توان سمت راست و بالا نشان دهنده سطح معنیداری خطاست.
۴-۴-۲ وزن صد دانه
وزن دانه آخرین جزء از اجزای عملکرد است که تعیین میشود و به شرایط محیطی دوره پس از گلدهی بستگی زیادی دارد. وزن دانه تا حد زیادی با مدت زمان و سرعت پر شدن دانه تعیین میشود و هر گونه تنش محیطی که دوره پرشدن دانه را کند نماید، وزن دانه را کاهش خواهد داد. به دلیل اینکه بیشترین قسمت هیدراتهای کربن دانهها از مواد فتوسنتزی تولید شده پس از گردهافشانی تأمین میشود، بنابراین درصد دانههای پر شده به عوامل محیطی، شرایط تغذیهای و فتوسنتز گیاه بعداز گلدهی بستگی دارد (گاستیلیو و همکاران ، ۱۹۹۲).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که علاوه بر اثر اصلی شوری و کود سولفات روی (در سطح احتمال خطای یک درصد)، اثر متقابل نیز (در سطح احتمال یک درصد) بر این صفت معنیدار بود (جدول ۴-۴).
نتایج اثر متقابل نشان داد که تأثیر کود سولفات روی، در سطح شوری ۴ دسیزیمنس بر متر سبب افزایش نسبی وزن صد دانه شد اما تأثیر آن در سطوح شوری ۸ و ۱۲ دسیزیمنس بر متر قابل توجه نبود. نتیجه جالب توجه درسطح شوری ۱۶ دسیزیمنس بر متر بهدست آمد که نشان داده شد با افزایش غلظت سولفات روی وزن صد دانه کاهش پیدا کرد بهطوریکه کود سولفات روی ۳۰ میلیگرم در کیلوگرم نسبت به شاهد باعث کاهش ۳۶ درصدی وزن صد دانه شد (شکل۴-۲۷).
تعداد زیادی از محققان اثر متقابل مثبت بین شوری و عناصر غذایی را گزارش کردهاند. به طور کلی عملکرد محصولات زراعی با افزایش شوری کاهش مییابد. با وجود این، در یک سطح شوری معین، رشد گیاه را میتوان با استفاده مناسب از کودها افزایش داد اما در سطح شوری زیاد پاسخ گیاه به کود محدود میشود و حتی ممکن است افزودن کود اثرات شوری را تشدید بخشد و به کاهش عملکرد منجر گردد (گوپتا و همکاران[۱۱۳]، ۱۹۷۷). میونس[۱۱۴] (۲۰۰۲) نیز اعلام نمود که کاهش آب قابل دسترس در شرایط شوری به همراه ایجاد اثر سمیت یونی برخی عناصر (از جمله سدیم و کلر ) و عدم تعادل غذایی، موجب کاهش عملکرد گیاه میشود. همچنین طی بروز تنش شوری علاوه بر کاهش جذب آب، تجمع برخی از یونها در غلظت بالا در بافت گیاهان میتواند منجر به سمیت و یا عدم تعادل یونی شود. پایینتر بودن فعالیت یونهای غذایی در خاکهای شور، عدم تعادل عناصر غذایی را در گیاهان تحت تنش موجب میشود و در نتیجه ممکن است بینظمی تغذیهای در آنها تشدید شود (گارگ وگوپتا[۱۱۵]، ۱۹۷۷) و یا ممکن است شوری با تأثیر بر قابلیت استفاده از برخی عناصر، فرایند جذب، انتقال یا توزیع عناصر غذایی درون گیاه را دچار مشکل سازد و یا با غیرفعال نمودن نقش فیزیولوژیکی عنصر غذایی مصرف شده، منجر به افزایش ذاتی نیاز غذایی گیاه گردد (ملکوتی و همایی[۱۱۶]، ۲۰۰۵).
