرحله پیشگیری از آن و تعداد قتل نمی تواند متغیری مهم در تعیین کارآیى به حساب آید (ملکی پویا، ۱۳۹۲: ۱۲۹).
۱۰-۵-۳-۴-۱۱-۲- در پژوهشی که توسط وو، چن و یه [۲۳۱] در سال ۲۰۱۰ در تایوان برای اندازه گیری کارآیى نیروهای پلیس صورت گرفت روش تحلیل پوششی داده ها به کار گرفته شد. در این تحقیق داده های سال ۲۰۰۶ مربوط به ۲۲ واحد از پلیس تایوان مورد بررسی قرارگرفت. آن ها همچنین مانند دریک و سیمپر ( ۲۰۰۱ ) کارکردهای پلیس را به دو دسته منفعلانه/ پاسخ گویانه و فعالانه/ پیشگیرانه تقسیم کردند.
و در قالب۳ ورودی ۱- هزینه های نیروی انسانی، ۲- هزینه های عملیات عمومی و ۳- هزینه خرید ملزومات و۶ خروجی ۱- تعداد کشفیات ورود غیرمجاز، ۲- تعداد کشفیات جرایم خشن، ۳- تعداد کشفیات سایر جرایم، ۴- تعداد تصادفات جرحی و فوتی (مقادیر تغییر یافته به صورت عکس یا هر چه کمتر بهتر)، ۵- سایر خدمات (به طور مثال تعداد تماس های اورژانسی پاسخ داده شده)، ۶- میزان رضایت شهروندان در مدل مورد استفاده قرار دادند.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
مقدمه:
در این فصل ابتدا به روشی که پژوهش بر اساس آن انجام گرفته پرداخته شده و پس از آن جامعه آماری تحقیق معرفی گردیده است . در ادامه شیوه جمع آوری اطلاعات و ابزار آن تشریح شده و نحوه سنجش روایی و پایایی تحقیق بیان شده است . و سپس روش های مورد استفاده توضیح داده شده اند .
۱-۳- روش شناسی تحقیق:
در اواخر قرن بیستم، مناقشه برای اثبات برتری یکی از روش های کمی یا کیفی بین محققان علوم اجتماعی و رفتاری شدت گرفت. روش های کمی با تأکید بر پارادیم اثبات گرایی[۲۳۲] (پوزیتیویسم) بر اصول زیر تأکید دارند: یک واقعیت عینی واحد وجود دارد که روابط علت- معلولی آن قابل تشخیص است؛ نتایج به دست آمده را به سهولت می توان تعمیم داد؛ محقق کاملاً از موضوع تحقیق مستقل است و تمرکز تحقیق بر آزمون تجربی فرضیه ها و نظریه هاست. در مقابل، روش های کیفی با تأکید بر پارادایم ساختارگرایی[۲۳۳] (تفسیر گرایی)، مفروضه های زیر را مورد توجه قرار می دهند: واقعیت های چندگانه ای وجود دارد که شناخت روابط علت و معلولی آنها به راحتی امکان پذیر نیست؛ محقق و موضوع تحقیق از یکدیگر جدایی ناپذیرند، تعمیم نتایج نه تنها امکان پذیر نیست، بلکه مطلوبیتی نیز ندارد؛ و بیش از آزمون نظریه بر ایجاد و بسط نظری تأکید می شود (رود و جانسون[۲۳۴]، ۲۰۱۰). افزایش این مناقشات و سردرگمی های ناشی از آن، باعث شد برخی محققان و صاحب نظران درصدد ایجاد همگرایی و ترکیب دو روش کیفی و کمی برآیند تحقیق ترکیبی، آمیخته ای از روش های کیفی و کمی است که توسط محقق یا تیم تحقیق با هدف شناخت دقیق و کامل یک پدیده مورد استفاده قرار می گیرد و تلاش می کند دیدگاه ها، رویکردها و موضع گیری های چندگانه را مدنظر قرار دهد. به بیان دیگر، روش شناسی ترکیبی عبارتست از استفاده همزمان یا متوالی از هر دو روش کمی و کیفی در یک مطالعه واحد (جمع آوری و تحلیل داده های هر دو نوع داده کمی و کیفی) بدون توجه به مواضع فلسفی آن ها (جانسون و همکاران[۲۳۵]، ۲۰۰۷).
بنابراین روش تحقیق ترکیبی، روشی است که رهیافت کمی و کیفی را در قالب روش شناسی یک مطالعه واحد یا یک مطالعه چند مرحله ای با هم ترکیب می کند (تشکری وتدلی۱۹۹۸، جانسون ودیگران، ۲۰۰۷).