چند رسانه ای[۳۴]
اصطلاح چند رسانه ای بر کاربرد رسانه های گوناگون برای انتقال اطلاعات نظارت دارد (عطاران، ۱۳۸۱). چند رسانه ای نوعی فناوری است که ترکیب دو یا چند رسانه مانند: متن، صدا، صوت، گرافیک، ویدیو تمام متحرک، ویدیویی آهسته (انیمیشین) را بر یک برنامه کاربردی کامپیوتری آسان می سازد که جهت استفاده در فعالیت های آموزشی و نمایشی جذاب تر و مناسب تر هستند (لاودن و لاودن، ترجمه محسنی، ۱۳۸۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در گذشته چند رسانه ای عبارت از کاربرد چند رسانه مانند: عکس، کاست نوار، اسلاید و فیلم و … به صورت همزمان و با رویه واحد بود. اما در عصر حاضر کامپیوتر رسانه های مذکور و دیگر قالب اطلاعاتی مانند: ویدیو، گرافیک، متن و صدا … را به صورت تعاملی و قابل دستکاری برای یادگیری در کنار هم قرار می دهد. فضای یادگیری که توسط چند رسانه ای سرویس دهی می شود، دارای سه ویژگی می باشند: اولاً اینکه یادگیری انفرادی را میسر می کند. دوم اینکه به یادگیرنده امکان دستکاری محیط یادگیری خود را می دهد و سوم اینکه سرعت یادگیری متناسب با یادگیرنده تنظیم می شود (عطاران، ۱۳۸۱).
نرم افزارها[۳۵]
نرمافزارها دستورالعملهای دقیقی هستند که عملیات سیستمهای رایانهای را کنترل میکنند. بدون نرمافزارها، سخت افزارهای رایانهای نمیتوانند وظایفی را که برای رایانهها در نظر گرفته شده، انجام دهند. بر این اساس نرم افزارها بسته به نوع کاری که انجام می دهند به گروههای متعدد تقسیم میشوند (افضلنیا، ۱۳۸۴).
۳) تلویزیون
از جمله وسایل ارتباط جمعی است که در امر آموزش به کار گرفته شده است. به طور کلی تلویزیون تاثیرات عمیقی بر مخاطبین خود می گذارد و تحقیقات زیادی این امر را به اثبات رسانیده است (احدیان، ۱۳۷۵)
۴) ویدئو
سیستم های ویدئویی تعاملی در حال حاضر در اغلب مراکز آموزشی کشورهای پیشرفته یافت می شود. در این سیستم ها دو رسانه ی آموزشی رایج، یعنی ویدئو و رایانه به صورت یک منبع آموزشی منسجم مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از پیوند این دو رسانه به یکدیگر، ترکیب برنامه ها، تدریس انعطاف پذیر، تعاملی و آماده (به وسیله ی رایانه) با ویژگی های صدا و تصویر مناسب (به وسیله ی ویدئو) می باشد (احدیان، رمضانی، ۱۳۷۸).
مزایای کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش
نفیسی (۱۳۸۲) مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات را شامل موارد زیر می داند:
– کاهش محدودیت یادگیری و تقویت برابری فرصت ها
– بالا بردن کارایی و بهره وری در آموزش و پرورش
– تربیت نیروی انسانی متناسب با عصر دانش و اطلاعات
سلینجر (۲۰۰۱) نیز در این رابطه اظهار می کند که: فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند یادگیری را به روش های گوناگون پشتیبانی کند و باعث تسهیل ارتباطات، افزایش دسترسی به اطلاعات، فراهم نمودن دسترسی بهتر به یادگیری برای دانش آموزان دارای نیازهای آموزشی ویژه، الگوسازی و شبیه سازی طیفی گسترده از پدیده های علمی و به طور کلی ایجاد انگیزه در دانش آموزان، ایجاد قابلیت های حل مساله و کمک به درک عمیق تری شود.
نقش و اهمیت آموزش و پرورش در توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات
اساس هر پیشرفتی را باید در افکار و شخصیت پرورش یافته ی انسان ها پیدا کرد و باید دانست که پرورش اندیشه ها و شخصیت انسان ها تنها از طریق آموزش و پرورش امکان پذیر است. تا اندیشه ی انسان ها پرورش پیدا نکند و خلاقیت افکار ظهور نیابد، توسعه ممکن نیست. این همه از طریق آموزش و پرورش میسر است و آموزش و پرورش زمانی می تواند نقش های اساسی خود را ایفا کند که همگان به این نقش ها توجه داشته، رمز اساسی توسعه تلقی شود و به عنوان ضروری ترین نیاز زندگی فردی و اجتماعی مطرح باشد. اصول و اهداف آموزش و پرورش نیز باید مبتنی بر نظام ارزش های جامعه و متناسب با شرایط نیازهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن باشد. اهداف باید به صورت فرایندی باشد که با تحولات و پیشرفت های جامعه هماهنگ باشد (رستگارپور، عبداللهی، ۱۳۸۴).
