کانو گارسا و هوگس[۸۵] (۲۰۰۰) بر روی دانشجویان ۲۱۰ کالج پژوهشی با عنوان روش های یادگیری و روش های تفکر: تجزیه و تحلیل ارتباط بین این دو و تأثیر آن ها بر موفقیت تحصیلی انجام دادند. نتایج بیانگر وجود ارتباط معنادار بین این دو روش بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که موفقیت تحصیلی دانشجویان بیشتر مربوط به روش های تفکر آن ها بود. روانشناسان آموزشی طبق نتایج به دست آمده لزوم تشویق به تفکر را به عنوان بحش مهمی از فرایند یادگیری مورد تأکید قرار دادند.
جمع بندی و نتیجه گیری
به عقیده دیویی، تفکر ابزاری است در خدمت زندگی و هدف آن ایجاد سازگاری میان موجود زنده و محیط است. از سوی دیگر صرف نظر از اینکه رویدادی متعلق به حال، گذشته یا آینده باشد، تفکر در ذات خود فرآیندی عقلانی است که مبین استفاده از مفاهیم و رمزها برای تحلیل اشیاء و پدیده هاست. لذا تفکر ممکن است هم از طریق یادآوری خاطرات یا تجارب گذشته و هم به وسیله تأثیراتی که منبعث از عوامل و امکانات محیط زندگی فعلی ماست صورت گیرد. از سوی دیگر، تفکر پایه شناخت را تشکیل میدهد و شناخت نیز روشی است که برپایه آن ساختمان اندیشه و استدلال فرد پی ریزی می شود. به اختصار می توان گفت قوای عقلانی و تفکر است که موجودیت انسان را معنی دار و صاحب هویت میکند و بدون تفکر اساساً هیچ گونه عملی از انسان میسر نمی باشد.
متخصصین امر و نظریه پردازان، به طور کلی تفکر انتقادی را شامل تجزیه و تحلیل، ارزشیابی و استنباط دانسته اند. تعبیر و تفسیر، تبیین و خودتنظیمی از جمله مؤلفه های محوری تفکر انتقادی قلمداد می شود. تفکر انتقادی، تحت عنوان توانایی کندوکاو یک مسئله، مشکل یا وضعیت به منظور یکپارچه سازی کلیه اطلاعات موجود در باره موضوع مورد بررسی و نیل به یک راه حل یا فرضیه جهت موجه ساختن جهت گیری فرد، تعریف شده است. همچنین تفکر انتقادی به بررسی فرضیهها، درک ارزش های نهفته، ارزیابی شواهد و سنجش نتیجه گیری ها گفته می شود. شواهد فزاینده ای حاکی از آنند که احتمالاً تفکر انتقادی در صورتی رخ داده و تداوم مییابد که از سوی دیگران مورد حمایت قرار گرفته و به کرات تمرین شده و با بافت موقعیت های عملی مرتبط باشد (یوسفی و گردان شکن، ۱۳۹۰).
طی دو دهه اخیر خودکارآمدی به عنوان یک سازه مهم در آموزش و پرورش مطرح بوده و مورد توجه معلمان، مربیان، والدین و پژوهشگران قرار گرفته است. این سازه جدید به عنوان پیشبینی کننده ای بسیار مؤثر در یادگیری و انگیزش دانش آموزان میتواند نقش مؤثر و بسزایی داشته باشد. چنانچه دانش آموزان از فرآیندهای خودکارآمدی استفاده نمایند میتوانند به طور مؤثرتری مطالعه نمایند و بر چگونگی یادگیری خود نظارت کنند (مورونی و همکاران، ۲۰۱۳).
از نظر بندورا (۲۰۰۱) رفتار انسان تنها در کنترل محیط نیست، بلکه فرآیندهای شناختی نقش مهمی در رفتار آدمی دارند. عملکردها و یادگیری انسان متأثر از گرایش های شناختی، عاطفی و احساسات، انتظارات، باورها و ارزش هاست. انسان موجودی فعال است و بر رویدادهای زندگی خود اثر میگذارد. انسان تحت تأثیر عوامل روانشناختی است و به طور فعال در انگیزه ها و رفتار خود اثر دارد. بر اساس نظر بندورا، افراد نه توسط نیروهای درونی رانده میشوند و نه محرک های محیطی آن ها را به عمل سوق میدهند، بلکه کارکردهای روانشناختی، رفتار، محیط و محرکات آن را تعیین میکنند.
بندورا (۱۹۹۱؛ ریو؛ ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۹۱) بر این باور است که انتظار کارایی به قضاوت شخص درباره توانایی انجام دادن عملی خاص اشاره دارد، در حالی که انتظار پیامد عبارت است از قضاوت شخص درباره اینکه وقتی عمل خاصی را انجام دهد، پیامد خاصی را به بار خواهد آورد. انتظار کارایی و پیامد عوامل تعیین کنندۀ علی و مجزای اجرا و تنظیم رفتار هستند. برای مثال، وقتی میخواهیم چندین فصل از یک کتاب را چند روز مانده به امتحان مطالعه کنیم، انتظارات گوناگون در ذهن ما پرورش مییابد. اینکه ما مطالعه کتاب را آغاز میکنیم و به آن ادامه میدهیم بستگی به این دو نوع انتظار دارد: الف) انتظار کارایی ما در مورد اینکه آیا میتوانیم در مدت زمان مانده به امتحان این فصول معین را به خوبی مطالع کنیم؟ و ب) انتظار ما در مورد اینکه آیا اگر مطالب مورد نظر را با دقت مطالعه نماییم آیا آن را به خوبی یاد می گیریم و میتوانیم در امتحان نمره خوبی بگیریم؟
به عقیده بندورا (۱۹۹۷) باورهای دانشجویان راجع به خودکارآمدی شان، هم بر اداره و تنظیم مطالبات تحصیلی و هم از نظر هیجانی بر کاهش تنیدگی آن ها اثر میگذارد. خودکارآمدی تحصیلی به قضاوت فرد راجع به توانایی اش برای سازماندهی و انجام انواع تکالیف آموزشی طرح شده گفته می شود.
عملکرد تحصیلی یکی از سازه هایی است که از دیرباز مورد توجه دست اندرکاران تعلیم و تربیت بوده و تحقیقات بسیاری به خود اختصاص داده است، متخصصین تعلیم و تربیت همواره کوشیده اند شرایطی را فراهم آورند تا محصلین بیشترین کارایی تحصیلی را از خود نشان دهند. امروزه یکی از کارکردهای دانشگاه این است که دانشجویان را برای ورود به بازار کار و مشاغل تخصصی آماده کنند و لذا به تبع این کارکرد، یکی از اهداف نظام آموزش عالی در سطح دنیا، شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی دانشجویان و تنظیم و هدایت هر کدام از این عوامل است تا دانشجویان به رشد و کسب مهارت و تخصص بیشتری در حوزه تحصیلی خود نائل شوند.
نتیجه گیری
مبنی بر مطالبی که در باب متغیرهای پژوهش ذکر گردید و با توجه به اهمیتی که تفکر انتقادی و خودکارآمدی به عنوان اساس نهایی غایات نظام های آموزشی دارا هستند و همچنین عملکرد تحصیلی به عنوان بازده و محصول قابل مشاهده در محیط های آموزشی و تحصیلی، می توان اذعان کرد که وظیفه خطیر امروزه سازمان ها و نهادهای تعلیم و تربیت نیز، تربیت دانش آموزان و دانشجویانی میباشد که بعد از فراغت از تحصیل بتوانند افرادی متخصص، کارآمد، خودساخته و دارای تفکر انتقادی و توانمندی های علمی باشد. لذا در راستای تحقق بخشیدن به چنین اهداف و غایاتی، وظیفه پژوهشگران از یک طرف، انجام پژوهش های مفید، کارآمد، اصیل و بکر میباشد و از طرف دیگر، وظیفه دست اندرکاران و برنامه ریزان حوزه تعلیم و تربیت، استفاده و به کارگیری نتایج پژوهشی حاصل از تلاش پژوهشگران میباشد.
فصل سوم
روش شناسی
مقدمه
در این فصل ابتدا طرح پژوهش و سپس جامعه آماری و نمونه پژوهش معرفی میشود. پس از آن ابزار گردآوری داده ها و روشهای تعیین قابلیت اعتماد و اعتبار مقیاسها مطرح شده است. همچنین مراحل اجرای پژوهش و روشهای آماری مورد استفاده جهت تحلیل داده ها مورد بررسی قرار میگیرد.