دهه ۱۹۷۰
مدیریت دانش مطرح شد.
دهه ۱۹۸۰
بر اهمیت مدیریت دانش افزوده شد و انتشارات مربوط به مدیریت دانش سیر صعودی یافت.
اوایل دهه ۱۹۹۰
فعالیت شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش شدت یافت.
اواسط دهه ۱۹۹۰
شبکههای بینالمللی مدیریت دانش پدید آمد.
اواخر دهه ۱۹۹۰
مدیریت دانش در زمره فعالیتهای تجاری شرکتهای بزرگ درآمد.
هزاره سوم
شرکتهای بزرگ اروپایی حدود ۵۵% درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص دادند.
همانگونه که مشاهده شد به تدریج بر میزان فعالیتها در زمینه مدیریت دانش افزوده شد که حاکی از اهمیت دانش و مدیریت آن در عصر حاضر است.
از سوی دیگر، دفاتر مدیریت پروژه نیز برای نخستین بار در اوایل دهه ۸۰ میلادی در ارتش آمریکا به عنوان دفتر کنترل مرکزی ایجاد شدند؛ و به خاطر تأثیر مثبت آنها در موفقیت پروژهها کم کم در شرکتها نیز رواج یافتند، به طوری که در سال ۲۰۰۰ میلادی ۴۰ درصد از شرکتهای آمریکا دفاتر مدیریت پروژه تاسیس کردند و این روند رو به افزایش بوده است. (طاوسی و تیموری، ۱۳۸۵)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از سال ۲۰۰۰ تاکنون مأموریت جدید دفاتر مدیریت پروژه سازمانهای آمریکایی این است که مسئول نگهداری تمامی داراییهای معنوی مرتبط با مدیریت پروژه و همچنین پشتیبانی فعالانه از برنامهریزی استراتژیک شرکت میباشند. (آتشفراز و همکاران، ۱۳۹۰)
به دلیل آن که آثار مثبت دفتر مدیریت پروژه، قابل انکار نیست و با توجه به این که مطابق آمار موجود ۹۰ درصد شرکتها و سازمانهای در کلاس جهانی پروژههای خود را به موقع به پایان نمیبرند (یکی از اساسیترین دلایل شکست پروژهها عدم اتمام به موقع پروژه میباشد)، انتظار میرود که حرکت به سمت دفاتر مدیریت پروژه در آینده روند صعودی بالایی داشته باشد. در قرن ۲۱ دفتر مدیریت پروژه به جایگاه سازمانی شناخته شدهای در ساختار سازمانی رسیده است. وظایف و کارکردهای اصلی آن در این دوره عبارت از ایفای نقش محافظ برای سرمایههای فکری سازمان (به دلیل افزایش حجم اطلاعات مدیریت پروژه در این دوره) و نیز حمایت از برنامهریزی استراتژیک سازمان به جای تمرکز بر مشتری خاص میباشد(Kerzner, 2005).
همچنین در رابطه با چگونگی ارتباط دفتر مدیریت پروژه با ساختار سازمان طبق نظریات هیل[۲۵] (۲۰۰۴)، بسته به میزان بلوغ سازمان[۲۶]، یک دفتر مدیریت پروژه میتواند در ۵ مرحله از «نظارت بر پروژهها[۲۷]» (دفتر پروژه[۲۸]) تا «کنترل فرایندها[۲۹]» (دفتر مدیریت پروژه پایه[۳۰])، «حمایت از فرایندها[۳۱]» (دفتر مدیریت پروژه استاندارد[۳۲])، «دفتر مدیریت پروژه پیشرفته[۳۳]» و «جهتدهی استراتژیک[۳۴] پروژههای سازمان» فعالیت کند. با رشد و بلوغ دفتر مدیریت پروژه در این ۵ مرحله، وظیفه دفتر مدیریت پروژه از نظارت و مشاوره صرف، به هدایت و رهبری استراتژیک سوق پیدا میکند.
در هر حال و بدون توجه به موقعیت سازمانی دفتر مدیریت پروژه در سازمان، بر مبنای ساختار تعریف شده برای یک دفتر مدیریت پروژه در تحقیقات هیل (۲۰۰۴)، میتوان انتظار داشت که ساختار سازمان پروژهمحورِ سنتی (چند مدیر برنامه یا مدیر پروژه، مستقیماً زیر نظر مدیر عامل سازمان که در کنار آنها، واحدهای ستادی نیز قرار دارند)، به ساختاری تبدیل میشود که در آن پروژههای سازمانی، تحت نظارت مدیرِ دفتر مدیریت پروژه قرار میگیرند و کنترل، حمایت و تأمین منابع پروژهها، توسط این دفتر انجام میگیرد. یا این که مدیر دفتر مدیریت پروژه میتواند در انتخاب پروژههای آتی سازمان نیز به مدیر عامل کمک کند (Englund et al., 2003; Hill, 2004).
مطالعات انجام شده بر روی ۲۹۱ سازمان در صنایع مختلف که با هدف سنجش وضعیت دفتر مدیریت پروژه در سال ۲۰۱۲ به انجام رسیده، حاکی از روند رو به افزایش دفاتر مدیریت پروژه است (PM Solutions,2012). با این وجود، نتایج تحقیقات مشابه در سال ۲۰۱۴ نشانگر میزانی افت در تعداد این دفاتر است (PM Solutions,2014). درصد رشد سازمانهای دارای دفتر مدیریت پروژه از سال ۲۰۰۰ تاکنون در شکل ۱-۳ نمایش داده شدهاند.
شکل ۱-۳- درصد رشد سازمانهای دارای دفتر مدیریت پروژه از ۲۰۰۰ تاکنون
نتایج این تحقیقات نشان داد که ۴۰ درصد از سازمانهایی که دفتر مدیریت پروژه ندارند، به دنبال پیادهسازی آن ظرف مدت یک سال آینده هستند. همچنین براساس شکل ۱-۳ در سال ۲۰۰۶، در سازمانهایی که دفتر مدیریت پروژه داشتهاند نسبت به سال ۲۰۰۰ یک رشد ۲۹ درصدی را میتوان ملاحظه نمود، در حالی که در سال ۲۰۱۰ نسبت به سال ۲۰۰۶ این میزان رشد به ۷ درصد و سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۱۰ به ۳ درصد کاهش داشته است. افت ۷ درصدی تعداد این دفاتر در سال ۲۰۱۴ نسبت به سال ۲۰۱۲ قابل تأمل است؛ این گروه تحقیقاتی علت آن را ناشی از کاهش درصد دفاتر مدیریت پروژه در سازمانهای کوچک در سال ۲۰۱۴ دانستهاند. شکل ۱-۴، به مقایسه درصد سازمانهای دارای دفتر مدیریت پروژه به تفکیک اندازه سازمان در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ میپردازد.
شکل ۱-۴- مقایسه سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ از حیث درصد سازمانهای دارای دفتر مدیریت پروژه به تفکیک اندازه سازمان
بر طبق این تحقیقات عمر متوسط دفتر مدیریت پروژه در سازمانها در سال ۲۰۱۲ سه سال بوده است و بودجه میانگین آن به طور متوسط تقریباً ۵ درصد از کل بودجه پروژههای سازمان را به خود اختصاص داده است (PM Solutions, 2012)؛ این موارد در سال ۲۰۱۴ به ترتیب به چهار سال و ۴٫۴ درصد تغییر پیدا کرده است (PM Solutions, 2014).
در جدول ۱-۳ برخی از منابع موجود در زمینه دفاتر مدیریت پروژه و مدیریت دانش پروژهها معرفی شدهاند.
جدول ۱-۳- برخی از منابع موجود در زمینه دفاتر مدیریت پروژه و مدیریت دانش
عنوان تحقیق
سال انجام تحقیق
محقق
بررسی موجودیت و تعیین چالشهای پیادهسازی و ارائه مدلی برای پیادهسازی دفتر مدیریت پروژه
۱۳۸۶
اربابی،هانی