امروزه کارایی مثبت و کاربرد موفقیت آمیز فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر یاددهی یادگیری بر هیچ سازمانی پوشیده نیست. نتایج تحقیقات انجام شده در کشورها و سازمان های مختلف تاثیر مثبت فناوری اطلاعات و ارتباطات را بر تمام ابعاد زندگی خصوصا آموزش و پرورش به اثبات رسانده است. هر چند هر پدیده ی نوظهور و هر فن و تکنیک جدید در عین تازگی و جذابیت اولیه ی خود، نقاط ضعف و قوت خود را دارد و فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز از این امر مستثنی نیست، با این وجود اکثر کشورها به این نتیجه رسیدند که عدم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش و پرورش امری اجتناب ناپذیر است. بنابراین کشورهای توسعه نیافته، در حال توسعه و توسعه یافته هریک به فراخور شرایط و امکانات خود سعی در دستیابی به هرچه سریع تر و غنی تر به این دانش و فن جدید را دارند( همان منبع)، که کشور ما نیز با توجه به تجارب کشورهای دیگر، بایستی سیاست ها و خط مشی ها و راهکارهای روشن و بدیهی را تدوین و به اجرا بگذارد تا راه های به خطا رفته ی آنها را دوباره تکرار نکند.
برنامه ی درسی چیست؟
کلیبارد و بسیاری از صاحب نظران برنامه ی درسی، تاریخ شکل گیری رسمی این حوزه را سال ۱۹۱۸ می دانند که در آن سال برای نخستین بار بابیت کتابی با عنوان برنامه ی درسی به چاپ رساند. از آن به بعد نیز تعاریف متعددی در رابطه با برنامه ی درسی ارائه داده اند.
برنامه ریزی درسی از لحاظ مفهومی اشاره به یک فرایند دارد که حاصل یا نتیجه ی آن، برنامه ی درسی است. اما آنچه که در ادبیات این رشته متداول است، واژه ی Curriculum یا برنامه ی درسی است و از رشته ای به عنوان برنامه ی درسی نام برده می شود (فتحی واجارگاه، ۱۳۷۷).
واژه ی برنامهیدرسی یا Curriculum از ریشهی لاتین Race cource و به معنای میدان مسابقه و یا فاصله و مقدار راهی است که افراد باید طی کنند تا به هدف مورد نظر دست یابند. از لحاظ تاریخی نیز مفهوم میدان مسابقه یا رقابت در نظام آموزش مدرسهای دارای بار معنایی خاصی است و آن عبارت است از این که مدارس همواره چیزی شبیه به یک میدان مسابقه را برای دانش آموزان تدارک دیده اند. زیرا تمامی دانش آموزان باید مجموعه ای از مواد، موضوعات و محتوای آموزشی که برای تمام آنها یکسان و استاندارد می باشد فراگیرند و از اینرو تمام دانش آموزان برای طی برنامه درسی و دستیابی به خط پایان و دریافت گواهینامه یا مدرک تحصیلی در یک حالت رقابت یا کورس با یکدیگر قرار داشته اند (همان منبع).
علیرغم روشن بودن معنی لغوی برنامهیدرسی برداشت های متفاوتی از این واژه شده است و اصطلاح برنامهی درسی به منظورهای گوناگونی برده شده است.از جمله به عنوان برنامه ای برای یک موضوع درسی خاص در یک پایه ی تحصیلی مشخص، در طول یک دوره ی تحصیلی، یا به عنوان برنامه ی موضوع های مختلف درسی در طول یک دوره ی تحصیلی. با این وجود در بسیاری از موارد برنامه ی درسی از فهرستی از هدف های آموزشی و مطالبی که باید در مدارس تدریس شود، تجاوز نمی کند (مشایخ، ۱۳۸۵).
در سال های اخیر مفهوم برنامه ی درسی گسترش یافته است، تا آنجا که برنامه ی تفصیلی کلیه ی فعالیت های یادگیری فراگیرنده، انواع وسایل آموزشی، پیشنهاداتی در مورد راهبرهای یادگیری و شرایط اجرای برنامه و … را شامل شده است (همان منبع).
از نظر ملکی (۱۳۷۹) برنامه ی درس شامل کلیهی تجربه ها، مطالعه ها، بحث ها، فعالیت ها ی گروهی و فردی و سایر اعمالی است که شاگرد تحت سرپرستی و راهنمایی مدرسه انجام می دهد.
هر تعریفی باید جامع و مانع باشد. انواع تعاریف برنامهی درسی نیز جامع و مانع نبوده و نیاز به تعریفی از برنامه درسی است که همه جنبه های آشکار و پنهان و محتوا و روش در برنامه درسی را در خود داشته باشد. بنابراین برنامه ی درسی به محتوای رسمی و غیر رسمی، فرایند محتوا، آموزش های آشکار و پنهان اطلاق می گردد که به وسیله ی آنها فراگیر تحت هدایت مدرسه دانش لازم را بدست می آورد، مهارت ها را کسب می کند وگرایش ها، قدرشناسی ها و ارزش ها را در خود تغییر می دهد (همان منبع).
رشد و توسعه ی شتابان برنامه ریزی درسی، به خصوص دیدگاه ها، نظرها و رویکردهای گوناگون در این حوزه، زمینه ساز مفاهیم و قلمروهای جدید برای این رشته ی نوبنیاد بوده است. از طرف دیگر، جوان بودن این حوزه مشکلات و مسائل عدیده ای را در مواجهه با رویدادها و زمینه های جدیدتر به وجود آورده است یکی از عمده ترین این زمینه ها مبحث فناوری اطلاعات و ارتباطات است ( فتحی واجارگاه، شفیعی، ۱۳۸۶).
موضوع برنامهی درسی در معنای وسیع آن تربیت انسان است و هدف اساسی نظام های آموزشی و دانشگاهی، یافتن راهکارهای مناسب برای تربیت انسان مطلوب است. با این حال در مورد چگونگی تربیت چنین انسانی، اختلاف نظرهای جدی وجود دارد. به طور نمونه شاه ولی (۱۳۷۶) معتقد است: هر برنامه ای که هدفش افزایش کارایی نیروی انسانی است، باید دو خصوصیت اساسی را دارا باشد: اولا، افراد مورد آموزش را به نحوی آماده سازد که جوابگوی نیازهای جامعه باشند. ثانیا با توجه به تغییرات و تحولاتی که در جامعه ی جهانی در حال وقوع است، کارایی خود را در سازگاری با محیط اطراف خود به منظور جوابگویی هر چه بیشتر به نیازها بالا ببرند. بعضی از صاحب نظران برنامه ی درسی دو خصوصیت فوق را به طور مشخص با مسئله ی اشتغال مرتبط می سازند و عقیده دارند که جوابگویی به نیازهای جامعه به معنای برآورده کردن نیازهای بازار کار است. این در حالی است که عده ی زیادی نگران چنین ارتباط تنگاتنگی بین برنامه ی درسی و مشاغل موجود در جامعه هستند و علت اصلی نگرانی آنها محدود کردن بیش از حد برنامه ی درسی به نیازهایی است که با حضور فناوری، به سرعت در حال تغییر و دگرگونی اند. در حالیکه بکس توضیح می دهد که ماهیت به سرعت در حال تغییر جامعه، متقاضی افزایش توانایی های حل مساله و آموزش در طول زندگی است (گویا، ۱۳۸۰).
از نظر مهر محمدی (۱۳۸۳) نیز در این عصر باید برنامه ی درسی بیش از گذشته، هدف چگونگی یادگرفتن و یادگیری مادام العمر را کانون توجه قرار دهد. باید با دستیابی به هدف استدلال عقلانی از طریق شخصی کردن برنامه ی درسی و ایجاد انعطاف در برنامه اهتمام بورزد و به تربیت قابلیت های برتر تفکر همچون تفکر خلاق و تفکر نقاد بپردازد.
عناصر برنامه ی درسی
در خصوص اینکه عناصر برنامه ی درسی کدامند تا بر مبنای آن بتوان میزان تعادل میان عناصر و تناسب آنها را با انتظارات و آنچه که مطلوب است، مشخص کرد، دیدگاه های متفاوتی عرضه شده است. برای مثال دکر واکر تعریفی از برنامه ی درسی ارائه می دهد که در آن، عملا تنها به سه عنصر یعنی هدف ها، محتوا و سازماندهی محتوای یادگیری اشاره شده است. رالف تایلر چهار عنصر هدف، محتوا، روش و ارزشیابی را پیشنهاد می کند.
فرانسیس کلاین نه عنصر را در برنامه ی درسی می پذیرد که عبارتند از: هدف، محتوا، فعالیت های یادگیری، روش های تدریس، مواد و منابع یادگیری، ارزشیابی، زمان، فضا و گروهبندی (فتحی واجارگاه، شفیعی، ۱۳۸۶).
در جدول زیر مسیر حرکت از آموزش و پرورش سنتی یا متعارف به سوی آموزش و پرورش جدید، که عناصر برنامه ی درسی را تحت تاثیر قرار داده نشان داده شده است.
جدول ۲-۲ ویژگیهای عناصر، در مراحل متفاوت ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به برنامهیدرسی (آیتی و همکاران، ۱۳۸۶)
عناصر
ورود
عبور
دگرگونی
هدف
محدود به حوزه ی شناختی و شکل رفتاری و بدون نظرخواهی از فراگیرنده
زمینه سازی توجه تدریجی به اهداف غیر رسمی، اهداف حیطه ی عاطفی و اهداف سطوح بالاتر
توجه کامل به یادگیری مادام العمر، استقلال فراگیرنده، اهداف سطوح بالا و تشویق تفکر خلاقانه
محتوا
انتخاب و سازماندهی قبل از اجرا، اهمیت وسعت و توالی منطقی،محدود به کتاب درسی و متون نوشتاری
فراهم آمدن زمینهی خروج از محدودیت کتاب درسی، افزایش تدریجی سهم دانشجو در تهیه ی محتوا
توجه کامل به کاربرد فاوا در انتخاب محتوا مرتبط با موقعیت های واقعی، انعطاف پذیر، بروز شده؛ تلفیقی، متنوع، نقش فعالانه ی فراگیرنده در انتخاب و تدوین محتوا