شکل ۴-۲۷ برشدهی اثر متقابل شوری و سولفات روی بر وزن صد دانه
نتایج آزمایشات حاضر در مورد صفت وزن صد دانه با یافتههای خوشگفتارمنش و همکاران (۲۰۰۴) که نشان دادند با مصرف سولفات روی در یک خاک شور، افزایش سولفات روی در همه ارقام گندم در سطوح بالای شوری باعث افزایش عملکرد دانه و اجزای عملکرد دانه میشود تناقض دارد.
در خصوص تأثیر شوری بر رشد و اجزای عملکرد، در پژوهشی توسط فرانسوا و همکاران (۱۹۹۴) مشخص گردید که شوری مداوم در طول فصل رشد، به طور معنیداری موجب کاهش رشد و اجزای عملکرد گندم میشود. آنها در این پژوهش مهمترین دلیل کاهش وزن دانه در بوته و عملکرد را تأثیر سوء شوری بر دوره پر شدن دانه عنوان نمودند و اشاره کردند که بر اثر شوری طول دوره پر شدن دانه کاهش مییابد و به تولید دانههایی با وزن کمتر منجر میشود که در نهایت کاهش عملکرد را به دنبال دارد. بهعلاوه مهمترین دلیل فیزیولوژیک کاهش عملکرد دانه در هر بوته را میتوان به کاهش جذب آب یا خشکی فیزیولوژیک، صدمه به غشاء سلولی یا غشاء واکوئلی، انتخابی بودن یونها، انتقال و تراوش یونهای سدیم و پتاسیم، هزینه تنظیم اسمزی، تنظیم هورمونی گیاه و کمبود مواد غذایی نسبت داد (درودی و سیادت[۱۱۷]، ۱۹۹۷).
۴-۴-۳ عملکرد دانه
نتایج حاصل از تجزیه واریانس بیانگر اثر معنیدار شدن شوری و کود روی (در سطح احتمال خطای یک درصد) بر عملکرد دانه میباشد. اثر متقابل آنها نیز در سطح احتمال خطای یک درصد بر این صفت معنیدار بود (جدول ۴-۴).
شکل ۴-۲۸ نشان میدهد که کود سولفات روی در سطح شوری ۴ و ۱۶ دسیزیمنس بر متر تأثیر کمتری نسبت به شوری ۸ و ۱۲ دسیزیمنس بر متر بر افزایش عملکرد دانه داشته است. در سطح شوری ۱۲ دسیزیمنس بر متر نشان داده شد که با افزایش غلظت کود سولفات روی عملکرد دانه افزایش یافت. البته بین تمام سطوح تفاوت وجود داشت و میتوان اینگونه تفسیر کرد که در شوری ۴ دسیزیمنس بر متر چون تنش بر گیاه وارد نشده است سطوح کود خود را نشان نداده است اما در سطح شوری ۸ دسیزیمنس برمتر افزایش غلظت روی سبب افزایش عملکرد شده است بهطوریکه عملکرد دانه در کود سولفات روی ۳۰ میلیگرم در کیلوگرم برابر با شرایط غیر تنش بوده است و میتوان اینگونه نتیجه گرفت که با بهره گرفتن از سطوح مختلف کود سولفات روی در شوری ۸ دسیزیمنس بر متر، به اندازه شوری ۴ دسیزیمنس بر متر میتوان محصول برداشت کرد. این نتیجهگیری بخصوص برای کشاورزانی که EC آب چاههای آنها در محدوده شوری ۸ دسیزیمنس بر متر میباشد و از استفاده از آنها اجتناب میکنند میتواند مفید باشد چرا که با بهره گرفتن از آبیاری متناوب با آب شور و کود سولفات روی میتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند (شکل ۴-۲۸).
شکل ۴-۲۸ برشدهی اثر متقابل شوری و سولفات روی بر عملکرد دانه
این نتایج با یافته هایی که افزایش معنی دار عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، طول سنبله و تعداد سنبله در واحد سطح را با افزایش کودهای ریز مغذی آهن و روی گزارش کرده اند مطابقت دارد (ملکوتی، ۱۳۷۷؛ بلالی و همکاران، ۱۳۷۹؛ ییلماز و همکاران، ۱۹۹۷؛ همانتارانجان و گری، ۱۹۸۸). نتایج تحقیق افیونی و همکاران (۱۳۸۰) نیز حاکی از آن بود که عملکرد دانه، وزن هزار دانه و تعداد سنبله بارورگندم در تیمار آبیاری با آب ۸ دسی زیمنس برمتر نسبت به آبیاری با آب ۶ دسی زیمنس بر متر مقدار کمی کاهش داشته ولی با افزایش شوری آب آبیاری میزان کاهش عملکرد بیشتر شد. همچنین زیاد بودن عملکرد در شرایط تنش می تواند ناشی ازتحمل زیاد به تنش ویا ظرفیت تولید بالا و یا هر دوبه عنوان مکانیسم باشد (فیشر و مائور، ۱۹۷۸).
افزایش و یا کمبود روی در گیاهان زراعی هم رشد گیاه را و هم عملکرد نهایی را کاهش میدهد زیرا عنصر روی در دامنه وسیعی از فرایندهای فیزیولوژیکی و بیولوژیکی تأثیر دارد (ملکوتی و همکاران، ۱۳۸۰). ضمنأ غلظت نامناسب روی سبب وارد آمدن صدمات قابل توجهی به گیاه میشود (چاکرالحسین و همکاران، ۱۳۸۸). نقش سولفات روی بهعنوان بخش فلزی یا بهعنوان فعال کننده بعضی از آنزیمها مطرح است. در شرایط کمبود روی فعالیت آنزیم الکل دی هیدروژناز، RNA پلیمراز و DNA پلیمراز کاهش مییابد بنابراین نقش آن در سوخت و ساز گیاه کاملأ مشخص است. براون [۱۱۸]و همکاران (۱۹۹۳) اذعان داشتند که در اثر مصرف آهن و روی، مقدار کل کربوهیدرات، نشاسته و پروتیین دانه بالا میرود که نهایتأ افزایش عملکرد را به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر سولفات روی در گندم باعث کاهش محتویات کربوهیدرات در برگ و ساقه هنگام شکل گیری سنبله می شود که ظاهرا باعث تسهیل جریان کربوهیدراتها به دانه و در نهایت باعث بالا رفتن کیفیت دانه یا افزایش غلظت روی در دانه میگردد و از سویی دیگر نیز میتواند باعث انتقال بهتر پروتئین به دانه گندم شود.
حیدری و همکاران (۲۰۰۶) با بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری بر گندم رقم چمران گزارش نمودند که درشرایط تنش شوری، میزان شاخص برداشت و میزان انتقال مجدد مواد فتوسنتزی از بخش هوایی به دانه افزایش می یابد.
نتایج پژوهش حاضر در رابطه با عملکرد دانه، بهره برداری بیشتر از پدیده انتقال مجدد مواد فتوسنتزی و انتقال جریان کربوهیدرات از ساقه و برگ را به عنوان مکانیزم جبرانی در شرایط تنش نشان میدهد و از نظر تأثیر کود سولفات روی بر گیاه نشان داد که در شوری ۸ و ۱۲ دسیزیمنس، با افزایش غلظت روی افزایش عملکرد را در پی خواهد داشت.
۴-۴-۴ عملکرد بیولوژیک
نتایج تجزیه واریانس عملکرد بیولوژیک نیز نشان دهنده معنیداری اثر اصلی و اثر متقابل در سطح احتمال خطای یک درصد بر این صفت میباشد (جدول ۴-۴). واکنش عملکرد بیولوژیک گندم در سطوح مختلف شوری نسبت به کود سولفات روی مشابه بوده است البته بین تمام سطوح شوری اختلاف وجود داشت و در هر سطح شوری عملکرد بیولوژیک با افزایش کود سولفات روی به مراتب افزایش یافت اما در تمام سطوح کودی شیب ملایمی داشت (شکل۴-۲۹).
شکل ۴-۲۹ برشدهی اثر متقابل شوری و کود سولفات روی بر عملکرد بیولوژیک
بیوماس به عنوان یکی از بهترین شاخصهای رشدی تعیین کننده عملکرد دانه است (رومرو و همکاران، ۲۰۰۱). رودریگز و همکاران (۲۰۰۵) کاهش بیوماس در گیاهان در اثر تنش شوری را در نتیجه کاهش وزن خشک ریشه و ساقه و برگ گیاه عنوان نمودند. محمودزاده و همکاران (۲۰۰۷) نیز با بررسی تأثیر شوری بر ویژگیهای ظاهری دو رقم کلزا (Brassica napus L.) کاهش بیوماس آنها را با افزایش سطح شوری گزارش نمودند. کاهش جذب آب توسط گیاه و نیز اثرات سمی یونهای Na+ و –Cl ناشی از حضور غلظتهای زیاد این یونها در محلول خاک از جمله دلایل کاهش بیوماس گیاه در این شرایط عنوان شده است (اسلام و محمد، ۱۹۷۲).
بیوماس کمتر در ژنوتیپ های حساس احتمالآ به دلیل تخصیص مصرف انرژی خارج سلولی گیاه جهت تنظیم اسمزی در شرایط تنش و در نتیجه مصرفATP بیشتر در این راستا است (وین جونز و گورهام، ۱۹۹۳). عنصر روی نیز به دلیل حفظ بهتر فعالیتهای فتوسنتزی، باعث افزایش وزن ریشه و اندام هوایی گندم شد (کک مک، ۲۰۰۹). همچنین زند و همکاران (۱۳۸۸) گزارش کردند که یکی از روشهای بالا بردن وزن خشک کل گیاه تأمین نمودن عناصر غذایی اصلی و عناصر کم مصرف مورد نیاز گندم مثل روی است.
۴-۵ روابط میان اجزای عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک
ویژگیهای ژنتیکی صفات، روابط بین آنها و چگونگی تأثیرگذاری صفات بر یکدیگر که جهت دستیابی به بالاترین عملکرد از اهمیت خاصی برخوردار است، ما را بر آن میدارد که از طریق شناخت این روابط و چگونگی تأثیر گذاری آنها بر یکدیگر روشهای مدیریتی، زراعی و اصلاحی مناسبی را اعمال نماییم. این روابط جهت بهبود عملکرد دانه نقش بسزایی دارد.
نتایج همبستگی نشان داد که بین عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله و عملکرد بیولوژیک همبستگی مثبت و معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. یعنی با افزایش اجزای عملکرد، عملکرد دانه افزایش یافته است (جدول ۴-۵).
مشاهده میگردد عملکرد بیولوژیک همبستگی مثبت و معنیداری با وزن صد دانه و تعداد دانه در سنبله دارد که در نتیجه بر عملکرد دانه تأثیر معنیداری دارد. وزن دانهها که آخرین جزء از اجزاء عملکرد است با انتقال جریان کربوهیدرات از ساقه و برگ بهدست میآید که عملکرد بیولوژیک بالا و حفظ تعداد زیادی از برگها بخصوص برگ پرچم کمک زیادی به آن خواهد نمود. تعداد دانه نیز که جزء دیگری از اجزاء عملکرد میباشد تأثیر زیادی بر عملکرد دانه خواهد داشت و در اینجا به خوبی روابط بین عملکرد و اجزای آن و تأثیر زیادی که در نهایت بر عملکرد دانه خواهند داشت نشان داده شده است.
جدول ۴-۵ ضرایب همبستگی ساده بین اجزای عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک