بند اول: معایب زندان
همان گونه که گفته شد امروزه ناکارآمدی مجازات حبس ثابت گشته و این مجازات جنبه اصلاحی و بازدارندگی خود را از دست داده است. حبس یکی از مجازاتهای رایج در نظامهای حقوقی است. نظام حقوقی اسلام نیز آن را پذیرفته، گر چه در کنار کارکرد مجازاتی برای حبس، گاه آن را به عنوان اقدامی تأمینی و احتیاطی به حساب آورده است. در نهایت باید اذعان داشت که با توجه به کارکردهایی که در این نظام برای حبس در نظر گرفته شده است حبس بیش از آن که مجازات باشد و کارکرد اصلاح و درمان داشته باشد؛ فی نفسه مطلوبیت ندارد؛ بلکه برای رسیدن به اهدافی که عمدتاً، غیر اصلاح و درمان است پذیرفته شده است.[۸۹]در جرم سرقت به نحو گستردهای اقدام به حبس گرایی شده و مجازات اصلی این جرم حبس تعیین شده است. خوشبختانه با اجرایی شدن قانون جدید مجازات که در بر دارنده مجازاتهای جایگزین حبس میباشد میتوان امیدوار بود که این مجازات کمتر مورد استفاده قرار بگیرد. با توجه به این که در این پژوهش زندانیان سال ۱۳۹۰ مد نظر بود طبق آماری که از اداره کل امور زندانهای کرمانشاه به دست آمد تعداد کسانی که به نحوی در این سال مرتکب سرقت و وارد زندان شدهاند ۳۸۶۵ نفر بوده که از این تعداد فقط ۶۳ نفر زن و مابقی مرد بودهاند. جرم شناسان و دانشمندان دیگر علوم مثل جامعه شناسان و روانشناسان آثار زیانبار متعددی برای مجازات حبس برشمردهاند که به طور گذرا و به صورت فهرست وار مواردی از آن را ذکر میگردد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
الف: اثرات سوء زندان بر جامعه
یکی از اهداف مجازاتها، ارعاب و بازدارندگی است. منظور جنبه پیشگیرانه و سودمندانه کیفر میباشد به این معنا که آن کیفر، چنان ترس و واهمهای ایجاد کند که در وهله اول، نسبت به خود محکوم است تا تمایل به ارتکاب مجدد بزه را در او از بین ببرد و در وهله دوم، نسبت به عموم افراد جامعه که جزء بزهکار بالقوه میباشند و ممکن است به تقلید از بزهکار اصلی به ارتکاب جرم روی آورند. تعبیر جلوگیری از اندیشه ارتکاب مجدد جرم از سوی مرتکب را پیشگیری خاص و جلوگیری از ارتکاب جرم به تقلید از بزهکار را پیشگیری عام مینامند.[۹۰]آمارها نشان می دهند که این کیفر در برآورده کردن این هدف موفق نبوده است و باز دیده می شود که نه تنها عموم افراد از ارتکاب جرم دست نکشیدهاند بلکه همچنین بخشی از جمعیت کیفری زندان را تکرار کنندگان جرم تشکیل می دهند و هرساله بر این تعداد افزوده می شود. اینها بیانگر این است که مجازات زندان در کاهش آمار جرائم، بازدارندگی و پیشگیری از جرم تأثیر ندارد. بنابراین زندان نه تنها نمیتواند امنیت قضایی را برقرار کند بلکه جرم ناشی از عواملی از قبیل فقر، بیکاری، بیسوادی، مهاجرت و غیره است که زندان در از بین بردن آنها هیچ نقشی و تأثیری نخواهد داشت و تا وقتی علل و زمینه های ارتکاب جرم در جامعه وجود داشته باشد زندان از ارتکاب جرم پیشگیری نخواهد کرد.[۹۱]بنابراین، اگر چه نمی توان نقش عواملی همچون فقر، بیکاری، مهاجرت و غیره را در عدم پیشگیری مجازات حبس از ارتکاب جرم نادیده گرفت اما علت اصلی این که بخش عمدهای از جمعیت کیفری زندان را هنوز تکرار کنندگان جرم تشکیل می دهند، به نظرمیرسد به لحاظ معایب و ایراداتی میباشد که در وجود کیفر حبس و اجرای آن نهفته است. لذا، وقتی که کیفر حبس با توجه به داده های آماری این هدف مجازات را برآورده نکند و اجرای آن مفید واقع نشود توسل به سیاست جایگزینی و برنامه های آن امری ضروری است. در ادامه به مواردی از اثرات سوء زندان بر جامعه اشاره می شود:
۱: عدم اصلاح و درمان مجرم:
یکی دیگر از اهداف مجازاتها بازپذیری مجدد اجتماعی بزهکار و اصلاح و درمان آنها میباشد. اندیشه اصلاح و درمان بزهکار و بازسازگاری مجدد وی یکی از آموزههای فکری مکتب دفاع اجتماعی جدید میباشد.[۹۲]اندیشه اصلاح و درمان و بازپذیری در اسناد بین المللی منعکس شده است به عنوان مثال میتوان به قواعد حداقل لازم الرعایه راجع به طرز رفتار اصلاحی با زندانیان مصوب ۱۹۵۵ و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی در سال ۱۹۶۶ توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد اشاره کرد که در سال ۱۳۵۴ به امضای دولت ایران رسیده و مجلس آن نیز آن را به تصویب رسانده است. مفاد همین قواعد و مقرر بود که قبل از انقلاب و بعداً توسط دولت جمهوری اسلامی ایران با تدوین آییننامههای تحت عنوان آیین نامه اجرایی حبس در سال ۱۳۷۲ و سپس اصلاحیه آن در سال ۱۳۸۰ به مرحله اجرا درآمد. همه این معاهدات و مقررات و طرحهای بین المللی و داخلی در جهت انسانی کردن مجازات حبس و اصلاح و درمان مجرمین پیش بینی و ارائه شده بودند اما به لحاظ مشکلات و ایراداتی که بر زندان و نحوه اجرای آن وارد میباشد جنبه های اصلاحی و بازپروری کیفر حبس دچار تردید و شکست شده است به گونه ای که زندان امروزه علی رغم تأکید بر جنبه های اصلاح و درمان و بازپروری آن، نه تنها نتوانسته در درمان و اصلاح بزهکاران موفق باشد بلکه بر نرخ تکرار جرم ارتکابی توسط زندانیان بعد از آزادی از زندان افزودهشده است. همانطور که در نمودار زیر نیز مشاهده میشود، بیش از نیمی از پاسخگویان به پرسشنامه های پژوهش بهعملآمده، دارای سابقه زندان بوده اند:
نمودار(۲-۱)
ملاحظه نمودار فراوانی برحسب داشتن سابقه زندان نشان میدهد که از جمع ۲۰۰ نفر پاسخگویان ۵۱% (۱۰۲ نفر) دارای سابقه حبس بوده و ۴۹% (۹۸ نفر) فاقد سابقه زندان هستند. حبس به عنوان یکی از مجازاتهای اصلی در بسیاری از جرائم مورد توجه و تأکید قانونگذار قوانین کیفری ایران به خصوص قوانین مرتبط با سرقت قرا گرفته است. اما باید توجه داشت که هدف از این مجازات چیست؟ آیا صرف زندان مورد توجه است و اصلاح و درمان مجرم نباید مورد توجه قرار بگیرد. گرچه در قوانین و آیین نامه ها و مقررات زندانها اصلاح پذیری مجرم زندانی مورد توجه قرار گرفته است. اما چنان که ملاحظه شد بیش از ۵۰% از افراد دارای سابقه زندان بوده اند و این نشان دهنده ناکارآمد بودن زندان در اصلاح و بازپروری مجرم میباشد.
۲: تعارض با اصل شخصی بودن مجازات:
یکی از اصول حاکم بر مجازاتهای زندان اصل شخصی بودن مجازاتها است بدین معنا که در مکتب اسلامی هر کس مسئول اعمال خویش است حال تلاش عمده حقوقدانان نیز ارائه مجازاتهایی است که ضمن برآورده ساختن اهداف اصلاحی و پیشگیری از جرم قاعده مذکور را مراعات کرده باشد. علاوه بر این زندان منجر به قطع رابطه زندانی بازندگی عادی، خانواده، کار و دوستانش می شود. انتظار کسان و بستگان مجرم و درخواست آزادی او و مراجعات مکرر جهت ملاقات زندانی و مسئولین قضایی جهت خلاصی و یا تخفیف مجازات زندانی همه و همه موجب هدر رفتن وقت و فعالیت اقتصادی آنان می شود و فشارهای اقتصادی و روانی که بر اطرافیان زندانی وارد می شود مبین این معنا است که این کیفر با اصل شخصی بودن مجازات زندان مغایرت دارد. از سوی دیگر، به طور کلی تا زمانی که فرد وارد زندان نشده است هم او و هم خانواده آن شخص از منزلت اجتماعی برخوردار هستند ولی اگر شخصی حتی به عنوان متهم و نه مجرم چند روزی را در بازداشتگاه بگذراند با توجه به تصور عوام و عدم فرق قائل شدن میان مجرم و متهم، نگاه دیگران نسبت به او تغییر می کند. حال در فرض زندانی شدن وی، خود شخص و خانواده او موقعیت خوبی را تجربه نمیکنند و در بسیاری از موارد ملاحظه میگردد که حتی فرزندان یا بستگان شخص مجرم هم از مجرمیت شخص ضرر میبینند که این امر، نوعی مخالفت و تعارض با اصل شخصی بودن مجازاتها است. در واقع، در مجازاتهای سالب آزادی مثل حبس آثار زیانبار اجرای این مجازاتها از لحاظ مسائل خانوادگی تنها مجرم را در بر نمیگیرد بنابراین خانواده، در فرض اینکه زندانی تنها نان آور آنها باشد و امرار معاش خانواده منحصر به کار کردن وی باشد، چگونه از تبعات مجازات ایمن خواهد بود؟
۳: تحمیل هزینه های اقتصادی بر جامعه
مملو شدن زندان از زندانی موجب توسعه تأسیسات و افزایش نیرو و سایر هزینه های مربوطه
میشود که تأمین آن بر عهده دولت و از بودجه عمومی مملکت میباشد؛ توضیح این که کیفر زندان علاوه بر این که افراد زندانی از کار و فعالیت باز میدارد و جامعه از بازده آنان محروم می شود، خزانه دولت نیز به جهت زندانی کردن افراد خلافکار به گونه کنترل نشده هزینه سنگینی را متحمل می شود.
۴: آموزش و انتقال جرائم:
اگر زندان بمثابه یک جامعه است و میتوان آن را همچون یک جامعه کوچک در نظر گرفت لذا همانگونه که یک جامعه به عنوان یک کل دارای یک سری اجزا و عناصر تشکیل دهنده بوده و همواره امکان این است که برخی از این اجزا از قاعده و شکل بهنجار خارج شده و حالت نابهنجار به خود بگیرد در محیط زندان نیز همواره این احتمال دارد که شاهد پدیدهای نابهنجار باشیم. از آنجا که شرایط زندانها به گونه ای است که احترام به قانون را آموزش نمیدهد بلکه راههای گریز از قانون و نحوه ارتکاب جرائم جدید آموزش داده می شود مجرمان اتفاقی به مجرمان حرفهای تبدیل میشوند برخی معتقدند که مجرمان زمانی که وارد زندان میشوند چون ماری گزیدهاند ولی هنگام خروج از زندان افعی میشوند. بنابراین هدف اصلاحی مجازات حبس کوتاه مدت به لحاظ فقدان فرصت کافی از یک سو قابل تحقق نیست و از سوی دیگر مجازات حبسهای بلندمدت خطر ناسازگار شدن محکوم با اجتماع را پس از خروج از زندان در پی دارد. در زندانهای دسته جمعی نیز به لحاظ اختلاط انواع مجرمین خطر تکرار جرم را افزایش میدهد و زندان انفرادی نیز طبع اجتماعی را در شخصیت محکوم ضایع می کند بنابراین اصلاحات انجام شده در رژیم زندان جنبه ارعابی آنرا کم اثر ننموده و انگ زندانی بودن نیز امید بازگشت به زندگی شرافتمندانه را از بین میبرد بدین لحاظ برخی مجرمین زندگی در زندان را به زندگی رنج آور و احیاناً پر زحمت خارج ترجیح می دهند.[۹۳]
ب: اثرات سوء زندان بر فرد
۱: جرم زا بودن محیط زندان:
مخالفان کیفر حبس معتقدند که زندان در عمل به یک محیط جرم زا و مجرم پرور تبدیل شده است.[۹۴]در واقع، زندان مکانی مناسب است برای آماده کردن و انتقال فنون ارتکاب بزه طی مدتی که زندانیان در یک جا با هم ارتباط دارند. به عبارت دیگر همان پدیده فرهنگ پذیری از زندان مدنظر است.[۹۵] با این توضیح که در وهله اول ممکن است در اثر تماس با بزهکاران حرفهای داخل زندان به مجرم حرفهای تبدیل شود. به همین خاطر برخی معتقدند که زندان موجب ارتقای کیفیت جرم می شود چرا که هر چه تراکم جرم بیشتر باشد مقدار یادگیری شگردها و حیلههای بزهکاری نیز بیشتر می شود.[۹۶] در وهله دوم نسبت به سایر افراد جامعه زیرا زندانی، با آزاد شدن موجب انتقال فرهنگ و فنون مجرمانه به سایر عموم افراد جامعه می شود و پدیدهای به نام فرهنگ پذیری از زندان ممکن است نسبت به عموم رخ دهد و افراد زیادی به سمت ارتکاب بزه با الگو و فرهنگ پذیری از زندانی سوق پیدا کند. در جرم شناسی معاصر نظریهای با عنوان فرهنگ پذیری از زندان مطرح شده که گونه های فرهنگ زندان در طول اقامت در حبس بر شخصیت و رفتار زندانیان اثر می گذارد. محیط زندان علی رغم تلاشها و برنامه های مسئولان اداره کننده زندانها محیطی آلوده و محلی برای یادگیری شگردهای ارتکاب جرم و متخصص شدن در ارتکاب جرائم است. جمعیت بالای زندانیان سبب عدم موفقیت و کارآیی برنامه های اصلاح و بازپروری شده است. از طرف دیگر، عدم طبقه بندی صحیح زندانیان با توجه به سن و نوع جرم ارتکابی باعث شده که زندانیانی که فاقد هرگونه سابقه مجازات و زندان هستند در محیط زندان با سابقه داران جرائم مختلف در ارتباط باشند و از آنان در ارتکاب جرم الگو برداری کنند؛ چگونه میتوان در محیطی با چنین ویژگی هایی انتظار آن را داشت که زندانی فرصت اصلاح و بازپروری را بیابد. امروزه زندان به عنوان محیط آموزش جرم شناخته شده و از بسیاری از آن اهداف فرضی مثل اصلاح مجرمان دور گشته است البته این نکته نباید فراموش شود که در مواردی هم مجازات زندان تأثیری مثبت بر مجرمان گذاشته و آنان را اصلاح و متنبه ساخته اما این موارد در برابر معایب حاصل از مجازات حبس بسیار ناچیز بوده است.[۹۷] نمودار زیر نماینگر همین تأثیرات مثبت یا منفی زندانیان از محیط زندان است:
نمودار(۲-۲)
توجه به نمودار فراوانی پاسخگویان بر حسب تأثیر مجازات زندان بر آنان نشان میدهد که از جمع ۲۰۰ نفر پاسخگو ۳۹ % (۷۸ نفر) مجازات زندان آنان را مجرمتر کرده و ۳۴%( ۶۸ نفر) مجازات زندان آنان را متخصص در جرائم کرده و۲۷% (۵۴ نفر) تأثیر مجازات زندان بر آنان مثبت بوده و اصلاح شده اند.
مجازات زندان به عنوان مجازات اصلی در جرم سرقت و بسیاری از جرائم در قوانین کیفری ایران است. همواره این مجازات مورد توجه جرم شناسان بوده و دیدگاه های متفاوتی نسبت به آن وجود دارد. تجربه ناکارآمدی این مجازات را تأیید می کند، همینطور توزیع نمودار بالا هم نشان دهنده این دیدگاه است که مجازات زندان تأثیر مثبتی در اصلاح و بازپروری مجرمان که یکی از اهداف عمده مجازات است، نمیگذارد، بلکه حتی این مجازات ممکن است زمینه های ارتکاب جرم را بیشتر کند.
۲: تأثیر سوء بر شخصیت زندانی:
باید تأکید نمود که زندان تأثیر عمیقی بر روح و روان زندانی بر جای می گذارد. این تأثیر شاید سالیان دراز پس از زندان نیز باقی بماند منتقل شدن به زندان تنها یک انتقال فیزیکی نیست بلکه زندانی تازه مجازات شده کسی است که از وضعیتی از مجازات به وضعیت دیگری پا گذاشته است. و از این رو به دنبال هویت جدیدی است که خود را با وضعیت و موقعیت تازه سازگار نماید. بخشی از این هویت با بر چسبی که جامعه به او میزند شکل میگیرد و مابقی آن در ارتباط با افرادی است که با آنها به سر خواهد برد و به همین علت است که زندان را آموزشگاه بزهکاری نام نهادهاند چرا که فرد از طریق یافتههای داخل زندان زمینه بزهکاری و تکرار جرم را فرا میگیرد. همچنین اگر دو عامل آزادی عمل زندانیان و تجمع تعداد زندانی مجرم و ناسازگار با جامعه را که باعث اندیشه مجرمانه زندانیان می شود مد نظر قرار دهیم و یک طرف معادله بگذاریم نتیجه معادله فجایع بی شماری خواهد بود که می تواند در محیط بسته زندانها اتفاق افتد. همچنین زندان را میتوان به بیمارستان شبیه کرد همانگونه که بیماران از بیماری خود مینالند و انتظار بهبود و خروج از بیمارستان را دارند چه بسا با پزشک و پرستار خود به ستیزه بر میخیزند زندانیان نیز با مقایسه کردن جرم خود با جرم دیگران و مدت زندان تعیین شده برای خود و اشخاصی که نظیر جرم او مرتکب شده و بحث در عادلانه و غیر عادلانه بودن احکام صادره نوعی بیماری و نبود آرامش در آنان به وجود می آید که حتی به مراقبان زندان اعتراض و با آنان به خشونت رفتار می کنند.[۹۸]
۳: مشکلات جنسی و بهداشتی زندان
تراکم جمعیت در زندان سبب می شود که در واقع حالت «انبار کردن» انسانها به وجود آید بنابراین زندانها در اغلب کشورها با کمبود منابع مالی، نبود مراقبتهای بهداشتی و تغذیهی مناسب رو به رو هستند.[۹۹] اجرای مجازات زندان سبب می شود که تعداد کثیری از افراد برای مدت زمان مختلف در یک مکان محبوس شوند که در این مدت از آزادی بی نصیب و از تماس با همسرانشان محروم میشوند. چنین امری سبب تجاوزات جنسی در میان زندانیان می شود که با توجه به تحقیقات انجام شده در بین زندانیان بسیار شایع است و اصطلاح عروس زندان در بین زندانیان نمایانگر وجود این حقیقت کثیف و تلخ است. از سوی دیگر، با توجه به این که تعداد افراد زندانی سال به سال افزایش مییابد به موازات آن بر تعداد زندانها افزوده نمی شود اولیای امور ناگزیر آنان را در همان زندانهای سابق جای می دهند، از این رو مشاهده می شود که در سلولهای زندان سه یا چهار برابر ظرفیتی که از طرف مسولان بهداشت معین گشته زندانی نگهداری می شود. تراکم افراد زندانی باعث می شود که بیماریهای واگیردار در میان آنان شایع گردد.[۱۰۰]بدون تردید موقعیت زندان زمینه مساعدی برای انتقال بیماریهای واگیردار و عفونی مانند ایدز و هپاتیت است. همچنین مسائلی در میان زندانیها، همچون خالکوبی و سوراخ کردن پوست و نیز شیوع بیماری های روانی ، بیماری گال و غیره در زندان بوجود می آید.
۴: بیکاری و طرد اجتماعی:
بیکاری و طرد اجتماعی از دیگر آثار زیان بار زندان محبوس شدن افراد فعال جامعه است. مجازات حبس ضمن آن که در حین اجرا باعث بیکار شدن یک عضو فعال جامعه میگردد پس از اجرا نیز باعث می شود که فرد موقعیت شغلی خود را از دست بدهد و عضوی که در گذشته عضو کاری جامعه بود اکنون بسان عضو بیکار سربار جامعه شود. زندان موجب طرد اجتماعی زندانی می شود و درصدد قابل توجهی از خانوادهها، اقوام، دوستان و هم محله نسبت به مجرم آزاد شده بی اعتنا شده و هیچ تمایلی به معاشرت با وی از خود نشان نمیدهند. این امر سبب می شود که حس انتقام و کینه به جای عبرت و عاطفه در دل زندانی آزاد شده به وجود آید و هر چه بیشتر از جامعه و اطرافیان فاصله گیرد فرد به دور از نظارت و کنترل اجتماعی باز به ارتکاب اعمال مجرمانه مبادرت میورزد.
۵: عدم طبقه بندی صحیح در زندان:
یکی از راههای جلوگیری از آسیبهای زندان طبقه بندی زندانیان است که باید آنها را برحسب جنسیت، سابقه، سن، نوع جرم، میزان محکومیت به حبس؛ وضع جسمانی و غیره زندانی کرد. طبقه بندی زندانیان در زندانهای کشور ما بر ملاک سن و جنس قرار میگیرد هر چند برخی مواقع ملاک سن در نظر گرفته نمی شود پس همه زندانیان صرف نظر از این ملاک با انواع جرائم اعم از سنگین و سبک آشنا و همچنین بدون توجه به دفعات محکومیت و نیز بدون عنایت به کیفیت و چگونگی ارتکاب جرایمشان در کنار یکدیگر قرار گرفته میشوند یعنی در واقع خواسته و ناخواسته زمینه را جهت آموزشهای تبهکارانه و تبادل اطلاعات بزهکارانه فراهم میآورند به همین جهت جوان اغفال شدهای که شاید اگر به زندان محکوم نمیشد احتمالاً هیچ گاه مرتکب جنایات سنگین هم نمیشد. بنابراین باید شیوه طبقه بندی زندانیان اصلاح شود.
۶: برچسب خوردن
فرایند برچسب خوردن در یک جامعه مانند جامعه زندان را نظریه پردازان به دو مرحله اساسی تقسیم کرده اند: انحراف اولیه و انحراف ثانویه. در مرحله انحراف اولیه، افراد از هنجارهای اجتماعی سر بر میتابند ولی برچسب نمیخورند و خود را منحرف نمینگارند از این گذشته دیگر افراد جامعه نیز هنوز برای آنان احترام قائلند و آنان را منحرف نمیدانند. مرحله انحراف ثانویه زمانی رخ میدهد که رفتار انحرافی توسط افراد مهم جامعه مثل دوستان، والدین، کارفرمایان، مقامات، پلیس و دادگاه علنی و آشکار گردد. خطاکار و شخصی که هنجارها را زیرپا گذاشته که در این صورت شخص محکوم به انحراف می شود سرزنش و مجازات میگردد. افرادی که برچسب خوردهاند، از این نظر که مردم نسبت به آنان توجه بیشتری دارند، بیشتر در چشم میآیند. این بیشتر در چشم آمدن، اغلب موجب می شود که کارهای آنان از نزدیکتر و دقیق تر مورد توجه قرار بگیرد و لذا کشف دومین و سومین موارد رفتار انحرافی احتمالاً بیشتر از مورد اول امکان پذیر است. مسئله مهمتر آنکه افرادی که در مشاغل مرتبط با فرایندهای انحرافی قرار دارند (عوامل مربوط به عدالت کیفری)، زمانی که یک فرد مورد توجه دستگاه آنان قرار گرفت، افراد برچسب خورده به مشتریان نظام عدالت کیفری تبدیل میشوند و مانند دیگر مشاغل خوب تجاری، این نظام، حساب مشتریان خود را به خوبی داراست. آنانی که یک بار برچسب خورده اند، مثلاً کسانی که به طور مشروط آزادند یا مجرمان سابق، مشکل میتوانند از این مورد توجه مخاطبان قرار گرفتن بگریزند و لذا رفتار بعدی آنان، احتمالاً مورد شناسایی و برچسب خوردن دوباره قرار خواهد گرفت.[۱۰۱]
مجازات حبس نیز پیامد برچسب زنی را خواهد داشت وبا وجود این باید منتظر نتایج بدی بود با برچسب خوردن زندانی برمجرم دیگر پس از آزادی امکان بازگشت به یک زندگی عادی برایش فراهم نیست چرا که به هرجا که برود او را با نگاهی منفی می نگرند حتی اگر اصلاح شده باشد، چنین دید منفی ممکن است باعث بازگشت حالت خطرناک وتکرار ارتکاب جرم توسط زندانی آزاد شده شود ، چرا که با برچسب زندانی او دیگر در جامعه جایگاهی پست یافته و جامعه مجال بازگشت او ار به یک زندگی عادی نمیدهد وحتی گاهی ممکن است سبب ایجاد حس انتقام از جامعه در او شود که بروز این حس ممکن است یه صورت تکرار بزهکاری و یا ارتکاب دیگر جرائم باشد.
۷: زوال حس مسئولیت
مجازات زندان نه تنها نیروی بازدارنده ندارد بلکه حس مسئولیت را نیز در نهاد زندانیان از بین میبرد و آنان را به بیکاری و تن پروری سوق میدهد زیرا بسیاری از زندانیان مدت زیادی را در زندان به سر بردهاند و در آنجا با بیکاری و تن پروری روزگار گذراندهاند و تمامی نیازهای آنان از خوراک و پوشاک، مسکن وغیره بدون تحمل زحمت تامین گشته، چنان این وضع عادی جلوه می کند که حتی برای بیرون آمدن از زندان میل چندانی نشان نمیدهند. در نتیجه احساس مسئولیت در مقابل خود و عائله شان در نهاد آنان نابود می شود چنانچه از زندان بیرون بیاید دوباره مرتکب جرمی میشوند تا به زندان برگردند چرا که در زندان به برخی حوائجشان دسترسی پیدا می کنند که در بیرون از زندان امکان دسترسی به آنها را ندارند از اینرو در زندان هیچ نوع رنجی احساس نمیکنند و به طبع شوق زندان آنها را به ارتکاب مجدد جرم وا می دارد تا بتوانند از واقعیت زندگی خود که در نظر آنها یک نوع زندانی جلوه گر شده خلاصی پیدا کنند.[۱۰۲]مجرمان به عادت پس از مدتی به مجازات زندان عادت کرده و آن را به عنوان محلی برای زندگی انتخاب کرده و حتی پس از آزادی عمداً و به قصد زندانی شدن مرتکب جرم میشوند و از زندان به عنوان سرپناه و جایی برای تن پروری وخوردن وخوابیدن یاد می کنند.
آنچه گفته شد تمامی آثار زیانبار حبس نبود بلکه نمونههایی از آن بود. واقعیت این است که زندان در بهترین حالت نیز نمیتواند سازنده باشد چه رسد به اینکه زندان فاقد شرایط زیستی مناسب و در مجموع فاقد هر نوع امکانات برای بازآموزی و تغییر شخصیت زندانی در جهت مثبت باشد. با وجود چنین معایبی چرا باید از این مجازات به طور گسترده استفاده شود به نحوی که امروزه در ایران تورم جمعیت بیش از حد تعادل و تناسب در زندانها مشاهده شود. با نگاهی به زندانها آشکار میگردد که نه تنها اصلاحی صورت نمیگیرد بلکه انواع راهکارهای جدید برای جرائم آینده و جرائم جنسی و معتاد شدن در زندان و غیره بر روابط زندانیان حاکم است. این موارد باعث می شود شخصی که برای بار اول وارد زندان می شود به تدریج با محیط و اشخاص و نوع رابطه خو گرفته و همانند یک مجرم حرفهای که برای جرائم آینده برنامه ریزی و حرفهای گری بیشتری دارد از زندان بیرون میرود. آثار سوء زندان تا سالها دامنگیر فرد زندانی وخانوادهاش می شود و در نهایت اجتماع هم از آن آسیب میبیند. البته با اجرایی شدن قانون جدید مجازات که در بردارنده مجازاتهای جایگزین حبس میباشد میتوان امیدوار بود که از این تورم جمعیت زندانیان تا حدی کاسته شود. باید در نظر داشت که استفاده نامعقول و کورکورانه و با هدف صرف کاهش جمعیت زندانیان از مجازاتهای جایگزین حبس همانند استفاده بیش از حد از مجازات حبس می تواند آثار زیانباری در بر داشته باشد چرا که ممکن است سبب گستاخی مجرمان در ارتکاب سرقت شود. نباید به طور کامل مجازات زندان را محکوم و مطرود ساخت در موارد خاص خود زندان می تواند بسیار مؤثر و مفید واقع شود و نکته در همین جاست که از مجازات زندان باید در موارد لازم استفاده کرد مثلاً در مورد مجرمان خطرناک و یا مجرمان به عادت که در این موارد مجازاتهای جایگزین حبس ممکن است فایدهای اصلاحی و ارعابی برای این دسته از مجرمین نداشته باشد و بر عکس مجازات حبس برایشان بسیار مؤثر باشد
بند دوم: اقدامات سازمان زندآنهای کرمانشاه جهت اصلاح زندانیان
سازمان زندانهای شهرستان کرمانشاه جهت اصلاح و بازپروری زندانیان خود اقدام به انجام برنامه های متنوع آموزشی و فرهنگی نموده و نهایت تلاش خود را در جهت اصلاح زندانیان نموده است که به طور خلاصه به این اقدامات اشاره میگردد.
الف: برگزاری کلاسهای آموزشی و فرهنگی
سازمان زندانهای کرمانشاه با برگزای کلاسهای متنوع آموزشی برای زندانیان سعی کرده تا از طریق آموزش و بالا بردن سطح سواد و علم و اطلاعات زندانیان، آنها را از تکرار جرم پس از آزادی از زندان باز دارد. همچنین در بعضی از این کلاسها آموزشهای فنی وحرفه برای زندانیان مورد توجه قرار میگیرد و زندانیان با اتمام دوره آموزش خود در رشته فنی مورد علاقه تخصص لازم را پیدا می کنند تا پس از خروج از زندان بتوانند شغلی داشته باشند و از این طرق یکی از زمینه های بزهکاری را که بیکاری میباشد از بین ببرند. همچنین در کلاسهای آموزشی مسائل دینی و مذهبی آموزش داده می شود که سطح ایمان واعتقاد زندانیان بالا برود تا به عنوان مثال اعتقاد به کسب روزی حلال بیشتر شود و چنین اعتقادی در مقابله با جرمی چون سرقت همچون سدی میباشد و مانع از ارتکاب این جرم شود.
ب: ارائه خدمات مشاوره به زندانیان
از دیگر اقدامات سازمان زندانهای کرمانشاه ارائه خدمات مشاوره به زندانیان میباشد که امری بسیار پسندیده است. از مواردی که می تواند سبب بروز بزهکاری و دیگر ناهنجاریهای اجتماعی شود بیماریهای روانی و یا عدم تعادل روحی میباشد، زندانیان به طور رایگان از خدمات مشاوره که توسط مددکاران اجتماعی و روانشناسان انجام می شود بهره مند هستند تا در صورت نیاز اقدام به درمان و اصلاح آنان شود، همچنین با برگزاری جلسات مشاوره به صورت گروهی سعی میگردد که با ایجاد تعامل در میان زندانیان بهبود روابط سالم میان آنان برقرار گردد.
ج: برگزاری کلاسهای ورزشی
به منظور پر شدن اوقات فراغت زندانیان علاوه بر کلاسهای آموزشی و فرهنگی، سازمان زندانهای کرمانشاه اقدام به برگزاری کلاسهای ورزشی و ترغیب زندانیان به ورزش نموده است که کاری بسیار پسندیده میباشد. ورزش کردن سلامت جسمیزندانیان را که در محیطی نامطلوب و بی تحرک هستند تضمین می کند. و در نشاط زندانیان تأثیر بسزایی دارد. علاوه بر موارد ذکر شده ورزش کردن و ترویج آن می تواند تا حدی از تأثیر نامطلوب زندان بر زندانیان بکاهد چرا که با فراهم بودن امکانات برای تفریح سالمی چون ورزش تمایل به سوی کارهای ناسالم دیگر مثل خالکوبی که در بین زندانیان بسیار شایع است و عامل بسیار مهمی در انتقال بیماری ایدز میباشد، کمتر میشود.
د: حمایت از زندانیان توسط دفتر مراقبت پس از خروج
سازمان زندانهای کرمانشاه با تشکیل دفتر مراقبت پس از خروج اقدام به حمایت از زندانیان پس از آزادی از حبس نموده، زندان سبب مشکلات فراوانی برای زندانیان پس از آزادی می شود مشکلاتی چون بیکاری و عدم توانایی پرداخت هزینه های زندگی، زندان چون بر چسبی می شود بر زندانیان که دید جامعه را حتی در صورت اصلاح کامل آنان بدبین می کند و همین امر سبب ایجاد مشکلاتی فراوانی هم از لحاظ فردی و هم اجتماعی برای زندانی آزاد شده میگردد؛ به همین منظور سازمان زندانهای کرمانشاه با تشکیل دفتر مراقبت پس از خروج سعی در حمایت از زندانیان برای برگشت به زندگی عادی نموده و در حد توانایی خود آنان را مورد توجه و حمایت قرار میدهد، اقدامات این نهاد بسیار مؤثر و مفید واقع شده ولی به نسبت تورم جمعیت زندانیان بسیار ناچیز به نظر میرسد.
مبحث دوم: جرم شناسی حقوقی نهاد های قانونی_کیفری
در این مبحث ابتدا به عملکرد نیروی انتظامی به عنوان اولین نهاد قانونی که از در برابر وقوع جرم سرقت و مبارزه با آن واکنش نشان میدهد، پرداخته می شود و سپس عملکرد دادسرا و دادگاه و اجرای احکام کیفری به عنوان نهادهای کیفری که با جرم سرقت مرتبط هستند، ارزیابی میگردد.
گفتار اول: بررسی عملکرد نیروی انتظامی
نیروی انتظامی از یک سو به عنوان نهادی که وظیفه حفظ امنیت داخلی را بر عهده دارد نقش بسیار مهمی در میزان جرائم دارد و از سوی دیگر، اولین نهادی است که از جرم آگاه می شود و جهت تحقیق و تفحص در محل وقوع جرم حضور مییابد. بنابراین عملکرد صحیح نیروی انتظامی می تواند سبب کاهش جرم شده و برعکس عملکرد نادرست این نهاد ممکن است سبب افزایش جرائم شود. در ارتباط با نیروی انتظامی، پیشگیری از وقوع جرم، هم الزامی قانونی و منطقی سازمانی است که طبق شق «د» بند ۸ و بند ۱۸ ماده چهار قانون نیروی انتظامی مصوب ۲۶/۴/ ۱۳۶۹ مجلس شورای اسلامی، به عنوان یکی از وظایف و مأموریتهای عمده و اصلی نیروی انتظامی تلقی می شود. بر این اساس، نیروی انتظامی دو مجموعه را در تشکیلات خود به وجود آورده است؛ یکی پلیس پیشگیری که در چارچوب شق «د» بند ۸ ماده چهار، مبادرت به اقدامات پیشگیرانه وضعی می کند و دیگری معاونت اجتماعی که بر مبنای بند ۱۸ ماده چهار، در جهت پیشگیری اجتماعی فعالیت می کند.