در بعد انعطاف پذیری اقتصادی، زیرمعیار سرمایه گذاری داخلی بر زیرمعیارهای سرمایه گذاری بلندمدت و سرمایه گذاری در جامعه، زیرمعیار سرمایه گذاری در جامعه بر زیر معیار سرمایه گذاری بلندمدت، زیرمعیار سرمایه گذاری بلندمدت بر زیرمعیار سرمایه گذاری در جامعه، زیرمعیار ثبات عرضه بر زیرمعیارهای ثبات تولید، ثبات تقاضا و استخدام و نقدینگی و بیمه و خودش، زیرمعیار ثبات تقاضا بر زیرمعیارهای ثبات عرضه، استخدام و ثبات تولید، زیرمعیار استخدام بر زیرمعیارهای ثبات عرضه، ثبات تقاضا و ثبات تولید، زیرمعیار ثبات تولید بر زیرمعیارهای ثبات عرضه، ثبات تقاضا،استخدام و خودش، زیرمعیار اطلاعات محصول بر زیرمعیارهای قابلیت ردیابی و ایمنی مواد غذایی، زیرمعیار قابلیت ردیابی بر زیرمعیار اطلاعات محصول تأثیر، زیرمعیار ایمنی مواد غذایی بر زیرمعیار قابلیت ردیابی، زیرمعیار کیفیت مواد غذایی بر زیرمعیارهای قابلیت ردیابی و ایمنی مواد غذایی و زیرمعیار تأمین کننده محلی تنها بر زیرمعیار ایجاد ارزش تأثیر گذار است. همچنین، معیار آسیب پذیری بر معیارهای سرمایه گذاری،اقتصاد محلی ، ایمنی و کیفیت و خودش، معیار اقتصاد محلی بر معیارهای سرمایه گذاری، ایمنی و کیفیت و خودش و معیار سرمایه گذاری بر معیار ایمنی و کیفیت و اقتصاد محلی تأثیر گذار است.
در بعد رفاه اجتماعی، زیرمعیار ظرفیت سازی بر معیار سطح دستمزد تأمین کننده، زیرمعیار روابط استخدامی بر زیرمعیارهای آزادی اجتماعات و چانه زنی، ساعات کاری و خودش، زیرمعیار آزادی اجتماعات و چانه زنی بر زیرمعیارهای روابط استخدامی، ساعات کاری و خودش، معیار ساعات کاری بر زیرمعیار روابط استخدامی، زیرمعیار عدم تبعیض بر زیرمعیارهای عدالت جنسیتی، حمایت از افراد آسیب پذیر و خودش، زیرمعیار عدالت جنسیتی بر زیرمعیارهای عدم تبعیض و حمایت از افراد آسیب پذیرو زیرمعیار منابع بهداشتی بر زیرمعیار سلامت جسمانی،روانی و اجتماعی تأثیر گذار است. همچنین، معیار حقوق نیروی کار بر معیارهای معیشت شایسته، ایمنی و سلامت انسانی و تساوی حقوق، معیار تساوی حقوق بر معیارهای معیشت شایسته و ایمنی و سلامت انسانی و خودش و معیار معیشت شایسته بر معیارهای تساوی حقوق،ایمنی و سلامت انسانی و خودش تأثیر گذار است.
در پایداری نیز، بعد حکمرانی خوب بر روی ابعاد تمامیت زیست محیطی، انعطاف پذیری اقتصادی ، رفاه اجتماعی و خودش، بعد تمامیت زیست محیطی بر روی حکمرانی خوب، انعطاف پذیری اقتصادی و رفاه اجتماعی ، بعد انعطاف پذیری اقتصادی بر روی ابعاد حکمرانی خوب و رفاه اجتماعی و بعد رفاه اجتماعی بر روی بعد حکمرانی خوب تأثیر گذار است.
۴-۳-۵- عملکرد زنجیره تأمین هر یک از شرکت ها با توجه به ابعاد و معیارهای پایداری چه مقدار بوده و رتبه بندی آنها به چه صورت است؟
پس از گراف به دست آمده و تعیین روابط با بهره گرفتن از تکنیک دی متل، با بکارگیری روش ترکیبی GTMA ، مقدار ثابت ماتریس برای معیارها و ابعاد پایداریِ هر شرکت و همچنین کمترین و بیشترین مقدار ثابت ماتریس محاسبه شده و با توجه به میزان ثابت ماتریس رتبه بندی شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از بین شرکت های تولیدی فرآورده های لبنی استان مازندران، ۴ شرکت کاله، دوشه، گلا و صالح برای ارزیابی عملکرد پایداری زنجیره تأمین شان انتخاب گردیدند که از این بین ، شرکت کاله با مقدار۴۰۵۹٫۷۵۰ از نظر پایداری در رتبه اول و شرکت های صالح، گلا و دوشه با مقادیر ۳۰۵۵٫۳۸۱، ۲۹۷۱٫۵۷۵ و ۲۲۵۰٫۹۲۴ در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند. رتبه بندی شرکت های مذکور برای معیارها و ابعاد پایداری که در جدول ۵۰-۴ آورده شده است، به شرح زیر است:
در ارزیابی بعد حکمرانی خوب، در معیار ساختار حکمرانی؛ به ترتیب شرکت های گلا(۳۲٫۰۶۲۵)، کاله(۲۸٫۱۲۵)، دوشه(۲۰) ، صالح (۱۶٫۶۲۵)، معیار مشارکت؛ کاله(۴۶۸)، گلا(۳۸۰٫۶۲۵)، صالح(۲۴۸٫۶۸۷)، دوشه(۲۲۹٫۲۸۱)، حاکمیت قانون؛ صالح(۵۷۷٫۸)، گلا(۵۶۷٫۹)، دوشه(۵۰۵٫۵۸)، کاله(۴۲۹٫۶۵) و مدیریت جامع؛ کاله(۶۶)، صالح(۶۰)، دوشه(۴۶)، گلا(۴۲) از اول تا چهارم رتبه بندی شده اند.
در ارزیابی بعد تمامیت زیست محیطی، در معیار جو؛ شرکت های کاله(۴۲)، صالح(۳۵٫۷۵)، دوشه(۲۸٫۶)، گلا(۲۳٫۵۲۲)، مواد و انرژی؛ صالح(۱۹۲۷٫۰۲۶)، کاله(۱۶۱۶٫۳۳)، گلا(۱۳۳۰٫۴۱۵)،دوشه(۱۳۱۱٫۱۴۱)،رفاه حیوانات؛گلا(۵۸٫۸)، صالح(۴۶٫۵۱۲)، دوشه(۴۵٫۱۱۲)، کاله(۴۱٫۸۱۲)، تنوع زیستی؛ صالح(۵۶٫۲۵)، گلا(۵۳٫۲۵)، کاله(۴۹٫۵)،دوشه(۴۹٫۰۹۵) از اول تا چهارم رتبه بندی شده اند.
در ارزیابی بعد انعطاف پذیری اقتصادی، در معیار سرمایه گذاری؛ شرکت های کاله (۴۰۲٫۳۷۵)، گلا(۳۱۵٫۶۹۹)، دوشه(۳۰۰٫۵۸۸)، صالح(۲۹۵٫۰۷۵)، آسیب پذیری؛ کاله(۱۰۶۷۸۳٫۳۴۳۲)، گلا(۱۰۵۶۸۹٫۰۹۷۸)، صالح(۸۸۲۰۵٫۶۴۶۳)، دوشه(۸۳۴۶۷٫۴۷۰۱)، ایمنی و کیفیت محصول؛کاله(۷۸۷۳٫۷۸)، صالح(۶۰۷۲٫۴۵)، گلا(۵۳۲۱٫۲۲)، دوشه(۳۸۱۱٫۳۳)، اقتصاد محلی؛ کاله(۶۳)، دوشه(۵۲٫۹۲)، صالح(۳۹٫۲۵)، گلا(۴۰) به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفتند.
در ارزیابی بعد رفاه اجتماعی، در معیار معیشت شایسته، به ترتیب شرکت های کاله(۴۶٫۸)، گلا(۴۶٫۷۶)، دوشه(۳۴٫۵۴)ف صالح(۲۷٫۰۷)، حقوق نیروی کار؛ صالح(۵۱۱۴٫۲۲)، گلا(۴۶۸۸٫۰۷)، کاله(۳۴۴۰٫۰۵)، دوشه(۳۲۳۶٫۵۵)، تساوی حقوق؛ گلا(۱۶۵٫۱۲)ف صالح(۸۴٫۵۶)، کال(۶۷٫۸۷)، دوشه(۵۷٫۷۶) و سلامت و ایمنی انسان؛ گلا(۷۴٫۲۵)، دوشه(۶۴٫۰۸)، کاله(۵۴٫۵۱)و صالح(۴۵٫۲۶) در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفتند.
در ارزیابی ابعاد پایداری نیز در بعد حکمرانی خوب؛ شرکت های گلا(۴۸۷۶٫۰۵۹)، صالح(۳۹۰۳٫۲۳)، کاله(۳۶۳۰٫۳۱)، دوشه(۲۸۴۲٫۳۳)، تمامیت زیست محیطی؛ کاله(۲۴۸۹۰٫۶۶)، صالح(۱۹۱۵۴٫۸۹۹)، دوشه(۱۸۱۵۲٫۰۹)، گلا(۱۴۷۰۷٫۹۳۶)، انعطاف پذیری اقتصادی؛ کاله(۴۴۲۵٫۱۹)، گلا(۳۸۱۲٫۱۵)، صالح(۲۹۱۳٫۶۳)، دوشه(۲۶۹۱٫۹۵)، رفاه اجتماعی؛ کاله(۴۰۵۹٫۷۵)، صالح(۳۰۵۵٫۳۸)، گلا(۲۹۷۱٫۵۷) و دوشه(۲۲۵۰٫۹۲۴)در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفتند.خلاصه این تجزیه و تحلیل در جدول (۵۰-۴) که در فصل چهارم موجود است آمده است.
۴-۵- بحث و نتیجه گیری
در مقایسه پژوهش حاضر با سایر پژوهش های صورت گرفته در این حوزه می توان گفت که با وجود اینکه توسعه پایدار و پایداری مبحث جدیدی نمی باشد و تحقیقات داخلی و خارجی زیادی در این حوزه صورت گرفته است، اما در ایران تاکنون مطالعات انگشت شماری در زمینه توسعه پایدار در صنعت انجام شده است و در زمینه پایداری زنجیره تأمین مواد غذایی در ایران نیز تحقیقات بسیار کمی صورت گرفته است. این تحقیق می تواند زمینه مساعدی جهت اجرای توسعه پایدار در صنعت ایجاد کند.
همچنین این تحقیق به علت استفاده از یک چارچوب جامع، ترکیبی از معیارهای کمی و کیفی ارزیابی پایداری سیستم های غذایی را در برگرفته و بر خلاف بسیاری از پژوهش ها به یک مرحله از زنجیره تأمین محدود نشده و تمام مراحل زنجیره تأمین را پوشش می دهد. از این چارچوب می توان برای ارزیابی بخش های مختلف زنجیره تأمین فرآورده های لبنی(تأمین کنندگان اولیه، شرکت های تولیدی، توزیع کنندگان و خرده فروشان) و سنجش میزان پایداری آنها استفاده نمود. تفاوت دیگر تحقیق حاضر با سایر پژوهش ها را می توان در نظر گرفتن بعد حکمرانی خوب به عنوان نحوه اداره شرکت ها برای همسویی با توسعه پایدار در کنار سه بعد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی دانست.
در این تحقیق سعی شد تا با ارائه چارچوبی جامع جهت ارزیابی عملکرد پایداری زنجیره تأمین شرکت های تولید کننده فرآورده های لبنی استان مازندران بپردازیم. نحوه ارتیاط، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و میزان تأثیر هر یک از ابعاد، معیارها و زیرمعیارهای این چارچوب، با بهره گرفتن از تکنیک دی متل تعیین گردید. سپس چارچوب فوق با بکارگیری روش GTMA برای ارزیابی پایداری زنجیره تأمین چهار شرکت تولیدی فرآورده های لبنی کاله، گلا، دوشه و صالح به کار گرفته شد.
با توجه به نتایج به دست آمده از روش GTMA در جدول ۵۰-۴ به بعضی از معیارهای مهم تر اشاره می کنیم:
در بعد حکمرانی خوب، برای معیار ساختار حکمرانی با توجه به حالت ایده آل مثبت و بد ترین حالت (۸۱-۱)، درشرکت
های گلا، کاله، دوشه و صالح به ترتیب مقادیر ۳۲٫۰۶۲۵، ۲۸٫۱۲۵، ۲۰ و ۱۶٫۶۲۵ به دست آمدکه با توجه به طیف
موجود، مقادیر بدست آمده بسیار کم می باشند.
همچنین در بعد تمامیت زیست محیطی، معیار مواد و انرژی با توجه حالت ایده آل مثبت و بد ترین حالت (۱۱۳۲۹٫۰۲-
۱۵۲٫۴۲)، درشرکت های صالح ، کاله، گلا و دوشه و به ترتیب مقادیر ۱۹۲۷٫۰۲۶، ۱۶۱۶٫۳۳، ۱۳۳۰٫۴۱۵ و ۱۳۱۱٫۱۴۱
به دست آمدکه با توجه به طیف موجود، مقادیر بدست آمده بسیار کم می باشند.
از آنجایی که تضمین توسعه پایدار هر کشور منوط به حفظ و استفاده بهینه از منابع محدود و غیر قابل جایگزین و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی در آن کشور است، بدین منظور اقدامات گوناگونی برای مواجهه با این مسأله توسط دولت ها انجام شده است که از جمله آن ها اعمال قوانین و اصول پایدار مانند استفاده از مواد خام سازگار با محیط زیست در مراکز تولیدی و صنعتی، کاهش استفاده از منابع انرژی فسیلی و نفتی، بازیابی و استفاده مجدد ضایعات شرکت ها، برقراری اصول مسئولیت پذیری اجتماعی در سازمان های بخش دولتی و خصوصی است. این اقدامات می تواند به بهبود فرایند تولید، افزایش سود دهی(در بلندمدت) و دستیابی به بازارهای جهانی که به تازگی نسبت به محیط زیست و مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها بسیار حساس شده اند، کمک کند. لذا توجه به تأکیدی که قوانین ملی و بین المللی در مورد مسائل توسعه پایدار در صنعت و در طول چرخه عمر تولید یک محصول دارند، مصالحه و سازشی مناسب و شایسته بین جنبه های سه گانه رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست و مسئولیت پذیری اجتماعی(تحت عنوان زنجیره تأمین پایدار) بسیار می تواند حائز اهمیت باشد.
از طرفی در بعد رفاه اجتماعی، معیار سلامت و ایمنی انسان، با توجه حالت ایده آل مثبت و بد ترین حالت (۸۱-۱)، در
شرکت های گلا، دوشه، کاله و صالح به ترتیب مقادیر ۷۴٫۲۵، ۶۴٫۰۸، ۵۴٫۵۱، ۴۵٫۲۶ به دست آمدکه با توجه به طیف
موجود، مقادیر مطلوبی هستند.
سلامت از نیازهای اساسی انسان است که در توسعه پایدار نقشی حیاتی دارند. اگرچه در ابتدا فقط به سلامت جسم به
عنوان سلامت توجه می شد؛ با پیشرفت علم و رسیدن به سطحی قابل قبول از سلامت جسمی و با مبارزه علیه بسیاری
از بیماری ها، بشر به جنبه دیگر سلامت از جمله سلامت روان توجه کرده است. تا زمانی که نسبت بالایی از جمعیت و
نیروی کار از بهداشت ضعیف رنج می برند، نه تنها توسعه بلکه عملیات سازمان ها نمی تواند پایدار باشند. یک محیط
تمیز برای سلامت و رفاه مهم است. در بخش های مواد غذایی و کشاورزی، فشار فیزیکی کار، قرار گرفتن در معرض مواد مضر(به عنوان مثال مواد شیمیایی،آفت کش ها، گرد و غبار)، کار با ماشین آلات، تجهیزات و حیوانات
همگی می توانند موجب بروز عواقبی برای سلامتی کارکنان شوند. ساعات کاری در این بخش، به ویژه در شرکت های
خانوادگی و در طول فصل برداشت اغلب بسیار طولانی هستند، که می توانند تأثیرات نامطلوبی را برای سلامتی
و ایمنی نیز در بر داشته باشند(فائو ۲۰۱۲). این مؤلفه در تحقیقات مشابهی همچون ارول و همکاران(۲۰۱۱)، بویوکوزکان
و برکول(۲۰۱۱)، یاسال(۲۰۱۲)، گویدان و همکاران(۲۰۱۲)، رضایی طالشی(۱۳۹۰) نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
با توجه به اهمیت سلامت کارکنان در دستیابی و ارتقاء سطح توسعه پایدار، لازم است مدیران در جهت افزایش سلامت
کارکنان و پیشگیری از به خطر افتادن سلامت آن ها در برابر عوامل مخاطره آمیز محیط کار بیش از پیش اهتمام
ورزند. بدین منظور توجه به موارد زیر ضروری است:
– نقش تغذیه مناسب در سلامت عمومی و بازده کاری به اثبات رسیده است. تأمین غذای مغذی و سالم سبب ارتقاء سلامت و افزایش بازده کاری کارکنان می شود. کارکنان برای حفظ سلامت خود به تغذیه مناسب نیاز دارند.ایجاد سیستم پایش سلامت غذا و تغذیه می تواند ابزاری مناسب برای ایمنی غذا و تغذیه مناسب در محیط کار محسوب شود.
ایجاد یک سیستم پایش که با نگاهی جامع به انواع مشکلات تغذیه ای در محیط کار، عوامل خطر شامل چاقی و اضافه وزن، دیابت، میزان کلسترول، چربی خون را در مقاطع زمانی تعیین و تصویر شفافی از وضع موجود ارائه دهد تا مدیران سازمان شرایط را دریابند و بتوانند با اتکاء به آن، اجرای برنامه های مورد نیاز آموزشی و مداخله ای را حمایت کنند، می توانند سودمند باشد. این سیستم می تواند سلامت غذا را در محیط های کار از زمان خرید مواد غذایی، چگونگی نگهداری، شرایط فیزیکی و ابزار تولید غذا، شرایط کار، میزان دانش کارکنان آشپز خانه، بهداشت فردی آنان و نهایتا چگونگی توزیع غذا در رستوران را پایش نماید و ایده های جدیدی برای حصول اطمینان از تولید غذا بوجود آورد.
– انعقاد قرارداد با بهترین مراکز درمانی موجود در شهرها. این روش، هم از تظر امنیت خاطر نسبت به انتقال بیماری های واگیردار و کنترل مواد مصرفی و هم از نظر مالی به نفع سازمان می باشد. همچنین رضایت خاطر کارکنان در خصوص کاهش هزینه های درمانشان، موجبات سلامتی روانی آنان را فراهم می نماید.
با توجه به مورد مطالعه تحقیق حاضر، در این صنعت از جمله بیماری هایی که سلامت کارکنان را به مخاطره می اندازد، خطر بیماری های قابل انتقال میان حیوان و انسان می باشد. در ارتباط با مخاطرات ناشی از دام های اهلی و محصولات آنها مؤثرترین اقدام برای پیشگیری، اجرای دقیق و مستمر برنامه ها و طرح های مبارزه با این گروه از بیماری ها توسط شبکه های دام پزشکی است که لازم است این طرح ها و برنامه ها با حمایت های لازم مدیران بدون وقفه ادامه یابد.
– فراهم کردن محیط کار مناسب نظیر؛ سرپناه کافی و مناسب در مقابل شرایط آب و هوایی و دمای نامناسب، روشنایی کافی و مناسب، روشنایی کافی و مناسب، سهولت دسترسی کارکنان به آب آشامیدنی قابل شرب و امکانات بهداشتی در طول ساعت کاری، کنترل سر و صدای محیط کار و … از عوامل مؤثر در ارتقاء سطح سلامت جسمی و روانی کارکنان محسوب می شود.
– ایجاد جو صمیمیت، همدلی، صداقت، همکاری و احترام متقابل در میان پرسنل سازمان، پرهیز از اعمال روش های مبتنی بر زور و اجبار در محیط سازمان، شناسایی استعدادهای بالقوه پرسنل تحت نظارت سازمان و فراهم ساختن رشد و شکوفایی این استعداد در حد توان و امکانات سازمان، شناسایی دلایل واقعی کم کاری، غیبت از کار، بی حوصلگی و بی علاقگی به کار، کم توجهی و بی دقت پرسنل توسط مدیر و پرهیز از قضاوتهای کورکورانه و مبتنی بر پیش داوری، فراهم کردن امکانات کافی جهت مشاوره و درمان مشکلات کارکنان، از جمله مواردی است که به مدیران جهت ارتقاء سطح سلامت کارکنان توصیه می شود.
همانطور که از نتایج پیداست در معیار جو در بعد تمامیت زیست محیطی، شرکت ها در وضعیت مناسبی قرار ندارد. در محدوده حالت ایده آل مثبت و بد ترین حالت (۸۱-۱)، شرکت های کاله، صالح، دوشه و گلا به ترتیب مقادیر ۴۲، ۳۵٫۷۵، ۲۸٫۶ و ۲۳٫۵۲۲ را به خود اختصاص دادند.
در خصوص اهمیت گازهای گلخانه ای در این بخش از صنعت اشاره به این نکته ضروری است که؛ فعالیت های کشاورزی و بخش مواد غذایی مشارکت کنندگانِ عمده برای تغییرات جوی بواسطه ی استفاده از دام، کود و انرژی می باشند. حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهان می تواند به مواد غذایی مربوط شود. انتشار سالانه ۷۵۱۶ میلیون تن از گازهای معادل با کربن دی اکسید، یا ۱۸ درصد از انتشارات جهانی گازهای گلخانه ای در هر سال مربوط به حیواناتی از قبیل گاو، بوفالو، گوسفند، بز، شتر، اسب، خوک ها و ماکیان می باشد(فائو،۲۰۱۲). متان یکی از گازهای گلخانه ای بسیار مهم است. سالانه ۳۲۸٫۵ میلیون تن فضولات دامی تولید می شود و حدود ۷۴ میلیون تن گاز متان از فضولات دام پروری در جو پراکنده می گردد و محیط زیست را آلوده می کند. با توجه به رشد تقاضای جهانی و به تناسب آن رشد جمعیت دامی در دنیا برای فرآورده های دامی و در نظر گرفتن انتشار گاز گلخانه ای متان از طریق تولیدات دامی، در آینده نزدیک یک مشکل اکولوژیکی بزرگ برای جمعیت انسانی کره زمین خواهد شد. این معیار در تحقیقاتی چون بویوکوزکان و برکول (۲۰۱۱)، گویدان و همکاران(۲۰۱۲)، درون پرور و همکاران(۱۳۸۸)، اشرفی و چهار سوقی(۱۳۹۰)، امیرهاشمی و دهقانیان(۱۳۹۰) مورد توجه قرار گرفته است.
شرکت برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای می تواند اقدامات زیر را مورد توجه قرار دهد: