تحریک طلبی
تهییج، تازگی و چالش در زندگی
متهور، زندگی متنوع و مهیج
ارگانیزم
خودرهنموددهی
فکر و عمل مستقل، انتخابگر، خلاق، کاوشگر
خلاقیت، آزادی، استقلال
ارگانیزم، تعامل
جهان شمولنگری
تفاهم، قدر شناسی، اغماض و حفاظت از رفاه همه انسان ها و حفاظت از طبیعت.
دارای وسعت نظر، خرد، عدالت اجتماعی
گروه، ارگانیزم
خیرخواهی
حفظ و گسترش رفاه افرادی که با فرد تماس شخصی مداوم دارند.
یاریگر، صادق، بخشنده
ارگانیزم، تعامل، گروه.
سنتگرایی
احترام، تعهد و پذیرش آداب و رسوم و عقایدی که فرهنگ سنتی یا مذهب بر فرد تکلیف می کند.
متواضع، پذیرش سهم خود از زندگی، مومن
گروه
همنوایی
خودداری از اعمال، تمایلات و برانگیختگیهایی که احتمال دارد دیگران را آزار دهند و ناقض انتظارات و هنجارهای اجتماعی باشند.
فرمانبرداری، ادب، خودانضباطی
تعامل، گروه
امنیت
توازن و ثبات جامعه، ارتباط ها و خود.
امنیت خانوادگی، امنیت ملی، نظم اجتماعی
ارگانیزم، تعامل، گروه
نوآوری دیگر نظریه شوارتز (۱۹۹۲) در کنار استخراج مجموعه جامع ریختهای ارزشی، مشخص کردن روابط پویشی بین ریختهاست که امکان میدهد ارزشها را به گونه ای توحیدیافته با متغیرهای دیگر مرتبط ساخت. روابط پویشی تعارضی و توافقی بین ریختهای ارزشی به شکل الگوی دورانی در شکل ۲-۱ آمده است.
شکل ۲-۱: الگوی نظری شوارتز. الگوی روابط بین ریختهای انگیزشی ارزشها، ریختهای ارزشی بالاتر و ابعاد ارزشی دوقطبی (نقل از شوارتز و ساگی، ۲۰۰۰).
فرض منطقی این است که ریختهای ارزشی که هدفهای انگیزشی موافقی دارند، بیشترین همبستگی مثبت را با یکدیگر دارند. این ریختها دارای استلزامهای رفتاری مشابهیاند، متقابلاً از یکدیگر حمایت می کنند و در ساختار دورانی به صورت ریختهای همجوار ظاهر میشوند. ریختهایی که مبین هدفهای انگیزشی متعارضیاند، کمترین همبستگی مثبت را با یکدیگر دارند یا حتی همبستگی منفی دارند. این ریختها واحد استلزامهای رفتاری متعارضی هستند و در ساختار دورانی در جهتهای مخالف یکدیگر دارند. به این ترتیب، فاصله رو به تزاید در ترتیب دورانی نشان دهنده توافق رو به کاهش و تعارض رو به افزایش است. ملاحظه می شود که اگرچه نظریه ارزش ده ریخت ارزشی را متمایز می کند، در ترازی بنیادی تر فرض می شود که ارزشها پیوستاری از انگیزشهای مرتبط را تشکیل می دهند؛ ساختار دورانی معرف این پیوستار است. تضاد ریختهای ارزشی رقیب، ساختاری دو بعدی را نیز به وجود میآورند (شکل ۲-۱). این ابعاد دو بعدی عمود بر هم، مرکب از ریختهای ارزشی مرتبه بالاتری اند که ریخت های معیار را ترکیب می کنند. شوارتز معتقد است که ارزش زمانی به عنوان یک نوع ارزش معرفی می شود که رفتار نشان دهنده آن ارزش باشد یا منجر به حصول بهتر اهداف مرکزی آن نوع شود. رفتاری که نمایانگر یک ارزش است دارای پیامدهای اجتماعی، عملی و روان شناختی است که ممکن است با رفتارهای نشات گرفته از سایر ارزشها تعارض یا همخوانی داشته باشد. بر اساس نظر شوارتز تعارض و ناهمخوانی میان همه انواع ارزشها یک رفتار در هم تنیده از ارزش-ها ایجاد می کند که این ساختار در دو بعد ناهمبسته زیر خلاصه می شود:
-
- آمادگی برای تغییر[۹۵]در مقابل محافظه کاری[۹۶]: در این بعد ارزشهایی را که بر فکر و عمل مستقل خویش و طرفداری از تغییر تاکید می کنند (ریختهای خودرهنموددهی و تحریکطلبی) در تضاد با ارزشهایی قرار میدهد که بر خود محدودکنندگی تبعیتجویانه، حراست از رسوم سنتی و حفظ ثبات تاکید می کنند (امنیت، همنوایی و سنت گرایی). بخش اول بر استقلال عمل، تفکر و همدلی و آمادگی برای تجربیات جدید تاکید دارد در حالی که انواع ارزشهای بعدی بر خود، نظم و مقاومت در مقابل تغییر تاکید دارد. لذتگرایی از هر دو نوع خودافزایی و آمادگی برای تغییر سهم برده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- گسترش (تقویت) خود[۹۷]در مقابل تعالی خود[۹۸]: در این بعد ارزشهایی را که بر پذیرش دیگران به منزله افراد برابر با خود و علاقه مندی به رفاه آنها تاکید دارند (جهانشمولنگری و خیرخواهی) در تضاد با ارزشهایی قرار میدهد که بر پیگیری موفقیت شخصی خویش و سلطه بر دیگران تاکید میورزند (قدرت و پیشرفت). ارزشهای نوع اول به آسایش و علاقه به دیگران تاکید می کنند و ارزشهای بعدی بر علاقه به خود تاکید دارند. ریخت لذتجویی نیز شامل عناصری از آمادگی برای تغییر و گسترش خود است (شوارتز و ساگیو، ۱۹۹۵، به نقل از دلخموش و احمدی مبارکه ، ۱۳۹۰).